گروه بین الملل، یک اندیشکده آمریکایی پیشبینی کرده است که سال ۲۰۱۵ از چشمانداز کاخ سفید، سالی پرتنش خواهد بود و برخی مناقشاتی که در سال ۲۰۱۴ آغاز شد در سال جاری میلادی نیز ادامه خواهد داشت.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، شورای روابط خارجی آمریکا در گفتوگویی با «جیمز لیندسی» نائب رئیس ارشد و مدیر مطالعات این مؤسسه در خصوص چشمانداز سال ۲۰۱۵ میلادی و پیشبینی پیرامون سال پیش رو پرداخت. وی معتقد است سال ۲۰۱۵ سالی پر چالش خواهد بود. مناقشات سال پیش از اوکراین گرفته تا خاورمیانه به سال آینده نیز خواهد رسید و مشکلات اقتصادی اروپا، ژاپن و چین را نیز نمیتوان نادیده گرفت. او خاطرنشان میکند که در انتخابات سال ۲۰۱۵ انگلیس یک حزب جداییطلب میتواند قدرت را به دست بگیرد و این کشور را از اتحادیه اروپا جدا کند. تصمیم آمریکا و کوبا برای احیای روابط دوجانبه پس از نیمقرن بحران امیدی تازه است؛ اما حل مشکلات تجاری با کوبا در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد.
■ سال ۲۰۱۵ برای کاخ سفید سالی پرتنش خواهد بود ■
- رئیسجمهور «اوباما» بیش از دو سال دیگر بر سر کار خواهد بود، اما او مثل سلفش، رئیسجمهور «بوش» در ۲۰۰۶، کنترل بر کنگره را به حزب رقیب وانهاد. چه خواهد شد؟
از چشمانداز کاخ سفید، سال ۲۰۱۵ سالی پرتنش خواهد بود. برخی مناقشاتی که در سال ۲۰۱۴ آغاز شد در سال بعد نیز ادامه خواهد داشت: جنبشهای جداییطلبانه در اوکراین، ظهور داعش در عراق و سوریه و تنشهای میان اسرائیل و فلسطینیه از مهمترین این موارد است. علاوه بر اینها تنشهایی نیز، درصورتیکه شانس یار ما نباشد، ممکن است در دریای چین جنوبی، کره شمالی، هند و پاکستان رخ دهد. درعینحال بحران اقتصادی نیز ممکن است وخیمتر شود: اروپا و ژاپن بر لبه رکود هستند؛ بحران بدهی مالی به اروپا بازگشته، که پرسشهایی در خصوص آینه اتحادیه اروپا را برانگیخته است؛ رشد اقتصادی چین کند شده است که فشارهای جدید پیش روی پکن قرار داده است. روسیه، ونزوئلا، نیجریه و بزرگترین تولیدکنندگان نفت با افت قیمت نفت مواجهند. تنها نقطه روشن در اقتصاد جهانی آمریکاست.
■ روابط روسیه آمریکا بدتر از هرزمانی پس از جنگ سرد بوده است ■
پرسش این است که آیا آمریکا میتواند رشد اقتصادی خود را در برابر تندبادهای اقتصاد جهانی و عدم قطعیت در خصوص نحوهای که کنگره تحت حاکمیت جمهوری خواهان با رئیسجمهوری دمکرات کار خواهد کرد، حفظ کند.
بیایید کمی در خصوص روسیه سخن بگویم، به این دلیل که این احساس وجود دارد که «ولادیمیر پوتین» و آمریکا میتوانند همچنان با هم کار کنند. آیا باید منتظر اوج تنشها میان روسیه و آمریکا بود؟ شما فکر میکنید که چه اتفاقی خواهد افتاد؟
روابط روسیه آمریکا بدتر از هرزمانی پس از جنگ سرد بوده است. چنانکه خاطرنشان شد در طی دو دهه اخیر خوشبینیهایی در خصوص روابط میان آمریکا و روسیه وجود داشته است. ما این خوشبینی را در اوایل دولت «جورج بوش» شاهد بودیم و در اوایل دولت «اوباما» نیز شاهد سیاست «شروع مجدد» روابط دو کشور بودیم. باید دقت کرد که روسیه و آمریکا بر سر تعدادی از مسائل، بهخصوص در خصوص انتقال تجهیزات به افغانستان، شبکه توزیع شمال و تحدید برنامه هستهای ایران، همکاری کردهاند و به همکاری خود ادامه میدهند؛ اما اکنون، بهخصوص به دلیل اوکراین، تنشهای میان روسیه و آمریکا شدید هستند و ما بهاحتمالزیاد به این زودیها بهبودی را شاهد نخواهیم بود.
