گروه سیاسی، از آنجایی که تضمینی وجود ندارد توافق هستهای بتواند در دیگر سیاستهای ایران تغییر ایجاد کند، هر توافقی باید بر اساس تأثیر آن بر بنبست هستهای ارزیابی شود نه به لحاظ منافع احتمالی در سایر موضوعات.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده واشنگتن در یادداشتی به قلم پاتریک کلاوسن مدیر تحقیقات این مؤسسه نوشت: اجرای یک توافق هستهای از حصول آن آسانتر نیست و آمریکا نفوذ اندکی در خصوص تصمیمات ایران در بازه زمانی پس از توافق خواهد داشت. ثابت شده است که رسیدن به توافق هستهای با ایران سخت است؛ امری که تمدید هفتماهه مذاکرات نیز آن را اثبات کرد؛ اما رسیدن به یک توافق نخستین گام خروج از بنبست هستهای است. متقاعد ساختن ایران به پایبندی به توافق دشوار است و سابقه حکومت ثابت کرده است که این کار کاری آسان نیست.
■تاریخچه توافقات ایران با تروئیکای اروپایی و ۱+۵■
تهران در ۲۰۰۳-۲۰۰۴ به دو توافق هستهای با تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) دستیافت و پسازآن، این توافقها را نادیده گرفت. در ۲۰۰۹ نیز حکومت به توافقی با ۱+۵ (انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا) رسید ولی رهبر معظم «آیتالله خامنهای» پیش از آنکه این توافق اجرایی شود، آن را ملغی کرد. امروزه طیفی از فاکتورهای اقتصادی و سیاسی میتواند تداوم هر توافقی را با چالش مواجه کند.
- اقتصادی
ایران تا آنجایی که یک توافق با هزینهای معقول شدنی باشد، مشکلی با توافق نخواهد داشت. در مقابل اگر توافق به نفع ایران نباشد، حکومت ممکن است با این ادعا که غرب به توافق خود پایبند نبوده ، در اجرای آن تعلل کند یا کلاً از همکاری دست بردارد.
■تأثیر مزایای کوتاهمدت اقتصادی توافق بر نگرش ایرانیان نسبت به آن ■
اگر صحیحتر بخواهیم سخن بگوییم اگر اقتصاد ایران پس از توافق بهبود یابد توافق با دید مثبت نگریسته میشود و اگر اقتصاد پیشرفتی نداشته باشد توافق با دید منفی نگریسته میشود. در ایران نیز، مانند بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله آمریکا، این ارزیابی سرراست اقتصادی کشش بیشتری از توضیح پیچیده آنچه واقعاً اتفاق افتاده در برابر آنچه درصورتیکه توافقی روی نمیداد اتفاق میافتاد، دارد. درواقع مردم ایران ممکن است تنها بر منافع اقتصادی کوتاهمدت توافق تمرکز کنند. ازآنجاکه تأثیرات اقتصادی کوتاهمدت رفع تحریمها در بهترین شرایط ترکیبی هستند، تفسیرهای زیادی از آنها صورت خواهد گرفت. برخی ایرانیها بر اندک تأثیرات مثبت بیواسطه تمرکز خواهند کرد. پس از توافق بسیاری از تحریمهای آمریکایی و بینالمللی پابرجا خواهند ماند.
■ تحریمهای مرتبط با تروریسم و حقوق بشر همچنان پابرجا خواهند ماند ■
تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای برای یک دوره چندساله، و تنها پسازاینکه ایران به تمامی بندهای توافق عمل کند، تعلیق میشوند؛ درحالیکه تحریمهای مرتبط با تروریسم و حقوق بشر همچنان پابرجا خواهند ماند. علاوه بر این، مشکلات اقتصادی بلندمدت ایران آنقدر دامنهدار هستند که هرگونه بهبودی برخاسته از برداشتن تحریمها نمیتواند به لحاظ سیاسی تأثیر چندانی داشته باشد. علاوه بر این افرادی که در مقطع فعلی از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها سود میبرند، از تغییراتی که ایران را بهسوی سرمایهگذاری و تجارتی آزادتر رهنمون میکند، استقبال نخواهند کرد. این در حالی است که در مقام مقایسه برخی ایرانیها بر تغییرات مستقیم ناشی از توافق را تأکید میکنند. دسترسی ایران به بخشی بیشتر از داراییهای مسدود شدهاش در خارج از کشور، قبل از اینکه تأثیر برداشتن تحریمها برداشتهشده احساس شود، موجب احیای اقتصادی در سالهای اولیه میشود.
■ اگر اوضاع اقتصادی بهبود نیابد ناامیدی از روحانی گسترش مییابد■
بدین ترتیب شاید ایرانیها توافق را امری مطلوب بینگارند، اما این بههیچوجه تضمینشده نیست. محتملترین وضعیت این است که برخی سیاستمداران تأثیرات مثبت اقتصادی را برجسته خواهند کرد درحالیکه دیگران تداوم مشکلات اقتصادی با غرب را مطرح خواهند کرد. بیشک گره دوم استدلال خواهند کرد که دولتهای غربی به تعهدات خود عملنکردهاند و بهتر است ایران بهجای پیگیری همکاری اقتصادی با غرب به سخنان رهبر معظم گوش بسپارد و مسیر «اقتصاد مقاومتی» را طی کند.
