در گروه تألیف کتابهای «آینههای دور و نزدیک» تألیف صابر امامی از
انتشارات خانه کتاب، «درآمدی بر اسطوره شناسی نظریهها و کاربردها» نوشته
بهمن نامور مطلق، از انتشارات سخن، «روایت سرّ دلبران»، تألیف قدرتالله
طاهری، از انتشارات علمی، «شرح شوق (شرح و تحلیل اشعار حافظ)»، نوشته سعید
حمیدیان، از نشر قطره، «کارکرد گفتمانی سکوت در ادبیات معاصر فارسی» به قلم
لیلا صادقی از انتشارات نقش جهان و«گشودن رمان»، تألیف حسین پاینده، از
انتشارات مروارید آثار راه یافته به مرحله دوم داوریاند.
همچنین در گروه ترجمه نیز چهار اثر با عنوانهای «بعد از نقد نو»، تألیف
فرانک لنتریچیا با ترجمه مشیت علایی، از انتشارات مینوی خرد، «بیست کهن
الگوی پیرنگ و طرز ساخت آنها»، تألیف رونالد بی.توبیاس با ترجمه ابراهیم
راهنشین از انتشارات ساقی، «درآمدی بر نقد»، تألیف مایکل رایان با ترجمه
سارا کاظمیمنش از انتشارات آوند دانش و «رمان زبان و روایت از سروانتس تا
کالوینو»، تألیف آندره برینک با ترجمه فرزانه قوجلو، از نشر نیکادر میان
کاندیداهای سی و دومین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران دیده
میشوند.
سی و دومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی بهمن ماه امسال از سوی مؤسسه خانه کتاب برگزار میشود.
جشنواره شعر دانشجویان؛ فرصتی برای شاعران دانشجواولین دورهٔ «جشنواره شعر دانشجویان» قرار است در زمستان امسال برگزار شود و تمام شاعرانی که دانشجو هستند؛ میتوانند در آن شرکت کنند.
این جشنواره که به همت دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب برگزار میشود؛ با هدف شناسایی دانشجویان مستعد و هنرمند در زمینهٔ ادبیات آغاز به کار کرده است و باتوجه به اینکه یکی از مهمترین دغدغههایی که هر انسانی ممکن است داشته باشد، حس میهن دوستی است؛ به همین دلیل اولویت اصلی جشنواره برای اولین دوره «ایران من» بود.
یکی از مهمترین فاکتورها برای بررسی آثار در مرحله نهایی این است که برگزیدگان مدارک و مشخصات مبنی بر دانشجو بودنشان را در وقت معین برای جشنواره ارسال کنند. در غیر این صورت آثار آنها کنارگذاشته خواهد شد؛ چون اولویت، شعر دانشجویی است.
در زمینه داوری جشنواره از افشین یدالهی در بخش ترانه، غلامرضا طریقی در بخش شعر کلاسیک و مهدی اشرفی در بخش سپید حضور دارند.
این جشنواره در سه قالب کلی شعرکلاسیک، شعر آزاد و شعر محاوره یا ترانه است. دوستان میتوانند آثار خود را تا اواسط بهمن ماه سال جاری نسبت به ثبت نام و ارسال آثار اقدام کنند.
علاقهمندان برای ارسال آثار میتوانند به سایت جشنواره به آدرس IRANEMAN-AZAD. COMمراجعه کنند و با وارد کردن مشخصات ثبت نام را انجام دهند و آثار را همانجا بارگذاری کنند.
اختتامیه در اواسط اسفند ماه در دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب برگزار خواهد شد. در هربخش سه اثر را به عنوان آثار برتر معرفی خواهد شد که به ترتیب به نفرات اول تا سوم:
لوح تقدیر‚ تندیس جشنواره و مبلغ هشت میلیون ریال
لوح تقدیر و مبلغ پنج میلیون ریال
لوح تقدیر و مبلغ سه میلیون ریال
تعلق خواهد گرفت. ضمنا در هر بخش از تعدادی از دانشجویانی که کاندید شده بودند نیز تقدیر به عمل خواهد آمد.
درنهایت مجموعهٔ آثاری که به مرحلهٔ نهایی راه پیدا میکنند، توسط انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی در کتابی با همین نام گردآوری خواهد شد و دراختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
بزرگترین نهاد ایرانشناسی و اسلامشناسی کشور فلج شدهاستمرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی 70 روز مانده به پایان سال 1393 تنها 32 درصد از بودجه خود را دریافت کرده و با بحران شدید مالی روبرو است.
سیدمحمد کاظم موسوی بجنوردی(رئیس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) با اعلام این خبر گفت: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی که میتوانیم آن را بزرگترین نهاد پژوهشهای فرهنگی در ایران و شاید جهان اسلام بدانیم، با وجود انتشار دهها مجلد دانشنامههای تخصصی و انجام پروژههای بزرگ پژوهشی از حمایت مالی کافی برخوردار نیست؛ به گونهای که کارکنان این مرکز از سه ماه پیش حقوق نگرفتهاند و پرداخت حقالتألیف دهها تن از استادان و پژوهشگرانی که با این مرکز همکاری دارند با تأخیر چند ماهه روبرو شده است.
