به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده مطالعات امنیت ملی در تحلیلی به قلم عاموس یادلین رئیس کنونی این مؤسسه به بررسی موضوع تمدید مذاکرات هستهای ایران و موضوع اسرائیل در قبال این موضوع پرداخته است. در این گزارش آمده است مذاکرات هستهای ایران برای بار سوم تمدید شد و این امر فرصت مغتنم هفتماههای را در اختیار اسرائیل قرار داده است تا به یک استراتژی مشخص در قبال این موضوع دست یابد. این در حالی است که اگر مذاکرات با شکست روبرو شود و یا در نهایت یک توافق بد حاصل شود اسرائیل با موقعیت پیچیده و دشواری روبرو خواهد شد. در عین حال که اسرائیل با هرگونه توافقی مخالفت میکند اما شاهد آن هستیم که طرفین مذاکرهکننده با وجود شکاف و اختلافات زیاد و مخالفان داخلی برای انعقاد یک توافق جامع نهایی اراده و تمایل بسیار قویای دارند. نویسنده در پایان عنوان میکند که طرفین مذاکرهکننده بر سر چهار موضوع اصلی همچنان اختلافنظر دارند و موضوعاتی نظیر بحثهای فنی برنامه هستهای ایران، اقدامات نظارتی و راستی آزمایی، لغو تحریمها، مدت زمان مذاکرات و برخی موارد دیگر همچنان موضوع اصلی اختلافنظرهای طرفین مذاکرهکننده را تشکیل میدهد.
■ تمدید مجدد مذاکرات هستهای ایران فرصت مغتنمی را در اختیار اسرائیل قرار داد ■
مدت زمان مذاکرات میان ایران و شش قدرت جهانی (گروه ۱+۵) مجدداً تمدید و ضربالاجل تعیینشده در جهت انعقاد توافق نهایی بر سر برنامه هستهای ایران نیز به زمان دیگری موکول شد. اما در این میان شک و شبهههایی هم به وجود آمده و این سؤال مطرح میشود که آیا ایران و قدرتهای غربی در نهایت خواهند توانست به یک توافق نهایی دست یابند یا خیر. تمدید مذاکرات با ایران بر سر توافق هستهای با این کشور، فرصت مغتنم هفتماههای را در اختیار اسرائیل قرار خواهد داد، بنابراین اکنون دیگر مقامات اسرائیل دیگر مجبور نیستند تصمیم سرنوشتساز خود را در این موضوع اتخاذ نمایند.
■ شکست کامل مذاکرات هستهای اسرائیل را با یک موقعیت استراتژیک مواجه میسازد ■
با این حال اگر در ضربالاجل تعیینشده در یکم جولای سال ۲۰۱۵ میلادی «توافق بدی» حاصل شود و یا اینکه مذاکرات هستهای با شکست کامل روبرو شود، آنگاه اسرائیل با یک موقعیت استراتژیک روبرو خواهد شد که مستلزم اتخاذ تصمیمات بسیار دشواری خواهد بود. در صورت وقوع هرکدام از این دو سناریو اسرائیل ناچار خواهد بود تا استراتژیهای کنونی خود را به منظور توقف برنامه هستهای ایران بازنگری و تدوین نماید. بنابراین اسرائیل باید از سومین دوره تمدید توافق موقت نهایت بهرهبرداری را انجام دهد و از فرصت به دست آمده در جهت آمادهسازی و بهبود تمامی گزینههای موجود خود در رابطه با تهدید هستهای ایران استفاده نماید.
■ نگاهی به روند مذاکرات هستهای ایران در دو سال اخیر ■
مدت زمان مذاکرات میان ایران و شش قدرت جهانی (گروه ۱+۵) مجدداً تمدید شد و ضربالاجل تعیینشده در جهت انعقاد توافق نهایی بر سر برنامه هستهای ایران نیز به زمان دیگری موکول شد. در واقع ضربالاجل اصلی و اولیه برای انعقاد توافق جامع نهایی بیستم جولای سال ۲۰۱۳ میلادی بود اما با توجه به اینکه انعقاد توافق نهایی در آن تاریخ محقق نشد، طرفین مذاکرهکننده زمان سررسید توافق نهایی را تمدید و آن را به بیستوچهارم نوامبر سال ۲۰۱۴ میلادی (سوم آذر ۱۳۹۳) موکول کردند. اما با توجه به عدم موفقیت در انعقاد توافق نهایی در بیستو چهارم نوامبر، طرفین مذاکرهکننده دوباره بر سر تاریخ جدیدی توافق نمودند و قرار شد مذاکرات تا یکم جولای سال ۲۰۱۵ میلادی مجدداً تمدید شود.
