گروه سیاسی، در سیویکمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، پروندهای با هدف بررسی نقش همسران رؤسای جمهور در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی منتشر شده بود که در بخشی از آن با عفت مرعشی همسر آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت و گوی نسبتاً مفصلی انجام و تلاش شده است تا نقش وی در کنار آیت الله، طی بیش از 30 سال فعالیت به عنوان سیاستمدار مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش بولتن نیوز، عفت مرعشی در این گفتوگو از مواجهه خانواده هاشمی با شایعاتی که در خصوص این خانواده در جامعه رواج دارد تا سفر به کشورهای دیگر و شام ملک عبدالله و حضور همسر قذافی در منزل هاشمی سخن گفته است.
بخش هایی از این مصاحبه چنین است:
متن کامل مصاحبه* شما در زمانی که آقای هاشمی رئیسجمهور بودند، در سفرهایی که ایشان میرفتند، مخصوصاً سفرهای خارجی، همراهشان میرفتید؟
بله میرفتم.
* این جزء پروتکل رسمی دولت بود که همسران رئیس جمهور همراه آنها بروند؟
بله میرفتند، الان هم میروند. فکر میکنم که الان هم میروند. شما بهتر میدانید.
* اینکه میگویید فکر میکنم الان هم میروند معنیاش این است که شما با همسران رؤسایجمهور بعد از آقای هاشمی ارتباطی ندارید؟
با همسر آقای خاتمی از اول ارتباط داشتهایم، الان هم داریم ولی با خانم آقای احمدینژاد، نه. از اول ارتباط و نشست نداشتیم، هنوز هم نداریم.
* اصلاً ایشان را ندیدهاید؟
چرا ایشان را در مرقد یا منزل امام و جاهای دیگر دیدهام، خانم خیلی خوبی هم هستند ولی رفتوآمد خانوادگی نداریم.
* با آقای خاتمی چطور؟ الان هم رفتوآمد دارید؟
با خانم آقای خاتمی الان هم ارتباط داریم.
.
.
.
* تا حالا شده آقای هاشمی بدون هماهنگی شما مهمانی دعوت کنند خانه و شما خبر نداشته باشید؟
بله خیلی شده.
* ناراحت شدید؟
اگر وقت کم بود، ناراحت میشدم؛ اگر وقت زیاد بود، نه.
* آقای هاشمی یکی از روحانیونی هستند که میگویند قبل از انقلاب به کار و تجارت خودشان مشغول بودند و از روحانیون متمول محسوب میشدند. میخواستم ببینم بیشتر چه کارهایی میکردند؟
کتاب داشتند، مجله داشتند و منبر هم میرفتند. بعد هم که آمدیم تهران، با یکی از فامیلهایشان مقداری ساختمانسازی کردند.
* کدام مشخصه آقای هاشمی را بیشتر دوست دارید و کدامش بیشتر شما را ناراحت میکند؟
مشخصه به خصوصی ندارند. عجول نیست و زود عصبانی نمیشود.
* در مورد ترتبیت و اسم گذاشتن فرزندان با هم مشورت میکردید؟
تربیت بچهها همه با من بوده، ایشان که اصلاً نبودند. اسم فرزند اولم که فاطمه بود را پدرم انتخاب کرد. محسن در ایام فاطمیه به دنیا آمد و به همین دلیل اسمش را گذاشتیم محسن. فائزه را خودمان انتخاب کردیم تا به فاطمه بیاید. آقای هاشمی پسر عمویی داشتند که میگفت خواب دیده که اسم فرزند چهارممان را مهدی بگذاریم. اسم یاسر را هم دوست داشتیم و فرزند آخرمان را یاسر نامگذاری کردیم.
.
.
.
* من میخواهم برگردم به همان سؤالی که شما با حاج آقا چقدر سفر خارجی رفتید؟ شما وقتی میرفتید، طبیعتاً میزبان شما همسر رئیسجمهور یا پادشاه کشور مقصد بوده است. بین همسر دو رئیسجمهور چه رسم و رسوماتی برقرار بود؟
آنها میآمدند جلو، ماشین میآوردند و ما را سوار میکردند و میبردند و میهمانی میدادند. البته میهمانی خانمها جدا میدادند و میهمانی مختلط با مردان نبود، چون ما حجاب داشتیم. آنها بانوان هیأت ما را دعوت میکردند و همسران وزرا و نمایندگان خود را نیز دعوت میکردند، شام میدادند و بازدیدهایی برگزار میکردند.
* به غیر از این ضیافت از کجاها بازدید میکردید؟
از جاهای دیدنی بازدید میکردیم که گاهی در این بازدیدها همسر رئیسجمهورشان میآمدند و گاهی هم نمیآمدند و همسران وزرا ما را همراهی میکردند.
