جمعی از
فلیمسازان شاخص فیلم کوتاه سینمای ایران با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به
حجتالله ایوبی(رییس سازمان سینمایی) از وی تقاضا کردند تا مدیر انجمن
سینمای جوان از درون انجمن انتخاب شود.
سینمای جوان پایگاه اصلی تربیت فیلمسازان
آینده سینمای ایران است و دل نگرانی جمعی از فیلمسازان نسلهای مختلف فیلم
کوتاه، موجب نگارش این نامه شد؛ ما امضا کنندگان زیر تقاضا داریم این بار
نیز با انتخاب فردی شایسته از بدنه انجمن برای تصدی مدیریت سینمای جوان
شاهد ادامه برنامههای یک سال اخیر سازمان سینمایی در عرصه فیلم کوتاه با
نگاه به آینده باشیم.
بیشک نیروهای توانایی در ساختار مدیریتی
انجمن سینمای جوانان ایران مشغول به فعالیت میباشند که از تمام پتانسیلهای
موجود، نقاط ضعف و قوت به خوبی آگاهند. چه بسا با انتخاب فردی خارج از
چهارچوب فعلی انجمن سینمای جوانان ایران، این مسیرِ درست هدفگذاری شده،
توسط آقای حبیب ایل بیگی دچار دگرگونی ساختار فعلی شده و باعث به وجود
آمدن هزینههای مادی و معنوی خواهد شد.
امید است با درایت شما و حسن نظر همیشگی به انجمن سینمای جوانان ایران شاهد بالندگی و شکوفایی فیلم کوتاه بیش از پیش باشیم.
این نامه به امضائ فیلمسارانی همچون داود
ابراهیمی. اشکان احمدی. فرشید اخلاقیپور. محمد ارژنگ. مرجان اشرفیزاده.
امیر علی اعلایی. مسعود امینی تیرانی. آرمین ایثاریان. ابراهیم ایرج زاد.
مریم بحر العلومی. آیدا پناهنده. بهرام توکلی. رقیه توکلی. محمد رضا جهان
پناه. مرتضی جذاب. ستار چمنی گل. مسعود حاتمی. آبتین حسینی. سلمان خورشیدی.
بهمن دادفر. علی درخشنده. محمود رحمانی. محمد رسولی. پناه برخدا رضایی.
امیرشهاب رضویان. کاوه سجادی حسینی. ویدا صالحی. وحید صادقی صفت. مهتاب
صداقت. امیر صرافها. سالم صلواتی. حسین ضیاء. نیما عباسپور. کورش عسگری.
داریوش غذبانی. رضا فهیمی. مهدی فردقادری. کاوه قهرمان. مرتضی قیدی. مجید
گرجیان. وریا گلزاریان. سینا گنجوی. شهرام میراب اقدم. بیژن میرباقری.
علیرضا محمودزاده. فاطمه مرزبان. مجیدرضا مصطفوی. شهرام مکری. هادی نادری.
مهدی نادری. پویا نبی. طوفان نهان قدرتی. رایا نصیری. سید غلامرضا
نعمتپور. نوید نیکخواه آزاد و داریوش یاری رسیده است.
آغاز اکران «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» از فردا در گروه آزادغلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس درباره آخرین مصوبات جلسه عصر امروز شورا اظهار داشت: در جلسه امروز قرارداد اکران فیلم سینمایی «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ساخته ابراهیم ابراهیمیان منعقد شد و این فیلم از فردا (پنجشنبه 30 بهمن ماه) در گروه آزاد اکران خود را آغاز خواهد کرد.
این فیلم داستان زن و مردی است که به واسطه یک آگهی در یک روزنامه در خانه پیرمردی مشغول به کار میشوند که در این خانه قدیمی حوادثی رخ میدهد و داستان بر پایه این حوادث و البته رابطه میان زن و مرد جوان فیلم شکل میگیرد.
صابر ابر، نازنین بیاتی، پریوش نظریه، خسرو بامداد، رابعه مدنی، نقی سیفجمالی و سورن مناچکانیان در «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» به ایفای نقش پرداختهاند.
بنابراین گزارش، فیلم سینمایی «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و بازی صابر ابر، نازنین بیاتی و پریوش نظریه در بخش نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمده است و از بهمن سال 92 تا کنون در صف اکران قرار داشته تا اینکه طبق مصوبه شورای صنفی نمایش از فردا در سینماهای کشور اکران خواهد شد.
ابوالفضل جلیلی به «مسیر معکوس» میرسد؟
این کارگردان سینما در این یادداشت که در اختیار بخش سینمایی ایسنا قرار
داده، آورده است: «تمام درها را به رویم بستهاند، اما در رحمت به رویم
بسته نیست... سالهاست که میخواهم «مسیر معکوس» را بسازم.
از دولت قبلی پروانه ساخت گرفتم اما امکانش فراهم نشد، دولت یازدهم که بر
سر کار آمد، سرمایهگذار ژاپنی داشتم ولی آقای دکتر ایوبی گفت خودمان کمک
میکنیم، همینجا بساز. تأکید هم داشتند که شماها باید حتما برای جشنواره
فجر امسال فیلم بسازید.
قبول کردم چون به دکتر ایوبی علاقه و اعتقاد داشتم و دارم.
قرار شد فارابی کمک کند که آقای جعفری جلوه موافقت نکرد و از همان لحظه
درها یکی یکی بسته شد... ایوبی هم احتمالا پشیمان شد اما صریح نگفت چون
نجیب است.
