راهکار خشکسالی ایران روش های مدیریتی و علمی است نه کوتاه آمدن در ایدئولوژی و پرونده هسته ای
این نحوه تحلیل نویسنده در سایت های بی بی سی و سحام نیوز، تلاش برای مقصر جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی در مسئله خشکسالی و سایر مشکلات کشور است و با ربط دادن ایدئولوژی و پرونده هسته ای به خشکسالی، تلاش کرده اند که دلیل عدم مقابله با خشکسالی را تحریم ها و کمک نکردن غرب و کمبود منابع مالی به دلیل سیاست های جمهوری اسلامی معرفی نمایند.
گروه اقتصادی – سایت های بی بی سی فارسی و سحام نیوز در تاریخ 26 و 27 دی 93 در مطلبی با عنوان "خشکسالی ایران را به سومالی اتمی بدل می کند" به قلم ناصر کرمی استاد دانشگاه برگن نروژ، به ارائه تحلیل های خاص پرداخته و ادعا کرده اند که وضعیت ایران در زمینه های مختلف با روند رو به نزول مواجه شده و ریشه این مشکلات ایدئولوژی و رویکرد سیاسی جمهوری اسلامی ایران است!
به گزارش بولتن نیوز، نویسنده به جای آن که به ریشه های تاریخی خشکسالی و کم آبی اقلیم ایران در هزاران سال گذشته اشاره کند و مسائل رشد جمعیت، تغییر سبک زندگی و شهرنشینی، رشد مصرف و بهداشت، چاه های غیر مجاز و... را ریشه خشکسالی معرفی کند و راهکار مقابله با خشکسالی، را بهبود مدیریت، مصرف، روش های کشاورزی، آبرسانی و استفاده از روش های علمی، فنی و منطقی و عاقلانه ارزیابی کند، تلاش کرده که مقصر این وضعیت را مسائل سیاسی و ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی و تاکید بر حقوق هسته ای معرفی کند که باعث افزایش تحریم ها و کمک نکردن غرب و نهادهای بین المللی برای کاهش خشکسالی شده است!
این نحوه تحلیل سایت های بی بی سی و سحام نیوز، تلاش برای مقصر جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی در مسئله خشکسالی و سایر مشکلات کشور است و با ربط دادن ایدئولوژی جمهوری اسلامی و پرونده هسته ای به خشکسالی، تلاش کرده اند که دلیل عدم مقابله با خشکسالی را تحریم ها و کمک نکردن غرب و کمبود منابع مالی به دلیل سیاست های جمهوری اسلامی معرفی نمایند.
نویسنده ادعا کرده که رئیس جمهوری اختیارات قانونی برای تصمیم گیری در مقابله با خشکسالی ندارد و مسوول این وضعیت نظام جمهوری اسلامی است زیرا با تاکید بر انرژی هسته ای و انتقاد از غرب، باعث تحریم ها و عدم استفاده از کمک نهادهای بین المللی و نبود منابع مالی کافی شده است!
دولت حسن روحانی بروز بحران خشکسالی را پذیرفته و وزرای او مکررا دراین باره هشدار دادهاند، اما متاسفانه کماکان واکنش موثری دراین باره مشاهده نمیشود. ممنوعیت کشاورزی درنیمی از دشتهای کشور که از سوی وزارت نیرو اعلام شد بیشتر ازآنکه یک تصمیم پیشگیرانه باشد واکنشی از سر ناچاری بود چون به واقع غالب این دشتها خشکیدهاند و بدون دستور دولت هم کشت و کار درآنها ممکن نبود.
خشکسالی کنونی درایران احتمالا پدیده ای زیانبارتر با تاثیراتی مخربتر و پایدارتر نسبت به رخدادهایی مثل شیوع ابولا درآفریقا، بحران اقتصادی در برخی کشورهای جنوب اروپا، سیل سال ۲۰۰۸ پاکستان و سونامی ۲۰۰۵ جنوب شرق آسیا است. حال واکنش دولتهای این کشورها را با برنامههای دولت آقای روحانی در برابر بلای ویرانگری که ایران را به سمت سومالی شدن میبرد مقایسه کنید.