او افزود: میدانیم که دولت گذشته خزانه را خالی کرده و دست دولت کنونی خالی است اما با توجه به اهمیت و جایگاه علمی این مرکز و با عنایت به اینکه کارکنان و همکاران آن از شریفترین و نجیبترین قشرهای فرهنگی جامعه هستند، از دولت محترم انتظار داریم که برای پرداخت بودجه باقیمانده اقدام عاجلی را به عمل بیاورد.
رییس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در تشریح علل بحران مالی در این مرکز گفت: بودجه ما تا اوایل دوره دولت دهم بالغ بر 6 میلیارد تومان بود، اما دولت گذشته با اغراض سیاسی - درحالیکه ما یک نهاد کاملا علمی و غیرسیاسی هستیم - این بودجه را قطع کرد و حتا به همت خواهر رئیسجمهور سابق که عضو شورای شهر تهران بود، جلوی کمکهای شورا به مرکز را گرفتند تا رگ حیاتی ما را قطع کنند اما با لطف و مساعت جناب آقای علی لاریجانی، رییس محترم مجلس شورای اسلامی در آخرین سال دولت گذشته، یک بودجه 3 میلیارد تومانی برایمان درنظر گرفتند که البته بازهم عوامل دولت از تخصیص کامل و به موقع آن خودداری میکردند.
موسوی بجنوردی یادآور شد: به نظر میرسد که دولت گذشته قصد برانداختن این مرکز علمی را داشت و اگر نبود نظر مساعدی که رهبر معظم انقلاب به فعالیتها و دستاوردهای این مرکز داشتهاند و نیز حمایت برخی دیگر از دلسوزان نظام، قطعا این کار را به انجام میرساندند.
او افزود: دولت در سال آینده بودجه ما را به 6 میلیارد و 200 میلیون تومان افزایش داده که از این بابت قدردان آنها هستیم و این را نشانهای از توجه دولت به فرهنگ و پژوهش میدانیم اما مشکل فوری و بسیار حادّ ما، عدم دریافت 68 درصد از بودجه سال جاری تا این موقع از سال است که حقیقتا مرکز را فلج کرده است.
تدوین دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و هشت دانشنامه تخصصی در ده ها مجلدرییس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به خدمات این مرکز به فرهنگ ایران و اسلام و جایگاه آن در نظام جمهوری اسلامی گفت: این مرکز از آغاز، کار خود را با یک آرمان بزرگ شروع کرد که عبارت بود از قرار گرفتن در جایگاه بزرگترین مرکز فرهنگی جهان اسلام. ما برای رسیدن به این هدف، در 4 محور عمده برنامه ریزی کردیم که عبارت بود از جمع آوری منابع تحقیق؛ گردهم آوردن استادان و پژوهشگران برجسته؛ تربیت جوانان مستعد زیر نظر این استادان؛ و دستیابی به شیوههای ابتکاری برای بالا بردن راندمان تحقیقات. بر این اساس، بزرگترین پروژهای که تعریف کردیم، انتشار دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در بالاترین درجه از اعتبار علمی به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی بود که تاکنون 21 جلد به زبان فارسی؛ 8 جلد به زبان عربی و 4 جلد به زبان انگلیسی منتشر شده است. خصوصا مجلدات انگلیسی با عنوان "اسلامیکا" در محافل علمی غرب با استقبال زیادی روبرو شده است و ارجاع به آن در مقالات علمی روز به روز بیشتر میشود.
او افزود: در کنار دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تدوین و انتشار دانشنامههای دیگری را در دستور کار قرار دادیم که عبارتاند از دانشنامه ایران در 30 جلد؛ دانشنامه ایران باستان؛ دانشنامه زبان و گویشها؛ دانشنامه خلیج فارس؛ دانشنامه تهران بزرگ؛ دانشنامه حقوق؛ دانشنامه فرهنگ مردم ایران؛ و دانشنامه هنر. هر کدام از اینها در مراحل مختلفی قرار دارند؛ مثلا اواخر سال گذشته، 2 مجلد از از دانشنامه تهران بزرگ مربوط به بخش شمیران را منتشر کردیم و دو مجلد از دانشنامه فرهنگ مردم ایران و سه مجلد از دانشنامه ایران نیز به چاپ رسیده است.
نبود بودجه برای انتشار مجموعه 20 جلدی تاریخ ایرانرئیس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اظهار داشت: علاوه بر تدوین این دانشنامهها، باید به پروژه نگارشتاریخ ایران اشاره کنم که از حدود یازده سال پیش آغاز شده است. این مجموعه 20 جلدی با مشارکت 170 استاد و پژوهشگر زبده نوشته شده و تاریخ ایران از دوره عیلامیان تا دوره معاصر را دربردارد. همچنین تدوین مجموعه "جغرافیای جامع ایران" در 5 جلد را آغاز کردیم که در این کار هم 60 استاد و پژوهشگر برجسته مشارکت داشتهاند. هر دوی این مجموعهها آماده چاپ است اما همانطور که گفتم به مشکلات شدید مالی برخوردهایم. برای حل این مشکل، سراغ پیش فروش یا جذب اسپانسر هم رفتیم ولی نتوانستیم آن طور که باید و شاید منابع مالی لازم را فراهم کنیم؛ زیرا وقتی بر اثر اقدامات دولت قبل، همه بخشهای کشور در بحران و رکود مالی فرورفته، دست سرمایهگذاران خالی است. در حال حاضر برای چاپ این آثار از برخی بانکها تقاضای وام کردهایم.