اما قرار بود 200 میلیون قرض بدهند و من با کمک دوستانم فیلم را بسازم نه اینکه میلیارد پول بلاعوض بدهند.
یک سال و نیم درخواست پی درخواست تا اینکه از خودم بدم آمد.
پروانه ساخت را هم دیگر تمدید نمیکنند. میگویند روزی از نو روزی از نو...
حالا دیگر هیچ کمکی از هیچکس نمیخواهم، این یادداشت را فقط به این دلیل
نوشتم که به خودم امید و انگیزه بدهم که باید ساخت حتی اگر همه درها به
رویمان بسته شود. چه خیالی که درِ رحمت حق همیشه باز است.
«مسیر معکوس» ساخته میشود. ان شاء الله»
جلیلی که در کارنامهی کاریاش ساخت فیلمهای چون «رقص
خاک»، «دان»، «حافظ»، «گل یا پوچ» و... را دارد برای ساخت «مسیر معکوس»
برای اولینبار پروانه ساخت از وزارت ارشاد گرفته است.
مدیران فرهنگی باید برنامهریزی خود را اصلاح کنند/ برای منتقدان و تخریبگران «محمد رسول الله» متأسفم
محمد خزاعی، تهیه کننده سینما و دبیر سابق جشنواره فیلم فجر، در خصوص فیلم "مجید مجیدی" و بازتاب آن در جهان گفت: فیلم « محمد رسول
الله» یک شیوه نوین ساخت در سینمای ایران بوجود آورد و از نظر ساختار و
فرمت کلی اثر، پرچم سینمای ایران را در مجامع بینالمللی به اهتزاز در
میآورد.
وی افزود: این فیلم در آینده نه چندان دور توجه جدی
سینماگران و مسئولان سینمایی را به ساخت اینگونه فیلمها جلب میکند و
مدیران متوجه میشوند که اگر برای ساخت چنین فیلمهایی سرمایه گذاری کنند
موفق خواهند بود.
خزاعی با اشاره به اینکه این فیلم دوران جدیدی
را برای سینما به ارمغان میآورد گفت: فضاهای ترسیم شده از پیامبر(ص) در
این فیلم میتواند در معرفی چهره واقعی پیامبر (ص) و اسلام در مقابل
پروژههای اسلام هراسی و توطئه علیه اسلام و پیامبر(ص) کمک شایانی کند.
این
تهیه کننده سینما در ادامه بیان کرد: اسلام ستیزی و اسلام هراسی و ارائه
تصویر نادرست از اسلام با نمایش این فیلم و ساخت فیلمهایی از این دست
میتواند توطئههایی که در زمینه مخدوش کردن چهره اسلام و پیامبر(ص) طرح
میشود را خنثی کند. ما اگر تصمیم داریم چهره اسلام را معرفی کنیم، باید
فیلمهایی مثل «محمد رسول الله» بسازیم و به دنیا معرفی کنیم.
خزاعی
با انتقاد از برخی نظرات تخریب کننده عنوان کرد: در سینما کسی جای کسی را
نمیگیرد و ما باید از ساخت چنین فیلمی خوشحال باشیم و این فیلم برکات
زیادی برای سینما داشته و شهرک پیامبر(ص) برای فیلمهای تاریخی از صدر
اسلام مورد استفاده قرار خواهد گرفت. نباید در سینما به دنبال تخریب باشیم،
ما وقتی قصد تخریب همدیگر را داریم سینما را نابود میکنیم، باید همه از
همدیگر حمایت کنیم و با انرژی مثبت باعث شکوفایی سینما شویم، من برای
منتقدان و تخریب کنندگان فیلم «محمد رسول الله» متأسفم.
وی تأکید
کرد: من از آقای مجیدی و دوستانشان که این فیلم را ساختهاند تشکر میکنم و
امیدوارم عنایتی که خداوند به آنها داشته که گام اساسی در سینمای ایران
بردارند، تداوم داشته باشد.
وی بیان کرد: سینمای ما مردمی است و
مردم ایران نیازهایی دارند که از سوی سینما جبران خواهند شد، سینماگران و
فعالان عرصه سینمایی باید بدانند که مردم ایران فقط ساکن تهران و
کلانشهرها نیستند، قصههای جذاب و موضوعاتی خوب و شیرین در تمام کشور
ایران وجود دارد، سینمای ما سینمای همه مردم، همه کشور با وجود قوم و
قبیلهها و سلایق و عقاید است.
این تهیه کننده سینما افزود:
فیلمهای جشنواره فجر باعث شد که ببینیم در کجا بهسر میبریم، من نمیگویم
مسائل و معضلات در جامعه وجود ندارد اما با ریختن قبح این مسائل بر پرده
سینما مشکلی حل نمیشود من از همه مسئولان مملکت دعوت میکنم فیلمهای
جشنواره امسال را حتماً ببینند تا متوجه شوند چه مشکلاتی وجود دارد و چه
اتفاقاتی رخ میدهد، اما قصههای شیرین و جذاب برای ساخت فیلم کم نیست. اگر
دغدغه نشان دادن مشکلات است میتوان به آنها پرداخت من واقعاً دلیل ساخت
برخی از فیلمها را با این موضوعات و مضمونها نمیفهمم.
