با توجه به افزایش و آزادسازی قیمت های حامل های انرژی،بودجه دولت نیز به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است.به طوری که براساس محاسبه صورت گرفته توسط مرکز پژوهشهای مجلس طی سال 90 دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی که بر اساس قانون هدفمندسازی یارانه ها صورت گرفته است، معادل 73.6 هزار میلیارد تومان افزایش درآمد داشته است. در این دوره افزایش درآمد حاصل از فروش بنزین معادل 16.4 هزار میلیارد تومان، گازوئیل31.1 هزار میلیارد تومان،نفت سفید 4هزار میلیارد تومان، نفت کوره 9 هزار میلیارد تومان، گاز مایع 2.4 هزار میلیارد تومان، و گاز طبیعی 9.6 هزار میلیارد تومان بوده است. این افزایش درآمد در حالی صورت گرفته است که کل اعتبار پیش بینی شده برای هدفمندسازی یارانه ها در بودجه سال 90 معادل 54 هزار میلیارد تومان بوده است، یعنی بر اساس این محاسبه درآمد دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال 90 حدود 19.6 هزار میلیارد تومان بیش از رقم پیش بینی شده در بودجه سال 90 بوده است. همچنین با اجرای مرحله ی دوم یارانه ها، قطعا" بودجه دولت حتی با وجود افراد بسیار کم انصراف دهندگان،خود به خود به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.ولی جالب اینجا است که با وجود افزایش درآمدهای دولتی که از اجرای این طرح عاید دولت می شود، دولت همچنان با تبلیغات فراوان از مردم برای انصراف از دریافت یارانه دعوت به عمل می آورد.
نقطه نظرات مختلف مردم در مورد دریافت یارانهدر مورد دریافت و یا دریافت نکردن یارانه، افراد جامعه نقطه نظرات متفاوتی دارند و با توجه به پرسش هایی که در مورد آن با مردم عادی در سطح شهر تهران انجام شد بر اهمیت این موضوع برای مردم و بر اوج اختلاف فکری در مورد آن صحه گذاشت. در ذیل به خاطر اینکه جانب اعتدال را رعایت کرده باشیم از هر کدام از مخالفان و موافقان دریافت رایانه 3 نفر را انتخاب نموده ایم که نظرات آن ها به ترتیب ذیل بیان می شود:
نظرات موافقان دریافت یارانه:
الف:«من حتی اگر میلیاردر هم باشم باید یارانه ی خود را بگیرم چون اگه نگیرم یارانه ی من و دیگران رو جمع می کنند و آن را به اشخاصی مثل شهرام جزایری و بابک زنجانی و غیره می دهند.خلاصه بگم من به دولت اعتماد ندارم و اگه قرار باشه به افراد نیازمند جامعه کمک بشه من پول یارانه ی خودم را میگیرم و با دستان خودم به این افراد کمک میکنم».
ب: «ای بابا... با این گرانی و تورم و بچه مدرسه ایی که داریم حتی اگه نفری 100هزار تومان به ما بدهند، بازهم کسری میاریم.دولت اگه بخواهد واقعا" به ما کمک کنه باید مبلغ پرداختی یارانه ها رو خیلی بیشتر از این ها اضافه کنه...».
ج:« یارانه حق من است و باید آن را بگیرم.دولت همه چیز را گران کرده،از آب و برق و گاز و این ها گرفته تا بنزین و کرایه و...پس باید یارانه خود رو بگیرم تا بتوانم حداقل یکی دوتا از قبض های خودم را پرداخت کنم».
نظرات مخالفان پرداخت یارانه:
الف: « دولت با پرداخت کردن یارانه ها هزینه های زیادی رو متحمل میشه، اگه همه مردم انصراف بدهند این فشار از دوش دولت برداشته می شود و دست دولت برای سرمایه گذاری روی بخش های دیگر نظیر بیمه ی سلامت همگانی، خدمات عمومی،گسترش فضای سبز و غیره باز می شود».
ب: « پرداخت کردن یارانه از سوی دولت کار اشتباهی است چون باعث افزایش نقدینگی در سطح جامعه می شود و تعادل اقتصادی رو بهم می زند.به عنوان مثال آنهایی که در روستاها زندگی می کنند و هرکدام از آن ها حداقل چهار، پنج تا بچه دارند و هزینه هایی مثل اجاره خونه و کرایه تاکسی و... را ندارند، با همین پول یارانه ها امرار معاش می کنند و دیگر حاضر به انجام هیچ کاری نیستند.یعنی نیروی کار روستا که باید در خدمت بخش زیربنایی کشور که کشاورزی و تولید فرآورده های دامی است،از چرخه تولید حذف می شود و به مصرف کننده صرف تبدیل می شود».
ج: « دولت به جای پرداخت کردن یارانه ی نقدی باید سبد کالا و یا مانند قبل بن و کوپن را جایگزین کند.البته با کالاهای صد در صد ایرانی تا از یک طرف به مردم نیازمند کشور کمک شود و از طرف دیگه از کار و سرمایه و کالای ایرانی حمایت شود».
واقعیات و حقایقی در مورد طرح هدفمندی یارانه ها
در اینجا ما قصد نداریم نظرات موافقان و یا مخالفان دریافت یارانه ها را تأیید و یا رد کنیم، چه بسا ممکن است نظر هر کدام از آنها درمورد این طرح به واقعیت ها بیشتر نزدیک باشد ولی ما سعی می کنیم تا با توجه به حقایق و واقعیت های حاکم بر جامعه به همان سئوال اساسی پاسخ دهیم.
چندی پیش و قبل از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، حتما" اکثرمان با خبرهای این چنینی مواجه شده و یا آن ها را به کررات شنیده ایم:
آقای شهردار از یارانه 45 هزار تومانی انصراف داد، اما پاداش 45 میلیون تومانی اش باقی ماند!
« با توجه به سعی و تلاش شهردار و مدیران شهرداری در تحقق بودجه سال 1392 شهردار و همچنین اجرای طرحهای عمرانی و شهرسازی با پرداخت مبلغ 450/000/000ریال به آقای مهندس علیرضا پاک فطرت شهردار شیراز و مبلغ 90/000/000 ریال به هر کدام از معاونین او، تحت عنوان پاداش عملکرد سال 1392 موافقت گردید»، این قسمتی از متن مصوبات شورای شهر شیراز در جلسه 24 اسفند 1392 است.
بازیکنان دو تیم نفت و سپاهان از دریافت یارانه انصراف دادند.« قبل از شروع مسابقه سپاهان و نفت، بازیکنان دو تیم با در دست داشتن بنری که خبر از انصراف اعضای دو تیم از دریافت یارانه میداد وارد زمین شدند».
انصراف نمایندگان مجلس از دریافت یارانه.« یک نماینده مجلس گفت: نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مرحله دوم هدفمندی یارانهها برای کمک به اقشار آسیبپذیر از دریافت یارانه انصراف میدهند».
و یا گزارش هایی که در بخش های مختلف خبری پخش می شود که مردم دارند از یارانه ها انصراف می دهند. بعد با افراد مشهور و معروفی چون فوتبالیست ها و بازیگران سینما و تلویزیون مصاحبه می شود و آنها هم انصراف خود را اعلام می دارند و از مردم درخواست می کنند که از یارانه گرفتن انصراف دهند.
ولی در واقع تمامی این اخبار و تبلیغات در مردم حالت تدافعی ایجاد می کند و به جای ترغیب آن ها به انصراف از گرفتن یارانه،آن ها را برای دریافت کردن آن مصمم تر می کند. چون که دیگر بر کسی پوشیده نیست که افراد فوق الذکر چه حقوق و مزایایی دریافت می کنند و اعلام انصراف آن ها از یارانه ی 45هزار تومانی بسیار مضحک و خنده دار به نظر می رسد.تبلیغات گران دولتی این واقعیت را خوب درک نکرده اند که اکثریت مردم جامعه ی ما را اقشار مستضعف و افراد طبقه متوسط تشکیل می دهند،افرادی که همین مبلغی که به حساب شان واریز می شود برای آنها نقشی اساسی و تعیین کننده را دارد.
از سوی دیگر نباید از این نکته غافل بود که با اینکه مجلس، تا آخر تیر ماه را برای اجرای مرحله دوم یارانه ها به دولت وقت داده بود ولی دولت برای رسیدن به این سودهای کلان چنان شتاب زده عمل کرد که در همان ماه های اول سال قیمت های جدید را اعمال کرد ولی میزان پرداخت یارانه ی نقدی را به همان روال سابق ادامه داد!دولت برای رسیدن به سودهای بیشتر تا آنجا پیش رفت که وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس اعلام می کند که حدود 10 میلیون نفر از افرادی که نیازی به یارانه ندارند شناسایی شده اند ودرصورت ثبت نام حتما از لیست یارانه بگیران حذف خواهند شد. همچنین دولت برای رسیدن به خواسته ی خود که همان ترغیب مردم به انصراف از دریافت یارانه ها است، پای بعضی از مراجع عالیقدر شیعه را نیز به میان کشید ولی با توجه به واقعیات و حقایق اجتماعی موجود،آن هم کارساز واقع نشد.
نتیجه گیریدر زمان حاضر و با توجه به تورم و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه،عامل اقتصاد به عنوان عنصری اصلی در روابط فردی و جمعی افراد جامعه به شمار می رود. حال اگر دولت بخواهد این عنصر را فقط و فقط به سود خود تمام کند و شرایط اقتصادی افراد جامعه را در نظر نگیرد،مقاومت آن ها را در پی دارد و نتیجه آن همان می شود که دیده ایم، یعنی ثبت نام قریب به اتفاق مردم برای دریافت یارانه.
همچنین اعلام برخی از دولتی ها مبنی بر شناسایی افراد پردرآمد از طریق سرکشی به حساب آنان و قطع کردن یارانه ی آن ها،نه تنها عملی است که حقوق شهروندان را نقض می کند بلکه همانند "استراق سمع" که عملی است مذموم و مورد نکوهش تمام افراد جامعه بشری است،این اقدام دولت در صورت تحقق همان حکم را دارد و باعث دوری بیش از پیش مردم از دولت می شود.همچنین قطع کردن یارانه بعضی از افراد بدون اذن آن ها،عملی است که با اصول دموکراسی و مردم سالاری دینی منافات دارد و خود باعث رواج و گسترش بی عدالتی در سطح جامعه می شود.
به اعتقاد اینجانب اگر دولت به مردم این تضمین را بدهد که قیمت های کالاهای اساسی را به عنوان مثال حداقل تا ده سال دیگر حتی یک ریال هم افزایش ندهد و پرداخت تمام یارانه های نقدی افراد را بدون نظر خواهی و اعمال دیگر قطع کند،بسیار مورد قبول واقع خواهد شد و حمایت و پشتیبانی مردم را از دولت در پی خواهد داشت. پس اگر دولت بخواهد اقتدار و محبوبیت خود را نزد افراد جامعه حفظ کند باید تدابیری اتخاذ کند که در وهله اول بدون هیچگونه تبعیض و بی عدالتی، رفاه و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را فراهم آورد و از سوی دیگر حریم شخصی افراد را محترم شمرده و به آن ها پایبند باشد.