* آن وقت آنها معمولاً چه کارهایی را انجام میدادند؟ آنها گزارش میدادند؟
ما جاهای دیدنی را میرفتیم، آنها خودشان گزارش نمیدادند، یکی میآمد گزارش میداد.
* مثلاً بازدیدی از فعالیتهای عامالمنفعه مانند رسیدگی به ایتام داشتید؟
بله در آفریقا رفتیم.
* شما به چند کشور سفر کردید؟
ترکیه، سوریه، کشورهای آفریقای جنوبی، سنگال و کلاً جاهایی که آقای هاشمی میرفت، ما هم میرفتیم.
* در تمام سفرها با ایشان میرفتید؟
بله، همه سفرها را میرفتم.
* شما زمان نلسون ماندلا به آفریقای جنوبی رفتید؟ همسرشان به استقبال آمد؟
نه، همسر نداشت، همسرش را طلاق داده بود. دخترش آمد.
* در این سفرها همسران رؤسای جمهور صحبت سیاسی هم با شما میکردند؟
جلساتی میگذاشتند، سخنرانیهایی نیز هم توسط ما و هم توسط آنها انجام میشد.
* شما در چه مواردی سخنرانی میکردید؟
من خیلی کوتاه در مورد برنامههای سفر در حد یک تعارف صحبت میکردم.
* هیچوقت درخواستی را به شما مطرح نکردند که منتقل بکنید؟
نه، آنها درخواستی نداشتند، همه وضعشان خوب بود و برخوردشان هم خوب بود.
* آقای هاشمی سالی که شهردار اسبق تهران دستگیر شد، به مکه رفتند. اگر خاطرهای از آن سفر دارید بفرمایید، یا آخرین باری که در کسوت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مکه رفتند.
آقای هاشمی در این مدت هر جا که رفته با استقبال خوبی روبهرو شده. این دفعه هم که رئیس مجمع بوده رفته، آنها خیلی احترام کردند و هیچ فرقی با سفر دوره رئیسجمهوری ایشان نداشت. اینکه مثلاً حتی دم بقیع مردم جمع شده بودند و آقای هاشمی گفتند تا مردم داخل نشوند، من نمیتوانم بروم. آنها هم در را باز کردند و گفتند همه بفرمایید داخل.
* خانم ها را هم راه دادند؟
همه را راه دادند. بقیع پر شد از زن و مرد ایرانی. جالب اینجا بود وقتی که برنامهها تمام شد و گفتند بروید بیرون، مردم نمیرفتند بیرون. آقای هاشمی دو مرتبه آنجا این برنامه را پیاده کردند و اینها هم قبول کردند ما هم هر دفعه که رفتیم - چه با آقای هاشمی بودم و چه تنها- اینها ما را بردند بقیع. حتی سر قبر امام حسن(ع) هم بردند، خودشان آنجا ایستادند، ما زیارت کردیم و آمدیم. خیلی هم احترام میگذارند.
* آنجا هم شما با همسر ملک عبدالله دیدار داشتید؟
نه. من سال اول خودم تنها رفتم و آقای هاشمی نبود. تقریباً من روابط ایران و عربستان را درست کردم. اولین دفعهای که من رفتم مکه، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت.
* بعد از آن جریان کشتار مکه؟
بله. من تنها بودم. آقای هاشمی نیامده بودند.
* این روابط را شما چه جوری برقرار کردید؟
آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.
* شما در این موارد با آقای هاشمی مشورت می¬کنید؟ یعنی مشورت کردید که این میهمانی را بروید یا نه؟
نه، مشورتی نبود.
* یعنی همان جا تصمیم گرفتید؟ تلفن نزدید تهران به اصطلاح اجازه بگیرید؟
نه، ما هیچ چیزی را از آقای هاشمی اجازه نمیگیریم.
* یعنی بدون مشورت رفتید؟
کاری را که اجازه بخواهد انجام نمیدهیم.
* عراق هم که رفتید، استقبال خوب بود؟
بله، خیلی استقبال خوب بود. آنها هم میهمانی دادند.
* آیت الله سیستانی را هم ملاقات کردید؟
خانمها نه، آقایان بله. آنجا با خانواده آقای حکیم ملاقات داشتم. من با خانواده آقای حکیم تقریباً فامیل وصلتی داریم، یعنی پسرعموی مادرم با دختر آقای حکیم ازدواج کردهاند و من قبلاً با آنها آشنا بودم. من قبلاً رفته بودم عراق و همه را دیده بودم. همه آمدند، همه میهمانی دادند، خانم ها جدا، آقایان جدا و ما را به سامرا، کاظمین، نجف و کربلا بردند.
