طی قرنها و سالها صاحبنظران گوناگونی به مقوله شادی پرداختهاند تا اینکه مارتین سیلگمن، روانشناس آمریکایی اواخر قرن بیستم برای نخستین بار از اصطلاح روانشناسی شاد زیستن استفاده و معیارهای متعددی را در این خصوص مطرح کرد. بعد از او دانشمندان دیگری تحت همین عنوان نظریهها و مباحثی را مطرح کردند و در مورد روشهای شاد زیستن، ارزشیابی آن، سنجش خوشحالی و... به بحث و گفتوگو پرداختند.
رازهای شاد زیستن را بشناسید
در روانشناسی شاد زیستن برخلاف بسیاری از مقولههای روانشناسی به اختلالهای روانی توجه نمیشود بلکه تمرکز بر شادی و لذت از زندگی است اما به راستی چگونه میتوان با شادی زندگی کرد و از زندگی لذت برد؟ این پرسشی است که روانشناسی شاد زیستن به آن اینگونه پاسخ میدهد و در ادامه به برخی از این عوامل اشاره میکنیم.
1- مسئولیتپذیری:
مسئولیتپذیری باعث افزایش درجه خوشحالی میشود. هر چقدر انسان
مسئولیتپذیرتر باشد به همان اندازه شادتر هم خواهد بود. البته به شرطی که
بیشتر از توان خود مسئولیت قبول نکند پس اصلا فکر نکنید با شانه خالی کردن
از زیر بار مسئولیتهایتان شادتر خواهید بود!
2- باورهای انسان:
باورهای فرد در شکلگیری برداشت های او از اتفاقات اطرافش بسیار تأثیرگذار و
مهم است و باعث می شود احساس فرد به سمت مثبت یا منفی گرایش پیدا کند. در
نتیجه فردی که همیشه ترشرو و عبوس است بهطور حتم کمتر شاد خواهد بود و
کمتر از زندگی لذت میبرد در حالی که یک فرد سرزنده و خوشخلق، شادی بیشتری
را تجربه میکند. پس عوض شدن افکارمان می تواند شادی مان را بیشتر کند.
3- برخورد با دیگران:
شاید گمان کنید نوع برخورد شما با دیگران تنها در روحیه فرد مقابل تاثیر
دارد اما اصلا چنین نیست چون نهتنها طرف مقابل از نوع برخورد شما تاثیر
میگیرد بلکه نوع برخورد شما با دیگران در حس شادی خودتان هم موثر خواهد
بود. کسانی که با گشادهرویی با دیگران تعامل برقرار میکنند شادتر خواهند
بود.
4- داشتن دوستان خوب:
به نظر شما داشتن یک دوست خوب بهتر است یا داشتن ثروت بیشتر؟ به اعتقادتان
کدام یک میتواند شما را شادتر کند؟ جالب است بدانید یک دوست خوب میتواند
به راحتی جای ثروت اضافه را بگیرد و در شادی شما بیشتر از ثروت اضافه موثر
باشد. توجه کنید که ما گفتیم پول و ثروت اضافه! منظور از ثروت اضافه، در
واقع مازاد ثروت و درآمد است یعنی درآمد و ثروتی بیشتر از نیاز فرد، وگرنه
هیچکس منکر این نیست که زندگی در فقر هم میتواند روی کیفیت زندگی تاثیر
منفی بگذارد. نتایج تحقیقی که در انگلستان انجام شد، نشان داد هر دوست خوب
با 50 پوند انگلیسی برابر است و نداشتن هر دوست خوب میتواند چیزی در همین
حدود به شادکامی شما ضربه بزند. پس تا میتوانید قدر دوستان خوبتان را
بدانید.
5- شکرگزاری:
درجه شکرگزار بودن هم یکی دیگر از عواملی است که میتواند باعث احساس شادی
در افراد شود. شکرگزار بودن تنها به مفهوم معنوی آن ختم نمیشود بلکه وقتی
تشکر میکنیم در واقع حس رضایتمندی خود را نشان میدهیم و از خودمان هم
تشکر میکنیم. شکرگزار بودن هم میتواند شکرگزاری از پروردگار متعال باشد و
هم حتی تشکر ما از فردی دیگر یا حتی خودمان، همه اینها در احساس شادی ما
موثر خواهند بود. اگر بتوانید هر شب یا چند شب در هفته فقط چند دقیقه به
اتفاقهای خوبی که در طول روز یا هفته داشتهاید فکر کنید و بابت این
خوبیها شکرگزار باشید، بهطور حتم به مرور زمان به انسان شادتری تبدیل
خواهید شد.
6- شریک کردن دیگران در شادمانیهایمان:
هنگامی که فردی دیگران را در شادی خود شریک میکند، شادی خودش هم بیشتر
میشود بنابراین اگر میخواهید شادیتان را بیشتر کنید تا میتوانید دیگران
را در شادیتان سهیم کنید و هرگز تنهایی جشن نگیرید و از در میان گذاشتن
خوشحالیتان با کسانی که دوستشان دارید دریغ نکنید.
7- تفکر مثبت:
منظور از تفکر مثبت این است که فرد از هر اتفاقی بتواند جنبه خوبش را ببیند
و به قول معروف به نیمه پر لیوان توجه کند. بهطور مثال وقتی برف میبارد
ما میتوانیم از زیباییهای برف و زمستان لذت ببریم یا اینکه برعکس مدام غر
بزنیم که هوا سرد است، خیس شدهایم، کفشمان گلی شده... بهطور حتم گزینه
اولی باعث میشود روز شادتری را تجربه کنیم. حالا انتخاب با شماست؛ ترجیح
میدهید مثبتنگر باشید و از زندگیتان لذت ببرید یا برعکس منفینگر باشید.
جالب است بدانید نهتنها تفکر مثبت میتواند باعث شادی بیشتر افراد شود
بلکه هر دوی آنها طول عمر را هم افزایش میدهند. (دکتر گودرز عکاشه -
روانپزشک/سلامت نیوز به نقل از زندگی مثبت)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com