چندیست با حکم رهبر انقلاب مدیریت رسانهی ملی تغییر کرده است. هرچند معتقدیم که اگر بنابر تغییر اساسی در این سازمان است، باید بدنهی آن متحول شده و تنها با تغییر مدیریت، نباید توقع دگرگونی خاصی داشت اما به نظر میرسد همین سطح تغییرات هم میتواند به اندازهی قابل توجهی کارساز باشد
گروه رسانه، چندیست با حکم رهبر انقلاب مدیریت رسانهی ملی تغییر کرده است. هرچند معتقدیم که اگر بنابر تغییر اساسی در این سازمان است، باید بدنهی آن متحول شده و تنها با تغییر مدیریت، نباید توقع دگرگونی خاصی داشت اما به نظر میرسد همین سطح تغییرات هم میتواند به اندازهی قابل توجهی کارساز باشد و به بهتر شدن اوضاع رسانهی ملی کمک کند.
به گزارش بولتن نیوز، به همین جهت سعی کردهایم تا با معیارهایی که رهبر انقلاب در دوران زعامت خویش برای بهتر شدن این سازمان ارائه کردهاند، از لحاظ نظری به تحول مثبت یاد شده کمک کرده تا رسالت خویش را ایفا کنیم.
یکی از پایهایترین معیارهای رهبر انقلاب برای رسانهی ملی که البته بر اساس پیام تاریخی امام خمینی (ره) شکل گرفته است، "تبدیل شدن صدا و سیما به دانشگاهی همگانی" است:
«لازم است یادآوری کنم که این دستگاه حساس و پر اهمیت که امام کبیرمان آن را دانشگاهی فراتر از پهنای تمامی کشور و ملت می دانستند وظیفهی ایجاد رشد فکری و فرهنگی و سیاسی و تبیین اسلام و مقابله با توطئه های تبلیغاتی را بر عهده دارد.» (حکم مقام معظم رهبری برای مهدی هاشمی)
«بطور کلی صداوسیما چنانکه امام بزرگوار راحل (قدس سره) تعبیر فرمودند، دانشگاهی همگانی باشد که در آن دین و اخلاق و ارزشهای اسلامی و راه و روش زندگی و تازههای جهان علم و سیاست و اندیشههای نوین و راهگشا، با زبانهای رسا و باب فهم همهی قشرها، آموخته شود و همه از ذهنهای ساده تا مغزهای متفکر و انسانهای برجسته، بتوانند به تناسب آمادگی خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند.» (اولین حکم مقام معظم رهبری برای علی لاریجانی)
بدیهیست تبدیل شدن رسانهی ملی به دانشگاه عمومی، به معنای کنار نهادن برنامههای تفریحی و یکسره شدن صدا و سیما به درس و بحث بعضا خشک و غیرعمومی نیست. که این برداشت، یک برداشت سطحی و مبتذل از این توصیه است. بلکه مراد اصلی، اولویتهاست. یعنی نباید در رسانهی ملی، مسائل روزمره و سطحی اصل شده و مسائل معرفتی فرع شود.
البته باید دقت کرد که مراد ما از این جمله، این نیست که تفریح، یک امر سطحیست. بلکه منظور این است که اولا دیده شده برداشت بعضی از برنامهسازان رسانهی ملی از تفریح به جاهای مبتذل ختم شده است که باید جلوی این مسیر گرفته شود. ثانیا حتی برنامههای به ظاهر تفریحی هم میتوانند و باید دارای محتوایی باشند و خالی از بار ارزشی نباشند که عملا هم نیستند.
در نتیجه، تبدیل شدن رسانهی ملی به دانشگاه به معنی بردن دوربینها به کلاسهای دانشگاهی یا شبیهسازی فضاهای دانشگاهی،
پژوهشی و تحقیقی در استدیوهای صدا و سیما نیست. بلکه منظور اصلی، تولید برنامههای جدی با موضوعات اصلی جامعه و پرداخت درست آنها در برنامهسازی و همچنین غلبهی نگاه ارزشمحور به نگاههای بعضا سطحی و سخیف در تولید برنامههای مفرح و تفریحیست.
حال اگر بخواهیم نگاهی کاربردی به این توصیه داشته باشیم، میتوانیم از بین مصادیق موجود به یکی از آنها پرداخته و حداقل این سوال را مطرح کنیم که بین ایدهآل رسانهی ملی به مثابه دانشگاه با بخشی از واقعیت آن مثل غلبهی پخش زندهی برخی ورزشها و دامن زدن به حاشیههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما چه نسبتی وجود دارد؟
به عبارت دیگر، اگر در منظر مدیریت رسانهی ملی و برنامهسازان آن، رسانهی ملی باید دانشگاه شود، از دل این منظر و زاویهی دید تولید برنامههای حاشیهساز استخراج میشود؟ در نتیجه، قرار داشتن چنین ملاکهایی در افق اهالی رسانهی ملی این توانایی را دارد که تغییر اساسی در برنامهسازی آنها ایجاد کند.
ادامه دارد...