- سیاسی
یک توافق هستهای همچنین موضع «حسن روحانی» را تقویت میکند و به بهبود روابط میان ایران و آمریکا کمک میکند؛ اما این نیز تضمینشده نیست. اگر اوضاع اقتصادی همگام با انتظارات مردم بهبود نیابد ناامیدی از «روحانی»- که اکنون نیز در ایران رایج است – گسترش مییابد.
■ اگر مردم ایران به این نتیجه برسند که توافق سود جندانی نداشته است، توافق از میان خواهد رفت ■
اگر مردم ایران به این نتیجه برسند که توافق سود چندانی نداشته است، توافق از میان خواهد رفت، و آمریکا و ایران هر دو طرف را متهم به نقض توافق خواهند کرد. رهبر معظم در خصوص تفکرش مبنی بر اینکه غرب قابلاعتماد نیست و سیاستهای مقاومتی بهتر از مصالحه است، سخنان زیادی گفته است. وی در بسیاری از سخنرانیهایش مذاکراتی را که خود مجوزش را داده بود، متهم کرده است. بهطور مثال او در یک سخنرانی در ۱۳ اوت گفته است:
■ رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور نهتنها منفعتی ندارد، بلکه زیانبار هم هست ■
«رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور، مگر در مواردی خاص، نهتنها برای جمهوری اسلامی منفعتی ندارد بلکه زیانبار هم هست … تصمیم گرفتهشده که ارتباطات، نشستها و مذاکرات در سطح وزرای امور خارجه صورت بگیرد؛ اما این کار نیز بیفایده بوده است و لحن آمریکاییها تهاجمیتر و خشنتر شده است؛ آنها توقعات نامعقولشان را در مذاکرات و سخنرانیهای عمویشان بیشتر کردهاند …این تجربه خوبی برای همه ماست که بدانیم نشستن و مذاکره کردن با آمریکاییها تأثیری بر کم شدن خصومت آنها ندارد.» «آیتالله خامنهای» علیرغم این بدبینی ممکن است اجازه دهد توافقی هستهای صورت بگیرد.
■راهبرد «آیتالله خامنهای» در قبال مذاکرات هستهای و توافق احتمالی ■
این امر تاکتیک وی در پذیرفتن مقطعی برخی سیاستهای خاص، انتصابات یا نتایج انتخابات، که از حمایت عمومی بیشتری دارند، را توضیح میدهد؛ «آیتالله خامنهای» این راهبرد را در خصوص توافق هستهای نیز میتواند استفاده کند. اگر اجرای توافق بهتر از آن چیزی باشد که او فکر میکند، ممکن است به این نتیجه برسد که توافق به نفع جمهوری اسلامی است اما اگر اوضاع بر وفق مراد نباشد، الیت قدرت و توده مردم به این نتیجه خواهند رسید که وی در اینکه مذاکرات را بیفایده میخوانده بر حق بوده است. بهعبارتدیگر اگر مذاکره بهخوبی پیش رود به اعتبار «آیتالله خامنهای» خدشهای وارد نخواهد شد؛ اما در غیر این صورت «روحانی» بهعنوان مقصر معرفی میشود. وضعیتی که در هیچکدام از دو شق به قدرت بیشتر «روحانی» منجر نخواهد شد.
■ «روحانی» شخصیتی بوده است که در قالب چهارچوبهای نظام عمل کرده است ■
- تئوریهای پیشِ رو
حتی اگر توافق هستهای موضع «روحانی» را تقویت کند، بههیچوجه روشن نیست که او بتواند در سیاستهای دیگر ایران تغییری ایجاد کند. تئوری کاخ سفید این است که توافق هستهای بهمرور «روحانی» را در موضع قدرت قرار خواهد داد و او در خصوص مسائلی، مثل عراق و سوریه، میتواند دخالت کند که اکنون حق دخالت در آنها را ندارد. پیشفرض این است که هر چه او در پرونده هستهای موفقتر عمل کند، تشویق خواهد شد تا روابط ایران را با بقیه دنیا عادیسازی کند. شاید چنین باشد، اما تاکنون «روحانی» شخصیتی بوده است که در قالب چهارچوبهای نظام عمل کرده است.
■ بههرروی آمریکا نمیتواند پس از توافق در اوضاع داخلی ایران تأثیری داشته باشد ■
سخنرانیهای عمومی او نشانی از این ندارد که او سیاستهای مشکلآفرین غیرهستهای ایران را اصلاح خواهد کرد. بههرروی آمریکا، چه خوشبینانه به قضیه نگاه گنیم و چه بدبینانه، نمیتواند پس از توافق در اوضاع داخلی ایران تأثیری داشته باشد. این مسائل وابسته به شرایط داخلی ایران هستند که آمریکا در آن نقشی کمرنگ دارد. از آنجایی که تضمینی وجود ندارد توافق هستهای بتواند به تغییری در سیاستهای ایران، خارج از عرصه هستهای، منجر شود، هر توافقی باید بر اساس تأثیر آن بر بنبست هستهای ارزیابی شود نه به لحاظ منافع احتمالی در سایر موضوعات و برای واشنگتن خوب نیست که به دلیل تأثیر احتمالی توافق بر سایر موضوعات در عرصه روابط دوجانبه، بهسوی توافق با ایران حرکت کند.