■ بیاعتمادی دوسویه میان ایران و قدرتهای غربی عاملی در عدم دستیابی به توافق نهایی ■
با وجود تمایل و اراده قوی هر دو طرف برای دستیابی به توافق نهایی، شکاف و اختلافات میان آنها به حدی بزرگ است که برداشتن آنها از این میان کمی دشوار به نظر میرسد. اما یکی از دلایل اصلی اما نهفته شکست این مذاکرات و عدم دستیابی به توافق نهایی را باید شک و تردید غرب نسبت به ادعاهای مطرحشده از سوی ایران دانست. ایران ادعا میکند که از تمامی اهداف استراتژیک خود به منظور دستیابی به قابلیتهای نظامی هستهای صرفنظر کرده است، اما به نظر میرسد که غرب نسبت به این ادعای ایران بیاعتماد است. در واقع این بیاعتمادی غرب نسبت به ایران مانع از دستیابی و تدوین توافق نهایی شد، توافقی که میتوانست هرگونه امکان گریز هستهای از سوی ایران و دستیابی به بمب هستهای را به طور کامل از بین ببرد. درست مشابه همین بیاعتمادی غرب را میتوان در میان محافظهکاران ایران نیز مشاهده کرد. جناح محافظهکاران ایران به رهبری آیتالله خامنهای بر این باورند که هرگونه توافقی که به مسدود کردن مسیر ایران برای دستیابی به گزینه نظامی هستهای منجر شود در واقع یک فرایند غیرقابل توقف و بسیار دشوار خواهد بود که به نحوی نشاندهنده تسلیم ایران در برابر غرب است و آینده نظام ایران را نیز به مخاطره خواهد انداخت.
■ ایران و غرب در مذاکرات هستهای اهداف استراتژیکی متفاوتی داشتهاند ■
شکاف گسترده و عمیقی که میان دو طرف وجود دارد حاکی از آن است که هر یک از طرفین این مذاکرات اهداف استراتژیکی متفاوت و حتی کاملاً متضادی دارند. طرف ایرانی تمایل دارد همچنان قابلیتهای هستهای خود را حفظ نماید، قابلیتهایی که به ایران اجازه خواهند داد این کشور در زمان دلخواه و در کمترین زمان ممکن به فناوری تولید و توسعه بمب هستهای دست یابد. علاوه بر این، ایران به منظور تقویت اقتصاد خود خواستار حذف فوری تمامی تحریمهای تحمیلی از سوی غرب است. با این حال، قدرتهای جهانی نیز به دنبال حصول اطمینان از این موضوع هستند که توافق نهایی جامع بتواند تمامی مسیرهای ایران به سوی تولید و توسعه تسلیحات هستهای اورانیومی و پلوتونیومی را به طور کامل مسدود نماید.
■ دستیابی به توافق نهایی با ایران در اولویت گزینههای آمریکا قرار دارد ■
در این میان انگیزه بسیار قوی آمریکا برای دستیابی به توافق نهایی نشان از این ارزیابی آمریکاییها دارد که دستیابی به یک توافق نهایی، اگرچه امری مشکل و دشوار است اما در مقایسه با "گزینههای جایگزین توافق” از ارجحیت بیشتری برخوردار است. برخی از مقامات ارشد دولت آمریکا موظف شدهاند تا در صورت شکست کامل مذاکرات، گزینهها و سناریوهای جایگزین را بررسی و ارزیابی نمایند. این مقامات ارشد احتمالاتی چون حرکت سریع و روبهجلو ایران برای دستیابی به تواناییهای هستهای نظامی (در صورت عدم انعقاد توافق نهایی)، خطرات و ریسک ناشی از پیشرفتهای مخفیانه ایران برای دستیابی به بمب هستهای و همچنین خطر وقوع یک جنگ کامل و تمامعیار را مورد بررسی قرار دادهاند. مشکل مشترک تمامی این احتمالات و خطفکرها این است که امضاء و انعقاد یک توافق بسیار بد را به خوبی توجیه میکنند.