خزاعی
ادامه داد: همه مشکلات جامعه به روابط بین زن و شوهر و دختر و پسر در جامعه
محدود نمیشود، وقتی واژه استراتژی را به کار میبریم برخی ناراحت میشوند
و آن را فقط به معنای برنامه جنگ میدانند. اما استراتژی در سینما به
اختلافات قومی، کمبود تولید نسل و فرزندآوری، ترافیک خیابانها و ... هم
میتواند بپردازد.
وی با انتقاد از فعالیت حوزه فرهنگ کشور در
سال 93 گفت: در سالی که از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال فرهنگ
نامگذاری شده، چه اتفاق شاخص و خاصی در حوزه فرهنگ رخ داده است؟ چه
اتفاقات و اقداماتی صورت گرفت که ما بفهمیم امسال با سالهای گذشته تفاوت
داشته است؟ عملکرد وزارت فرهنگ در سال فرهنگ چه بوده است؟ مدیران فرهنگی
باید برنامهریزی خود را اصلاح کنند.
وی افزود: شاید در حوزه
فرهنگ و در بخش سینما بتوان گفت که سینما نسبت به سایر حوزهها به آرامش
برگشته ولی این آرامش مربوط به محتوا و مضمون نمیشود، اختلاف رایج سینما
نابود نشده اما خوشبختانه مدیریت شده است. باید برای بهبود اوضاع موزه
فرهنگ فکر اساسی کرد و از همه نهادها و تشکلها بخواهیم به وزارت ارشاد کمک
کنند، گروههای انقلابی باید به کمک وزارت ارشاد بیایند و فرقی نمیکند که
چه دولتی روی کار باشد، در هر دورهای وزارت نباید با دامن زدن به
اختلافات فضای فرهنگی کشور را مسموم کند.
وی ابراز داشت: دوستان در فضای فرهنگی باید مراقب خیلی از جریانات باشند مراقب ماجراهایی که شاید دستخوش تحولات ناخوشایند شوند.
وی در پایان گفت: در یک مقایسه عملکرد ایوبی رئیس سازمان سینمایی نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل قبولتر بوده است.
تصادف شدید «مل گیبسون» مل گیبسون کارگردان، بازیگر، نویسنده، تهیه کننده و دوبلور سرشناس آمریکایی قربانی شهرتش شد.
وی
در "مالی بو" کالیفرنیا در حال رانندگی بود که توسط یک شهروند آمریکایی
تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت در نزدیکی منزلش با یک ماشین که کار خیابان
پارک شده بود و خوشبختانه سرنشین هم نداشت به شدت تصادف کرد.
شدت
تصادف به حدی بود که گیبسون 59 ساله نتوانست به تنهایی از ماشینش بیرون
بیاید و مجبور شد برای کمک خواستن به یکی از دوستانش تلفن کند.
البته
او ترجیح داد که در محل حادثه نماند ولی نوشتهای روی شیشه جلوی ماشینی که
به آن زده بود گذاشت و روی آن مشخصات فردی، شماره تلفن و شرکت بیمه طرف
قراردادش را ذکر کرد و اطمینان داد که بیمه مخارج تعمیر ماشین را بر عهده
خواهد گرفت.
در ادامه مشخص شد که این شهروند تنها می خواسته است کمی سر به سر مل گیبسون بگذارد.
فیلم «یتیم خانه ایران» به نیمه رسید "جعفر دهقان گفت: فیلم سینمایی "یتیم خانه ایران" حدود 2 ماه پیش کلید خورد و درحال حاضر به نیمه رسیده است.
وی افزود: این اثر یک کار تاریخی بسیار سنگین و دشوار است که احساس میکنم با کارهای قبلی طالبی متفاوت است.
دهقان
ادامه داد: دیگر بازیگران این فیلم "علیرام نورایی"، "فرخ نعمتی"، "دکتر
قطب الدین صادقی"، "صالح میرزایی" و دو بازیگر انگلیسی هستند.
این بازیگر بیان کرد: لوکیشنهای این فیلم در تهران، قزوین و قسمتی از آن در خارج از کشور است.
دهقان
اظهار داشت: این فیلم تاریخی و سخت و متفاوت باعث شده که آقای طالبی با
وسواس و دقت بیشتری کار کند و به راحتی از کنار سکانسها و پلانها نگذرد.
وی
افزود: اولین همکاری من با آقای طالبی در این فیلم صورت گرفته است و از
این جهت راضی هستم چون طالبی از جمله کارگردانهایی است که برای بازیگر ارزش
قائل می شود.
دهقان ادامه داد: آقای تخت کشیان هم که تهیه کنندگی این فیلم را بر عهده دارند شخصیتی خوب و اخلاقی مناسب دارد.
این
بازیگر افزود: "تخت کشیان" از جمله تهیه کنندههایی است که 20 سال افتخار
همکاری با وی را دارم، از همان زمانی که در حوزهی هنری بودیم برای من
زحمات زیادی کشید.
دهقان ادامه داد: زمانی که متوجه حضور تخت کشیان
به عنوان تهیه کننده در این فیلم شدم دوباره تمام خاطرات و محبتهای گذشته
وی زنده شد و از این همکاری بسیار خشنود و خوشحال هستم.
وی در
پایان خاطر نشان کرد: "یتیم خانه ایران" فیلمی جذاب و دیدنی است که برای
ساخت آن زحمات و انرژی زیادی خرج میشود که امیدوارم با مخاطب ارتباط
برقرار کند.
