روز چهارشنبه فیلم مستندی از شبکه بی.بی.سی فارسی پخش گردید که به مصاحبه با آیت الله منتظری اختصاص داشت که ظاهراً اوایل دهه هفتاد، در منزل ایشان در قم انجام شده است.
گروه سیاسی، روز چهارشنبه فیلم مستندی از شبکه بی.بی.سی فارسی پخش گردید که به مصاحبه با آیت الله منتظری اختصاص داشت که ظاهراً اوایل دهه هفتاد، در منزل ایشان در قم انجام شده است.
به گزارش بولتن نیوز، در این مصاحبه آیت الله منتظری به بازگویی خاطرات خود از پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی، همچنین پذیرش قطعنامه و اتفاقات دیگر در این برهه زمانی از انقلاب اسلامی ایران را می پردازد.
آیت الله منتظری در بخش هایی از این مستند به چندین خاطره از ملاقات با امام خمینی اشاره می کند که یکی از این خاطرات به موضوع تسخیر سفارت آمریکا (لانه جاسوسی) توسط دانشجویان پیرو خط امام مربوط است.
در این بخش از مستند بی.بی.سی فارسی، آیت الله منتظری می گوید که من به امام گفتم که گروگان های سفارت آمریکا در دولت کارتر باید آزاد شوند؛ چراکه دولت کارتر با انقلاب اسلامی ایران خیلی همراهی کرده و مناسب است که در دوران زمامداری خود جیمی کارتر گروگان ها آزاد شوند.
با این حال به نظر می رسد، پاسخ امام به ایشان، ارزشی به مراتب بیش از درخواست آیت الله منتظری از امام دارد. به گفتۀ آیت الله منتظری، امام خمینی جواب داده اند که من از این علم غیب شما که بین ریگان و کارتر تفاوت قائل می شوید، اطلاع ندارم و نمی دانم که این علم غیب شما چه پایه و اساسی دارد.
ایشان همچنین در بخش دیگر از این مستند با اشاره به دیگر خاطرات خود، به بحث درخواست از امام خمینی برای پذیرش قطعنامه ازسوی ایران اختصاص می پردازد و می گوید، از طریق آقای موسوی اردبیلی به امام پیام دادم که به جای اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد ابتکار صلح را در دست بگیرد و تعهدات و وظایف خود را انجام دهد، بهتر است برای تقویت کشورهای اسلامی میانجی گری صلح بین ایران و عراق را به «قذافی» رئیس جمهور کشور لیبی و «هواری بومیدن» رئیس جمهور الجزایر بدهیم که هم موجب دراختیار گرفتن ابتکار عمل توسط دو کشور اسلامی در منطقه شود و هم شرایط را طوری رقم بزند که علاوه بر این که ابتکار عمل از دست شورای امنیت سازمان ملل خارج می شود، «قذافی» و رهبران کشورهای اسلامی ابتکار عمل درمورد صلح بین ایران و عراق را به دست آورند.
به هر تفسیر به نظر می رسد، بیان این دو خاطره ازسوی آیت الله منتظری، بیش از هر چیز نشان دهنده و اثبات کنندۀ ساده انگاری ایشان نسبت به موضوعاتی مانند جنگ و گروگان های آمریکایی است و نشان می دهد، چگونه این ساده انگاری معضلات بین المللی فراوانی برای ایران به همراه داشته و درصورتی که با تدبیر امام ایشان از سیاست دور نمی شدند، چه فجایع بزرگ تری رقم می خورد!
بهر حال ایشان جزء مراجع تقلید بودند و نظر شان را با امام در میان گذاشتند و این کار باطلی نیست!!!!
در ضمن عبارت "فجایع بزرگتر شما" در اینجا نمی گنجد چون پشت نظرات ایشان نیز احتمالاَ استدالهایی وجود دارد که شاید با در نظر گرفتن شرایط آن زمان درست و منطقی به نظر برسند!!!
آن تحول اجتماعی در آن شرائط تاریخی ضرورتی بوده است که رخ داد.
اگر کسی بدنبال اطلاعات تفصیلی تری است می تواند مقدمتا از نگاه به پلاکارد های در دست تظاهر کنندگان و آوای شعار های صفوف میلیونی توده ها در انقلاب شروع کند.
جان برادر !
ساده انگاری زمانی موضوعیت دارد که به مسائل بصورت های سطحی نگریسته شود بصورت سطحی تحلیل شود و بصورت عوامانه برخورد شود.
تا زمانی که چنین کارکردی برقرار باشد بالطبع باید انتظارات حاصل هم در چنان سطحی باشند !
آقا محمد خدارحمت کند آیه الله منتظری را چون او اکنون واقعا به رحمت خداوند بیش از هر کس دیگر محتاج است و شما هم از خودت به ایشان درود بفرست چرا صلوات ما مسلمانان را دستکاری میکنی .
اهداف "سیال" بودند بترتیبی که در هر دوره ای کارکرد های خودشون را داشتند.
جناب دوستدار !
تفسیر این دو واقعه را باید از هم دیگر جدا در نظر گرفت هر چند که در برخی از مقاطع، یک این همانی هایی هم بین آنها بچشم بخورد.