■مسائل پیش روی روابط روسیه و آمریکا■
تفاوتی بنیادین در خصوص موضع کشورها، پیرامون روسیه وجود دارد. آقای «پوتین» روشن کرده است که روسیه نمیخواهد کشورهایی مثل اوکراین به غرب نزدیکتر شود؛ و دشوار است که تصور بکنیم او از چیزی که آن را بهعنوان اصلی حیاتی برای آینده روسیه میبیند، پا پس بکشد. درعینحال بسیاری از آمریکاییها احتمالاً نتیجه خواهند گرفت که آمریکا دست بالا را در این نبرد دارند. تحریمهای اقتصادی که آمریکا و اروپا وضع کردهاند در آستانه اجرا هستند و سقوط قیمت نفت فشارهای بیشتری بر روسها وارد خواهد کرد. بدین ترتیب محاسبات احتمالی در آمریکا و بسیاری از پایتختهای اروپا این است که این آقای «پوتین» را وادار خواهد کرد که در اوکراین کمتر دخالت کند. من گمان نمیکنم اوضاع چنین باشد.
■ مذاکرهکنندگان تا زمانی که مجبور نباشند امتیاز مهمی بهطرف مقابل نمیدهند■
در مذاکرات هستهای با ایرانیها در هر دو طرف خوشبینی اندکی وجود دارد که بتوانیم این مسئله را حل کنیم. آیا شما فکر میکنید ما به توافق میرسیم؟
مسئله هستهای ایران همچنان ادامه دارد. ضربالاجل تازهای تا ۱ جولای ۲۰۱۵ تعیینشده است. توجیه این تمدید این بود که هنوز برخی مسائل حلنشده باقیماندهاند. انتظار نداریم که طرفی بگوید که ما در حال نزدیک شدن به توافق هستیم و وجه مشترکی نیز برای این امر وجود ندارد. ما نمیتوانیم با قطعیت و تا زمان سر آمدن ضربالاجل بگوییم که توافق قابل حصول است. مذاکرهکنندگان تا زمانی که مجبور نباشند امتیاز مهمی بهطرف مقابل نمیدهند؛ مهمترین مجهول این مذاکرات این است که آیا مذاکرهکنندگان ایرانی میتوانند عناصر تندرو در دولت ایران را برای دادن امتیازات بهطرف دیگر و پذیرش پایبندانها مجاب کنند یا نه. در طرف آمریکایی گفتگوها با حرکت کنگره برای وضع تحریمهای شدیدتر بر ایرانیها سختتر خواهد شد. بدین ترتیب در تمامی این موارد نقاط نامعلومی وجود دارد.
■ در گام نخست تغییر در روابط میان آمریکا و کوبا هستیم نه در گام آخر ■
- با پایان یافتن سال، آمریکا و کوبا بر سر ازسرگیری روابط مسدود شده خود از ۱۹۶۱، پس از تبادل زندانیان توافق کردند. این به چه معنا خواهد بود؟
نخست اینکه از سر گرفتن روابط دیپلماتیک منوط به نظر رئیسجمهور است. رئیسجمهور «اوباما» ممکن است شاهد از دست رفتن کنگره باشد اما در خصوص سیاست خارجی رئیسجمهور، به دلیل اختیاراتی که قانون اساسی به او داده است، ازجمله قدرت بازشناسی حکومتی دیگر، مرکزیت دارد. این قدرتی است که کنگره نمیتواند در آن دخالت کند. دوم اینکه علیرغم اهمیتی که روابط دیپلماتیک دارد همچنان راه زیادی تا روابط عادی با کوبا وجود دارد. محدودیت تجاری که برای نیمقرن وجود داشته است همچنان پابرجاست. اینجاست که نقش کنگره اهمیت مییابد. هرچند رئیسجمهور «اوباما» انعطافهایی برای برداشتن تحریمها نشان داده است، برداشتن کامل آنها مستلزم تصویب قانونی از سوی کنگره است که به نظر نمیرسد به این زودیها انجام شود. درواقع این امر تا زمانی که اعضا کنگره شاهد تغییرات بنیادین در وضع حقوق بشر کوبا و سایر موارد نباشند اتفاق نخواهد افتاد. تاکنون کوبا به این امور مبادرت نکرده است. بدین ترتیب ما اکنون در گام نخست تغییر در روابط میان آمریکا و کوبا هستیم نه در گام آخر.