اسکارلت جوهانسون «تست دیوانگی» میدهداسکارلت جوهانسون برای نقشآفرینی در فیلم «تست دیوانگی»
قرارداد امضا کرده است. این فیلم توسط کمپانیهای یونیورسال و ایمجین
انترتینمنت ساخته خواهد شد و جی روچ مسئولیت کارگردانی آن را بر عهده خواهد
داشت.
کریستین گور فیلمنامه این فیلم را با اقتباس از
کتاب جان رانسون مینویسد. ایده مرکزی داستان این است که یک نفر از هر صد
نفر، بیمار روانی و دیوانه جامعهستیز است. رانسون در کتاب خود به این
موضوع میپردازد که چطور بیماران روانی تشخیص داده میشوند و با روشهای
درمانی مختلف، از جمله روشهای غیرمعمول مرتبط به گذشته مورد درمان قرار
میگیرند. کتاب او سال 2011 منتشر شده بود.
برایان گریزر
در کنار خود روچ، فینولا دایور و آماندا پوزی مسئولیت تهیهکنندگی فیلم را
بر عهده خواهد داشت. اریکا هاگینز و جنیفر پرینی هم تهیهکنندگان اجرایی
فیلم هستند.
اسکارلت جوهانسون تا اینجا سال بسیاری خوبی را
پشت سر گذاشته و در چند پروژه بسیار بزرگ و پردرآمد حضور داشته است. او
نقش اول فیلم سال 2014 کمپانی یونیورسال یعنی «لوسی» به کارگردانی لوک بسون
را ایفا کرد که تبدیل به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای فرانسه شد. در
آینده نزدیک هم تماشاچیان میتوانند او را در قسمت بعدی مجموعه فیلمهای
«انتقامجویان» با عنوان «عصر اولتران» و همچنین فیلم جدید برادران کوئن با
عنوان «درود، سزار!» مشاهده کنند.
روچ هم اخیرا فیلم
«کمپین» و همچنین قسمت اول سریال «آستانه» ساخته شبکه اچبیاو را
کارگردانی کرده است. فیلم بعدی او با عنوان «ترامبو» هم از برایان کرنستون،
بازیگر محبوب سریال «برکینگ بد»، استفاده میکند و در مراحل پایانی تهیه
به سر میبرد.
کریستین گور نويسنده فيلمنامه، که دختر ال
گور است، یکی از دستیاران تهیه فیلم «شکارچی روباه» بود و در حال حاضر روی
پروژه بینام جدید کمپانی سونی با نقشآفرینی چنینگ تیتوم کار میکند.
قاسم سلیمانی از جنس شهید چمران است/خودم را جزو شاگردان مکتب شهید آوینی میبینیم/ سینمای ما معرف واقعی ایران نیست
ابراهیم حاتمیکیا میهمان برنامه «من الداخل» در شبکه خبری المیادین با
مجریگری زینـب الصفار بود. زینب الصفار، در مقدمه این برنامه با اشاره به
جنگ ایران و عراق، این سوال را مطرح میکند که آیا سینمای دفاع مقدس همچنان
در همان حال قبل است؟
وی سپس با اشاره به مسیر هنری ابراهیم حاتمیکیا
اشاره میکند که وی از نسل اول سینماگران پس از انقلاب اسلامی است که از
فیلمنامهنویسی آغاز کرده و به کارگردانی رسیده است و آخرین اثر وی با نام
«چ» تولیدی بزرگ است که در ایران 11 میلیارد ریال به فروش رسیده و مورد
توجه قرار گرفته است.
آنچه در زیر میآید متن و ویدئوی کامل گفتوگوی ابراهیم حاتمیکیا با شبکه المیادین است.
* شما به عنوان پدر سینمای دفاع مقدس شناخته شدهاید و نقش مهمی در آن داشتهاید از این مسیر برای ما بگویید.
حاتمیکیا: بعضیها از سینما به
جنگ میآیند بعضیها از جنگ به سینما میآیند؛ من جز نفراتی هستم که از جنگ
به سینما آمدم از وقتی که این جنگ آغاز شد تازه خودم را پیدا کردم
میخواهم چکار بکنم و آمدم در حوزه سینما و دوربین دست گرفتم یعنی اوایل
که جنگ شروع شد من هم مثل بچههای آن وقت 19 سالم بود، دلم میخواست دفاع
کنم و در این جنگ و دفاع از این کشور سهم داشته باشم اما احساس کردم تفنگ
خیلی من را قانع نمیکند و وقتی با تفنگ قرار میگیرم آن استقلالی که دلم
میخواهد رخ نمیدهد از آنجا بود که دوربین دست گرفتم و دوربینهای سوپر 8
آماتوری را هم بود.
*بالاخره آن هم نوع دیگری از جنگ بود
حاتمیکیا: کاملاً؛ یعنی وقتی که
با بچههایی که داشتند میجنگیدند و دفاع میکردند قرار میگرفتم یک حس
کاملاً مشترک نسبت به آنچه که داشت رخ میداد، با هم داشتیم.
** سینمای جنگ ما با سینمای جنگ هالیوود و روسیه تفاوت داشت/ من از داوطلبانی میگفتم که ایدئولوژیشان متفاوت بود
* چگونه اولین گام تولید فیلم و کارگردانی فیلمی درباره جنگ را برداشتید؟
حاتمیکیا: کاملاً با اوایل جنگ در
وضعیتی که عراق در کشور ما بود و شهرها را گرفته بود شهرهایی مثل سوسنگرد
گرفته بودند و من با دوربین سوپر 8 بودم.
