کد خبر: ۲۴۱۱۱۹
تاریخ انتشار:
نقد مطلب جرس با عنوان "غربزدگی مردم امروز!"

آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیست

سایت ضدانقلاب جرس در مطلبی با عنوان "غربزدگی مردم امروز!" به قلم فیروز.م به حکم قوه‌ی قضاییه در توقیف روزنامه‌ی هتاک مردم امروز حمله کرد و آنرا مغایر اصل آزادی بیان اعلام کرد. البته گفتنی‌ست در لابه‌لای این نوشته به دفعات می‌توان تلاش نویسنده برای حساسیت‌زدایی از واقعه‌ی شارلی ابدو را نیز مشاهده کرد
آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیست
گروه سیاسی - سایت ضدانقلاب جرس در مطلبی با عنوان "غربزدگی مردم امروز!" به قلم فیروز.م به حکم قوه‌ی قضاییه در توقیف روزنامه‌ی هتاک مردم امروز حمله کرد و آنرا مغایر اصل آزادی بیان اعلام کرد. البته گفتنی‌ست در لابه‌لای این نوشته به دفعات می‌توان تلاش نویسنده برای حساسیت‌زدایی از واقعه‌ی شارلی ابدو را نیز مشاهده کرد:

به گزارش بولتن نیوز، « درج کاریکاتورهای نه چندان هنری و دست چندم و نسبتاً مبتذل در نشریه ی شارلی ابدو، پیش از هر چیز انگیزه ی اقتصادی دارد. به همان نسبت عکس و تیتر شیطنت آمیز و نسبتاً مبتذل روزنامه ی مردم امروز در روزه سه شنبه، به قصد فروش بیشتر انتخاب شده است. می شود ریسک هر دو را با هم یکی دانست، اگر نسبت آزادی بیان میان فرانسه و ایران را هم لحاظ کنیم ... برای رفع سوء تفاهم، بنا به رسم معمول، باید مظلومیت همه ی روزنامه نگاران مردم امروز و بی انصافی حاکمان ایران به خصوص قوه قضائیه   را باز هم  یاداوری کرد، که ما نیز از مردم امروز جدای نیستیم!»
همان‌طور که می‌بینید، نویسنده این متن به مفهوم آزادی بیان و تلقی نظام جمهوری اسلامی از آن حمله کرده است. در نتیجه به نظر می‌رسد که بهترین پاسخ به آن، تبیین مفهوم آزادی بیان در دیدگاه اسلام و مقایسه آن با قوانین بین‌المللی‌ست.
آزادی بیان یکی از مهمترین و با ارزش ترین حقوق و خواسته های جامعه اسلامی ایران است. علی رغم گذشت نزدیک به سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تحقق ابعاد وسیعی از این موهبت الهی در سطوح مختلف جامعه و نمایان بودن مظاهر گوناگون آن، به نظر می رسد این واژه از جهات متعددی دچار ابهام بوده و موجبات برداشت های نادرست و متضاد و حتی کاربردهای منافی با فلسفه و ضرورت آن را، فراهم نموده است.
تعاریف متعددی از آزادى بیان(Freedom of speech) ارائه گردیده، در یک تعریف آزادی بیان عبارت است از «آزادى افراد در بیان عقیده و ایراد نطق و خطابه بدون ترس از دخالت دولت». و در تعریفی دیگر « آزادی بیان یكی از اقسام آزادی های حقوقی است كه در مجموعه حقوق بشر مورد توجه قرار می گیرد. بدین معنا كه افراد گذشته از اینكه به خاطر داشتن عقیده مخالف، چه در امور دینی و چه در امور سیاسی، نباید مورد تعقیب قرار گیرند، باید بتوانند عملاً عقیده خود را ابراز نمایند و برای اثبات و احیانا به دست آوردن همفكران دیگر، درباره آن تبلیغ كنند.»
