گروه تئاتر: نشست نقد و بررسی نمایش «دگمه» شب گذشته 10 آذرماه توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار شد.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه برنامه های «دوشنبه های نقد تئاتر» کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و در راستای گسترش کمی و کیفی نقد حضوری تئاتر، نشست نقد و بررسی نمایش «دگمه» به نویسندگی و کارگردانی سحر ناسوتی پس از اجرای این نمایش، روز دوشنبه 10 آذر ماه در تماشاخانه استاد مشایخی (مان) برگزار شد.
در این نشست سعید محبی و عرفان پهلوانی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نمایش «دگمه» را نقد و بررسی کردند. این نشست با حضور علاقمندان به فرهنگ و هنر همراه بود و در آن عوامل نمایش از جمله بهناز نادری بازیگر و امیر پاکزاد مشاور کارگردان نیز حضور داشتند.
سعید محبی، عضو هیات مدیره کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، سوژه های مورد توجه در این نمایش از جمله ازدواج موقت(صیغه) و قصاص، را بسیار ملتهب دانست و اذعان داشت که پرداختن به این سوژه ها کار چندان ساده ای نیست. او برای آغاز بحث از سحر ناسوتی، کارگردان نمایش «دگمه» خواست تا توضیح دهد چرا به سراغ این سوژه ها رفته است.
نقد و بررسی نمایش دگمه
سحر ناسوتی از انرژی مثبت تماشاگران نمایش «دگمه» سپاسگزاری کرد و در پاسخ به پرسش سعید محبی گفت: در آغاز نوشتن این نمایشنامه پیشنهاد یکی از دوستانم بر اساس التهاب های موجود در جامعه بود. اما هر چه پیشتر رفتم با توجه به این که این سوژه ها سال هاست که دغدغه های من است، بیشتر به آنها علاقمند شدم. من این نمایشنامه ها را می نویسم تا بتوانم شب آرام بخوابم. وقتی ما پیشتر رفتیم دیدیم که کاراکتر اصلی این نمایش چه قدر می تواند لایه لایه باشد.
وی ادامه داد: او کسی است که در آستانه اعدام است و دچار بحرانی است که جای پرداخت دارد. نکته دیگر این که من دوست دارم درام روانشناختی بنویسم. من می نویسم و سپس از دوستان روانشناس مشاوره می گیرم. اما قبل از هر چیز نکته اساسی برای من دغدغه های خودم است و خوشبختانه با گروهی همراه شدم که این دغدغه ها، دغدغه های آنها هم هست.
سعید محبی با اشاره به حلقه های مشترک در آثار پیشین سحر ناسوتی و این اثر، مانند پرداختن به مسایل زنان، گروهی که دارای خط سیر معین و مدون باشد را بسیار خوب دانست. وی در ادامه به تحلیلی از جریان تئاتر خصوصی پرداخت و گفت: سالن هایی مانند سالن استاد مشایخی و دیگر سالن هایی که در سطح شهر وجود دارند حلقه اتصالی میان تئاتر آماتور و تئاتر نیمه حرفه ای و حرفه ای هستند. وی با توجه شمار اندک سالن های دولتی و گروه های متقاضی پرشمار اجرای نمایش، راه اندازی سالن های خصوصی و رقابت میان سالن ها و همچنین گروه ها را بسیار خوب ارزیابی کرد.
عرفان پهلوانی، بازرس کانون ملی منتقدان تئاتر ایران که مدیریت نشستهای دوشنبه های نقد تئاتر را بر عهده دارد دیگر منتقد حاضر در این نشست بود.
وی درباره تئاتر کشور گفت: بحث تئاتر خصوصی بحث بسیار جدی ای است که چند سالی است بسیاری حرفها هم پیرامون آن گفته شده است. با گسترش تئاتر خصوصی در چند سال گذشته در ایران و به ویژه تهران، چندین رویداد خجسته و در کنار آن چندین رویداد گجسته رخ داده است. برخی از گروه های به اصطلاح حرفه ای، نخستین دستاویزشان برای جذب مخاطب رفتن به سراغ کسانی بوده است که آنها را با عنوانی نه چندان درست و دقیق «ستاره» نامیدند. این که آن به اصطلاح ها ستاره ها بیایند و موازنه میان گیشه و هزینه های گروه را برقرار سازند. به گمان من و بسیاری دیگر، این روند، به جز در مواردی ویژه، روند و رویدادی گجسته بوده است و آن آثار در دسته آثار ماندگار و دارای ارزش های هنری قرار نگرفتند.