* آیا فکر میکنید حضور در خطوط مقدم عامل
مهمی برای کارگردانی است تا بتواند خود آنچه که اتفاق افتاده و کشتهها،
مردم و خونریزیها را ببیند و آن را به حوادث دراماتیک در فیلم ترجمه کند و
آیا فکر میکنید کسانی که آنجا نبودند هرگز نمیتوانند آن پیام را در
فیلمهایشان ارائه دهند؟
حاتمیکیا: چارهای نیست بخشی از
آن ادبیاتی است که بعد از جنگ شکل گرفته به اسم «ادبیات جنگ» ولی برای
افرادی که به نوعی درون جنگ بودند امثال بنده که این اتفاق مربوط به 25- 30
سال پیش است داریم حرف میزنیم هنوز زنده هستیم و به نظر من موقعیتهایی
داشته که قابل گفتن هست. یعنی ما جز نسلی هستیم که نسل بچههای انقلابی
حساب میشویم که من دوربین دست گرفتم و احساس کردم یک چیزهایی را از درون
جنگ میتوانم ببینم و باید ثبتش بکنم اوایل به شیوه مستند و فیلمبرداری
مستند، بعدها این قانعم نکرد و به سمت سینمای داستانی رفتم برای اینکه
هدفمند آن چیزی که دلم میخواهد را بگویم و آن چیزی که فکر میکنم گفتنش
لازم است اتفاق بیفتد و از همان اولین فیلمها بود که کارهای داستانی کردم.
* میخواهم برای ما از فرایند کارگردانی و پیشرفت از قبل تا امروز از لحاظ تکنیک بگویید.
حاتمیکیا: چون از سینمای مستند
آمدم برایم مهم بود آنچه که اتفاق افتاده و به چشم میبینم و میخواهم
دربارهشان حرف بزنم؛ عملا نوعی از سینما را دوست داشتم که حرفی بزنم که با
مستند نزدیکی داشته باشد.
یعنی مثلاً در سینمای داستانی خاکریزی را تصور کنید
که یک طرف ایرانیها و در طرف دیگر دشمن هست عراقی یا هر کس دیگر در این
لحظه به عنوان فیلمبردار داستانی تو حق داری پشت به دشمن رو به سمت نیروهای
خودی تصویربرداری کنی من همچنین کاری را از لحاظ تکنیک فیلمبرداری انجام
نمیدادم معتقدم بودم من نباید همچنین جایی قرار بگیرم در داستانی یک تکنیک
کاملاً ساختگی است والا من به عنوان فیلمبرداری باید تیر بخورم و بیفتم
زمین و نمیشود آنجا بایستم.
سعی میکردم فضایی که به نوعی در فیلمها و تصاویر
مستند هست را انجام دهم این کار را اول و در فیلمهای اول خودم انجام دادم
اما چیزی که برای من اهمیت داشت این بود که چون من فیلم سینمای جنگ را زیاد
دیده بودم و بعدها که برایم مسئله شده بود بیشتر نگاه میکردم؛ انواع
فیلمهایی که به خصوص هالیوود ساخته بود یا فیلمهای روسی؛ من فهمیدم که
این قصه ما نیست به خصوص نوعی از جنگ را درگیر بودم که مربوط به بچههای
داوطلب بود بچههایی که ذاتاً یا شغلاً میلیتار و نظامی نیستند؛ دفاع مقدس
بود؛ افرادی که درجه هم ندارند و همه شبیه هم هستند.
من با این نوع افراد در طول جنگ عجین شدم و با آنها
کار کردم و احساسم این بود که اینها حرف تازهای دارند برای گفتن که
متفاوتشان میکند با سینمایی که در جنگ آمریکا در ویتنام رخ داده یا در
سینمای جنگ متفقین علیه متحدین برای تسخیر برلین رخ داده است؛ میدانستم
تفاوتی داریم و آن تفاوتها بخش اعظمشان برمیگشت به نگاه ایدئولوژیک این
بچهها؛ مسئله صرفاً یک نگاه وطنپرستانه صرف نبود چیزی فراتر از این بود و
برای گفتن این باید تلاش میکردیم و باید پیدا میکردیم که چگونه حرف
بزنیم که این معنی دربیاید. وقتی میگفتیم «جنگ جنگ تا رفع کل فتنه» یا «از
راه کربلا باید به قدس برویم» اینها مفاهیمی است که همه از ایدئولوژی
میآید.
* فیلمهای شما نه در کشورتان بلکه جهانی
پخش شده و جوایزی دریافت کرده؛ مثلاً «چ» جوایزی در کانادا و فرانسه گرفته
اولاً شما برخورد جوانان ایرانی را با فیلمهایی که این مسئله را مطرح
میکنند چطور توصیف میکنید و ثانیاً برخورد بیننده خارجی با این موضوع و
جزئیات آن را چگونه میبینید چگونه آنها میتوانند متوجه نگاه این افراد که
گفتید شوند؟
حاتمیکیا: سؤال پیچیدهای است.
** حرف انقلاب حرف تازهای است که فهماندن آن کار آسانی نیست/ باید برای بیان سینمای آن کار شود
* شما هم مرد پیچیدهای هستید!
