به گزارش بولتن به نقل از فارس، عربستان سعودی همواره با مشکل جانشینی مواجه شده است. در واقع این مهم از زمان ملک فهد در دهه 80 میلادی تشدید شد. چرا که در عربستان بیش از هفت هزار شاهزاده وجود دارد و در قالب دو گروه کلی سدیری ها و غیر سدیری ها تقسیم بندی می شوند.
تعدادی از پسران عبدالعزیز از همسر مورد علاقه او یعنی "حصه سدیری" بوده اند. گویا حصه هفت پسر داشته است به همین دلیل مشهور به "هفت سدیری" ( که عبارتند از: فهد، سلطان، عبدالرحمن، نایف، سلمان، ترکی و احمد) شدهاند. این گروه پس از مرگ عبدالعزیز برای به دست آوردن قدرت با غیر سدیری ها رقابت داشتند. بزرگ سدیری ها "ملک فهد" بود و بزرگ غیر سدیریها "ملک عبدالله". اکنون ولیعهد عربستان یعنی شاهزاده سلمان از سدیری هاست و نایب ولیعهد یعنی شاهزاده مقرن از غیرسدیریها.
هر کدام از این دو دسته تمام تلاش خود را به عمل می آورند که به قدرت برسد. این امر همواره محل نزاع و درگیری بوده و حتی در دوره ای به کودتا نیز منجر شده است. در شرایط فعلی نیز با احتمال مرگ ملک عبدالله پادشاه 91 ساله این کشور بار دیگر بحران جانشینی مطرح شده است. لذا در این مقاله سعی می شود سناریوها و گزینه های محتمل در دوران پس از ملک عبدالله مطرح شود.
سازوکارهای پادشاهی در آل سعود
عربستان بر خلاف سایر کشورهای عربی از سیستم حکومتی خاصی برخوردار است. هر چند عربستان سعودی از شیوه های مرسوم و رایج در انتخاب مقامات سیاسی بهره مند نیست؛ اما در درون این ساختار، شیوه های خاصی برای انتخاب پادشاه و ولیعهد وجود دارد. منشور عبدالعزیز و شورای بیعت، مهمترین و اصلی ترین نهادهای انتخاب پادشاه و ولیعهد سعودی می باشند که در آن اجماع، بیعت، سن و سلسله مراتب، نقشی تعیین کننده ایفا می کند که در ادامه به این دو مکانیسم خواهیم پرداخت.
- منشور عبدالعزیز
حکومت در عربستان سعودی وراثتی است. به موجب سنت، حق ویژه حکومت مربوط به پسر ارشد ملک عبدالعزیز از خاندان ابن سعود است و در حقیقت فقط فرزندان عبدالعزیز ابن سعود می توانند به سلطنت برسند. عبدالعزیز تصریح کرده که تا زمانی که پسرانش زنده هستند، سلطنت به نوادگان نخواهد رسید و از آن تاریخ تاکنون، نحوه انتقال قدرت بر اساس منشور ملک عبدالعزیز صورت گرفته است. عبدالعزیز در سال 1953 درگذشت و فرزند ارشد وی، سعود، به سلطنت رسید و برادرش فیصل ولیعهد گردید. بعد از یک دوره رقابت در نوامبر 1964، ملک سعود توسط شورای سلطنتی خلع و فیصل پادشاه گردید. در سال 1975 ملک فیصل نیز توسط برادرزاده اش به قتل رسید و برادرش خالد به جانشینی وی انتخاب و فهد به عنوان ولیعهد تعیین گردید.
با مرگ خالد در سال 1982، فهد پادشاه و عبدالله ولیعهد گردید. در سال 2005، فهد درگذشت و دیگر برادران با ملک عبدالله به عنوان پادشاه جدید بیعت نمودند. در دوره پادشاهی ملک عبدالله تاکنون، سلطان، نایف و سلمان به عنوان ولیعهد انتخاب شده اند. سلطان بن عبدالعزیز و نایف بن عبدالعزیز هر دو فوت کرده اند و بنابراین در صورت مرگ ملک عبدالله، امیر سلمان (ولیعهد، وزیر دفاع و معاون اول نخست وزیر) که بیست و پنجمین پسر عبدالعزیز است، به عنوان ششمین پادشاه عربستان سعودی تعیین خواهد شد.