■ اگر اروپا نتواند سازمانهای اقتصادی خود را احیا کند جریانات مخالف رشد خواهد کرد ■
بیایید بهطرف دیگر دنیا برویم. شما از اروپا و اقتصاد اروپا سخن گفتید.
وقتی شما به اروپا نگاه میکنید، کشورهایی با میزان بالای بیکاری، بهخصوص بیکاری جوانان، پس از انجام تدابیر ریاضتی در چهار تا پنج سال گذشته، را مشاهده میکنید. امید تدابیر ریاضتی این بوده است که اوضاع سخت امروز راحتی فردا را در پی خواهد داشت؛ اما تا امروز این امید تحقق نیافته است. درنتیجه ما شاهد تشتت فزایندهای در اروپا هستیم. برخی از نشانههای این امر در انتخابات پارلمانی اروپا در میگذشته در میان طیفی از ناسیونالیستها، پوپولیست ها و احزاب مخالف یورو اتفاق افتاد. اگر اروپا نتواند سازمانهای اقتصادی خود را احیا کند این جریان و جریانات مخالف اروپا رشد خواهد کرد. چیزی که در ۲۰۱۵ باید شاهد آن باشیم برگزاری انتخابات پارلمانی در انگلیس است؛ جایی که حزب محافظهکار که اکنون حکمرانی میکند از سوی حزب UKIP به چالش کشیده شده است؛ حزبی که انگلیس را به سمت جدایی از اروپا سوق میدهد. نتیجه انتخابات جریانهایی در انگلیس به وجود خواهد آورد که اماواگرهایی پیش روی آینده اتحادیه اروپا قرار میدهد.
■ روابط آمریکا و چین ترکیبی از همکاری و خصومت بوده است و احتمالاً چنین هم خواهد ماند ■
- پرسشهایی دراینباره وجود دارد که روابط با چین بهتر میشود یا بدتر. برداشت من این است که رئیسجمهور شی جین پینگ چندان بد نیست؛ نظر شما چیست؟
روابط آمریکا و چین ترکیبی از همکاری و خصومت بوده است و احتمالاً چنین هم خواهد ماند. هر دو کشور دیگری را بهعنوان هم یک فرصت و هم یک خطر میبیند. اکنون به خاطر دلایلی ازجمله اینکه مسائل دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی حساس نشده است، روابط چین و آمریکا بهخوبی میگذرد. پکن مشکلات زیادی در خانه دارد که باید با آنها مقابله کند. رئیسجمهور شی در جهت تحکیم قدرت خود تلاش میکند. او همچنین تلاش میکند تا اقتصاد چین را بهبود دهد اما او وقتی موفق به این کار خواهد شد که اقتصاد چین در حال رشد باشد. چین میداند که باید از اقتصادی صادرات محور به اقتصادی مبتنی بر نیاز و مصرف داخلی حرکت کند اما این کاری دشوار، بهخصوص در کوتاهمدت، است. تمام اینها مهم هستند به این دلیل که وعده حزب کمونیست چین به مردم چین در چند دهه اخیر این بوده است که «ما مسئولیم و ما منافع این کار را به شما بازخواهیم گرداند.» اگر رئیسجمهور شی نتواند از پس این امر برآید باید شاهد تنشهایی اجتماعی فزایندهای در چین باشیم. بدین ترتیب پکن راه سختی در پیش دارد.