حاتمیکیا: میخواهم بگویم که
اینکه یک هنرمند وقتی دارد اثری خلق میکند آیا میتواند کاملاً اشراف
داشته باشد که مخاطبیناش را تعریف کند و بگوید با این مخاطبین سروکار دارم
و اگر اینچنین کاری بکند ارزش هنریاش را کم نمیکند یا اینکه خودش باید
در یک شوریدگی و در یک وجود آمدنی یک اثر و حس را منتقل بکند من جزو
سینمایی هستم که سعی میکنم این احساس را منتقل بکنم در لحظه اول فکر
نمیکنم که فیلم من را بچهها ببینند، بزرگترها ببینند، خارجیها ببینند،
غیر فرهنگ ایران ببینند برای مهم است که آن لحظاتی که باید گفت را بگویم
اما اتفاقی که برای سینمایی که به نوعی اتصال دارد به جریان انقلاب که بعدش
جنگ آغاز میشود و مؤلفههایی که در جنگ مسئله هست واقعیت این است که
مؤلفههای تازهای است حرف، حرف تازهای است.
فهماندن آن کار آسانی نیست؛ گفتن از شهید جمله
پیچیدهای است اصلاً شهید در بین مرزی است بین کسی که خودکشی کند یا...
یعنی مرز بسیار ظریفی دارد گذر از این و بازی کردنِ این مسائل در مفاهیم
سینمایی سخت است و باید روی آن کار شود.
من سعی کردم به آن اندازهای که خودم قدرتش را داشتم
کار کنم اما اینکه آیا فیلمهایی از جنس فیلمهای من خارج از ایران برای
فرهنگ غیر اسلامی قابل فهم است یا قابل فهم نیست؛ من آنقدر اتفاق خوبی
برایم نیفتاده است و شهرتم و موفقیتم آنقدر که در محدودههای کسانی است که
به این مفاهیم آشنا هستند خارج از آنها خیلی اتفاق خوبی نیفتاده است. البته
بوده و من خارج از کشور به جشنوارهها رفتم نه به عنوان جشنواره مسابقهای
بلکه برای تبادل فرهنگی رفتهام.
* آخرین اثر شما «چ» است درباره آن که درباره شهید چمران ساخته شده برایمان بگویید؟
حاتمیکیا: آرزوی من این بود که
کاری درباره چمران بسازم چرا که سه دهه است که در سینما هستم.تا الان که
دارم صحبت میکنم در 18 فیلمی که ساختم شاید 17 تای آن درباره هیچ شخصیت و
شهید مشخصی من فیلم نساختم و اولین فیلم من هست که درباره شخصیت واقعی دارم
صحبت میکنم و کار سختی هم بود.
** دنبال شباهت «چ» و چگوآرا نبودم/ چمران و چگوآرا انسانهایی بودند که عدالت جهانی برایشان مسئله بود
* چرا نام «چ» در خارج ما را به یاد چگوارا یا چیزی شبیه آن میاندازد؟
حاتمیکیا: میتواند همه این
ذهنیتها را داشته باشد؛ واقعیت این است که شخصیتی مثل چمران یک چریکی است
که یک نگاه بینالمللی و جهان وطنی دارد و صرفاً برای یک محدوده جغرافیایی
خاص کار نکرده و لبنان رفته و وقتی ذهنیت اینگونه دارد من احساس کردم که
اگر این به ذهن مخاطب به عنوان «چ» قرار بگیرد که بتواند مثلاً به چگوارا
شبیه باشد.
من به فکر شباهت نبودم بلکه معتقد بودم این آهنگ «چ»
و اتفاقی که میافتد میتواند یک نگاه کلیتری داشته باشد که محدود نشوم
به شخصیت صرفاً آقای چمران بلکه مفهوم کلیتر که درباره چگوارا وجود داشته
اینکه آدمهایی هستند که همِ جهانی دارند و عدالت جهانی برایشان مسئله است و
همه جا وجود دارد.
* چرا همچنان تمرکز شما بر موضوع جنگ است چرا به سمت مسائل دیگر نرفتید.
حاتمیکیا: راستش واقعیت این است که من خیلی درباره خود جنگ به مفهومی که درونش تفنگ باشد تانک باشد وسایل و ادوات جنگ باشد خیلی کم دارم.
من در مورد نسل و افرادی که در طول 8 سال شکل گرفتند
و برای خودشان هویت پیدا کردند حرف زدم و اینها را تعقیب کردم؛ اینها
آمدند داخل شهر و با مردم زندگی کردند؛ داخل شهر من فیلمهای مختلف ساختم
درباره پدری که منتظر پسرش هست که اسیر شده و میخواهم برگردد این فیلم
مفهوم اجتماعی دارد یا مثلاً کسی که اعتراض دارد که چرا به ما که از جنگ
آمدیم اعتنا نمیشود یا به زخمیهای جنگ اعتنا نمیشود اینها مفهوم اجتماعی
دارد و البته درباره نسل جنگ است و اگر از لحاظ ریختشناسی فیلم نگاه کنید
تصویر تفنگ، تانک و... نمیبینید.
من فیلمهای اینگونه کم ساختم؛ فیلمهایی که مفهوم
میلیتاری و جنگی دارد کم ساختم من درباره نسل جنگ، نسل دفاع و نسل آدمهایی
که با نگاههای آرمانی و ایدئولوژیک نسبت به جنگ وارد شدند حرف زدم.