او گفت: از دیگر کارهای بزرگ مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تدوین و انتشار فهرستواره کتابهای فارسی است که فهرست تمام کتابهای فارسی جهان از آغاز تا پایان قرن 13 هجری قمری را دربرمیگیرد و همگی را با دسته بندی موضوعی معرفی میکند و تا به حال 11 جلد آن منتشر شده است. این کار تا چند سال پیش با مدیریت استاد احمد منزوی انجام میشد اما اکنون به علت کهولت و کسالت ایشان برعهده آقای علی بهرامیان قرار گرفته است. مشابه همین کار در حوزه مقالات فارسی نیز در جریان است که سالها پیش به همت مرحوم ایرج افشار انجام شد اما ادامه آن از وقتی که ایشان به عضویت شورای عالی علمی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی درآمدند و کتابخانه عظیم خود را به مرکز هدیه کردند، زیرنظر خودشان در همین مرکز به انجام رسید و الان به جلد نهم یا دهم رسیدهایم.
چهرههای بینالمللی فرهنگ ایران در شورای علمی مرکزموسوی بجنوردی گفت: انجام چنین کارهای بزرگی در حوزه اسلام شناسی و ایران شناسی که قطعا نه تنها در ایران بلکه در سراسر پهنه جهان اسلام نظیر ندارد، مستلزم ایجاد بسترهای لازم از جمله گردآوردن استادان بزرگ و نیز منابع تحقیق بوده است. درحال حاضر شورای عالی علمی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی متشکل از 46 استاد برجسته است که عموم آنها در حوزه فعالیت خود از چهرههای بینالمللی هستند. کسانی چون استاد فتح الله مجتبایی، دکتر نصرالله پورجوادی؛ دکتر غلامرضا اعوانی؛ دکتر مهدی محقق؛ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ دکتر بدرالزمان قریب؛ دکتر ژاله آموزگار، دکتر داریوش شایگان؛ آیتالله دکتر مصطفی محقق داماد؛ آیتالله دکتر سید محمد موسوی بجنوردی (برادر بنده)؛ دکتر محمد مجتهد شبستری؛ دکتر احمد مهدوی دامغانی؛ د کتر محمد دبیرسیاقی؛ دکتر آذرتاش آذرنوش؛ دکتر احمد پاکتچی و استادان فرهیخته دیگری که شاید مجال نام بردن از همه این بزرگواران را نداشته باشم و از این بابت از محضرشان پوزش میطلبم.
او ادامه داد: جا دارد از اعضای فقید شورای عالی علمی نیز یاد کنم که اگرچه در میان ما نیستند اما امضای علمی آنها برای همیشه پای دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و دیگر کارهای این مرکز خواهد بود؛ کسانی مانند شادروانان عبدالحسین زرینکوب و همسرشان دکتر قمر آریان، محمدحسن گنجی، ایرج افشار، عنایتالله رضا،عباس زریاب خویی، احمد تفضلی، شرفالدین خراسانی، و محمد ابراهیم باستانی پاریزی. شما چند مرکز علمی مستقل در کشور را میشناسید که این همه چهرههای بزرگ ملی و بینالمللی را یکجا گرد آورده باشد و محصولات علمی و پژوهشی آن با مشارکت مستقیم و زیر نظر چنین افرادی شکل گرفته باشد؟
تأسیس بزرگترین کتابخانه تخصصی و پژوهشی کشوررییس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اظهار داشت: بستر دیگری که فراهم کردیم، گردآوری منابع تحقیق بود؛ به گونهای که امروز کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با داشتن بیش از 700 هزار جلد کتاب تخصصی در حوزه اسلامشناسی و ایرانشناسی بزرگترین کتابخانه تخصصی و پژوهشی کشور است. از این تعداد حدود 200 هزار جلد از منابع کتابخانه، کپی کتابهای کمیاب یا منحصر به فردی است که اصلشان در کتابخانههای بزرگ ایران و جهان اسلام موجود هستند و ما با صرف وقت، هزینه و انرژی بسیار زیاد، نسخهای از آنها را تدارک دیدهایم.
او افزود: همچنین کتابخانههای 103 نفر از برجستهترین چهرههای علمی و فرهنگی کشور مانند شادروانان عبدالحسین زرینکوب، ایرج افشار، فریدون آدمیت، علینقی منزوی، محمدجواد مشکور یا کسانی مانند دکتر منوچهر ستوده و استاد احمد منزوی به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی هدیه شده و کتابخانه مرکز از این نظر هم کاملا بینظیر و بیرقیب است.
موسوی بجنوردی در تشریح مشکلات کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: در این چند سالی که دولت گذشته مرکز را از نظر مالی به شدت تحت فشار قرار داد، نتوانستیم منابع کتابخانه مرکز را افزایش دهیم و بر غنای آن بیفزاییم و از آن مهمتر این که پروژه بزرگ و ضروری دیجیتالی کردن کتابخانه نیمه کاره ماند.