■ کنگره جدید آمریکا اصلیترین مانع پیشروی دولت اوباما در دستیابی به توافق هستهای است ■
در عین حال، تصمیم به تمدید مدت زمان مذاکرات نشان میدهد که آمریکا خط قرمزهایی را برای تفکیک یک «توافق معقول و منطقی» از یک «توافق بد» مد نظر دارد. قطعاً باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا نمیخواهد با پایان ریاستجمهوریاش از خود میراثی را به جای بگذارد که چیزی نیست جز یک ایران هستهای و یک مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه خاورمیانه (به سرکردگی کشورهایی چون عربستانسعودی، مصر و ترکیه). علاوه بر این، رئیسجمهوری آمریکا باید این موضوع را نیز مد نظر قرار دهد که کنگره جدید آمریکا به رهبری جمهوریخواهان با هرگونه «توافق بد» به شدت مخالفت خواهد کرد.
■ مخالفت اسرائیل با انعقاد هرگونه توافق هستهای با ایران ■
از دیدگاه دولت اسرائیل هرگونه توافقی که در ۲۴ نوامبر به دست میآمد یک "توافق بد” تلقی میشد، چرا که هرگونه توافق نهایی به برنامه غنیسازی هستهای ایران مشروعیت و وجه قانونی میبخشید، اجازه میداد تا زمان گریز هستهای ایران و دستیابی این کشور به بمب هستهای بسیار کوتاه شود، مسائل و موضوعات مرتبط با برنامه موشکی ایران همچنان حلنشده باقی میماند، تمام تحریمهای اعمال شده علیه ایران به یکباره حذف میگردید و در نهایت اینکه فضا و شرایطی را برای بقاء و رشد بیشتر نظام ایران فراهم میآورد.
■ موضع اسرائیل در قبال مذاکرات هستهای ایران تغییراتی پیدا کرده است■
در همین حین شاهد آن هستیم که از سال گذشته تاکنون موضع دولت اسرائیل در قبال مذاکرات تغییرات چشمگیری یافته است. در هنگام انعقاد «طرح اقدام مشترک» (توافق موقت میان ایران و گروه ۱+۵) در نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی، دولت اسرائیل از این موضوع به شدت انتقاد و این توافق را یک اشتباه تاریخی توصیف کرد. اما در حال حاضر دولت اسرائیل تمدید طرح اقدام مشترک و مذاکرات را به یک توافق نهایی بد و یا شکست کامل مذاکرات ترجیح میدهد. شاید عمده دلیل این امر این باشد که برخلاف بسیاری از پیشبینیهای بدبینانه، در حقیقت دولت ایران بسیاری از فعالیتهای هستهای خود در طول یک سال گذشته را به حالت تعلیق درآورده است. علاوه بر این، همانطور که دولت اسرائیل نیز پیشبینی کرده بود اگرچه در این مدت تحریمهای اعمال شده علیه ایران اندکی تضعیف شدند اما به طور کامل از بین نرفتند.
■ هدف اصلی اسرائیل تنزل کامل برنامه هستهای ایران به سطوح اولیه و مقدماتی آن است ■
با این حال، تداوم توافق موقت به عنوان یک «توافق نهایی عملی» باعث خواهد شد تا ایران همچنان به عنوان یک کشور در آستانه هستهای باقی بماند و این امر تنها ایران را به مدت چند ماه از دستیابی به بمب و گریز هستهای دور نگه میدارد. «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل در مصاحبههای رسانهای خود در هفته گذشته به تبیین این موضوع پرداخت و عنوان کرد که هدف اصلی در این موضوع جلوگیری از تبدیلشدن ایران به یک کشور در آستانه هستهای است. اما به نظر میرسد که از اظهارات وی درک درستی نشده باشد، لذا برای ارائه تعریف دقیقتری از این هدف باید عنوان کرد که هدف اصلی وی «تنزل کامل ایران برنامه هستهای ایران به سطوح مقدماتی آن، جلوگیری از تبدیلشدن ایران به یک کشور در آستانه هستهای و در نهایت مسدود کردن تمامی مسیرهای ممکن برای دستیابی به بمب هستهای» است.