پیامبر گرامی اسلام همواره با سعه صدر در برابر آرا و اندیشه های مختلف، برخورد می نمود و اجازه مى‏داد صاحبان اندیشه، دیدگاه، انتقاد و اعتراض خود را بدون هیچ گونه ترس و نگرانی بیان كنند. خداوند در قرآن آن بزرگوار را شخصیتى مهربان، خوش قلب و مردم‏دار معرفى نموده و مى‏فرماید: «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛
امام على (ع) در دوران حكومت‏خویش بر آزادی مخالفان مذهبی و سیاسی در بیان نظرات، انتقادات و مخالفت‌ها تاکید داشت. و می فرمود: « فلاتكلمونى بما تكلم به الجبابرة و لاتتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادرة و لاتخالطونى بالمصانعة و لاتظنوا بى استثقالا فی حق قیل لى . . . ؛ آن سان كه با جباران سخن مى‏گویند با من سخن مگویید و از من پنهان مدارید آن‏چه را از مردم خشمگین به هنگام خشمشان پنهان مى‏دارند . هم‏چنین به چاپلوسى و تملق با من رفتار نكنید و مپندارید كه گفتن حق بر من گران مى‏آید.»

آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیست

محدودیت های آزادی بیان از منظر اسلام
1. آموزه های دینی و سیره معصومین (ع)
از دیدگاه اسلام آزادی بیان قلمرو های خاصی داشته و رعایت آنها الزامی است. این قلمرو ها عبارتند از:
1 - 1 . ممنوعیت توهین به مقدسات ؛
اگر هدف آزادی بیان را انتقال عقیده و تفکر به مخاطب در جهت رشد و ترقی فرد و جامعه بدانیم ، توهین به مقدسات دیگران و برخوردهای غیر منطقی، نه تنها كمكی به اثبات مدعا و مطلب نمی كند، بلكه تنفر، انزجار و واكنش طرف مقابل را نیز در پی خواهد داشت . بر همین اساس آموزه های اسلامی مسلمانان را از اهانت به مقدسات دیگران برحذر می دارد : «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه...؛كسانى را كه غیر خدا دعوت می کنند(کافران) ، دشنام ندهید؛ زیرا آنها نیز همین کار را با خدای شما خواهند کرد.» حضرت علی(ع) وقتی در جنگ صفین شنید كه یارانش، شامیان را دشنام می دهد فرمود: «من نمى‏پسندم كه شما در این پیكار دشنام دهید، ولى اگر كردار زشت ایشان را وصف نمائید، و رفتار ناروایشان را یادآور شوید بهتر و رساتر است.» اسلام توهین به مقدسات اسلامی را به هیچ عنوان ، تحمل نمی کند و برای توهین کننده ، مجازات های شدیدی را در نظر گرفته است.
2 - 1 . ممنوعیت هتك افراد ؛
حفظ آبرو ، کرامت و حیثیت انسان ها و پرهیز از هتک حرمت افراد جامعه یکی دیگر از محدودیت های آزادی بیان است ؛ از منظر آموزه های اسلامی آبروی مسلمان و حتی کافر ذمی محترم بوده و پاسداری از آن لازم می باشد . پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید:« هرکس پرده ای از روی آبروی برادر خود بردارد ، پرده هایی از آتش او را فرا می گیرد.»

3 - 1 . لزوم حفظ اصول و موازین اخلاقی ؛
زندگی اجتماعی به هنجارها و ارزش‎های اخلاقی نیازمند است .از دیدگاه اسلام انسان نمی‎تواند با نادیده گرفتن اصول و موازین اخلاقی و ارزشهای حاکم بر جامعه اسلامی به استیفای حق آزادی بیان بپردازد. بنابراین انتشار هر گونه مطلبی که اصول و موازین اخلاقی جامعه را خدشه دار كند یا با انتشار مطالب یا تصاویر خلاف عفت عمومی ، به هنجارهای اخلاقی آسیب رساند، مخالف آزادی بیان می باشد ؛ از دیدگاه قرآن نمی توان هر غذای فکری را به جامعه تزریق کرد : « إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَه فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ ؛ كسانی كه دوست دارند زشتی‎ها را میان مؤمنان رواج دهند ، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناكی است.»