- شورای بیعت
ملک عبدالله در اکتبر سال 2006 با تعدیل ماده پنجم نظامنامه حکومتی، شورای بیعت را تأسیس، و خالد بن عبدالعزیز التویجری را به عنوان دبیر کل این شورا منصوب کرد. اساسنامه شورای بیعت شامل 25 ماده است که طبق آن چگونگی کار شورا و نحوه برگزیدن ولیعهد و شکل گیری شورای موقت حاکمیت، در زمانی که پادشاه یا ولیعهد در اثر بیماری نتواند به کار خود ادامه دهند یا وفات کنند، را مشخص نموده است. همچنین ملک عبدالله در فرمانی در نوامبر 2007، 35 امیر از فرزندان و نوادگان عبد العزیز (به جای پدران فوت نموده) را منصوب نمود.
در رأس این شورا برادر ناتنی اش، امیر مشعل بن عبدالعزیز، قرار دارد. تأسیس این شورا واکنش های متفاوتی را در پی داشت. عده ای آن را گامی در راستای اصلاحات در عربستان دانسته و عده ای دیگر این اقدام را تدبیری برای تحکیم پایه های حکومت، از طریق مسدود کردن زمینه های منازعه بر سر حکومت، بین فرزندان و نوادگان عبدالعزیز در آینده دانستند، چرا که در نظامنامه حکومتی، سازوکار انتخاب حاکم از بین فرزندان ملک عبدالعزیز مشخص نشده بود.
در مجموع باید گفت که شورای بیعت گرچه مکانیزمی برای انتصاب ولیعهد و پادشاه در صورت عدم شایستگی بود، اما به طور غیر رسمی تلاشی از سوی ملک عبدالله برای مقابله با سدیری های مدعی تصاحب تاج و تخت برشمرده شد.
در صورتی که یکی از اعضا به دلیل کهولت سن یا بیماری نتواند در هیئت حضور پیدا کند، یکی از فرزندان وی جانشین آن فرد میشود. علاوه بر اینکه یک نفر از فرزندان پادشاه و یک نفر از فرزندان ولیعهد نیز به اعضای فوق افزوده میشوند. در گذشته ولیعهد براساس معیار سن انتخاب میشد، اما هم اکنون یکی از مهمترین شاخصههای ولیعهد، توانایی رسیدگی به کارهای اداری و سیاسی مملکت و آگاهی از اوضاع داخلی و خارجی است.
در شرایط کنونی که ملک عبدالله بیشتر از هر زمانی به مرگ نزدیک شده است و بعضی از رسانه ها از حالت کمای وی نیز خبر داده اند و از عبارت مرگ بالینی برای وی استفاده کرده اند روندهای جانشینی وی بسیار مهم است.
روندهای پس از ملک عبدالله
در حال حاضر سلمان بن عبدالعزیز از جناح معروف هفت سدیری، ولیعهد کشور عربستان است و مقرن بن عبدالعزیز به عنوان نایب ولیعهد، از جناح غیرسدیری است یعنی در شرایط طبیعی در صورت مرگ یا کناره گیری عبدالله، سلمان پادشاه و مقرن نیز ولیعهد خواهد شد. اما نکته اینجاست که سلمان از بیماری شدید آلزایمر رنج می برد و مقرن نیز از مادری کنیز است که در میان اعراب که نَسَب بسیار برای آن ها مهم است این یک نقطه ضعف بزرگ محسوب می شود. بنابراین احتمال وقوع سناریوهای مختلفی وجود دارد.
محتمل ترین سناریوی ممکن در این مورد پادشاهی سلمان و ولیعهدی مقرن است، چرا که هر دو از فرزندان عبدالعزیز مؤسس پادشاهی آل سعود هستند و طبق وصیت وی که قدرت از برادر به برادر می رسد هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. اما این دو، دو مشکل اساسی دارند. "سایمون هندرسون" کارشناس مسائل دربار عربستان که دو کتاب را در این خصوص منتشر کرده و اکنون پژوهشگر موسسه ای در واشنگتن است در مقاله ای که اخیرا منتشر کرده، نوشته است در خانواده سلطنتی عربستان، بر سر ولایت عهدی شاهزاده مقرن 69 ساله اختلاف وجود دارد. طبق اساسنامه نظام حکومتی عربستان، پادشاه اختیار انتخاب و عزل ولیعهد را دارد و به همین خاطر شاهزاده سلمان که اکنون ولیعهد است در صورت پادشاه شدن می تواند طبق این اساسنامه، شاهزاده مقرن را عزل و کسی را که مناسب است انتخاب کند.
بنا به گفته منابع رسمی عربستان، انتخاب شاهزاده مقرن با موافقت اجماع محافل شاهزادگان هیات بیعت مواجه نشده است و برخی از این شاهزاده ها به شدت با انتخاب وی مخالفت کرده اند و از جمله مخالفان، شاهزاده طلال بن عبد العزیز است که از این هیات رسما خارج شده است. طبق برخی گزارش ها، وضع جسمانی شاهزاده سلمان بن عبد العزیز مطلوب نیست و نمی تواند تمرکز داشته باشد و یک مطلب را چند بار تکرار می کند.