■ مخالفان انعقاد توافق نهایی در ایران و آمریکا، دستیابی به توافق نهایی را دشوار کردهاند ■
اما در این میان شک و شبهههایی نیز به وجود آمده و این سؤال مطرح میشود که آیا ایران و قدرتهای غربی قادرند به یک توافق نهایی دست یابند یا خیر. باید اذعان کرد که جناح محافظهکاران در ایران که از حمایت و پشتیبانی رهبری ایران نیز برخوردار است با انعقاد توافق نهایی مخالف است. از سوی دیگر کنگره جمهوریخواه آمریکا که ایمان و باور ضعیفی نسبت به اعتبار ایران دارد نیز بدون شک دستیابی به توافق جامع نهایی در یکم جولای سال ۲۰۱۵ میلادی را دشوار خواهد ساخت. اختلافات و شکافهای بسیاری میان طرفین درگیر در مذاکرات وجود دارد اما باید چهار موضوع عمده در این زمینه را محور اصلی مناقشات دانست.
■ میزان تنزل برنامه هستهای ایران و بحثهای فنی در این زمینه یکی از محورهای اختلاف است ■
میزان تنزل برنامه هستهای ایران به سطوح ابتدایی: برنامه هستهای ایران هماکنون سه تا شش ماه با بمب اتمی فاصله دارد. قدرتهای دنیا با کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران و با انتقال ذخیره اورانیوم غنیشده این کشور به خارج از مرزهای آن (روسیه) سعی دارند برنامه هستهای ایران را دستکم تا فاصله یک سال از بمب اتمی به عقب ببرند. برای این منظور تعداد ۳ تا ۴ هزار سانتریفیوژ برای برنامه هستهای ایران در نظر گرفته شده و ذخیره اورانیوم غنیشده آن نیز باید پایینتر از کمترین میزان لازم برای دستیابی به یک بمب اتمی واحد باقی بماند. تبدیل تأسیسات غنیسازی فردو به مرکز تحقیقات و توسعه و تغییر پارامترها و ساختار رآکتور اراک از راکتور آبسنگین به راکتور آب سبک با ظرفیت پایین نیز در چهارچوب برنامه تنزل قرار دارد. ایران تاکنون از کاهش تعداد سانتریفیوژها ممانعت ورزیده و اصرار دارد ماهیت فردو بهعنوان تأسیسات غنیسازی را حفظ کند.
■ اقدامات نظارتی و راستی آزمایی یکی دیگر از موضوعات مورد بحث در مذاکرات است ■
بازرسی، پایش، شفافیت، و راستی آزمایی چالشبرانگیز: هر توافقی که به دست آید، ایران کماکان و بهطور مخفیانه از تمامی اطلاعات لازم برای تولید بمب اتمی برخوردار خواهد بود. قدرتهای دنیا نیز متقاعد نشدهاند که ایران برنامه هستهای خود را کنار گذاشته است. لذا توافقی که به دست میآید باید سیستم سرسختانه و دقیقی برای راستی آزمایی قابلیتها و فعالیتهای اتمی ایران داشته باشد. اجرای پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (که امکان بازرسیهای سرزده از تأسیسات هستهای را فراهم میکند) و بستن پروندههای کنونی درباره فعالیت تسلیحاتی جزو لاینفک سیستم راستی آزمایی هستند که در هر توافقی باید وجود داشته باشد. شفافیت کامل و امکان پایش هرگونه تخطی از توافق نیز باید مد نظر قرار گیرد. در سوی دیگر، ایران از سوی دیگر اصرار دارد که برنامه هستهای این کشور هیچ بعد نظامی ندارد و اکیداً اعلام میکند که اجازه بحث یا نظارت بر سر ابعاد نظامی برنامه هستهای خود را نخواهد داد.
