گروه بین الملل، «جان بولتون» سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل که سابقه مخالفت وی با ایران بر همگان آشکار است، در تازهترین اظهارنظرش، گروهک تروریستی منافقین را منبع صحیح کسب اخبار به ویژه در زمینه امور هستهای ایران نام نهاد.
به گزارش بولتن نیوز «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد و از نومحافظهکاران این کشور که سالها در اردوگاه گروهک منفور منافقین خلق برای خود جایی باز کرده است، در تازهترین اظهارنظر ضدایرانی اخبار ارسالی از سوی این گروهک را «صحیحترین منبع اطلاعاتی» نام نهاد.
چنین اظهارنظری ازسوی یک مقام رسمی آن هم ازسوی کسی که به عنوان نمایندۀ یک ملت (نه لزوماً دولت امریکا) سال ها در سامان ملل کار کرده، نشان دهندۀ رویکرد غیرانسانی مقامات کاخ سفید است.
این درحالی است که مقامات امریکایی بارها با انتخاب نژادپرستانی همچون بولتون و به کارگماشتن چنین اشخاصی در پُست های حساسی همچون نمانده یا سفیر این کشور در سامان ملل، نشان دهندۀ رویکرد کلان ایالات متحده در قبال مسائل انسانی و حقوق بشری است.
بماند که اسناد حمايتهای مکرر آمريكا از تروريستها و قاتلان ملّت ايران و عراق به روشنی این مدعا را به اثبات می رساند.
براساس این گزارش، «جان بولتون» در بخشی از سخنان خود گفت: «اطلاعات ارسالی مجاهدین خلق دقیقاً آنی بوده است که اعضای این سازمان به عنوان مسئولیتی خطیر از پسش برآمدند و طی 10 سال گذشته تاکنون مواردی بسیار از فعالیتهای هستهای ایران را برای ما ارسال کردهاند.»
بولتون در ادامه ایران را متهم به فریب جهان در زمینه هستهای نمود و گفت: «لازم است تا کنگره آمریکا هرگام ضروری را برای مانع شدن از توافق هستهای با ایران بردارد. تحریم های اقتصادی سبب مشکلات اقتصادی بزرگی برای ایران شدهاند اما آنها نیز نتوانستهاند برنامههای هستهای این کشور را کند کنند.»
بولتون درخاتمه سخنان خود خواهان فشار حداکثری بر ایران شد و کاهش بهای نفت را از جمله ابزارهای مناسب در این مسیر نامید و نسبت به تغییر نظام ایران و روی کار آمدن حکومتی که وی آن را «دولتی آزاد» نام نهاد، ابراز امیدواری کرد.
جان بولتون، سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد، یکی از اعضای این تیم نومحافظهکار مورد اشاره توماس فریدمن میباشد که آن را از ایران هستهای برای منافع و امنیت ملی آمریکا خطرناکتر میداند.
جان بولتون نه فقط یک فرد نومحافظهکار یا سخنگوی ساختارها وتصمیمسازان نومحافظهکاری است بلکه مظهر تام یک مکتب فکری و عملی در حوزه سیاست خارجی و راهبرد کلان امنیت ملی ایالات متحده آمریکا به شمار میآید.
مطلقگرایی (نگاه خیر و شر مطلق به نظام بینالمللی و ایالات متحده آمریکا را سمبل خیر مطلق و مخالفان آن را تجلی شر مطلق دانستن)، یکجانبهگرایی، اقتدارگرایی و استیلاطلبی تمام عیار و علیالاطلاق در قالب یک امپراطوری نظامی– امنیتی– اقتصادی– فرهنگی، همگی از مظاهر و باورهای نظری و عملی جان بولتون و مکتب بولتونیسم است.
جان بولتون را میتوان به گفته روزنامه یواس ایتودی مورخ30 نوامبر 2003 ”موشک هدایتشوندهای" نامید که مانند صاعقه بر سر دشمنان و چالشگران آمریکا در نظام بینالملل با غرش فرود میآید تا با ایجاد رعب و دلهره آنها را وادار به تسلیم و عقبنشینی آشکار نماید. جان بولتون موشک هدایت شونده دو جریان قدرت است که هر دو از یک خاستگاه برآمدهاند: «اسرائیل و لابی آن در آمریکا»، «نومحافظهکاران»
لذا وقتی براساس گزارش روزنامه لسآنجلس تایمز، مورخ 23 ماه مه 2006 جان بولتون در سخنرانی خود در اجلاسیه ”بنی بریت بینالمللی" تأکید نمود که تجدید روابط آمریکا و لیبی برای جمهوری اسلامی ایران این پیام را دربردارد که این کشور تنها با تغییر سیاستها در زمینه هستهای، حقوق بشر و تروریسم میتواند حیات خود را تضمین نماید، بسیاری از دستاندکاران امور بینالمللی این امر را تهدیدی در قالب تغییر رژیم یا تسلیم ارزیابی نمودند.
بولتون اگر چه متعاقباً در توضیحاتی تأکید نمود اظهارات او تهدیدآمیز نبوده و مفهوم آن تسلیم و یا تغییر رژیم نمیباشد. اما قالب و مکان ارائه سخنرانی و محتوای آن به خوبی نمایانگر ماهیت این ”موشک هدایت شونده" نومحافظهکاری – اسرائیلی میباشد که علیه جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی به کار گرفته شده است.
جان بولتون با هدف کشانیدن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعمال فشار و تحمیل تحریم و جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران در دورةدوم ریاست جمهوری بوش، به مأموریت نیویورک اعزام شد. در همان اوائل سال 2005 هنگام معرفی او به مجلس سنا و چالش تصویب نامزدی او برای این مسئولیت در سنای آمریکا، نومحافظهکاران و لابی صهیونیستی نهایت تلاش خویش را به عمل آوردند تا وی با رأی کمیسیون روابط خارجی مجلس سنا و تصویب آن در صحن علنی با پشتوانة قوی برای اعمال فشار و ارعاب علیه جمهوری اسلامی ایران به سازمان ملل گسیل گردد. اما این امر تحقق نیافت و او از طریق حکم ویژه ریاست جمهوری (که زمان آن در نوامبر 2006 با تغییر اعضای قوه مقننه و اتمام دوره 109 کنگره به پایان میرسد) به مأموریتی 18 ماهه برای طرح اتهامات علیه ایران حول پرونده هستهای، نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم، به نیویورک فرستاده شد.
بر این اساس بولتون و بولتونیسم به مثابه موشک هدایت شوندهای میباشند که علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد به طور خاص و در مجامع و محافل بینالمللی به طور عام در طول سال 2006 به کار گرفته میشوند.
با این همه به نظر می رسد، بولتون که در دوران تصدی معاونت خلع سلاح در وزارت خارجه آمریکا، طرف اصلی مقابله با برنامه صلحآمیز هستهای ایران بود و در ادامه به عنوان نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل، به طرف اصلی اعمال فشار بر ایران از طریق این سازمان تبدیل گردید، حال قصد دارد بار دیگر خود و جریان فکری محافظه کارانه اش را به عنوان مهمترین دشمن جمهوری اسلامی در امریکا بالا بکشد و از این طریق در مناسبات انتخاباتی سال آتی ایالات متحده، جای خود در میان جمهوریخوهان افراطی و جنگ افروزان خونخوار صهیونیست باز کند و به نظر می رسد، دلیل اصلی بیان چنین اظهارنظرهایی نیز همین مسئله باشد.