4- 1 . ممنوعیت توطئه و براندازی ؛
یكی دیگر از محدودیت های آزادی بیان آن است كه هیچ شهروندی در پرتو نشر و تبلیغ افكار فردی و حزبی، اغراض فاسد سیاسی را دنبال نكند و هوای براندازی نظام حکومتی را در سر نپروراند ، و گرنه نظام اسلامی مجاز خواهد بود كه از اظهار نظر و آزادی بیان این گونه افراد جلوگیری كند.ماجرای تخریب و سوزاندن مسجد ضرار به دستور پیامبر(ص) براین استدلال مبتنی بود كه گروهی، با اهداف توطئه گرانه قصد داشتند از این مسجد كمین گاهی برای كافران و نقطه نفوذی برای بیگانكان فراهم آورد: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْریقاً بَینَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى ؛ آنها كه مسجدى ساختند براى زیان (به مسلمانان)، و (تقویت) كفر، و تفرقه‏افكنى میان مؤمنان، و كمینگاه براى كسى كه از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه كرده بود، آنها سوگند یاد مى‏كنند كه: «جز نیكى (و خدمت)، نظرى نداشته‏ایم!»
امام علی (ع) نیز در دوران حكومت خود، با دو گونه استفاده از آزادی بیان مواجه بود: عده ای از روی استفهام و یا به خیال خود از روی خیرخواهی، به مواردی از سیاست ها و عملكرد امام اعتراض داشتند و گروهی نیز با غرض ورزی و با مقاصدی شوم دست به این اقدام می زدند . آن امام بزرگوار در مقابل این اعتراضات، دو نوع برخورد متفاوت داشت؛ در بسیاری موارد كه می دید شخص ِمعترض، بر اثر جهل و غفلت و كوته نظری، زبان به انتقاد از آن حضرت گشوده است، تلاش می كرد نخست، سخن او را بشنود و آنگاه، با بیانی متین مختصر و گاهی به طور مشروح، به اقناع او بپردازد و در پاره ای از اعتراضات هم كه بوی توطئه و غرض ورزی، به مشامش می رسید و برای او روشن بود كه معترض، با سؤال خود، قصد استفهام و یا نظر خیرخواهی ندارد، بلكه می خواهد تحریك احساسات كرده و به تضعیف پایه های حكومت بپردازد، نه تنها به انتقاد و اعتراض او هیچ توجهی نمی كرد، بل، با شدیدترین و كوبنده ترین سخن، با او برخورد كرده و آن گونه عرصه را بر او تنگ می كرد كه مجال هر نوع تحركی را از او سلب و او را از عمل خود پشیمان می ساخت. چنانکه به برج بن مُسهر طائی، آن هنگام كه او صدای «لا حكم إلّا لله» بلند كرد، گفت: «اُسْكُتْ! قَبَّحَك الله یا أثرم! فوالله! لقد ظهر الحقُّ فَكنتَ فیه ضَئیلاً شَخْصُك خفیاً صوتُك، حتّی إذا نَعَرَ الباطلُ نَجَمْتَ نجومَ القرن الماعز؛ ای كسی كه ـ در خرد، به قدری زشتی كه گوییا ـ دندانهای پیشت افتاده است، خاموش شو!! خدا تو را زشت گرداند! به خدا سوگند! تو، وقتی كه حق به میدان آمد و ظاهر شد، شخصی فرومایه و ضعیف بودی و صدایت پنهان بود، همین كه باطل ـ سر بركشید و ـ فریاد كرد، مانند شاخ بز، آشكار شدی.» در این صحنه، حضرت، به جای پرداختن به پاسخ بی حاصل به او، تنها با كلماتی درشت و تحقیرآمیز و كوبنده، او را كه توطئه گری از گروه خوارج بود، بر جای خود نشاند. توطئه های بعدی خوارج در براندازی حکومت اسلامی ، برخورد قاطع و نظامی آن امام (ع) را به دنبال داشت.

آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیست

5 - 1 . ضرورت حفظ نظام جامعه و قانون ؛
حفظ نظام جامعه و پایبندی به قوانین ، ضرورتی دینی و عقلانی است ؛ از این رو، در قلمرو آزادی بیان ، هر نوع تخلف از مقررات كه حفظ امنیت ، مصالح و منافع جامعه اسلامی به گونه ای، بر آن استوار است، ممنوع می باشد. محدودیت آزادی شهروندان در برابر مقررات، ویژه حكومت اسلامی نیست، بلكه مورد تأكید فراوان همه نظامهای حكومتی جهان است.
محدودیت های آزادی بیان از منظر اندیشمندان غربی
اندیشمندان غربی درباره‏ حدود و قلمرو آزادى بیان بردو دسته‏اند:
1. آزادی مطلق ؛ عده‏اى بر این ایده‏اند كه آزادى بیان، مطلق و بدون قید و شرط است. به نظر آنان ضررهاى ناشى از محدودیت آزادى بیان، به مراتب بیشتر از مفسده‏اى است كه در آزادى كامل بیان وجود دارد . و «چون بشر آزاد آفریده شد، پس در عرصه سیاست هم آزاد مطلق است! ». روسو، متفكر مشهور فرانسوى مى‏گوید: «همه افراد بشر مساوى آفریده شده‏اند...كسى كه از آزادى صرف نظر كند، از مقام آدمیت، از حقوق و حتى از وظایف بشرى صرف نظر نموده و هیچ چیزى نمى‏تواند این خسارت را جبران نماید .» همو می گوید: «طبیعت، انسان را آزاده آفریده، ولى جامعه او را بنده گردانیده است . طبیعت، انسان را خوشبخت ایجاد كرده ولى جامعه او را بدبخت و بیچاره نموده است .» همچنین ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر می‌دارد:« هر كس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»
طرفداران این دیدگاه میان آزادی فلسفی با آزادی سیاسی خلط نموده و از این موضوع مهم غافلندكه در آدمى تنها عقل حاكم نیست، بلكه هواهاى نفسانى نیز وجود دارد كه اگر مراقبت نشود عقل به راحتى تسلیم توفان سهمگین خواهش‏هاى نفسانى و اسیر خودخواهى‏ها و زیاده‏طلبى‏ها مى‏گردد . تجربه نشان داده است آزادی مطلق نه تنها ابتلاها و نارسایى‏هاى فراوان براى بشر به ارمغان آورده، بلكه ارزش و شخصیت انسان‏ها را نیز مسخ نموده است . وانگهی اشکال مهم نظریه فوق این است که «از یك طرف می گویند فكر و عقل بشر باید آزاد باشد، و از طرف دیگر می گویند عقیده هم باید آزاد باشد؛ بت پرست هم باید در عقیدة خودش آزاد باشد... هر كس هر چه را كه می پرستد، هر چیزی را به عنوان عقیده برای خودش انتخاب كرده باید آزاد باشد. و حال آنكه اینگونه عقائد ضد آزادی فكر است، همین عقاید است كه دست و پای فكر را می بندد... خود اعلامیة حقوق بشرهمین اشتباه را كرده است. اساس فكر را این قرار داده است كه حیثیت انسانی محترم است. بشر از آن جهت كه بشر است محترم است. (ما هم قبول داریم) چون بشر محترم است، پس هر چه را خودش برای خودش انتخاب كرده محترم است؟ عجبا!‌ ممكن است بشر برای خودش زنجیر انتخاب كند و به دست و پای خودش ببندد... لازمة محترم شمردن بشر چیست؟‌آیا این است كه ما بشر را هدایت بكنیم در راه ترقی و تكامل یا این است كه بگوییم آقا! چون تو انسان هستی،... تو اختیار داری، هر چه را كه خودت برای خودت بپسندی من هم... برایش احترام قائلم ولو آن را قبول ندارم و می دانم كه دروغ و خرافه است و هزار عوارض بد دارد... »
2. آزادی قانونمند ؛ عده ای از متفکران غربی معتقدند آزادى بیان باید مشروط و مقید باشد ؛ زیرا آزادى مطلق بیان به تخریب جوامع و فرهنگ‏ها خواهد انجامید. برای نمونه جان استوارت میل با تاکید بر رعایت شرایط آزادی بیان می گوید: «كسی نگفته است كه اعمال باید به اندازه عقاید آزاد باشد، به عكس وقتی اوضاع و شرایطی كه عقاید در آن ابراز می‎گردد، چنان باشد كه اظهار عقیده را به صورت نوعی (تحریك) برای انجام كاری مخل مصالح مشروع دیگران در آورد، آن وقت حتی اظهار عقاید هم مصونیت خود را از دست می‎دهد.»
