او در این جلسه دوساعته مباحث مختلفی را درباره بازیگری و اصول آن مطرح کرد و روایت، بازیگوشی و شعبدهبازی را سه ستون مهم بازیگری دانست.
برای حفظ آیین و سنتها باید موزه درست کرد
وی همچنین با اشاره به نمایشهای آیینی و سنتی و اینکه گفته میشود باید این گونه نمایشها حفظ شوند، اظهار کرد: برای حفظ آیین و سنتها باید موزه درست کرد تا وسایلش را در آنجا نگهداری کنیم اما روح آن نمایشها باید حفظ شود.
رضا کیانیان مبحث خود را درباره بازیگری پس از نمایش فیلمی کوتاه که به نمایشهای سنتی و آیینی میپرداخت و جملهای از بهرام بیضایی هم در آن نقل شد که میگفت «روایت بخشی از هنر نمایشی است»، آغاز کرد.
این بازیگر گفت: وقتی میگوییم سنتی و آیینی یعنی به پشتمان نگاه میکنیم و میخواهیم آنچه را که در قدیم بوده دوباره زنده کنیم اما از نظر من اگر چیزی مرده یعنی حقش بوده که بمیرد و به جای آن آنچه هنوز زنده است را باید زنده نگه داشت پس سعی نکنیم چیزی مرده را زنده کنیم.
او با طرح این سوال که آیا آنچه مرده، شکل جدید ندارد؟ ادامه داد: حتما نوع مدرنی از آنچه در قدیم بوده وجود دارد و آن همان چیزی است که ما با آن زندگی میکنیم.
کیانیان با اشاره به جمله بهرام بیضایی در فیلم نمایش داده شده و تأکید بر اینکه این حرف در سالهای دور گفته شده است، بیان کرد: روایت ذات نمایش است نه نوع خاصی از نمایش و در واقع یکی از ستونهای بازیگری روایت است.
بازیگری سه ستون دارد؛روایت، بازیگوشی و شعبدهبازی
بازیگر نمایش «مردی برای تمام فصول» در ادامه این جلسه با اشاره به مقالهای با عنوان «شعبده بازیگری» که چند سال قبل نوشته است، گفت: بازیگری سه ستون دارد که اصلیترین آنها روایت است؛ یعنی قصهای که میدانیم باید بلد باشیم تعریف کنیم که سادهترین آنها خوب جوک تعریف کردن است.
وی ستون دیگر بازیگری را بازیگوشی به معنای بچگانه خود دانست و افزود: مردم عادی اگر تمرینهای ما را ببینند میگویند ما دیوانهایم و البته واقعا هم دیوانهایم چون این نوع دیوانگی ما ذاتی است و از بدو تولد همراه ما بوده است. در واقع این همان بازیگوشی است که به آن اشاره کردم و در بزرگسالی با پختگی اجرا میشود.
کیانیان شعبدهبازی را دیگر ستون بازیگری معرفی کرد و ادامه داد: این شعبدهبازی یعنی تولید حیرت به صورتی که بازیگر بتواند بازیگوش باشد اما عالم و مهم نباشد و فکر نکند که استاد است چون این تصورات باعث بدبختی میشود که باید مدام پُز آن را حفظ کنیم.
تاکشو غیر از نقالی است؟
این بازیگر در بخش دیگری از جلسه و در ادامه مباحث خود درباره نمایشهای آیینی و سنتی به نقالی اشاره و اظهار کرد: نقالی، آیینی و سنتی نیست چون در قدیم به دلایل مختلف از جمله نبود سینما و تلویزیون افراد در قهوهخانهها نقالی میکردند. حتی همین «تاکشو»هایی که الان اجرا میشود مگر غیر از نقالی است. هم نوع ایرانی آن را داریم و هم نوع خارجی.
او اضافه کرد: محتوای نمایشهای آیینی و سنتی الان زنده هستند و فقط شکلهای قدیمی زنده نیست. آنچه مرشدهای قدیم با شکل و شمایل و صدای متفاوتی اجرا میکردند امروزه به شکل معاصر اجرا میشود.