■ نه افغانستان و نه عراق از دستور کار آمریکا خارج نیستند■
تمام این چیزها ما را مجبور میکند که در سال ۲۰۱۵ یک چیز را در ذهن داشته باشیم: آنچه در اقتصاد جهانی میگذرد چه تأثیراتی بر چین خواهد نهاد؟
چینیها با یک خبر خوب روبرو هستند: نزول قیمت نفت. این برای آنها مثل کاهش مالیات است. شما اکنون پول بیشتری برای خرج کردن و سرمایهگذاری دارید. این خبر خوبی است؛ اما چالشهای زیادی هستند که چین و دیگر کشورها با آن مواجهاند.
آمریکا اکنون تا حد زیادی از افغانستان خارج شده است اما در حال برگشتن به عراق است و استدلالهای زیادی در خصوص لزوم اعزام نیرو به عراق برای نبرد با داعش وجود دارد. شما اوضاع را چگونه میبینید؟
نه افغانستان و نه عراق از دستور کار آمریکا خارج نیستند. آمریکا همچنان به دخالت در عراق و آموزش نیروهای افغان ادامه میدهد و سرانجام افغانستان همچنان با اماواگر همراه است. ما نمیدانیم دولت افغانستان وقتی قرار باشد بر روی پای خود بایستد، حتی اگر آمریکا به این کشور کمک کند، چقدر خوب عمل خواهد کرد؛ نگرانیهای زیادی در خصوص فعالیتهای طالبان وجود دارد، که عواقب وخیمی برای دولت افغانستان به همراه خواهد داشت. در خصوص عراق باید بگوییم رئیسجمهور «اوباما» وعده خروج از عراق را در سال ۲۰۰۸ داده بود. او به وعده خود عمل کرد؛ نیروهای آمریکایی در پایان سال ۲۰۱۱ از این کشور خارج شدند؛ اما عراق همچنان در بسیاری زمینهها به ما وابسته است.
■ «اوباما» رغبتی به اعزام نیروهای جنگی آمریکایی به عراق ندارد ■
رئیسجمهور اکنون با چالشهای عمیقی روبروست: او نگران آنچه در عراق اتفاق میافتد، بهخصوص نگران تهدید احتمالی بلندمدت داعش، است؛ اما درعینحال او رغبتی به اعزام نیروهای جنگی آمریکایی به این کشور ندارد. درنتیجه ما بر طیفی از مستشاران نظامی و حملات هوایی برای تضعیف یا از میان بردن توان داعش متکی هستیم، و معلوم نیست که این راهبرد به این زودیها نتیجه بدهد. این در حالی است که بُعد دیگر راهبرد دولت «اوباما»، یعنی تلاش برای ترغیب دوستان و متحدان منطقهای به نقشآفرینی بیشتر، نیز موفق آمیز نبوده است. البته یک چیز جالب درباره عراق، نقشی است که ایران در مقابله با داعش ایفا میکند. درواقع آمریکا و ایران متحدانی مخفی در نبرد با داعش هستند.
■چالشهای پیش رو در راه صلح میان اسرائیل و فلسطین ■
دولت «اوباما» تمامی دوران تصدی خود را برای حصول توافق میان اسرائیل فلسطین سپری کرده است. آیا شما فکر میکند که دولت همچنان در این راه خواهد کوشید؟
بله وزیر امور خارجه «کری» تصریح کرده است که پس از انتخابات اسرائیل در مارس ۲۰۱۵، قصد دارد کار را با نخستوزیر جدید اسرائیل، چه «بنیامین نتانیاهو» باشد و چه کس دیگر، برای حرکت به سمت ایجاد توافق میان اسرائیل و فلسطین، ادامه دهد. چالشی که بر سر این تلاش وجود دارد این است که ما مطمئن نیستیم که دولت بعدی اسرائیل چه خواهد کرد و نخستوزیر چه کسی خواهد بود. حتی اگر وزیر امور خارجه «کری» با دولتی روبرو باشد که به صلح تمایل داشته باشد، اگر بخواهم از عبارت «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجیاستفاده کنم: «روشن نیست این موضوع به نقطه حل رسیده باشد.» هر دو طرف، برای رسیدن به توافق، باید توافق امتیازاتی بدهند. پسزمینه هر مذاکرهای در آینده تنشهای مهم فزایندهای است که میان فلسطینیها و اسرائیلیها در جریان است.