یکی دیگر از گزینه های موجود در مورد وضعیت پس از مرگ عبدالله این است که با پادشاه شدن سلمان، وی مقرن را از ولیعهدی برکنار و شاهزاده محمد بن نایف را جانشین وی کند. شاهزاده «محمد بن نایف بن عبدالعزیز آلسعود» یکی از پسران شاهزاده «نایف بن عبدالعزیز آلسعود»، ولیعهد پیشین این کشور از همسرش شاهزاده «جوهره بنت عبدالعزیز بن مساعد آلسعود» است. وی چندین سال در بخش خصوصی فعالیت میکرد تا اینکه «ملک فهد»، پادشاه پیشین در مه سال 1999 وی را به عنوان معاون وزیر کشور در امور امنیتی و با رتبه عالی منصوب کرد و در سپتامبر 2008 بنا به دستور «ملک عبدالله» برای چهار سال دیگر در آن ابقا شد. سرانجام اینکه نوامبر سال گذشته «ملک عبدالله» با صدور حکمی شاهزاده «محمد بن نایف» را به عنوان وزیر جدید کشور عربستان منصوب کرد .شاهزاده محمد بن نایف تاکنون چهار بار هدف سوء قصد و ترور قرار گرفته، اما در هر چهار بار از این ترورها جان سالم به در برده است که آخرین آن در سال 2010 میلادی روی داد. این گزینه با توجه به اینکه محمد بن نایف از جناح قدرتمند سدیری ها است دور از ذهن نخواهد بود.
همواره رسم بر این بوده که در صورتی که پادشاه از سدیری ها انتخاب شود، ولیعهد از غیر سدیری ها انتخاب شود و بر عکس. در این شرایط که سلمان خود از سدیری ها است احتمال اینکه متعب بن عبدالله فرمانده گارد ملی را به عنوان ولیعهد انتخاب کند وجود دارد. امیر متعب 58 ساله فرزند ملک عبداللّه پادشاه کنونی عربستان است. وی در حال حاضر رئیس گارد ملی(حرس الوطنی) است. گارد ملی در کنار ارتش یکی از نیروهای مسلح عربستان است. متعب که یک نظامی تمام عیار و دارای درجه سرلشکری است، در میان نظامیان سعودی محبوبیت زیادی دارد.
البته گزینه های دیگری نیز می توانند مطرح باشند، اما با واقعیت زیاد همخوانی ندارند. در هر صورت در دوران پس از مرگ ملک عبدالله یا کناره گیری وی احتمالا دو اتفاق خواهد افتاد:
اول اینکه شاهزادگان سعودی با هم بر سر تقسیم قدرت به توافق برسند و هیچ مشکلی پیش نیاید و دوم اینکه هیچ توافقی صورت نپذیرد و هفت هزار شاهزاده وارد نبردی بی پایان شوند.
با توجه به اینکه سیستم های حکومتی در خاورمیانه فرد محور است نمی توان به درستی و با قطعیت در مورد آینده سخن گفت. به ویژه در عربستان سعودی که بین خاندان پادشاهی لابی ها و دسته بندی های زیادی صورت گرفته است و هر لحظه می توانند علیه یکدیگر کودتا کنند.
در کنار این عوامل باید به نقش آمریکا در انتخاب پادشاه و ولیعهد آینده عربستان نیز اشاره کرد. بر اساس شواهد موجود، آمریکا بیشتر از محمد بن نایف حمایت می کند و در چند سال اخیر بین اوباما و محمد بن نایف دیدارهایی صورت گرفته است. گرایش آمریکا به محمد بن نایف و تایید کاخ سفید برای تبدیل او به پادشاه آینده عربستان سعودی در استقبال گسترده از او در سفر ماه فوریه گذشته به واشنگتن آشکار شد.
در اقدامی کم سابقه « باراک اوباما» رئیس جمهوری، « جان کری» وزیر خارجه و « جان برنان» مدیر سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) با محمد بن نایف دیدار و گفت وگو کردند تا نشان دهند که او به طرف سعودی مورد اعتماد کاخ سفید تبدیل شده است .روابط بسیار نزدیک، گسترده و تنگانگ محمد بن نایف به عنوان وزیر کشور سعودی با دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در زمینه های امنیتی، آمریکا را به این نتیجه رسانده است که دست همکاری به عنوان پادشاه آینده سعودی به او بدهد. اما در هر حال باید منتظر اقدامات بعدی شاهزاده سعودی بود و اینکه دسته بندی های قدرت اوضاع را چگونه رقم خواهد زد.
یوسف شفیعی
منبع: بصیرت
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com