سناریوی کلاهبرداری در خط لندن ـ تهران

وعده‌های پوشالی این مرد و برادرش که نقش کارمند سفارتخانه ایتالیا را بازی می‌کرد. مرد ساده لوح را به وسوسه انداخت.سناریوی این کلاهبرداری اواخر مرداد ماه سال جاری زمانی در دستور کار پلیس قرار گرفت که مردی با مراجعه به شعبه 5 دادسرای بعثت پیش روی بازپرس قربان‌زاده ایستاد و گفت: از آنجا که پسرم می‌خواست برای ادامه تحصیل به انگلیس برود چند ماهی می‌شد که در جست‌جوی راهی بودم تا بتوانم وی را برای ادامه تحصیل راهی لندن کنم، به همین خاطر صبح‌ها روزنامه می‌خریدم و آگهی‌های آن را پیگیری می‌کردم. با توجه به اینکه نگران آینده پسرم بودم یک روز خیلی اتفاقی سرصحبت را با دوستم که مغازه فرش دارد، باز و با وی شروع به درد دل کردم. دوستم مردی به نام «حسین» را به من معرفی کرد که سال‌ها است در لندن زندگی می‌کند، به خاطر همین تلفنی با حسین آشنا شدم.وقتی وی شنید که خیلی مشتاق هستم پسرم در انگلیس درس بخواند به من قول داد که یک ماهه مقدمات مهاجرت پسرم را به صورت قانونی فراهم کند.مرد تبهکار از آنجا که بخوبی با کلمات بازی می‌کرد، در همان جلسه نخست تلفنی توانست با چرب‌زبانی مرا فریب داده و اعتمادم را جلب کند. پس از شنیدن وعده‌های این مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختم و به فکر هزینه ویزای پسرم افتادم.حسین گفت که برای گرفتن ویزا و اقامت دائم باید 28 میلیون تومان پرداخت کنم و پذیرفتم تا اینکه وی خواست این پول را به حساب برادرش که کارمند سفارتخانه ایتالیا در ایران است، واریز کنم.بنابراین پول را به حساب برادر حسین ریختم اما پس از مدتی وقتی برای پیگیری با وی تماس گرفتم مدعی شد که به دلیل شرایط خاص روابط انگلیس با ایران قادر به تهیه ویزا و اقامت در آن کشور نیست اما می‌تواند از طریق برادرش که کارمند ارشد سفارتخانه است، بورسیه ادامه تحصیل پسرم را برای کشور ایتالیا بگیرد.من ساده‌لوح نیز غافل از نقشه شوم این دو برادر باز هم براحتی فریب وعده‌های وی را خورده و اعتماد کردم و این‌بار در دو مرحله 5 هزار و 600 دلار امریکا و 6 هزار و 500 دلار دیگر را به برادرش تحویل دادم و حتی برای اطمینان از برادر وی خواستم کارت شناسایی سفارتخانه ایتالیا را به من نشان دهد که برادرش یک کارت شناسایی مربوط به سفارتخانه که عکس خودش روی آن بود را به من نشان داد. آنجا بود که تصور می‌کردم به آرزوهایم رسیده‌ام و پسرم بزودی برای ادامه تحصیل راهی ایتالیا خواهد شد. بنابراین برادر حسین که در تهران زندگی می‌کند پس از گذشت 15 روز با من تماس گرفت و گفت که مقدمات سفر پسرم به ایتالیا فراهم شده است و فقط باید پسرم خودش به تایلند برود و در آنجا ویزایش را از حسین تحویل بگیرد.