وی افزود: این روند شوم و بد در ادامه بدتر و شوم تر شد و ورود «پژمان جمشیدی» ها را به صحنه سپنتا و مقدس تئاتر به همراه داشت که جبران این آسیب ها بسیار سخت و دور و دشوار است. از سوی دیگر، برخی گروه هایی که نتوانستند به سراغ آن به اصطلاح ستاره ها بروند، تاکید می کنم به اصطلاح ستاره ها، زیرا به گمان من ستاره های تئاتر افرادی همچون بهناز نادری هستند که کارشان را بلدند و می بایست بیش از این گرامی داشته شوند.
این منتقد تئاتر عنوان کرد: برخی گروه هایی که توان تامین مالی رفتن به سمت آن به اصطلاح ستاره ها را نداشتند، در پاره ای موارد از سخیفترین و بدترین گونه کمدی سود جستند که سرشار از شوخی های کلامی جنسی بود و از این راه خواستند تماشاگر را جلب کنند که این هم رویداد گجسته ای بود و هست. اما آن چیزی که رخداد خجستهای است و درخور درنگ و اندیشه است، این است که برخی از گروه هایی که نمایش هایشان را در جریان تئاتر خصوصی اجرا کردند، مانند گروه نمایش «دگمه»، یک رقابت کیفی را آغاز کردند و بر بنیان کیفیت اثرشان و نیز بر بنیان انتخاب و گزینش سوژه اثرشان تماشاگر را جذب کردند. این گزینش و انتخاب سوژه نکته بسیار مهمی است.
پهلوانی ادامه داد: زیرا در چند سال گذشته و شوربختانه همچنان، بسیاری از تئاترهایی که ما می بینیم حتی اندک ارتباطی با ضرورت ها و نیازهای روزگار اکنون ایران و مردم آن ندارد. گرچه گزینش سوژهای هوشمندانه شایسته ستایش است اما تبدیل یک سوژه خوب به یک درام نیازمند آشنایی با و تسلط بر تکنیک است که چگونگی این روند جای بحث و بررسی فراوان دارد.
سعید محبی در ادامه این نشست شجاعت سحر ناسوتی و گروه نمایش «دگمه» را برای نزدیک شدن به سوژه های ملتهب جامعه ستود و گفت من به شخصه به نمایش هایی که به موضوع های اجتماعی روز می پردازند امتیاز بالایی می دهم.وی گفت: من فکر می کنم یکی مهمترین تعهدهای تئاتر امروز ما پرداختن به موضوع های اجتماعی است. اگر تئاتر به موضوع های اجتماعی روز نپردازد، سوالی را شفاف نکند و گرهی را باز نکند، پس به چه دردی می خورد؟ حتی یک سوال ایجاد بکند، قرار نیست ما در صحنه تئاتر تمام مشکل های جامعه و بشریت را حل بکنیم. سعید محبی در ادامه وارد بحث ساختاری و تکنیکی شد و به مدیریت ارائه اطلاعات در یک اثر دراماتیک با نگاه ویژه به نمایش «دگمه» پرداخت. وی طراحی صحنه نمایش «دگمه» را ضعیف دانست و بازی بهناز نادری را در این نمایش ستود.
سحر ناسوتی و بهناز نادری هر دو بر نقش احساس شخصی شان در نویسندگی، کارگردانی و بازیگری نمایش «دگمه» تاکید کردند و امیر پاکزاد، مشاور کارگردان نمایش، در بخشی از صحبت های خود به چرایی انتخاب جریان سیال ذهن برای این نمایش پرداخت.
نشست نقد و بررسی نمایش «دگمه» با گپ و گفتی چالشی میان منتقدان و گروه اجرایی ادامه یافت و با تبادل نظر میان منتقدان، عوامل نمایش و حاضران در نشست بیش از 90 دقیقه به درازا انجامید.