تنها نیمی از بودجه مورد نیاز را میگیریممحمدکاظم موسوی بجنوردی در پایان گفت: درحال حاضر مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برای انجام مطلوب و به موقع پروژههایی که نام بردم، به سالانه حدود 8 تا 10 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد اما بودجه امسال ما 4 میلیارد تومان بود که تا نیمه دوم ماه دی ماه، فقط 32 درصد آن را گرفتهایم. البته میدانیم که دست دولت خالی است و مقصر اصلی را دولت گذشته میدانیم اما باتوجه به اهمیت این مرکز و کارهایی که در دست اقدام دارد و اینکه سه ماه است کارکنان این مرکز به عنوان شریفترین و نجیبترین قشرهای فرهنگی جامعه حقوق نگرفتهاند، از دولت محترم انتظار داریم که برای پرداخت بودجه باقیمانده مرکز اقدام عاجل به عمل بیاورد.
شعر در جریان اجتماعی معاصر گم شدهاستشعری که از آن به عنوان شعر دهه هفتاد نامبرده میشود، شامل طیفی از آثار شاعرانی است که نه لزوما از اواخر دهه شصت و یا اوایل دهه هفتاد نوشتن و انتشار اشعارشان را آغار کردند، بلکه نمود پختگی کارشان در این دهه مطرح شده است. بنیانگذاران اصلی شعر هفتاد کمکم به واسطهٔ میانسالیشان غالباً از هیاهو دوری جستند و نسل جدید شعر فارسی راه جدیدی را در پیش گرفت که از دید بسیاری از منتقدان ادبی و شاعران دههی هفتاد به ترکستان و رو به افول است.
مهرداد فلاح (شاعر دههی هفتاد) در گفتوگویی به تاثیر تمایزهای اجتماعی و فرهنگی دههی هفتاد با سالهای بعد از آن بر شعر فارسی اشاره کرد و گفت: نکتهای که شعر دههی هفتاد را متفاوت و متمایز میکند مقطع زمانی ویژهای است که شاعران آن دوره تجربه کردند. دههی هفتاد اساسا یک دورهی زمانی خیلی خاص از نظر تحولات اجتماعی و فرهنگی در سطح داخلی و خارجی بود. در آن سالها تحولات بزرگی را از سر گذراندیم و همین مسئله نگاه شاعران را به مسئلهی شعر، جایگاه این ژانر ادبی و تمام مولفههای شعری که تا پیش از این شناخته میشد تغییر داد و یک نگاه و نگرش تازه در شعر به صورتی کاملا پایدار و استوار شکل گرفت. به طبع تحولات رخ داده شاعران تلاش کردند تجربیات خود را در شعر بازتاب بدهند و تا حدودی از فرمهای شناخته شده شعری تا آن زمان و آرمانگراییهای موجود در آن فاصله بگیرند و عناصر و مفاهیم تازهای به شعر فارسی وارد کنند. نتیجهی نوآوریها هم شعرهای مرزشکن و تجربهگرای دههی هفتاد و جریان شعری شد که الان بعد از دو دهه به عنوان یک جریان ادبی درخشان مطرح میشود.
او ادامه داد: البته در زمان خودش به شعر دههی هفتاد با دید شک و تردید نگاه میکردند و عمدتا مورد نقد و مخالفت واقع میشد یا نادیده گرفته میشد. شاعر دههی هفتاد برای اینکه جایگه خودش را تثبیت کند مبارزهای طولانی و تئوریک را در پیش گرفت و سعی کرد با تولید شعرهایی که اصالت شعر این دهه را ثابت و تثبیت کند جایگاه واقعی شعر دههی هفتاد را یه جامعه و منتقدان معرفی کنیم. بسیاری از استعدادهای نسل پنجم شعر به دلیل همین نادیده گرفتنها سوخت و شکوفا نشد عدهی معدودی از نسل ششم هم که در کتابهای اول و دوم خود شعرهای خوبی ارائه کرده بودند و تا حدودی به نوآوریهای شعری دههی هفتاد نگاهی داشتند در کارهای بعدی خود این مسیر را ادامه نداند. به عبارت دیگر ظرفیتهای شعر دههی هفتاد توسط نسل بعدی به کار گرفته نشد و تدام پیدا نکرد. در حقیقت تمایلی گفته و ناگفته وجود داشت که شعر دههی هفتاد را دور بزند و نادیده بگیرد. خیلی از شاعران دههی هفتاد هم به تکرار فرم شعری سالهای 40 و 50 روی آوردند و به مهجور مانده شعر این دهه دامن زدند. باید قبول کرد که بعد از دورهای نوآوری نمیتوان به همان فرمهای شعری گذشته برگشت و اثری ارزنده و جریانتساز خلق کرد. اساسا شعر مثل دو امدادی یک فعالیت جمعی است، یعنی هر نسلی باید از جایی ادامه بدهد که نسل قبل کار را به انجام رسانده است. نمیتوان به عقب برگشت یا مسیر طی نشده را با یک میانبر دور زد و از آن عبور نکرد.