نویسنده در این مطلب تلاش کرده که اختیارات آقای روحانی و دولت را محدود جلوه دهد و دولت را ناتوان و بدون اختیارات قانونی برای مقابله با خشکسالی معرفی کند و راهکار مقابله خشکسالی را به سایر نهادها و ارکان حکومت جمهوری اسلامی ربط دهد و مشکلات دولت را تحریم اقتصادی، پیگیری سیاست هسته ای و... معرفی نماید و لذا در مطلب خود نوشته است: البته میتوان به مشکلاتی مانند نبود منابع مالی کافی وهمچنین محدودیتها درجذب اعتبارات بینالمللی به واسطه تحریمها اشاره کرد واینکه غالب تصمیمات مهم برای تعدیل تاثیرات خشکسالی باید در سطوحی از حاکمیت و نهادهایی از ساختار قدرت در جمهوری اسلامی اتخاذ شود که آقای روحانی در آنها نه فقط اختیار قانونی ندارد بلکه شاید با ممانعت تعمدی هم روبرو باشد.
بی بی سی فارسی و سحام نیوز سعی کرده اند در این مطلب، مشکل را به مسائل سیاسی و ایدئولوژیک و تحریم ها و تاکید ایران بر حقوق هسته ای ربط دهند و راهکار مقابله با خشکسالی را به کوتاه آمدن ایران در مسائل سیاست خارجی و سیاست داخلی و انرژی هسته ای ربط دهند!
در حالی که موضوع خشکسالی اولا موضوعی مرتبط با اقلیم ایران و کاهش بارش، افزایش جمعیت و برداشت از منابع آب، چاه های غیرمجاز و تغییر روش زندگی ایرانیان و مصرف بی رویه است و دوما راه مقابله با آن به بهبود مدیریت منابع آب، تغییر در روش آبیاری و کشاورزی، و صیانت از منابع آب، و همچنین بهبود روش مصرف آب مرتبط است نه به مسائل سیاسی و تحریم و انرژی هسته ای و مسائل ایدئولوژیک...
نویسنده در مطلب خود گفته است: مهارخشکسالی فقط با فراهم آوردن منابع اقتصادی کافی، جلب گسترده همکاری بین المللی و مجاب ساختن شهروندان برای تن دادن به یک ریاضت ملی دشوار و طولانی ممکن است. این همه میسر نمیشود مگرآنکه آقای روحانی بتواند حاکمیت جمهوری اسلامی را مجاب کند که به جای تمرکز برجنگ ایدئولوژیک برای دستیابی به انرژی هستهای روی رسیدن به تکنولوژیهایی برای ممانعت ازعوارض شدید خشکسالی متمرکز شود!
این موضوع نیز نشان می دهد که نویسنده سعی دارد با ایجاد هراس در مردم و کارشناسان، خشکسالی را پیامد تحریم ها و مسائل ایدئولوژیک و انرژی هسته ای معرفی نماید! در حالی که اقلیم ایران هزاران سال است که با کمبود منابعآب مواجه است و میلیون ها کیلومتر قنات و راه آب در ایران قدیم نشان می دهد که این موضوع یک مسئله تاریخی است واقلیم ایران اساسا همیشه خشک و کم آب بوده است و ربطی به مسائل سیاسی و ایدئولوژیک حکومت ها ندارد.
نویسنده در بخش دیگری از مطلب خود وضعیت ایران را کره شمالی و سومالی مقایسه کرده و ایران را با عنوان "سومالی اتمی" نام برده و نوشته است: نظام کره شمالی به رغم انزوای بینالمللی همچنان به بقای خود ادامه داده اما هرگز نمیتوان تصور کرد «سومالی اتمی» بتواند پایداری و بقایی همچون کره شمالی اتمی داشته باشد. آقای روحانی باید بتواند حاکمیت جمهوری اسلامی و توده شهروندان را به تمرکز همه توش و توان برای ممانعت از سومالی شدن ایران مجاب کند. به نظر میرسد که مهار خشکسالی بلند مدت هیچ چاره دیگری ندارد.