«منتسکیو» دانشمند فرانسوی در کتاب روح القوانین مى‌‌نویسد: «آزادى به انجام هر کارى که قانون اجازه داده است، مى‌گویند.» ؛ « اگر شهروندی کاری کند که قوانین قدغن کرده اند دیگر آزادی ندارد ، زیرا همنوعان یا همه دیگر شهروندان نیز همین اختیار را خواهند داشت .» برابر این دیدگاه آن گونه تلاش ها و تکاپوهاى سیاسى آزاد است، که قانون مجاز بداند و در هر حرکت و تلاشى که برخلاف قانون باشد، آزادى نیست. «اسپیونزا» نیز در رساله مذهبی ، سیاسی خویش می گوید : « شهروندان می توانند حق داوری کردن و بیان آشکار داوری های خویش را به شرط آنکه معارض با صلح نباشد ، حفظ کنند.» «موریس دوورژه» دربارة چهارچوب «آزادی» در دموكراسی می‏نویسد: «آیا با اعطای آزادی به دشمنان آزادی، به آنها اجازه داده نمی‏شود كه آزادی را در هم بكوبند... دموكراسی به مخالفان خود اجازه بیان عقایدشان را می‏دهد؛ ولی تا وقتی كه این كار را در چارچوب روش‏های دموكراتیك انجام دهند». ماده 4 اعلامیه حقوق بشر مصوب 126 اوت 1789 آزادی را چنین تعریف می نماید : « آزادی عبارتست از قدرت انجام هر گونه عملی كه به دیگری لطمه وارد نیاورد.» در متن اعلامیه «حقوق بشر فرانسه»، نیز آزادی از اطلاق افتاده و مقید به حدود قانونی شده است: «آزادی آگاهی از افكار و عقاید از گران‏بهاترین حقوق بشر است. بنابراین هر یك از افراد كشور، می‏توانند آزادانه هر چه می‏خواهند بگویند، بنویسد و به چاپ برسانند؛ مگر مواردی كه قانون معین كرده باشد. در آن صورت تجاوز از آزادی مزبور، مستلزم مسئولیت خواهد بود».

آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیست

همچنین بخش 77 قانون اساسى دانمارك در تعریف آزادى بیان مى‏گوید: « هر شخصى حق دارد ایده و نظر خود را منتشر كند. بنویسد و بگوید. مشروط بر آنكه بتواند در دادگاه پاسخگو باشد.» و ماده‏ى 19 میثاق حقوق مدنى و سیاسى مصوب 1966مجمع عمومى سازمان ملل متحد نیز، با آن‏كه آزادى بیان را به رسمیت شناخته، ولى به دولت‏ها اجازه داده است از طریق قانونى آزادى رسانه‏هاى گروهى را محدود كنند. در ماده 18 میثاق بین الملی حقوق مدنی و سیاسی در بند 3 آمده است:« آزادی ابراز مذاهب یا معتقدات را نمی توان تابع محدودیت هایی نمود، مگر آن چه منحصراً به موجب قانون پیش بینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادی های اساسی دیگران ضرورت داشته باشد.» نویسنده كتاب آزادی های عمومی و حقوق بشر معتقد است آن جا كه فكر جنبه مجرمانه به خود بگیرد یعنی مخل نظم عمومی امنیت ملی، اخلاقی حسنه و حقوق و آزادی های دیگران شود، مطلقاً قابل تحمل و در خور احترام نخواهد بود.
بر این اساس می توان گفت آزادی بیان در حقوق بشر غرب محدود به دو شرط است :
1 . منافات نداشتن با احترام به حقوق و حیثیت افراد .
2 . منافات نداشتن با حفظ امنیت ملی , نظم سلامت و اخلاق عمومی .