این شاعر دلیل عمدهی رکود و ضعف شعر فارسی امروز را نبود فضای مناسب برای همراه شدن منتقدان و نقد با شعرهای نوین فارسی در سالهای دههی هفتاد دانست و بیان کرد: نقد شعر نتوانست یا نخواست که همپای تحولات به پیش بیاید، شاید هم نقد جدی و اصولی در حاشیهسازیها و سروصداهای شعر دههی گم شد. دیدگاههای مسلط شعری هم با جریان فرمشکن همخوانی نداشت و همراه نشد و به نوعی عرصه را برای نوظهورها تنگ کرد. مشکل اصلی شعر فارسی امروز فقدان نقد درست و اصولی است. منتقدان شعری ما نتوانستهاند وظیفهی تحلیل و بررسی خودشان را به انجام برسانند. البته شاعری که نگاه حرفهای به کارهایش برایش مهم باشد حتی اگر نقد مناسبی هم انجام نشود خودش با نگاهی نقادانه به روند صعودی یا نزولی شعرهایش خودش را واکاوی میکند، اما تا نقد بیرونی حرفهای صورت نگیرد بازدهی مورد نشر حاصل نمیشود. اگر هم نقدهای صورت میگیرد عمدتا کلیگرا و انتزاعی است و استدلال و بررسی اصولی در پشت آن وجود ندارد. نقدهای امروزی بیشتر یک نگاه عاقل اندر سفیه و از بالا به شعر دارند آن هم بدون آنکه خود منتقد از بخش بززگ شعرهای روز ایران و جهان بیاطلاع است و ناآگاهی خودش را پشت یکسری لفافهگویی با واژههای غلطانداز پنهان میکند. هرچه هست تمامی این عوامل دست به دست هم دادند تا امروز شاهد یک سردرگمی در شعر فارسی باشیم.
فلاح همچنین از فقدان چاپ و نشر مناسب در حوزهی شعر و عدم حضور نشریات تخصصی ادبیات و شعر به عنوان یک عامل اصلی در سطحی شدن شعر کشور نام برد و اضافه کرد: به هم ریختگی اوضاع نشر در حوزهی شعر و کمرنگ شدن نشریاتی که به صورت تخصصی در حوزهی ادبیات فعالیت میکردند، باعث شد کمکم یک جریان ادبی سطحی و فاقد خلاقیت بر فضای شعر فارسی مسلط شود. حضور مستمر این وضعیت به از بین رفتن عطش نوجویی و ساختارشکنی منجر شد.
شاعر مجموعهی «مانیفست اسب» در ادامه افزود: در حقیقت ناشران نقش کمی در فضای شعری به وجود آمده ندارند و در سالهای اخیر با نگاههای تجاری خود بدترین ضربهها را به شعر وارد کردهاند. ناشرانی که صرفا نقش یک کارگزار یا دلال نشر را در بازار کتابهای شعر بازی میکنند و تنها با هزینههای شخصی مولف کتاب را منتشر کرده و حتی به پخش و عرضهی آن هم کاری ندارند چگونه میخواهند به رشد و معرفی آثار فاخر در زمینهی شعر کمک کنند؟ در این بلبشوی فرهنگی باید هم شاهد کتابهای شعری باشیم که دل انسان را حتی بایت کاغذهای مصرف شده برای چاپ آن بهدرد میآورد، دلسوزی برای احساس موجود درشعر و حرمت شاعر هم که جای خود دارد.
از نگاه فلاح شیوههای نوین عرضه شعر هم میتوانند در فضای راکد شعری به وجود آمده موثر باشند و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی وجود قطعا آثار و عوارض منفی هم خواهند داشت اما تاکید میکند باید توجه کرد که امکان عرضه و دسترسی آسان به شعر در نهایت به سود جامعهی شعری خواهد بود.
او از ابهام موجود در جایگاه شعر برای جریان زیستی انسان مدرن امروزی به عنوان مشکل بعدی این ژانر ادبی نام برد و گفت: در حال حاضر شاهد یک سردرگمی در جایگاه شعر در جریان زیستی و اجتماعی انسان معاصر هستیم و مشخص نیست که شعر در دنیای امروز و برای انسان این دهه چه نقش ایفا میکند. عدهای میگویند شعر جای خود را به داستان داده است که بیشتر یک شعار تهی برای سرباز زدن از وظایف نقد و همپا نشدن با تحولات رخ داده در شعرهای امروزی است. شاید در ویترینهای رسانهای شعر نسبت به داستان در جایگاه عقبتر قرار بگیرد اما عصر شعر به پایان نرسیده و نمیرسد.
این شاعر در پایان اوج گرفتن دوبارهی شعر فارسی را به چگونگی تغییرات فضای عمومی جامعهی ایران و حتی میدان بزرگتری مثل اوضاع جامعهی جهانی وابسته دانست و یادآور شد: بخشی از این تحولات میتواند شکلگیری نهادهای شعری با هویت در کشور، انتشار مجلات شعر تخصصی حرفهای و نقد حساب شده و... باشد. در غیر این صورت چنانچه کارهای خوبی از نسل هفتم و جدید شاعران هم خلق شود نادیده میماند و به مشارکت گذاشته نمیشود. در هر صورت شعر همچنان به حیات خودش ادامه میدهد و حتی وارد عرصههای جدیدی هم شده است. این رکود در نهایت شکسته خواهد شد اما اینکه دقیقا چه زمانی، مشخص نیست.
انفجار تقاضای کتاب های صوتی در سال 2015همزمان با سرعت رو به رشد دنیای دیجیتال به ویژه در بخش مجازی (اینترنت)،
جهانی بزرگ در اختیار علاقه مندان برای دستیابی به نوآوری های متعدد قرار
گرفته است که مطابق انتظار در این بین بار دیگر هنرمندان و اهالی فرهنگ و
هنر، صف اول استفاده بهینه از بسترهای فضاهای دیجیتال را به خود اختصاص
دادند.
از راه اندازی نمایشگاه ها و گالری های مجازی هنرهای تجسمی
گرفته تا ورود آثار مکتوب از کتاب ها گرفته تا نشریات مختلف؛ هر چند عمر
کتاب های دیجیتالی چندان دراز نیست اما تنها طی یک دهه اخیر ارائه کتاب های
دیجیتالی 150 درصدی را تجربه کرده اند و در ادامه سیر تحول و توسعه کتاب
های دیجیتال و با رونق گرفتن کتاب های صوتی (Audio Book)، بار دیگر علاقه
مندان به این حوزه، دستاوری نو، تازه و بدیعی را تجربه خواهند کرد.
هر
چند بسیاری تاریخ ورود کتاب های صوتی به بدنه فعالیت های مدرن فرهنگی در
عصر دیجیتال را مربوط به سال 2005 میلادی می دانند اما برای نخستین بار در
سال 2007 میلادی آماری متقن و حرفه ای از حضور این دست از کتاب ها در فضای
مجازی رصد شد و نگاه کارشناسانه به این صنعت - هنر نوپا باعث شد تا توجه
جهانیان به کتاب های صوتی از بخش اروپا و آمریکای شمالی به سراسر جهان تسری
یابد.
برای اثبات این مدعا کافی است به اختلاف فاحش آمار کتاب های
صوتی در سال 2007 میلادی تا سال 2014 نگاهی داشته باشیم تا متوجه رشد و
فراگیری سرسام آور این شاخه از فعالیت های فرهنیگ در فضای دیجیتالی شویم.
بر
همین اساس در حالی که در سال 2007 میلادی تنها سه هزار 73 کتاب صوتی در
فضای مجازی منتشر شده بود این آمار در سال 2012 میلادی به رقم 12 هزار
عنوان رسید.
نکته جالب این آمار رشد دو برابری آن طی سال های 2013 و
2014 میلادی بود تا جایی که در سال 2013 صنعت تولید کتاب های صوتی و
بازتاب آنها در فضای دیجیتال به 20 هزار عنوان و در سال 2014 به رقم حیرت
آور 35 هزار عنوان کتاب صوتی رسید.
با توجه به آمار و گزارشی که در
سایت Audible به عنوان بزرگترین ناشر حوزه کتاب های صوتی در جهان بازتاب
داده شده است تا پایان سال 2014میلادی گنجینه کتاب های صوتی موجود در فضای
دیجیتال ارزشی بالغ بر 2.6 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است که بی
هیچ شک و تردیدی چنین سودی در بازار اینترنیت محصولات فرهنگی آن هم در بازه
زمانی هفت ساله رتبه نخست را به خود اختصاص خواهد داد.
دقیقا به
دلیل سودآوری و رونق کتاب های دیجیتالی و کتاب های صوتی دیجیتالی بوده که
تنها طی چهار سال اخیر شاهد حجم بالای حضور ناشران نامدار در بخش کتاب های
دیجیتالی در جهان هستیم و با ادامه این روند در سال 2015 میلادی بدون شک
شاهد انقلاب عظیمی در بازار کتاب های صوتی دیجیتال در جهان خواهیم بود.
همچنین
باردیگر در تایید این ادعا می توان به مقاله روزنامه نیویورک تایمز اشاره
کرد که در سنجش رشد بازار کتاب های دیجیتال در شش ماهه نخست سال 2014 در
قیاس با مدت مشابه شال قبل آن (2013 میلادی) از نرخ رشد 26 درصدی و در بازه
زمانی شش ماهه دوم سال 2014 از رشد 28 درصدی خبر داده بود و دقیقا ادامه
این روند کارشناسان را بر آن داشته تا برای بازار کتاب های صوتی در سال
2015 تصور انقلابی عظیم در زمینه فراگیری و فروش را داشته باشند.
آلمان رکوردها را می شکنددر
حالی که بسیاری از کاربران فضای دیجیتال به ویژه علاقه مندان به کتاب های
دیجیتل و کتاب های صوتی دیجیتال فکر می کنند که بزرگترین بازار این کتاب ها
را باید در آمریکا و انگلستان جستجو کرد اما آمار منتشر شده موسسه بین
المللی (Allensbach) حکایت از آن دارد که آلمان و مخاطبان آلمانی، داغ ترین
بازار این دست از محصولات دیجیتالی حوزه فرهنگی را به خود اختصاص داده
اند.