این موضوع نیز نشان می دهد که اولا نویسنده سعی کرده که چاره خشکسالی بلندمدت در ایران را تنها فاصله گرفتن حکومت و کوتاه آمدن در پرونده هسته ای، تحریم ها، مسائل ایدئولوژیک معرفی کند تا غرب و نهادهای بین المللی راهی بیابند و به کمک ایران بیایند! و دوم آن که با بزرگنمایی سعی کرده که آینده ایران را مانند سومالی کشوری خشک و قحطی زده با داشتن نیروی اتمی ارزیابی کند.
این نحوه ارزیابی و تحلیل خشکسالی در ایران، نشان دهنده آن است که برخی رسانه ها و افراد وابسته به نهادهای غربی، تلاش دارند که وضعیت ایران را از هر جهت روبه نزول معرفی کنند و در هر زمینه ای و در هر جهتی، چاره کار و راه حل مشکل را به حل مشکلات پرونده هسته ای و کوتاه آمدن در برابر غرب معرفی نمایند. آنها به دنبال آن هستند که ایران در برابر غرب از ایدئولوژی و اندیشه های سیاسی و استقلال خود صرفنظر کند و کوتاه بیاید و انتقاد به آمریکا و غرب نکند و با هر مداخله ای از سوی آمریکا و اسرائیل کوتاه بیاید و مخالفت نکند و... تا این که چاره ای برای مشکلات داخل کشور از جمله تحریم ها و خشکسالی و... بیابد.
با بزرگنمایی مشکل خشکسالی و کم آبی و معرفی آینده ایران به عنوان سومالی اتمی، سعی دارند که مقصر و عامل هر مشکلی از جمله خشکالی را ایدئولوژی حکومت جمهوری اسلامی و تاکید بر حقوق هسته ای معرفی کنند.
در حالی که اگر کسی بخواهد قضاوتی منصفانه و علمی و منطقی داشته باشند باید به ریشه های تارخی خشکسالی و کم آبی در ایران اشاره کند و برای مقابله با آن مسائل علمی و فنی ومدیریتی را راهکار و چاره کار معرفی کند نه این که راه حل را مشکل سیاسی و ایدئولوژیک معرفی کند.
برای روشن شدن اهداف بی بی سی و سحام نیوز، به بخشی از این مطالب اشاره می کنیم تا روشن شود که نتیجه نویسنده با اطلاعاتی که از خشکسالی مطرح می کند چقدر فاصله دارد!
نویسنده در جایی از مطلب، موضوع انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به اصفهان را نیز بهانه ای قرار داده تا ثابت کند که بین مسوولین کشور نیز در موضوع مقابله با کم آبی اختلاف نظر وجود دارد!
نویسنده در مطلب خود به نقل از آمارهایی که چهارشنبه هفدهم دی ماه استاندار چهارمحال و بختیاری درهمایش«آب و توسعه پایدار استان چهارمحال و بختیاری» اعلام کرده نوشته است: با بروز خشکسالیهای اخیر۵۷ درصد چشمهها و قنوات این استان خشکیده و سفره های آبزیرزمینی استان تا ۲۴ متر کاهش یافته و بیش از۲۰۰ شهر و روستا، مناطق و شهرک صنعتی استان با تانکر آبرسانی میشوند.»
گفتههای سلیمانی از آن جهت اهمیت دارد که چهارمحال و بختیاری به خاطر واقع بودن درمرتفعترین بخش زاگرس مرکزی یکی از پرآبترین مناطق ایران به شمار میآید. تقریبا نیمی از رودخانههای بزرگ ایران، مثل کارون، دز و زاینده رود از این منطقه سرچشمه میگیرند.