* خانم مرعشی! از سرانی که آمدند ایران، کدامشان منزل شما آمدند؟
ملک عبدالله یک شام آمدند خانه ما البته خانم ایشان اصلاً ایران نیامده است. عربها خانمهایشان را نمیآورند. هر چقدر هم ما دعوت کردیم، قبول نکردند. ملک عبدالله خودش گفته بود که میخواهم بیایم خانه. یک شام هم خانم قذافی میهمان ما بودند.
* خانم آقای قذافی را شما دعوت کرده بودید؟
ما رفته بودیم لیبی، آنها هم آمده بودند. قذافی در جنگ خیلی به ما کمک کرده بود.
* حافظ اسد چطور؟ با خانم او ارتباط داشتید؟
آنها که ایران نیامدند ولی ما سوریه رفتیم. بله، ارتباط داشتیم.
و...
متن
کامل این مصاحبه از اینجا قابل تهیه و مطالعه است.
نه. من سال اول خودم تنها رفتم و آقای هاشمی نبود. تقریباً من روابط ایران و عربستان را درست کردم. اولین دفعهای که من رفتم مکه، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت.
* بعد از آن جریان کشتار مکه؟
بله. من تنها بودم. آقای هاشمی نیامده بودند.
* این روابط را شما چه جوری برقرار کردید؟
آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد. ........
خدا خیرشون بدهد .آدم یاد شام آخر حضرت مسیح ع میافتد .آنجا هم تعدادی نمیخواستند حضرت مسیح ع با کسی رابطه برقرار کند و میهمانی ها را قطع کردند شد شام آخر ...................
اینو دیگه بایستی از خود ملک عبدالله پرسید البته اگر نکیر و منکر فرصت بدهند .
مگه تاریخ نگار ملک عبدا... یا تاریخ نگار دولت هستید
ملک عبدا... در اجلاس سران کنفرانس ایلامی به ابران آمد و شب دوم هم شام مهمان آقای هاشمی بودن
تقوا تو چی می تونه باشه استاد ؟؟
تقوا تو چی می تونه باشه استاد ؟؟..
آخه وقتی بعضی ها عوض گزارش کار دادن اعداد نجومی دزدی 22 هزارمیلیارد ارز ..بعد 22 میلیارد بعد هم بناست تحقیق کنند ..میدهند و فرا افکنی کرده و محاسبات کشوری را در سطح دخل یک بقالی پائین میارند بایستی دیپلماسی کشور کوفته برنجی بشه. البته بازم خوبه حداقل کوفته له کرده .زده چمیدونم یک کاری کرده .بعضی ها کار که هیچ گزارش کار هم ندارند.
دیپلم با سی,چهل , پنجاه , شصت , هفتاد , هشتاد , نود , صد. قایم شدی دیدمت ..بیا بیرون بینمت...ما این دیپلماسی رو بچه که بودیم گروهی بازی میکردیم یکی چشم هاشو به حقیقت میبست ..ببخشید درحقیقت میبست و ما ظاهرا قایم میشدیم تا ما را پیدا کنه ...حالا همه چی شده یارانه ای یعنی همون رایانه ای..
مرد سیاست و شعور و نه هیجان و بی عقلی
تصحیح شد لطفا انتشار دهید. متشکرم
خواهش می کنم نظر لطف شماست....
نه. من سال اول خودم تنها رفتم و آقای هاشمی نبود. تقریباً من روابط ایران و عربستان را درست کردم. اولین دفعهای که من رفتم مکه، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت.
* بعد از آن جریان کشتار مکه؟
بله. من تنها بودم. آقای هاشمی نیامده بودند.
* این روابط را شما چه جوری برقرار کردید؟
آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد. ........
ها ها ها ها ها ها خدا خیرش بده کلی خندیدیم.
- بواسطه همین لابی ها ایشان در صدر مشاوران وزارت خارجه قرار گیرند .
- بواسطه داشتن و تربیت امثال فائزه در راس صدر مشاوران امور زنان دولت قرار گیرند .
- بواسطه داشتن و تربیت امثال مهدی ایشان در صدر مشاوران وزارت نفت - وزارت امور اقتصاد و دارائی قرار گیرند .
- اصولا پیشنهاد میکنم غیر از حوزه های علمیه که کلا انها هیچ تخصصی در ان ندارند کلیه امور به این خانواده واگذار شود !!
ان الله مع الجماعه.هم نماز به جماعت ثواب بیشتری دارد هم حج به جماعت ثوابش بیشتر است و البته باید دید در حج جماعتی آدم به چه کسی اقتدا میکند.