گروه بین الملل، به تازگی نشریۀ فرانسوی لوپوئن درتحلیلی از مذاکرات اخیر وین نوشت: "چند کشور غایب در مذاکرات، در پشت پرده همه وزنه خود را برای تشدید مواضع غربیها در مذاکرات هستهای به گرفتهاند" و با اشاره به نقش «عربستان سعودی»، «فرانسه»، «کنگرۀ آمریکا» و «اسرائیل» به نکاتی درخصوص نقش این بازیگران پشت پرده در نتیجۀ مذاکرات پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، لوپوئن در مقدمۀ این یادداشت تحلیلی نوشت: "چندکشور، پشت پرده، نقش بزرگی برای اعمال نفوذ بر نتیجه نشست بازی کردند. این کشورها که مستقیماً در مذاکراتی که بین نمایندگان ایران و گروه پنج به علاوه یک شامل پنج کشور دائم شورای امنیت: آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین به علاوه آلمان، برگزار می شود، حضور ندارند، متحدانشان را به تشدید مواضع خود در مقابل جمهوری اسلامی وادار می کنند."
با این حال در فهرستی که از این کشورها ارائه داد علاوه بر دو کشور «عربستان سعودی» و «اسرائیل» به «فرانسه» و نیز به طور تلویحی و با تاکید بر «کنگرۀ امریکا» به عنوان بخشی از حاکمیت که علاقه ای به مذاکره با ایران ندارد و تمایز قائل شدن میان این بخش و دولت باراک اوباما به عنوان طرف اصلی ایران در مذاکرات وین، به «امریکا» نیز اشاره نمود.
با این همه، با دقت در متن این یادداشت می توان به روشنی به تاکید ویژه ای که نویسنده بر روی دو کشور «عربستان سعودی» و «اسرائیل» داشته پی برد و در این میان تاکید بر روی اسرائیل به عنوان کشوری خارج ام پی تی که دارای حدود یکصد تا دویست کلاهک موشک هسته ایست، نشان گر مسائل بسیاری است.
نویسنده پس از اشاره به سفر غیرمترقبۀ سعود الفیصل، وزیر امور خارجۀ عربستان سعودی به وین و مذاکرۀ خصوصی و نیم ساعتۀ او با جان کری که خارج از عرف دیپلماتیک و به گفتۀ برخی منابع آگاه در هواپیمای شخصی الفیصل انجام گرفته و تشبیه این اقدام به اتفاقات سینمایی و "جیمز باند"ی به نقش تاثیرگذار اسرائیل پرداخت و نوشت: "اسرائیل درمورد مسئله هستهای ایران در همان طرفی قرار دارد که عربستان سعودی حضور دارد. به اعتقاد اسرائیل، غیرقابل تصور است که جمهوری اسلامی بتواند از ظرفیت بالای هستهای برخوردار باشد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل پس از جنگ رسانهای شدید در هفتههای اخیر بدون معطلی از طریق جان کری وزیر امور خارجه آمریکا که تلفنی مدام با او در تماس بود، در جریان پیشرفت مذاکرات قرار می گرفت.
نتانیاهو یکشنبه به شبکه تلویزیونی ای.بی.سی گفت: ما همه آنچه را که در توان داریم برای اعمال نفوذ بر افراد و تحریک آنها به امضا نکردن یک توافق بد به کار می گیریم.
به نوشتۀ لوپوئن اما درحالی که نتانیاهو معتقد است، "مهم این است که یک توافق بد امضا نشود." محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران دوشنبه شب در جواب او اعلام نمود: بلندترین صداهای ضدایرانی از جانب بزرگترین ناقضان پیمانهای بین المللی شنیده میشود.
لوپوئن گزارش خود را این گونه ادامه می دهد: "اسرائیل اگرچه هیچگاه به داشتن سلاح هستهای اذعان نکرده است، به گفته کارشناسان احتمالاً بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد بی آنکه برخلاف ایران، معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (ان پی تی) را امضا کرده باشد. اما در سال ۱۹۶۹، اسرائیل «تفاهمنامه»ای با آمریکا امضا کرد که برمبنای آن سران اسرائیل از هرگونه اظهارنظر علنی دربارۀ توان بالقوه هستهای اسرائیل خودداری می کنند و هیچ آزمایشی انجام نمی دهند. در عوض واشنگتن از اعمال فشار مرتبط با این پرونده خودداری می کند.