به باور بسیاری از صاحب نظران ، موضوع برنامه ریزی های تجاوز رژیم صدام به مرزهای کشورمان به سال های قبل از انقلاب بر می گردد. از دلایل اساسی چنین برداشتی به موارد ذیل اشاره می شود:
- تبدیل کشور عراق به زرادخانه سلاح های روسی و اروپایی (غرب و شرقی) در آن حجم نمی توانست کار یکسال و نیم (از مقطع انقلاب تا تجاوز به مرزهای کشور) باشد؛
- نقل و انتقال چندین سپاه و دهها لشگر از مرزهای غربی و مناطق مرکزی عراق و آرایش نظامی آنها در مرزهای کشور نمی توانست حاصل برنامه ریزی و کار کوتاه مدت باشد؛
- مشحص شدن فعالیت های اتمی مخفی آن کشور در همان سال های اوایل دهه هشتاد میلادی بخوبی نشان می دهد که اگر آن رژیم به سلاح اتمی مجهز می شد می بایست فاتحه استقلال کشور خوانده می شد چرا که ولع آن رژیم به استان های غربی کشور و جنوب اشتهای سیری ناپذیری را در برخی کشورهای منطقه و پشتیبان غربی آنها ایجاد کرده بود.
- اگر پوزه این کرگدن وحشی شکسته نمی شد خوف حمله و تجاوز مجدد آن تا نسل ها باقی می ماند هر چند که تجاوز صدام به کشور کویت نشان داد که چنین خوفی دور از واقعیت نبوده و حتی می توانست در همین نسل حاضر کشورمان هم تکرار و محقق شود؛
بعد از گرونگانگیری بود که ابهت و غرور و شکست ناپذیری امریکا در هم شکست و ملتها جسارت پیدا کردند انگشت در چشم امریکا بنمایند که تازه اول کار است .تاریخ اروپا را بخوانید تا درک کنید امریکای حالا از امپراطوری جهانی رم قویتر وبزرگتر نبود و حتی در قرآن کریم سوره رم اشاراتی به .. نموده است .شکست آن امپراطوری هم با همین جنگهای بظاهر کوچک آغاز شد.ادامه جنگ را هم مطالعه کنید تا درک نمایید چرا یاسر عرفات به ایران آمد و صلح را پیشنهاد کرد و همین صدام شکست خورده بود که به کشور عربی همسایه حمله کرد و آنرا غصب نمود..... صلح بهانه بود برای تجدید قوا و شکستن اتحاد مردم.لطفا بیمطالعه کامنت ندهید فقط زحمت ما را زیاد میکنید.
تادیروز آن مرحوم را با نامی دیگر می خواندید وامروز با سواد می خوانید ای داد بر ما مردم هزار رنگ......
قربان نام افراد ثابت است و همیشه به همان نام خوانده میشوند فقط عجالتا در مسائل سیاسی افراد لقب های مختلفی میگیرند که بصورت سمبلیک به همان نام خوانده میشوند و بعد که راه ورسم خود را عوض نمودند طبیعتا لقب آنان هم عوض میشود. در مثل مناقشه نیست و مثل عین ممثل نیست..مثلا میتوان گفت برادر مسعود تا وقتیکه اگر در راه انقلاب اسلامی قدم بردارد و موقعیکه قدم به دنیای اسلام التقاطی و دیالکتیکی و ارتقاء ایدوئولوژیکی زنان!! ویا بهتر جهاد نکاح گذاشتند میشود مسعود منافق.و هزاران مثال دیگر..
ولی
در زمینه کارتر با ایشان موافقم . کارتر از ریگان بهتر بود و ایران می توانست بهتر با آن به توافق برسد .
دوست عزیز !
در مطالعه هر موضوعی، توجه به تقدم و تاخر اتفاقات و یافتن زنجیره پیوند بین حوادث از اهمیت و نقش شایان توجه برخوردار است.
... در سال 61 و پس از فتح خرمشهر، برخي كشورهاي عربي، پيشنهاد صلح ميان ايران و عراق را مطرح كردند كه در همين راستا، «محمد بن يحيي»، وزير خارجه وقت الجزاير، پيشنهاد صلحي را به تهران و بغداد آورد. با اين حال، زماني كه وي عازم كشورش بود، هواپيماي او در نقطه مرزي مشترك ميان ايران و عراق و تركيه، هدف موشك جنگي قرار گرفت و منفجر شد و همه سرنشينان آن هم جان باختند.
در آن زمان كشورهاي عربي، جمهوري اسلامي ايران را به سرنگوني هواپيماي وزير خارجه الجزاير متهم كردند، اما پس از گذشت 26 سال وزير خارجه اسبق عراق، فاش كرد كه اين حمله توسط عراق و به دستور صدام انجام شده است.
حامد الجبوري، از اعضاي برجسته حزب بعث عراق و از نزديكان صدام كه اكنون در لندن زندگي ميكند، با اشاره به ناتمام ماندن مأموريت الجبوري اظهار كرد: هواپيما با يك موشك جنگي سقوط كرد و بعدا مشخص شد، اين حمله، به دستور صدام انجام شده است...
معنی این جمله چیه ؟بالاخره سادگیشون رو مثلا اثبات کردین یا اینکه فقط نظر دادین؟
اگر واقعا ساده بوده چرا گفتین به نظر می رسد اگرهم نبوده چرا در آخر نوشتین حرف های منتظری اثبات کننده ساده گی ایشون بوده ؟
اگرهم اثبات نتونستین بکنید چرا برچسب سادگی بهشون زدین؟
من طرفدار هیچ شخص سیاسی نیستم فقط فقط دنبال حقیقتم لطفا روشنم کنید
و لابد از نظر شما امام قدرت تشخیص شان کمتر از شیخ شما بوده است؟