■ اختلاف بر سر مدت زمان توافق میان ایران و قدرتهای غربی ■
مدت زمان توافق: ایران میخواهد محدود شدن فعالیتهای هستهای این کشور طبق توافق بالقوه فقط تا ۲ سال اعتبار داشته باشد و پس از پایان این مدت به عنوان کشوری شناخته شود که مانند آلمان یا ژاپن از حق زیرساخت گسترده هستهای برخوردار باشد. این امر سبب میشود که ایران بر اساس زیرساخت اتمی متنوع و جامع خود تنها چند هفته با ساخت بمب هستهای فاصله داشته باشد. در آن سو، قدرتهای دنیا میخواهند توافق دستکم تا ۱۵ سال اعتبار داشته باشد.
■ لغو تحریمها یکی آر بحثبرانگیزترین جنبههای توافق است ■
چماق، هویج، و بازدارندگی: سرعت برداشته شدن تحریمها یکی از بحثبرانگیزترین جنبههای توافق است. ایران خواستار برداشته شدن فوری تحریمهاست و بر دریافت پولهای بلوکهشده خود در خارج از این کشور (نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار) اصرار دارد. ایرانیان میخواهند بار دیگر به بازارهای مالی و مکانیسمهای بانکی دسترسی داشته باشند، صادرات نفت خود را دوباره به شکل کامل در دست گیرند، و به جذب سرمایه برای بازسازی اقتصاد متزلزل این کشور بپردازند. غرب، در آنسوی ماجرا میخواهد چماق را کماکان در دست داشته باشد و بسته به پیشرفت ایران در به عقب بردن برنامه هستهای خود و طبق نتیجهگیری آژانس نظارتی مبنی بر صحت پایبندی ایران به توافق، هویجها را آزاد کند.
■ تلاش اسرائیل برای دستیابی به توافق هستهای مورد دلخواه خود ■
اسرائیل همچنان نمایندهای بر سر میز مذاکرات نخواهد داشت اما به همکاری خود با ایالاتمتحده، از طریق کانالهای موجود، درباره توافق ادامه خواهد داد تا باراک اوباما و نتانیاهو بر سر «توافق بد» یا «توافقی که بتوان با آن کنار آمد» به درک و وفاق متقابل برسند. توافقی که در عین ایدهآل نبودن، بتوان آن را پذیرفت باید ایران را از بازه چندماهه تا بازه چندساله از دستیابی به سلاح هستهای عقب ببرد، تمامی راهها را برای پیشرفت ایران در زمینه قابلیتهای هستهای از طریق اورانیوم و پلوتونیوم ببندد، ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران را طی سالهای گذشته بهطور شفاف مشخص کرده و پایش مستمری از این ابعاد در آینده داشته باشد، سیستم جامعی از راستی آزمایی را پیاده کرده و بر بازهای بیش از ده سال بر مدت اعتبار توافق تأکید داشته باشد، و تحریمها را بهصورت تدریجی و فقط در ازای پایبندی کامل ایران به تعهدات توافقنامه از میان بردارد.
■ اسرائیل باید از فرصت هفتماهه تمدید مذاکرات نهایت استفاده و بهرهبرداری را انجام دهد ■
اسرائیل در مدت هفتماهه تمدید مذاکرات هستهای با ایران، تصمیمات سرنوشتسازی درباره این موضوع نخواهد گرفت. اما اگر در اول ماه جولای ۲۰۱۵ میلادی، «توافق بد» حاصل شود یا مذاکرات با شکست روبرو شود، اسرائیل در موقعیت استراتژیکی قرار خواهد گرفت که تصمیمات دشواری به همراه خواهد داشت. اسرائیل در هر دو حالت باید استراتژی جدیدی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران در پیش بگیرد. لذا اسرائیل باید از سومین تمدید مذاکرات فشرده با ایران بهترین استفاده را نموده و تمامی گزینههای خود درباره خطر هستهای ایران را آماده و بهبود بخشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com