* درباره نامهای که از سوی سردار قاسم سلیمانی به شما رسید برایمان بگویید.
حاتمیکیا: وقتی که به من خبر
دادند که اینچنین نامهای نوشتند و برای من ارسال شد خیلی جا خوردم چون
برای من آقای قاسم سلیمانی یک فرد ایدهآل است. یک کسی است که در
خاطرههایم و رویاهایم جا میگیرد به عنوان کسی که از جنس و نسل چمران است.
کسی که باز محدود در جغرافیا نمیشود بلکه وسعت نظر
دارد و میشود همه جا سایهاش را دید؛ طبیعتاً وقتی ایشان از «چ» تعریف
میکنند و «چ» را پسندیده بودند، برای من مایه مباهات است و احساس میکنم
به نوعی قاسم سلیمانی در ادامه امثال چمرانها هستند که این اتفاق برایشان
ارزش دارد و برایشان مهم است که از آن حرف زدند.
** وقتی ما برای ثبت جنگ به جنوب رفتیم فیلمسازانی به شمال رفتند
*علت اختلاف بین شما و عباس کیارستمی چیست؟
حاتمیکیا: من آقای کیارستمی را به
عنوان یک استاد در حوزه سینما میشناسم و سبکی هم دارد سبک رئالیستی دارد و
جای خودشان را دارد. اما آنچه که معترض بودم و همچنان هستم که به این
راحتیها هم قابل حل نیست بیاعتنایی جریانی است نسبت به آنچه که در هشت
سال در این کشور رخ داد.
آنچه که من گفته بودم این بود که کشور وقتی که در
1200 کیلومترش جنگ آغاز شد و در جنوب و غرب ایران رخ داد عدهای از
فیلمسازها مثل ما به سمت جنوب رفتیم تا از این اتفاق و واقعه فیلم بسازیم
خب عدهای هم بودند به جای اینکه به سمت جنوب بروند به سمت شمال رفتند که
هیچ خبری آنجا نبود من به این نگاه اعتراض داشتم که چرا چنین اتفاقی رخ
نداد.
** شخص آقای کیارستمی مطرح نیست؛ کیارستمی جریان است/مدیریت سینمایی موجب شده هنرمند به آنچه که در کشور خودش رخ میدهد بیاعتنا شود
* البته از نظر معاون وزیر فرهنگ و رئیس
سازمان سینمای حجتالله ایوبی او از کیارستمی دفاع کرد و گفت که کیارستمی
به قربانیان جنگ احترام میگذارد و علیرغم اینکه تلاش میکند به شیوه خودش
فیلمساز میکند
حاتمیکیا: من نه آقای ایوبی را
دیدم و نه آقای کیارستمی را در جنگ؛ و خبری از این چیزهاشون ندارم که
حضورشان چه مفهومی دارد؛ ببینید من اصلاً نمیخواهم؛ بحث، بحث من، احساسم
نسبت به لبنان همین است.
وقتی که در جنوب لبنان اتفاقی میافتد توقع میرود
که شمال لبنان و مناطق دیگر نسبت به این نطقه حساس باشند و حرف برای گفتن
داشته باشند.
یک نوع از مدیریت که هنوز هم همچنان در سینمای ایران
متأسفانه وجود دارد که به نظر من یک نوع ویروس است به سینما باعث میشود
که هنرمند به آنچه که در کشور خودش رخ میدهد بیاعتنا شود من نسبت به این
معترض بودم.
شخصاً هم شخص آقای کیارستمی مطرح نیست؛ کیارستمی
جریانیست که اتفاقاً در جهان بسیار مشهور است و بسیار جایگاه خودش را دارد
ولی بحثی که برای من مطرح بود و اصرار داشتم و معتقدم باید دربارهاش حرف
بزنیم این است که چطور میشود کشوری درونش چنین اتفاقی رخ میدهد عدهای
سهمشان را نسبت به این اتفاق ادا نمیکنند و میتوانند بیاعتنا باشند.
وقتی آقای ایوبی سخن میگوید؛ ایشان قبلش در فرانسه
بودند شاید هم آقای کیارستمی را بیشتر در پاریس دیده باشند تا من حاتمیکیا
که در ایران بودم.
ماها ارتباط اینگونه باهم نداریم ولی این تفکر
میتواند اتفاقش این باشد که محروم بشود بخشی از جامعه که کوچههایش همچنان
به اسم شهدایش است اعتنا به آنها نشود و این خطرناک است و البته بگویم من
اینها را اصلاً برای آقای کیارستمی نمیگویم؛ تفکری که اعتنا به این موضوع
نمیکند.
** جشنوارههای خارجی ما را به سمت بازاری میکشند که خودشان دوست دارند/سینمای ما معرف واقعی ایران نیست
درباره جشنواره چون معتقدم و از کسانی هستم که در
کشور مشهورم به اینکه به شدت علیه جشنوارههای خارجی واکنش نشان میدهم نه
اینکه جشنوارهها چیز بدی است و این موقعیتها بد هستند اما ناخودآگاه ما
را به سمتی میکشند؛ به بازار و مارکتینگی که خودشان دوست دارند.
