به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده واشنگتن در در یادداشتی به قلم مایکل سینگ مدیر عامل این مؤسسه به بررسی نامه اخیر باراک اوباما به آیتالله خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. در این یادداشت آمده است اوباما اخیراً در رابطه با موضوع مذاکرات هستهای ایران و همچنان ائتلاف بینالمللی علیه گروه تروریستی داعش نامهای را خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است. ارسال این نامه به خودی خودی جای نگرانی به شمار نمیرود اما آنچه نگرانیها را در خصوص این نامه افزایش میدهد چشم اندازی است که در مورد استراتژی اوباما و همچنین مقاصد و اهداف وی در مورد ایران آشکار میکند. از سویی این پیام نشاندهنده آن است که آمریکا ایران را یک شریک بالقوه در دو کشور عراق و سوریه میداند و به دنبال همکاریهای بیشتر با ایران در زمینه بحرانهای دو کشور عراق و سوریه و سایر مسائل منطقهای است. اما همین امر میتواند موجب جدایی بیشتر آمریکا و متحدان منطقهای این کشور شود، چرا که بسیاری از کشورهای عربی و متحدان منطقهای آمریکا ایران را به عنوان تهدیدی جدی برای خود قلمداد میکنند.
هرگونه توافق به منظور همکاری علیه گروه تروریستی داعش بدون پرداختن به موضوع سهم خود ایران در بیثباتیهای منطقهای توافقی فاوِستی خواهد بود. ظاهراً باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در خصوص موضوع مذاکرات هستهای ایران و همچنین ائتلاف بینالمللی مبارزه علیه گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه نامهای به رهبری ایران نوشته است اما موضوع نامه به خودی خود نگرانی خاصی به شمار نمیرود. باراک اوباما معتقد است «حسن روحانی»، رئیسجمهوری ایران فردی تعاملگرا و واقعبین است، اما در نهایت این آیتالله خامنهای رهبری جمهوری اسلامی ایران است که در موضوع برنامه هستهای این کشور و همچنین سیاستهای منطقهای تصمیمگیرنده نهایی است. میتوان گفت که نگرش و دیدگاه باراک اوباما درست است و هیچ اشکالی بر آن وارد نیست. اما باید در نظر داشت که تعامل یک ابزار است که مانند هر ابزار دیگری باید در زمان مناسب آن، در ترکیب با دیگر ابزارها، به منظور حمایت از یک استراتژی خاص و در راستای دستیابی به یک هدف معقول و منطقی مورد استفاده قرار گیرد، نه اینکه به صورت شتابزده و ناگهانی در مورد نامناسب و یا غیرممکن بودن آن تصمیمگیری شود.
■ دو هدف کلی نامه باراک اوباما به رهبری ایران ■
اما آن چیزی که باعث شده دردسرهای بسیاری برای باراک اوباما به وجود آید صرف ارسال نامه به رهبری ایران نیست، بلکه چشمانداز و موضوعاتی است که این نامه در مورد استراتژی اوباما و همچنین مقاصد و اهداف وی در مورد ایران آشکار میکند. بنا بر گزارشهای موجود، نامه اوباما با دو هدف کلی ارسال شده است: نخست آنکه هرگونه همکاری برای مقابله با گروه تروریستی داعش تا حد زیادی مشروط به دستیابی ایران به توافق جامع هستهای است و دوم، کاهش نگرانیهای ایران در مورد آینده متحد نزدیک این کشور یعنی بشار اسد و کشور سوریه. بنابراین به نظر میرسد این نامه حاوی این پیام برای ایران است که اگر این کشور تا ۲۴ نوامبر توافق هستهای نهایی را تأیید و آن را به امضاء برساند، آمریکا در ازای آن هیچگونه تهدیدی را برای منافع ایران در عراق و سوریه ایجاد نخواهد کرد و واشنگتن نیز مایل به همکاری با ایران در هر دو کشور عراق و سوریه خواهد بود.
■ آمریکا ایران را یک شریک بالقوه در دو کشور عراق و سوریه میداند ■
اخباری که با فاصله نسبتاً کوتاهی پس از گزارش اخیر روزنامه والاستریت ژورنال منتشر شدهاند، همگی حاکی از آنند که دولت اوباما به روابط خود با ایران به صورت نوعی تشنجزدایی و آشتی مجدد مینگرد و این پیام منعکسکننده یک استراتژی منطقهای آن هم در آشفتگیها و اوضاع نابسامان کنونی است. این پیام نشاندهنده آن است که آمریکا ایران را یک شریک بالقوه در دو کشور عراق و سوریه میداند، اما در حقیقت ایران خود بخشی از این مشکل است چرا که حمایت و پشتیبانی ایران از بشار اسد در سوریه باعث طولانیتر شدن جنگ داخلی در این کشور شد و از سوی دیگر حمایت ایران از گروههای فرقهای نظامی در کشور عراق به جدایی و بیزاری گروههای سنی این کشور دامن زد و اوضاع را متشنجتر ساخت.
■ آشتی با ایران موجب جدایی بیشتر آمریکا از متحدان منطقهایاش خواهد شد■
علاوه بر این، این رویکرد میتواند موجب جدایی و دوری بیشتر متحدان عرب ما و گروههای مخالف در سوریه شود. حمایتهای متحدان منطقهای از ائتلاف بینالمللی مبارزه علیه داعش در ماههای اخیر کاهش چشمگیری یافته است، چرا که آنها میبینند واشنگتن به صورت ضمنی در حال تقویت هر چه بیشتر ایران و حکومت بشار اسد در سوریه است، دو کشوری که تهدیدی جدی برای متحدان منطقهای ما قلمداد میشوند. به سختی بتوان پیام اوباما را با دیدگاه وی در مورد موضوعاتی چون کشور عراق و یا درخواست صریح وی از بشار اسد به منظور کنارهگیری از قدرت مطابقت داد. آمادگی واشنگتن برای هماهنگی بیشتر با سیاستهای ایران پیامد دیگری داشته و باعث شده تا فشارهای اعمالشده بر ایران به منظور انجام تغییرات استراتژیک تا حد بسیار زیادی کاهش بیابد.
■ گرم شدن روابط آمریکا و ایران میتواند موجب افزایش ثبات در منطقه شود ■
گرم شدن روابط آمریکا و ایران میتواند موجب افزایش ثبات در منطقه شود اما زمانی این امر پیشرفت مثبتی قلمداد میشود که از تعدیل سیاستها و همچنین جاهطلبیهای منطقهای ایران حاصل شود. توافق با ایران به منظور مقابله با گروه تروریستی داعش که در آن هیچ اشارهای به میزان سهم ایران در ایجاد بیثباتیهای منطقهای نشود، ارزش و اهمیت چندانی ندارد. نیازی نیست که دولت اوباما نامه دیگری را در این خصوص نوشته و ارسال کند، بلکه آنچه در این شرایط ضروری است یک استراتژی مشخص برای منطقه خاورمیانه است که بتواند با طیف گسترده تهدیدات کنونی منافع آمریکا به طرز مؤثری مقابله نماید و از سویی موجب افزایش حمایتهای متحدان منطقهای شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com