نکته جالب توجه در آمار این موسسه آن است که آلمانی ها در این
حوزه علاقه بیشتری به کتاب های صوتی نشان داده اند تا کتاب های دیجیتالی و
تنها طی 12 ماه سال 2014 بیش از پنج میلیون آلمانی (هفت درصد جمعیت این
کشور) اقدام به خرید حداقل یک کتاب صوتی کرده اند.
همین بازار داغ و
پرطرفدار است که باعث شده تعداد ناشران کتاب های صوتی تنها در کشور آلمان
طی سال 2014 میلادی رشد 21 درصدی را داشته باشد.
وزارت ارشاد ۲۱۶ عنوان کتاب جدید از ناشران خریداری میکند پانصد و بیست و هشتمین نشست هیئت انتخاب و خرید کتاب، خریداری 216 عنوان کتاب جدید از ناشران را مصوب کرد.
در راستای برنامهریزی وزارت ارشاد برای خرید کتاب از ناشران به منظور
ایجاد فرصت برابر برای همه کتابهای منتشر شده و بر اساس هماهنگیهای به
عمل آمده با دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی (اداره کل امور کتاب) و ادارات کل
فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانها، یک نسخه از هر کتاب چاپ اول، پس از
اعلام وصول به دبیرخانه هیئت انتخاب و خرید کتاب ارسال میشود تا در
نشستهای این هیئت درباره خرید آن اعلام نظر شود.
در جلسات هیات انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علیاصغر
محمدخانی، حمیدرضا ارباب سلیمانی، محمدکاظم شمس، محمدعلی مهدویراد، علی
شجاعیصائین، علیاصغر سیدآبادی، مصطفی امیدی و علی اوجبی حضور دارند.
در میان 223 عنوان گتاب خریداری شده این هیئت بیشترین نسخه خریداری شده از
هر کتاب 500 نسخه و کمترین آن 50 کتاب بوده است، در این میان شمارگان
خریداری شده از سایر عناوین نیز 100، 200، 300 و 450 نسخه بوده است.
کتابهای خریداری شده متعلق به ناشرانی چون آریان قلم، آل طه، احسان،
اشاره، امیرکبیر، قلم، دارالحدیث، چاپ و نشر بینالملل، پنجره، پیام
محراب، پیدایش، تجلی مهر، جوهر حیات، چابک اندیش، چکه، چشمه، هرمس و
... بوده است.
قرار نیست روی پرده نقرهای هم شاعر باشم/با فیلمسازان متوهم کار نمیکنم
محمد شمس لنگرودی از
شاعران معاصر که سومین تجربه بازیگری را با فیلم «احتمال باران اسیدی»
داشته، معتقدست قرار نیست در همه فیلمها نقش شاعر را بازی کند.
محمد
شمس لنگرودی پس از یک عمر فعالیت در عرصه شعر دست به تجربه های دیگر در
حوزه هنر زده و چندی پیش قطعه «در شب» به آهنگسازی کامران رسول زاده و
تنظیم سروش قهرمانلو را در مقام خواننده تجربه کرد و در ادامه به عنوان
بازیگر وارد سینما شد و در فیلم «فلامینگو شماره 13» به کارگردانی حمیدرضا
علیقلیان در نقش یک شاعر بازی کرد و پس از آن در فیلم «جایی در یکی از
روزهای آینده» به کارگردانی تارا اوتادی در نقش یک قاضی ظاهر شد و سومین
بازی خود را در نقش کارمند دخانیات در فیلم «احتمال باران اسیدی» به
کارگردانی بهتاش صناعیها تجربه کرد که امسال در بخش «نگاه نو» سی و سومین
جشنواره فیلم فجر رقابت میکند.
محمد شمس لنگرودی در حالی به سینمای
ایران وارد شده که هیچیک از فیلم هایی که تا کنون بازی کرده روی پرده نرفته
و به گفته خودش امیدوارم است از آن دسته از بازیگرانی نشود که فیلمهایش
رنگ پرده را به خود نمی بیند.
شاعر مجموعه «روزی که برف سرخ ببارد»
در گفتگویی با خبرنگار مهر درباره دلایل دست زدن به تجربه های تازه در عرصه
هنر و حضور در فیلم هایی که بوی شاعرانگی می دهد سخن گفته است و در بخش
هایی از این گپ و گفت کوتاه تاکید کرده که به هیچ عنوان نمی خواهد در نقش
هایی نزدیک به زندگی شاعرانه خود بازی کند.
گفتگوی کوتاه با شمس
لنگرودی شاعر مجموعه های «بومی و رومی»، «رفتار تشنگی»، «در مهتابی دنیا»،
«خاکستر و بانو»، «جشن ناپیدا»، «قصیده لبخند» و مجموعه های بسیار دیگری را
درباره تجربه های تازه اش در زندگی سینماییاش را می خوانید:
*«احتمال
باران اسیدی» به کارگردانی بهتاش صناعیها از جمله فیلم هایی است که برای
حضور در سی و سومین جشنواره فیلم فجر انتخاب شده و اگر این فیلم اکران شود
چهره یک شاعر روی پرده نقش می بندند.
-
همانطور که می دانید پیش از فیلم «احتمال باران اسیدی» دو فیلم دیگر
«فلامینگو شماره 13» و «جایی در یکی از روزهای آینده» را بازی کردهام اما
هیچ کدام از آنها در جشنواره های فجر یا اکران عمومی دیده نشده اند. ولی
خوشحالم که «احتمال باران اسیدی» در سی و سومین جشنواره فیلم فجر رونمایی
میشود.