ممکن است تصورشود با توجه به چالشهای ایجاد شده درباره طرح احداث تونل انتقال آب از این استان به اصفهان، شاید استاندار با تعمد اخباری بدبینانه درباره ذخیره منابع آب زاگرس بختیاری منتشر میکند که این هم خود نگران کننده است چون نشان میدهد که منازعه آب بهراحتی ظرفیت تسری حتی به داخل سطوح حاکمیت را دارد. اگرچه اخبار و شواهد آمار اعلام شده از سوی استاندار چهارمحال و بختیاری درست بوده و باید مسئولانه مورد توجه قرار گیرند. ازجمله میتوان به اخبار منتشرشده درباره خشکسالی شدید درپایین دست این استان یعنی فارس، خوزستان و اصفهان اشاره کرد.
نویسنده معتقد است: وقتی میشنویم که در بالادست بیشتر چشمهها خشکیده، سفرههای آب زیرزمینی ۲۴ متر فروتر رفته و بسیاری از شهرها و روستاها با تانکرآبرسانی میشوند، افزونتر از قبل نگران دشتهای پایین دست میشویم. یعنی دشتهای خوزستان و اصفهان و فارس که عمدتا با جریان آبی که از سمت کوهستانهای چهارمحال و بختیاری میآمده سیراب میشدهاند. تاکنون هرخبری که از پیامدهای خشکسالی بلندمدت میرسیده مربوط به دشتهای کم ارتفاع و نواحی خشک و بیابانی و مناطق گرمسیری بوده و این اولین بار است که این طور هراس آور مردم از تاثیر خشکسالی حتی بر کوهستانهای سردسیر و سابقا پر آب مطلع می شوند. پیشترجهانگیر حبیبی، معاون حفاظت و بهره برداری منابع آب ایران پایدار با اشاره به وجود بیش از۵۰۰ دشت درکشور، گفته بود که کشاورزی در نزدیک به ۳۰۰ دشت از این تعداد ممنوعه اعلام شده است. وی خاطرنشان کرده که برداشت بیش از حد از چاههای غیرمجاز دراین مناطق سبب شد که منابع زیرزمینی دشتها کاهش یابد و ممنوعه اعلام شوند. آقای حبیبی با بیان اینکه اکنون ۷۵۰ هزار چاه درسطح کشور وجود دارد، تصریح کرد:«درسال ۵۰ تنها ۵۰ هزار چاه درکشور وجود داشت، اما اکنون ۱۵برابر شده و برداشت آب از ۱۰ به ۵۰ میلیون مترمکعب رسیده است. این عدم تناسب برداشت نشاندهنده کم شدن آبخوان هاست.» خشکیدگی چشمهها در نواحی پرآب کوهستانی درحالی رخ داده که اتفاقا امسال به نسبت سالیان اخیر بارش بیشتر و فقط هفت درصد کمتر از نرمال بوده است و زمانی که حدود نیمی ازفصل بارش سپری شده است قاعدتا آبخوانها نباید اینچنین تهی باشند. همه جا ذخیره منابع آب دست کم نصف شده است. وقابل تامل اینکه خشکسالی بلندمدت تازه آغاز شده و آثار واقعی آن از سه تا پنج سال دیگر نمایان خواهد شد.
برنج و گندم که خودمون میتونیم تولید کنیم و با یه کم درایت میتونیم خود کفا بشیم میگن چونن تحریمیم نمیشه
اصلا هرچیز رو به تحریم ربط میدن حتی ساخت ماشین رو مثل پراید که هیچی نداره ولی گرونیش رو به تحریم ربط میدن
اگه این ها حرف آقا رو گوش بدن و به همین جونها تکیه کنند و به تولید داخل برسن هیچ نیازی به خارچ یها نداریم ما این رو تو صنعت هوا فضا ، دفاعی و نانو و .... ثابت کردیم امیدوارم این رو دولتی ها بشنون
آب زیر زمینی متعلق به همه نسلهاست !!!