جدای از نگرانیهای این چنینی اسرائیل، سخت است که در لفاظی نتانیاهو ردی از محاسبهای وسواسی را با هدف جلوگیری کردن _به هر قیمتی_ از تبدیل شدن ایران (یکی از با ثباتترین کشورهای منطقهای بحرانزده) به یک ابرقدرت را مشاهده نکرد، فرضیهای که در صورت عادی شدن روابط تهران و واشنگتن تحقق آن محتملتر خواهد بود."
نکتۀ حائز اهمیتی که در این گزارش باید بر آن تاکید نمود اما همین مسئله است که به اعتراف مدافعان سرسخت سیاست های رژیم صهیونیستی، این کشور حداقل یکصد کلاهک هسته ای در اختیار دارد و این درحالی است که برخلاف ایران معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (ان پی تی) را امضا نیز نکرده است و با این وجود که ایران علاوه بر امضای این معاهده و تلاش برای جلب اعتماد فراتر ازن معاهده پای میز مذاکره نشسته است، باز به اعتراف مهمترین مخالفان سیاسی ایران و مهمترین موافقین و حامیان سیاسی اسرائیل، نه تنها هیچ سلاح هسته ای و اتمی ای دراختیار ندارد، بلکه حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای اش نیز ازسوی قدرت های غربی زیرپاگذاشته می شود.
با این همه اما مسئله ای که به مراتب از آن نیز مهمتر است و معمولاً توسط
رسانه های غربی سانسور می شود، اصلی است که متعاقب امضای پیمان منع گسترش س
سلاحهای هسته ای، تمامی امضا کنندگان موظف به رعایت آن اند و آن این که
آمریکا به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای
(همچون تمامی ۱۸۸ کشوری که به این معاهدۀ بین المللی پیوسته اند) مطابق با
«متمم گلن» مصوب سال 1977 و براساس معاهدهای که کنگره تصویب کرده است،
اجازه ندارد هیچگونه کمکی به کشورهایی کند که پیمان منع گسترش را زیرپا
گذاشتهاند، چه این پیمان را امضا کرده باشند و چه نکرده باشند.
شایان ذکر است، تا کنون ۱۸۸ کشور جهان با امضای آن به پیماننامه پیوستهاند. هند و پاکستان، سودان جنوبی، و نیز اسرائیل این پیماننامه را نپذیرفتهاند. کره شمالی نیز پس از نقض پیمان در نهایت از این پیماننامه خارج شد.
بر همین اساس، آمریکا فارغ از این که موظف است با اسرائیل به عنوان یکی از چند کشوری که این معاهده را امضانکرده یا زیرپا می گذارند، برخوردی جدی و رسمی کند، حق ندارد هیچ گونه کمک نظامی یا غیرنظامی به اسرائیل را ندارد.
نکتۀ بسیار مهم دیگری که توجه به آن ضروری است نیز این است که «متمم گلن» صرفاً یک «مصوبه» داخلی در کنگرۀ امریکا نیست، بلکه یک معاهده رسمی در حوزه اختیار قانون اساسی آمریکاست و به این ترتیب امریکا در تمام این سال ها علناً قانون اساسی خود را نیز بدون اطلاع مردم این کشور، زیرپا گذارده و می گذارد.
این درحالی است که سیاستمدران و دولتمردان امریکایی به هر بهانه ای از تعهد بلاشک خود نسبت به قانون اساسی این کشور دم زده و در سیاست های آموزشی و فرهنگ سازی های کلان شان، همواره بر لزوم تعهد به قانون اساسی به عنوان یگانه اصول و خط و مشی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همۀ شهروندان امریکایی تاکید می کنند.
حال سوال اینجاست که حمایت از سیاست های اسرائیل چه منفعتی برای کاخ سفید و دولتمردان امریکایی از جمهوری خواه تا دموکرات و از سفیدپوست و سیاهپوست تا یهودی و مسیحی و حتی مسلمان این کشور دارد که همگی در این نزدیک به 4 دهه این که از تصویب این قانون می گذرد، آن را زیرپا گذارده و از رعایت آن سرباز می زنند.