آن مارکتینگ حرفهایی که در داخل ایران مطرح است
برایش مسئله نیست او یک چیز دیگر از من میخواهد؛ به جای ماشین مدرن، اگر
به جای خانه مدرن، به جای مسائل فلسفی از من میخواهد موضوعات خیلی خیلی
ساده و یک خطی شده از یک موضوع بخواهم بگویم اگر اینها را بخواهم بگویم
غرب من را میپذیرد و این برای کشور من و فرهنگ کشور من خطرناک است.
الان ایران در اذهان مردم دنیا و اذهان حتی مردم
خاورمیانه به نسبت اینکه وقتی میگوییم ایرانی و ایران چطور تعریف میشود؟
آیا سینمای ما همین را دارد؟ معتقدم نه؛ اصلاً هیچ ربطی ندارد برای همین
تعجب میکنم که چرا این اتفاق افتاده است.
* در سومین سالگرد جایزه شهید آوینی اولین
فردی بودید که فراخوانده شدید تا جایزه یک عمر فعالیتهای هنری را دریافت
کنید و آنجا از خاطراتتان از آوینی گفتید و اینکه کارگردانان جهان چگونه
آوینی را از دست دادند آرزو کردید که آوینی زنده بود تا کارگردانانی را در
این فضای مهآلود امروز حمایت کند چطور میتوانید آوینی و اهمیت او را به
اختصار برای ما تعریف کنید.
حاتمیکیا: آوینی استاد بنده در فیلمسازی بود ما یک گروه داشتیم به اسم «روایت فتح» که من هم یکی از اعضای آن گروه بودم.
فیلمبردارانی که در جنگ شکل گرفتند با بودن ایدئولوگ
و کسی چون آوینی که استاد بودند و در عین حال دیدگاه و نظریه داشتند؛ ما
تربیت شده آن نگاه هستیم که در عمل کار کردیم یعنی فقط آدمهای تئوریپرداز
نبودیم بلکه آن تئوری در عمل، در صحنههایی که اتفاق افتاد؛ در جنگ رفتیم،
فیلم گرفتیم و ایشان آنها را توانست تنظیم بکند.
من از آن زاویه نگاهم هست و خودم را جزو شاگردان
مکتب شهید آوینی میبینیم و معتقدم که آقای آوینی بود قطعاً مثل من عمل
میکرد و در جشنوارهای که غریبه دارد میشود با مفاهیمی که از انقلاب هست
شرکت نمیکرد.
اعلام بازیگران و خلاصه داستان جدیدترین «دزدان دریایی کارائیب»
مراحل اولیه تهیه جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای «دزدان
دریایی کارائیب» آغاز شده است. علاوه بر این، خلاصهای از داستان این فیلم
که «مردگان سخن نمیگویند» نام دارد، و همچنین جزییات بیشتری از بازیگران
آن نیز مشخص شده است.
علاوه بر
جانی دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو، خاویر باردم، کایا اسکودلاریو، جفری
راش، کوین مکنالی و استیون گراهام نیز در این فیلم حضور خواهند داشت. گلشیفته فراهانی که در فیلم «مهاجرت: خدایان و پادشاهان» نیز بازی کرده بود، به جمع بازیگران «دزدان دریایی کارائیب» اضافه شده است.
قسمت
پنجم از این مجموعه فیلمها توسط کمپانیهای دیزنی و جری بروکهایمر فیلمز
ساخته میشود و اسپن سندبرگ و حواکیم رونینگ، کارگردانان «کُن-تیکی»،
مسئولیت کارگردانی آن را بر عهده خواهند داشت.
همچنین
روز سهشنبه خلاصهای تازه از ماجرای فیلم نیز منتشر شد که از این قرار
است: کاپیتان جک اسپارو وارد یک ماجراجویی کاملا جدید میشود و در حالیکه
بادهای بدشانسی قویتر از همیشه میوزند، دزدان دریایی مرگبار روحمانند به
رهبری یکی از قدیمیترین دشمنان جک یعنی کاپیتان سالازار (با بازی باردم)
از مکانی به نام مثلث شیطان رها میشوند و مصمم به کشتن تمامی دزدان دریایی
منطقه هستند، از جمله خود جک. تنها امید کاپیتان جک برای زنده ماندن، پیدا
کردن عصای نیزهمانند سه شاخه پوزایدون، خدای دریاهاست، که به مالکش کنترل
کامل روی تمام دریاها میدهد.
جف نیتنسون فیلمنامه این فیلم را نوشته است و جری بروکهایمر مسئولیت تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد.
پوستر جدید «انارهای نارس» رونمایی شد فیلم سینمایی «انارهای نارس» به تهیه کنندگی و کارگردانی مجیدرضا مصطفوی از سوم اسفندماه به اکران درمی آید.
احسان برآبادی که پیش از این طراحی پوستر فیلم «انارهای نارس» را برای پخش بین الملل در فستیوال های جهانی برعهده داشت، پوستر دیگری را در آستانه اکران این فیلم طراحی کرده است.
فیلم سینمایی «انارهای نارس» از سوم اسفند در گروه سینماهای «هنر و تجربه» اکران می شود.
این فیلم پیش از این در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در 2 بخش مسابقه سودای سیمرغ و نگاه نو حضور داشت و نامزد دریافت 2 سیمرغ بلورین نیز بود، همچنین در پخش بین الملل در بخش مسابقه اصلی جشنواره های بین المللی فیلم مسکو و سائوپائولو حضور داشت و مورد تحسین فدراسیون جهانی منتقدان سینمایی (فیپرشی) و هالیوود ریپورتر قرارگرفت.