ریشه آسیب های اجتماعی، انحراف فرهنگ غربی و مقاومت نکردن در مقابل مشکلات است

گروه اجتماعی - سایت روز آنلاین در تاریخ ۱۰ دى ۱۳۹۳ در گزارشی با عنوان "سن فرار و اعتیاد به کودکی رسیده است"، به قلم فیروزه متین، به سیاه نمایی اوضاع اجتماعی پرداخته و با اشاره به برخی گفته های مسوولان، آن را آمار تکان دهنده از آسیب های اجتماعی ارزیابی کرده است. 

به گزارش بولتن نیوز، نویسنده با اشاره به سخنان رییس سازمان بهزیستی کشور، وضعیت آسیب های اجتماعی در کشور را نگران کننده توصیف کرده و با اشاره به آسیب های مختلف اجتماعی از اعتیاد تا کودکان خیابانی، طلاق، افزایش آسیب های زنان و... به این نکته اشاره داشته که علی ربیعی، وزیر کار دولت حسن روحانی در شهریور ماه از روند "زنانه شدن" آسیب های اجتماعی خبر داده و گفته بود: "من قصد ندارم از فرضیه زنانه‌شدن آسیب‌های اجتماعی دفاع کنم، ولی آسیب‌های اجتماعی زنان نسبت به گذشته بیشتر شده است. تعداد نزاع زنان در  سال ۹۱ به ۱۸ هزار مورد رسیده است، سهم معتادان زن در سال از ۵ درصد  به ۹ درصد رسیده است جان‌باختگان زن در اثر سلاح سرد به ۲۱ درصد رسیده است. بحث روابط اجتماعی ما فقط بحث درمان نیست، اعتیاد، کراک و روابط‌جنسی، اینها واقعیت‌های اجتماعی هستند. روسپی‌گری یک واقعیت اجتماعی‌ای است که جامعه نمی‌بیند، اصلا صورت‌مساله را قبول ندارد".

این نوع سیاه نمایی و اشاره به سخنان رئیس سازمان بهزیستی و وزیر کار بدون تحلیل و اشاره به آمار مثبت اجتماعی، نشان می دهد که روز‌آنلاین تنها به دنبال سیاه نمایی و آمارهای مختلف آسیب های اجتماعی است تا با فشار بر مسوولان نظام و دولت، وضعیت کشور و جامعه ایران را در حال اضمحلال وبی اخلاقی تلقی کند. 

واقعیت این است که ریشه بسیاری از این آسیب های اجتماعی ربطی به امکانات مادی و اقتصادی و آموزش و فرهنگ جامعه ندارد، زیرا شرایط حال حاضراقتصاد و جامعه ایران نسبت به دهه های 60، 70 و 80 بهتر شده اما تحت تاثیر تهاجم فرهنگی غرب، عده ای به جای مقاومت در برابر مشکلات زندگی، اخلاقیات و وفاداری در خانواده، به انحرافات جنسی، اعتیاد، طلاق و... توجه کرده اند و دچار این آسیب ها شده اند. 

مشکل آسیب های اجتماعی تنها درآمد و امکانات آموزشی و... نیست بلکه ذهن و تمایلات انسان و تلاش برای کار و شغل و درس، پیشرفت و تخصص، اخلاق گرایی و دوست داشتن خانواده و... است که زندگی را سامان می دهد. 

در طول تاریخ و زندگی خود بسیار شاهد بوده ایم که افرادی در سخت ترین شرایط اقتصادی و خانواده، با صبر و تحمل و تلاش و وفاداری و اخلاقیات، توانسته اند زندگی خود را نجات دهند و در جامعه پیشرفت کنند و حتی اعضای خانواده و پدر ومادر خود را حمایت کنند. 

اما افرادی با بهترین درآمد و ثروت، به سمت انحرافات و تن پروری و ایراد گیری رفته اند و به طلاق و اعتیاد و انحراف جنسی منحرف شده اند. 

 این آسیب ها بیش از آن که در فرهنگ یا وضعیت جامعه ریشه داشته باشد ریشه در انحرافات، تبلیغات رسانه های بیگانه، شبکه های ماهواره ای، مد روز، انحراف به سمت مواد مخدر صنعتی و... داشته است و دیگران را نیز با آتش خود سوزانده است. 

 

در سال های اخیر، تحولات اجتماعی مثبت نیز رخ داده، و شاهد بهبود وضعیت شاخص های اقتصاد حتی در شرایط تحریم بوده ایم، افزایش تعداد خانه های ساخته شده، خانه دار شدن مردم، بهبود توزیع درآمد در کشور، بهبود وضعیت بازنشستگان، وضعیت بیمارستان ها و درمان کشور، پرداخت یارانه ها به مردم و... عمدتا باعث بهبود وضعیت جامعه شده است. اما متاسفانه عده ای تمایلات و انحرافات و وسوسه ها را دنبال کرده اند. 

البته بخشی از جامعه و کودکان به خاطر رفتار بزرگترها دچار مشکل شده اند که حساب آنها جداست و باید شرایطی فراهم شود که آنها مسیر اشتباه اعضای خانواده خود را طی نکنند. 

جامعه باید مسیر قناعت و صرفه جویی و پایداری در زندگی را دنبال کند و مسیر تجملات و زیاده خواهی و یک شبه پولدار شدن را کنار بگذارد. 

اگر قرار باشد که آمار آسیب های اجتماعی در محیط ایران که به فرهنگ های انسان دوستی، اخلاقیات و... پای بند تر از کشورهای دیگر است را باآمار سایر کشورها مقایسه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که تحت تاثیر نظام نوین جهان، اقتصاد، شهرنشینی و... بسیاری از آسیب های اجتماعی رخ داده است. 

متاسفانه یکی از عواملی که باعث شده پدیده آسیب های زنان در جهان امروز بیش از گذشته مشاهده شود، تکیه نهادهای حقوق بشری و فرهنگ غربی و تبلیغات برخی رسانه هاو جنبش های به اصطلاح فمینیستی است که برای برابری حقوق زنان و حقوق جنسیتی، بسیاری از مسائل و آسیب ها را موجب شده است. در حالی که در گذشته، زنان به راحتی حاضر به طلاق، ترک خانواده، اعتیاد، بی بندوباری های مختلف و بی اخلاقی ها نبودند. 

اما فرهنگ غربی و تهاجم فرهنگی ورسانه ای آنها موجب شده که در کشورهای مختلف، زنان با حضور بیشتر در عرصه جامعه، خود را در معرض خطرات و آسیب ها قرار دهند و این تصور و توهم ایجاد شده که حقوق آنها رعایت نمی شود و تحت تاثیر مد روز و کسب لذت، به سمت موادمخدر و بی بندوباری های جنسی و... هدایت شده اند. 

واقعیت این است که وضعیت اقتصادی و توزیع درامد وامکانات تحصیلی، زندگی، مسکن ودسترسی به آموزش، خدمات رفاهی، و... برای زنان ایرانی نسبت به گذشته افزایش یافته اما سست شدن فرهنگ و باور برخی افراد وخانواده ها تحت تاثیرتبلیغات رسانه های غربی، فرهنگ غرب و همچنین ماهواره و... باعث شده که توانایی و مقاومت و پایداری در برابرمشکلات معمولی زندگی نشان ندهند و به محض کوچکترین مشکل در زندگی، به طلاق و اعتیاد و فرار از خانواده فکر می کنند. 

در حالیکه در گذشته، زنان ایرانی محکم تر ازامروز، در برابر مشکلات مقاومت می کردند و توصیه به تقوا و اخلاقیات و صبر و صبوری آنها باعث می شد، که آسیب های اجتماعی نظیر طلاق کمتر از امروز باشد. 

اما عده ای آنچنان تبلیغ کرده اند که گویا هر انسانی باید مانند فرهنگ غرب و فیلم ها وسریال های بی بندوبار کشورهای غربی باید به تنوع جنسی و رابطه با دیگران بپردازد. این موضوع باعث شده که مردان و زنان به جای اخلاقیات و وفاداری و حفظ حریم خانواده، به سمت اعتیاد، مشروب، تفریح های ناسالم و خیانت و طلاق و .... کشیده شوند. 

این نوع فرهنگ که در برخی کشورهای درحال توسعه رواج یافته حتی در کشورهای صنعتی نظیر فرانسه و انگلیس و آلمان نیز دیده نمی شود. 

آنچه به عنوان فرهنگ غرب و بی بندوباری در فیلم هاو سریال ها وشبکه های ماهواره ای تبلیغ می شود، همه واقعیت جامعه کشورهای اروپایی نیست و در آن کشورها نیز وفاداری بین زن و مرد به هر شکل مورد توجه است و اخلاقیات و حفظ خانواده و داشتن کار وشغل و جایگاه اجتماعی تشویق می شود. 

در حالی که عده ای در جامعه ایران و برخی کشورها به گونه ای مصرف مواد مخدر، مشروب، بی اخلاقی و خیانت به همسر وتنوع جنسی را تبلیغ می کنند که گویا تمام اروپا و آمریکا و کشورهای دیگر تنها به این موضوعات توجه دارند. 

اگر قرار باشد که کاهش سن اضطراب و افزایش استرس وناامیدی نسبت به آینده را مبنای آسیب های اجتماعی تلقی کنیم باید کشورهایی مانند چین و هند و کشورهای آفریقایی و فقیر جهان، بیش از کشور ما در معرض آسیب های اجتماعی باشند! 

در حالی که واقعیت این است که مذاهب، ادیان و اخلاقیات، برای توصیه به تقوا و صبر و پایداری در برابر مشکلات و وفاداری و... تاکید دارد و انسان نباید خود را در معرض انحرافات قرار دهد. 

روز آن لاین با اشاره به آمارهای مختلف نوشته است:

حدود ٥٠٠هزار نفر بیمار روانی مزمن در سطح جامعه داریم که ۱۸۰ هزار بیمار مزمن روانی به مراکز دولتی مراجعه کرده اند که میانگین سنی آنان را "٣٥ تا ٣٧ سال" اعلام کرده است.

 سن اضطراب در کشور پایین آمده و اعتیاد همچنان بیداد می کند. نرخ بروز اعتیاد به مواد صنعتی در شهرهای بزرگ درحال رشد و دسترسی هم آسان‌تر است. اعتیاد به مواد سنتی بیشتر در شهرهای مرزی دیده می‌شود.

از هر ١٠٠ ازدواج ١٦ ازدواج به طلاق منجر می‌شود و در برخی استان‌ها مانند استان البرز نرخ بروز طلاق نزدیک یک‌به‌یک شده است.  بالاترین علت طلاق با ١٤درصد مربوط به اعتیاد است.

روز آنلاین مدعی است که نارضایتی جنسی عامل ٦٠ درصد خیانت‌ها بوده و بیش از ٥٨ درصد زنان و مردان عنوان می‌کردند نارضایتی جنسی دارند و ٣٠ تا ٤٠ درصد طلاق‌ها هم به علت نارضایتی جنسی است.

بیش از ٨٦ درصد زنان خیابانی کارتن‌خواب، معتاد و آسیب‌دیده هستند. اینها بیمار هم هستند و از یک یا دو بیماری رنج می‌برند. بر اساس سن، ٣٨ درصد زیر ١٥سال، ٧٩ درصد زیر ١٩سال و متوسط سن 18 است.

٤١درصد زنان با خشونت خانگی، ١١ درصد اعتیاد و ١٣ درصد بی‌سرپرست بوده اند. نرخ بروز خودکشی ٦٧ مورد در ٤٨٤، رقمی بالا و نگران‌کننده است. ٢١٧ نفر در روزهای اولیه فرار از منزل هیچ جایی نداشته‌اند. از این تعداد ٢٤٥نفر به خانواده برگشته‌اند ٣٥ نفر از آنها به اقوام و ٩٠ نفر هم به مراکز بهزیستی ارجاع داده شدند.

حداقل سرانه لازم برای بازپروری هر یک از این زنان ١٢میلیون‌تومان است.

۱۵ هزار کودک خیابانی داریم که از این میان چهارهزار کودک، اتباع بیگانه فاقد کارت شناسایی هستند که٩٠ درصدشان افاغنه‌اند. از این تعداد ٩٥درصد پسر و پنج‌درصد دختر بوده‌اند. معمولا ٤٥ درصد از تعداد آسیب‌دیدگان اجتماعی در هر شاخه از آسیب، در تهران مستقر هستند. از این ١٥هزار، شش‌هزارنفر در تهران مستقرند". 39 درصد زیر ١١سال داشته‌اند. میانگین سنشان 10 است. ٦٧ درصد ایرانی‌اند. ٣٨ درصد ترک‌تحصیل کرده‌اند و ١٥درصد فرزند طلاق‌اند. هفت درصد، سابقه مصرف موادمخدر یا محرک داشته‌اند.  نزدیک به ١٦درصد کودکان کار و خیابان، معتاد هستند و ۴ برابر میانگین جامعه در معرض ابتلا به ایدز هستند.

در سال٩٠ گزارش‌های کودک‌آزاری در ایران حدود ٩٩هزار مورد بوده است که ١٠درصد آنها مداخلات روانی و اجتماعی از طریق اورژانس اجتماعی داشته‌اند. کودک‌آزاری با نرخ ١٠ و همسرآزاری با ١٥درصد بیشترین دلایل تماس با اورژانس اجتماعی بوده‌اند.

پایین آمدن سن دختران فراری، وجود ۲۹۰ هزار معتاد پرخطر و فقدان کمپ لازم جهت ساماندهی کارتون خواب ها سایر آسیب های اجتماعی است. 

این آمارها اگرچه باید با ساماندهی و بهبود ساختار اقتصاد و جامعه، و روش های مختلف کمتر شود، اما باید توجه داشت که در مقایسه با میلیون ها زندگی و انسان موفق و با اخلاق و سالم در کشور ما اندک است و همان طور که گفته شد، تکیه بر اخلاقیات، برنامه ریزی، تلاش برای زندگی، آموزش، تشکیل خانواده منظم و متناسب با درآمد سرپرست خانوار، صبر و پایداری برای عبور از مشکلات زندگی، می تواند باعث کاهش این آمارها شود. 

ریشه بسیاری از این مشکلات، بی توجهی انسان ها به اخلاق و پرهیزکاری است که باعث ایجاد مشکل برای کودکان و زنان نیز شده است.