*
با توجه به شناختی که جامعه از شما دارد این انتظار وجود دارد که شمس
لنگرودی را در نقشی نزدیک به شخصیت حقیقی او یعنی یک شاعر ببیند. فیلم
«احتمال باران اسیدی» تا چه اندازه به شخصیت حقیقی شما نزدیک است؟
- واقعیت این است که نقش من هیچ شباهتی به شاعر بودنم ندارد و نقش یک کارمند بازنشسته شرکت دخانیات را بازی می کنم.
داشتن
این ذهنیت که در سینما هم قصد شاعر ماندن دارم کاملا اشتباه است چون می
خواهم با سینما پنجره دیگری را پیش روی خود باز کنم به همین دلیل دوست
ندارم روی پرده نقره ای شاعر باقی بمانم.
* انتظار مخاطب را نمی توان در نظر نگرفت.
-
قطعا نمی توان این انتظار را نادیده گرفت اما باید متوجه باشیم که دنیای
شعر و سینما با یکدیگر بسیار متفاوت است. شعر یک امر کاملا خصوصی است و من
در شعر گفتن به نوعی همه کاره هستم. یعنی هنگام گفتن یک شعر خودم مولف،
کارگردان، بازیگر، نورپرداز و تدوینگر و گاهی تهیه کننده هستم اما در سینما
چنین نیست و من تنها یک فرد از مجموعه افرادی هستم که گردهم آمده اند تا
قصه ای را بسازند و جلوی دوربین ببرند و شاعر ماندن در فیلم بستگی به فضای
شاعرانه فیلمنامه دارد و اگر فضای فیلمی طلب کند و شاعرانه باشد قطعا
متناسب با فضا پیش خواهیم رفت.
*ولی
گویا خودتان هم بدتان نمیآید در نقش شاعر و یا نویسنده بازی کنید؛
همانطور که در فیلم «فلامینگو شماره 13» نقش یک شاعر را بازی کردید.
- غیر از «فلامینگو شماره 13» که اشاره شد هیچ یک از فیلم های دیگری که بازی کردم نقش شاعر را نداشتهام.
واقعیت
این است که من بیش از سی سال در خلوت خودم نشسته بودم و شعر می گفتم به
همین دلیل برای من به شخصه جذاب نیست که در سینما هم نقش شاعر و یا نویسنده
را بازی کنم. دلم می خواهد از این فضا بیرون آیم و زندگی های دیگر را بازی
کنم؛ زندگیهایی که فرصت حضور در آنها وجود ندارد. بنابراین شاعری برای من
به یک شغل بسیار خصوصی و انفرادی تبدیل شده است و حالا نیاز به تجربه های
تازه دارم.
* با این اوصاف اگر فیلمنامه ای که در آن نقش شاعر برایتان درنظر گرفته باشند، چندان مورد اقبالتان نیست.
-
بله در آن نقش بازی نخواهم کرد مگر اینکه خود نقش ویژگی های منحصر به فردی
داشته باشد و البته حواسم هست که سینما بداند من به عنوان یک شاعر ابزار
کاراکترهایی که فیلمنامه نویسان می نویسند نیستم و قرار نیست خودم را به
عنوان یک شاعر به انحای مختلف روی پرده ببینم.
*
حضور و بازی در فیلم کارگردان های فیلم اولی از نکاتی است که در این سه
فیلم در نظر داشته اید. به نظر می رسد قصد حمایت کردن از فیلمسازان فیلم
اولی را نیز دارید.
- هر سه کارگردانی که با آنها
کار کردم درک و برداشت های متفاوتی از سینما داشتند که البته در مجموع خوب
بودند. اما در نهایت معتقدم اگر جوانان فیلمساز توهم نداشته باشند و همچنین
اهل ریسک باشند آینده خوبی در انتظار آنها است و قطعا همکاری در کنار این
جوانان علاوه بر عنصر حمایت برای من نیز لذت بخش است. ولی برخی از
کارگردان های متوهم و خود بزرگ بین هستند که با هزینه های گزاف وارد سینما
می شوند و به قولی غوره نشده مویز می شوند و تجربه نشان داده که این دسته
از کارگردان ها در نهایت راه به جایی نخواهند برد.
*بنابراین حمایت شما از جوانان فیلمساز بسته به نوع نگاه و فعالیت آنها، متفاوت خواهد بود.
-
من پیش تر تجربه همکاری با کارگردان های عجول و متوهم هنگامی که می
خواستند مستندهایی از زندگی مرا بسازند داشته ام و در عین مستندسازهایی را
دیده ام که با چشم باز و انتقادپذیری آثار خود را به بهترین شکل ممکن ساخته
و پرداخته اند و خود من از بین 6 مستندی که درباره زندگی ام ساخته شده است
تنها دو مستند را دوست دارم و از ساختار آن راضی هستم.
* و حرف آخر
- حرف ناگفته زیاد است اما دوست دارم بعد از نمایش فیلم هایی که بازی کرده ام درباره هریک از آنها صحبت کنم.