بنابراین هیچ منطقی، آزادی لجام‏گسیخته و بدون حد و مرز را در هیچ عرصه‏ای ـ از جمله در عرصه «بیان» و امثال آن ـ تأیید نمی‏كند؛ لیكن آنچه در اینجا مهم است اصول و ارزش‏هایی است كه می‏تواند دایرة آزادی‏ها را محدود كند و در این عرصه, بین اندیشة اسلامی و تفكر لیبرالی تفاوت بسیار است.
آزادى بیان به معنای آزادی افراد مختلف جامعه در اظهار عقیده و دیدگاههای خویش پیرامون مسائل مذهبی و سیاسی به عنوان یکی از مهمترین حقوق و ارزشهای اسلامی است که تاثیر بسیار شگرفی در رشد و شکوفایی استعدادهای فردی و تکامل مادی و معنوی جامعه و اصلاح ساختارهای مختلف آن به دنبال دارد. از این رو آموزه های اسلامی ،آیات متعدد قرآنی ، روایات و سیره معصومین (ع) از آن نه تنها به عنوان یک حق بلکه به عنوان یک مسئولیت و تکلیفی دینی نام برده و همگان را موظف به کاربرد این موهبت الهی می دانند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به تأسی ازاین آموزه های مترقی ، در اصول متعدد قانون اساسی این موهبت الهی را به عنوان یکی از حقوق مسلم مردم به رسمیت شناخته و سازکارهای اجرایی و صیانت از آن را درابعاد مختلف ترسیم نموده است . رهبران فکری و سیاسی نظام اسلامی نیز همواره بر ضرورت تحقق آن در سطوح مختلف جامعه تاکید داشته و دارند.
از منظر آموزه های دینی ، منابع حقوق اساسی و بسیاری از متفکران جهان ، آزادی بیان زمانی توانایی ایفای کارکردهای مختلف خویش را دارد که در چهار چوب و محدوده ای از ضوابط و شرایط منطقی اجرا شود ؛ زیرا آزادی بی حدّ و حصر و بدون كنترل، آسیب‏ها و تباهی‏های گوناگونی را متوجه فرد و جامعه می‏كند ، مانند:1. تحریك و تهییج عموم به اعمال و افعال و یا خودداری‏هایی كه مضرّ به حال جامعه و دولت آزادی بیان به معنی لجام‌گسیختگی کلامی و توهین به ادیان الهی نیستاست (نظیر آنارشیسم)؛2. هتّاكی و فحّاشی به مقامات مذهبی، ملّی و سیاسی و افراد مردم؛3. انتشار اسرار خصوصی افراد و مقامات و نیز اسرار نظامی و مسائل امنیتی و اطلاعاتی كشور؛ 4. انتشار و القای اخبار نادرست و شایعه پراكنی و ایجاد اختلال در امنیت فكری جامعه. 5 . تخریب ارزشها و اصول اخلاقی جامعه ؛ 6 . ایجاد انحرافات فکری ، اغفال و گمراه نمودن افراد ؛ 7 . ضربه زدن به امنیت، استقلال و منافع و تضعیف همبستگی اجتماعی .
مهمترین محدودیت هایی که در جهت صیانت از آزادی بیان در نظر گرفته شده , عبارتند از : ممنوعیت توهین به مقدسات اسلامی و هتك حرمت افراد ، ممنوعیت توطئه و براندازی ؛ لزوم حفظ اصول و ارزشهای دینی و موازین اخلاقی ؛ ضرورت حفظ نظام جامعه و پایبندی به ضوابط قانونی ؛ پرهیز از دامن زدن اختلافات قومی و مذهبی ؛ رعایت امنیت ، استقلال کشور ، منافع ملی و مصالح جامعه ؛ واجدیت اطلاعات كافی و توان علمی بیان کننده و اهلیت مخاطب ؛ طرح نظرات مخالفین در مراکزعلمی و تخصصی ؛ و بالآخره اینکه در مواجهه با سوء استفاده هایی که از آزادی بیان می شود ؛ هم افراد و هم مسئولین اجتماع موظف بوده و باید کنترل و مراقبت به عمل آورند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین