گروه سیاسی، ماههای آینده دشوار خواهند بود، اما هنوز شانس زیادی برای رسیدن به یک توافق وجود دارد. تحریمها نتیجه عکس هدف مورد نظر کنگره که تقویت نقش آمریکا در مذاکرات است را به بار میآورد. تشدید تحریمها دریچه فرصت را میبندد و کل روند مذاکرات را با مشکل و حتی شکست مواجه میکند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده بلفر در یادداشتی به قلم آریانا طباطبایی نوشت: {تیم} «مذاکرهکننده ایران» تا «بیست و سوم نوامبر»در گفتوگوهای مربوط به «برنامه هستهای» این کشور با «شش قدرت جهانی»، ظاهراً با خوشبینی محتاطانهای، «دستیابی به یک توافق» را نزدیک میدید. دو طرف به مدت یک سال برای دستیابی به «توافق جامعی» تلاش کردند که برنامه هستهای ایران را در برابر لغو برخی از تحریمها محدود کند. «روز بعد» موعد مقرر آنها برای رسیدن به یک نتیجهگیری بود؛ گرچه، در آن زمان، چیزی که بسیاری در هر دو سوگمان میکردند {رسیدن به} یک توافق خواهد بود، در نهایت بههیچوجه یک توافق نبود. در عوض «ضربالاجل» مذاکرات تا «۳۰ ژوئیه ۲۰۱۵» تمدید شد و ملاقاتها در هفته جاری در «ژنو» از سر گرفته شد. «طرح اقدام مشترک»، که در نوامبر ۲۰۱۳ به دست آمد و «شرایط مذاکرات» را ترسیم کرد، برای «هفت ماه» دیگر پابرجاست. ارائه تفسیر بدبینانهای از خبر «تمدید ضربالاجل» کار آسانی خواهد بود؛ هرچند که نحوه برخورد دو طرف با موضوع نشان میدهد که هنوز جای امیدی باقی است. ماههای آینده دشوار خواهند بود، اما هنوز شانس زیادی برای رسیدن به یک توافق وجود دارد.
■ چرا مذاکرات شکست خورد؟■
اشتباه کجا بود؟ «جناحهای مختلف» در هفتههای منتهی به ۲۴ نوامبر فشار را بر روی مذاکرهکنندهها افزایش دادند تا از {تلاش برای} رسیدن به یک توافق دست بردارند. در «ایالاتمتحده» برخی چگونگی پایبندی ایران به «شرایط توافق موقت» را زیر سؤال بردند. «در تهران» برخی از منتقدان از تیم {مذاکرهکننده} «محمد جواد ظریف» خواستند تا «دستاوردهای هستهای ملت» {ایران} را واگذار نکند. در این میان، «اسرائیل و عربستان سعودی» به ابراز نگرانی ادامه دادند و از {سیاست} «عدم توافق بهتر از یک توافق بد است» جانبداری کردند. وقتی که توافق منتفی شد، برخی شروع به گمانهزنی کردند، برخی هم کنجکاو بودند تا بدانند آیا این شکست {در مذاکرات} به حضور «وزیر خارجه عربستان» برای ملاقات با جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در وین، در ۲۳ نوامبر، ارتباط داشت یا خیر؟ هیچ یک از طرفین این موضوع را «نه تأیید و نه تکذیب» کردند و به همین شکل نیز باقی ماند.
■ طرفین هنوز به روند مذاکرات متعهد هستند■
«موفقیتهای مبهم»: فارغ از اینکه مشکل چه بود؛ نحوی برخورد با «ضربالاجل از دست رفته» حاکی از این است که مذاکرات ممکن است هنوز هم به نتیجه برسد. مهم است که به تحولات مثبت در وین توجه کرد؛ یکی از نگرانیها این بود که طرفین بازی «نکوهش» را شروع کنند؛ انگشت {اتهام} را به سوی همدیگر دراز کنند، اما چنین چیزی روی نداد. برعکس، طرفین بر پیشرفت حاصله تأکید کردند و با یک «یادداشت مسالمتآمیز» {مذاکرات} را خاتمه دادند. «کری» از {محمد جواد ظریف } همتای ایرانیاش، قدردانی کرد. «{محمد جواد} ظریف» هم، به نوبه خود، بیانیه مشترک نسبتاً دوستانهای با «کاترین اشتون»، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و مسائل امنیتی، منتشر کرد. این {موضوع} نشان میدهد که هر دو طرف هنوز به روند {مذاکرات} متعهد هستند و میخواهند به توافق برسند. بهویژه در حال حاضر نبود «لفاظیهای جنگطلبانه» میان ایالاتمتحده و ایران بدیهی به نظر میرسد؛ اما این موضوعی کماهمیت نیست؛ این {مسئله} بر وجود سطحی از اعتماد در میان طرفین دلالت میکند.
■ حتی لوران فابیوس به مذاکرات با دید مثبتی نگاه میکرد■
نحوی پایان مذاکرات نیز بر وجود همکاری و وحدت بیشتر در میان {اعضای} گروه ۱+۵ (ایالاتمتحده، روسیه، چین، بریتانیا و آلمان) دلالت دارد. حتی «لوران فابیوس»، وزیر خارجه فرانسه، که عمو اسکروژ مذاکرات لقب گرفته، او که به طور کلی به طرف ایرانی با بدبینی و سوءظن نگاه میکرد و سال گذشته تقریباً {روند} مذاکرات منتهی به توافق موقت را از خط خارج کرد، درباره روند { مذاکرات} تقریباً دید مثبتی داشته است. این{دید مثبت} نشان میدهد ایالاتمتحده در «برقراری تماس با گروههای مختلف»، عملکرد بهتری نسبت به سال قبل داشته است. این همچنین فهمی را نشان میدهد مبنی بر اینکه اهمیت مسئله بیشتر از آن است که اجازه دهند این فرصت به دست گروههای دیگر از دست رود.
■ رهبر معظم انقلاب: ما هرگونه توافقی که منصفانه و منطقی باشد را میپذیریم■
تأکید بر شماری از رویدادهای امیدوارکننده در ایران نیز ارزشمند است. «آیتالله خامنهای»، رهبر معظم {انقلاب اسلامی}، قدرتمندترین فرد در ایران، بعد از تمدید، حمایت خود از مذاکرات را تکرار و منتقدان را ساکت کرد، کسانی که به طور روزافزونی در هفتههای منتهی به ضربالاجل نوامبر صریحاً {انتقاد} میکردند. ایشان خاطرنشان کردند: «ما به همین دلیل، با اصل مذاکرات مخالفتی نداریم، همچنین با تمدید {این مذاکرات} هم مشکلی نداریم. البته که ما هرگونه توافق منصفانه و منطقی را میپذیریم». ایشان همچنین از گروه مذاکرهکنندگان دفاع کردند و {خصوصیات} «سختکوشی، جدیت، اقتدار و عقلانیت» را برای آنها برشمردند. وی خطاب به منتقدین اظهار داشت: «تیم مذاکرهکنندگان در مقابل گفتمان فشار ایستادگی کرد». «علیاکبر ولایتی»، «مشاور {آیتالله} خامنهای»، برای {تشریح} مطلب در داخل، موضع {رهبری} را انعکاس داد و با قاطعیت اظهار داشت که «رهبر معظم»{انقلاب اسلامی} خودشان هم از روند {مذاکرات} و هم از تمدید {مذاکرات} حمایت کردند و بنابراین {ایشان} درباره تمامی امور حرف آخر را میزنند، {و افزود}: «دیگر هیچگاه نباید سخنی خلاف این دیدگاه بیان کرد». «ولایتی» همچنین تأکید کرد که تیم مذاکرهکنندگان از هیچ یک از «خط قرمزهای {مورد نظر} رهبری» عبور نکردهاند؛ که عمده {خط قرمزهای کلیدی} عبارت بودند از: الزام به اینکه «برنامه هستهای» ازجمله «تحقیقات و توسعه» ادامه یابد، «مرکز غنیسازی فردو» حفظ شود و نهایتاً ایران بتواند «۱۹۰۰۰۰ سو» (واحدهای فعالیت مجزا) داشته باشد. به معنای دقیق کلمه، درواقع {آیتالله} خامنهای، که عموماً فرد محافظهکاری {محسوب میشود}، برخلاف خرد رایج در واشنگتن، نقش میانهروی در این روند {از مذاکرات} بازی کرد. این به دولت {حجتالاسلام دکتر} «حسن روحانی»، رئیسجمهوری، بستگی دارد که از این حرکت استفاده کند، تا با بهرهگیری از این {موتور} محرک منتقدین خود را ساکت کرده، این روند را ادامه دهد و سرانجام توافقنامه را به داخل {کشور} بقبولاند.
«توافق شکنان احتمالی». علیرغم چنین دلایلی برای خوشبینی، هنوز ممکن است مذاکرات به شکست منجر شود. «مدتزمان تمدید مذاکرات» برای بسیاری از ناظران شگفتانگیز بود. «هفت ماه» زمان بسیار طولانی است؛ فرصت لازم را به «تندروها» در هر دو طرف میدهد با استفاده از ترفندها بالقوه مذاکرات را از خط خارج کنند؛ به همین دلیل «{محمد جواد} ظریف» برای تعیین یک ضربالاجل مشخص پافشاری کرد.
■ کنگره و لابیهای جنگطلب برای اعمال فشار بیشتر آماده میشوند■
در واشنگتن، «کنگره جدید» کار خود را از ژانویه آغاز میکند، که ممکن است دردسرساز باشد؛ با توجه به اینکه بسیاری از اعضای آن از قبل برای «اعمال تحریمهای بیشتر» فشار میآورند و «لابیهای جنگطلب» برای ایجاد فشار بیشتر آماده میشوند. «کری» تلویحاً به این موضوع در پاسخ به پرسشی از طرف خبرنگاران پس از بیانیه خود در ۲۴ نوامبر اشاره کرد؛ هنگامی که او از «کنگره» خواست که به «تیم مذاکرهکننده آمریکایی» اجازه دهد «تعادل را برای چند ماهی حفظ کند تا {آنها} قادر باشند {این مذاکرات} را به پیش ببرند، بدون اینکه پیامهایی ارسال کنند که ممکن است بد تعبیر شوند و باعث ایجاد خطای محاسباتی شوند. بااین وجود، برخی از اعضای «کنگره» همچنان به ابراز نگرانی در مورد تمدید {مذاکرات} ادامه میدهند. برخی معتقدند این به نفع «تهران» است که آنچه را آنها طلب میکنند بدون {دریافت} هیچ امتیازی تسلیم کنیم.
■ تشدید تحریمها وجهه بینالمللی ایران را بالا میبرد■
در واقع {این موضوع} صحیح نیست که «تهران» بدون اعطای امتیازی به این مرحله رسیده است؛ ایران از قبل برای تعلیق برخی از فعالیتهای مهم {هستهایاش} در چهارچوب «طرح اقدام مشترک» اقداماتی را تقبل کرده و حتی {با انجام اقدامات} بیشتری در ۲۴ نوامبر موافقت کرده است. با این حال، برخی از «اعضای طرفدار افزایش تحریمها در کنگره» درصددند تا موضع خود را با دعوت از کارشناسان «کنترل تسلیحات» و «{امور} خاورمیانه» توجیه کنند، که عموماً درباره{بحث} «گفتوگو» با ایران تردید دارند. اما در میان دعوتشدگان، نه «دیوید آلبرایت»، «رئیس موسسه علوم و امنیت بینالملل»، و نه «گری سامور»، «رئیس اتحاد علیه ایران هستهای»، از تشدید تحریمها حمایت کردهاند؛ آنها متذکر شدند که تحریمها نتیجه عکس هدف مورد نظر «کنگره»، که تقویت نقش آمریکا در مذاکرات است، را به بار میآورد. حق با آنهاست؛ تشدید تحریمها مشروعیت روند {مذاکرات} را در ایران از بین میبرند؛ بالقوه فشار بر تیم مذاکرهکنندگان به حدی افزایش مییابد که باید کل روند مذاکرات را ترک کنند. «وجهه بینالمللی ایران» نیز در نتیجه تشدید تحریمها» افزایش مییابد، که ایران را قربانی «عدم حسن نیت واشنگتن» نشان خواهد داد.
■ مدیریت بهتر دولت و نه اعمال تحریمها نتیجه عملکرد بهتر اقتصاد بوده است■
بعلاوه، این استدلال، که «طرح اقدام مشترک» برای «ایران خوب» و برای «ایالاتمتحده بد» بوده است، بر پایه واقعیات نیست. «کاهش محدود تحریمها» علیه تهران اندکی تغییر در بهبود اقتصاد {این کشور} ایجاد کرده است، که {دلیل} عملکرد نسبتاً خوب آن در حال حاضر، نسبت به دو سال گذشته (قبل از انتخاب روحانی) بیشتر به مدیریت بهتر بازمیگردد. در برابر کاهش محدود تحریمها و امکان دسترسی به داراییهای مسدود شده {این کشور}؛ «تهران» برخی از فعالیتهای حساس کلیدی خود را به طور مؤثری تعلیق کرده و با بازرسیها و کنترل بیشتر موافقت کرده است. ایران پذیرفته است تا غنیسازی و ذخایر غنیسازی خود را محدود کند و همچنین پیشرفت در شماری از تأسیسات کلیدی خود (شامل تأسیسات غنیسازی سوخت اورانیوم در نطنز و فردو و راکتور آبسنگین اراک) را محدود کرده است.
■ تمدید مذاکرات به نفع همه طرفین است■
مقابله با فشار داخلی. دستیابی به توافق در ۲۴ نوامبر برای هر دو طرف مطلوب بود. ناظران، از جمله خود بنده، هشدار دادند؛ نظر به {وجود} منتقدین سرسخت در «تهران» و «واشنگتن»، «تمدید {مذاکرات» ممکن است زیانبخش باشد. اما تمدید {مذاکرات} نتیجه بدی نیست. این تمدید به نفع همه طرفین است وقتی که وجود راههای دیپلماتیک برای حل مسالمتآمیز {این موضوع} تضمین میشود؛ تا اینکه جنگ دیگری در «خاورمیانه» {به وقوع بپیوندد}، که برای این منطقه از قبل بیثبات، فاجعهآمیز خواهد بود. تمدید مذاکرات فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکند و همزمان برای {انجام} بازرسی جامعتر فرصت به وجود میآید. همچنین برای تداوم کاهش بیشتر تحریمها به تهران فرصت میدهد. مهم است که به دو طرف اجازه میدهد تا روابط با یکدیگر را ادامه دهند و به بیش از ۳۵ سال از سوءظن غلبه کنند.
کنترل مخاطب داخلی در دو سو طی هفت ماه آینده چالش کلیدی خواهد بود. در حالی که «دولت و تیم مذاکرهکنندگان {حجتالاسلام دکتر حسن} روحانی» با حمایت «{آیتالله} خامنهای» تقویت میشود؛ «دولت اوباما» توسط «کنگره جدید» به چالش کشیده میشود؛ این ممکن است به زیان مذاکرات منجر شود. جلسهای که «سناتور باب منندز»، نماینده دموکرات از {ایالت} نیوجرسی، در سوم دسامبر تشکیل داد، نشان داد که در میان «برخی از اعضای کنگره» تمایل برای افزایش فشار بر ایران وجود دارد.
■ ایران برای اعتمادسازی گامهای بزرگی برداشته است■
مهم است که منتقدین مذاکرات به گامهای برداشتهشده توسط ایران و مفهوم آنها توجه کنند. «تهران» پذیرفت که فعالیتهای مربوط به «توسعه و تحقیق سانتریفیوژها» را محدود کند، که گام قابل توجهی به شمار میرود. «تهران» همچنین قبول کرد که فعالیت چندین سانتریفیوژ پیشرفته را از جمله: «آی. آر. ۶، آی. آر. ۶ و آی. آر. ۲ ام.» محدود کند و پذیرفت که {سانتریفیوژ} «آی. آر. ۸» را در مرکز آزمایشی نطنز نصب نکند. اینها «گامهای اعتمادسازی» بااهمیتی هستند که امکان {بروز} «سوءتفاهم و خطای محاسباتی» برای خارج ساختن مذاکرات از خط را منحل میکند. این گامها همچنین نشان میدهد که ایران حاضر است اقداماتی را در پیش گیرد که در داخل ممکن است بحثبرانگیز تلقی شوند. آنها همچنین از انعطافپذیری خط قرمزهای «{آیتالله} خامنهای» حکایت دارد، که در «واشنگتن» سختگیرانه و برای مذاکرات بالقوه زیانبخش تلقی میشوند.
■ ۷ ماه آینده سرنوشتساز خواهد بود■
تاکنون هم «رهبر معظم {انقلاب اسلامی}» و هم «مردم» از مذاکرات حمایت کردهاند. به همین ترتیب، در ایالات متحده «دولت» با موفقیت اعمال فشار از طرف «تندروها» را مهار کرده است؛ اما زمان محدود است. به نظر میرسد که برای هر دو طرف، تمدید دوباره «طرح اقدام مشترک» بعد از «ژوئن ۲۰۱۵» بسیار نامحتمل و دشوار خواهد بود. در «واشنگتن» کنگره خواستار تمدید مجدد مذاکراتی نیست که برای ایران خوب و برای ایالاتمتحده بد تصور تعبیر میکند. {حجتالاسلام دکتر حسن} روحانی در ایران هنوز از محبوبیت برخوردار است؛ اما تمدید مجدد مذاکرات، که برنامه هستهای تهران را معلق نگه میدارد، بدون پیشرفت محسوس در {لغو} تحریمها، به او کمکی نمیکند. بنابراین هفت ماه آینده سرنوشتساز خواهند بود. تشدید تحریمها دریچه فرصت را میبندد و کل روند {مذاکرات} را غیرموجه میکند.