وی با اشاره به تکیه دولت به عنوان محلی برای اجرای نمایش در سالهای دور گفت: همین تئاتر شهر هم یک تکیه است در واقع تکیه معاصر، همین تئاتر است.
ما بازیگران، منبری هستیم
رضا کیانیان در اینباره به خاطرهای از جشنواره حقیقت چند سال قبل را نقل کرد که به واسطه آن در مجلسی کنار امام جمعه شهر یزد نشسته بود. او آن زمان برای معرفی خود به امام جمعه یزد گفته بود، «من هم مثل شما منبری هستم».
وی در برابر تعجب امام جمعه یزد از این جمله با توجه به تفاوتهای ظاهریشان اضافه کرده بود «منبر فقط برای حوزه نیست چون من هم در تلویزیون برای میلیونها نفر همان چیزی را میگویم که شما میگویید» و این عبارات کیانیان مورد تأیید امام جمعه یزد قرار گرفته بود چون معتقد بود تا به حال از این بُعد مسئله را ندیده بود.
کیانیان پس از نقل این خاطره به «تخریب پارکینگ تئاتر شهر در دولت قبل و تصمیم به ساخت مسجد به جای آن در برابر بلاد کفر که منجر به ایجاد ترک در ساختمان تئاتر شهر شد» اشاره و خطاب به دانشجویان حاضر در جلسه بیان کرد: من آن موقع هم گفتم که ما منبری هستیم چون سالن تئاتر یا سالن سینما هم به اندازه همان منبر و مسجد مهم است. اگر پای منبری حرف خوبی زده میشود در سینما و تئاتر هم همان حرفهای خوب گفته میشود و اگر شاید حرفهای دیگری زده شود در سینما و تئاتر هم همانگونه خواهد شد.
این بازیگر در ادامه با بیان اینکه در این سالها با تئاتر مخالفت زیادی شد اما زنده ماند چون جزو فطرت ماست و زنده هم میماند و کسی نمیتواند تئاتر، سینما و هنر را نابود کند، گفت: برخی بازیگران معتقدند برای تماشاگر بازی نمیکنند و معلوم نیست اگر چنین نظری دارند چرا از تماشاگر انتظار دارند پول بلیت بدهد. بازیگر برای تماشاگر بازی میکند.
کیانیان در بخش پایانی گفتههای خود اظهار کرد: گاهی دانشجویان گله میکنند که با وجود برخی گروههای تئاتری و اینکه عدهای بیشتر فرصت اجرای نمایش دارند، اجازه کار به آنها داده نمیشود. اگر اینطور است فرض کنید هیچ سالنی در تهران نیست، آیا تئاتر را رها میکنید؟ اگر رها نمیکنید پس چرا نمیروید راههای دیگر را مثل تئاتر خیابانی یا اجرای نمایش برای کودکان یا حتی بزرگسالان در لابی برجهای تهران امتحان کنید؟
او گفت: اکثر شماها دوست دارید دولت فقر تقسیم کند در حالی که دولت نباید به حرف شما گوش دهد چون نشستهاید تا شما را کمک کنند، پس خودتان چه کارهاید؟
وی ادامه داد: وقتی کار داشته باشید دیگر غیبت نمیکنید و به دیگران هم کار ندارید. مثلا کار ندارید که مجلس شورای اسلامی چه میکند یا درباره چه چیزی صحبت میکند. اگر شما درباره آنها حرف نزنید آنها هم درباره تئاتر حرف نمیزنند یا اصلا چه کار دارند که فلان فیلم اکران میشود یا نمیشود. جامعه مدنی این است که تو (خطاب به دانشجویان) کارت را انجام دهی و آنها هم قانون را تصویب کنند.
رضا کیانیان در پایان این نشست ضمن تسلیت برای درگذشت انوشیروان ارجمند پاسخگوی سوالات دانشجویان شد.
انتهای پیام
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com