وعده های انتخاباتی همچون "مهریه عروس " می باشد، به قول معروف "کی داده و کی گرفته ". زمانی که حسن روحانی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی ایران وارد کارزار انتخاباتی شد
گروه سیاسی محمد قادر مرزی روزنامه نگار، وعده های انتخاباتی همچون "مهریه عروس " می باشد، به قول معروف "کی داده و کی گرفته ". زمانی که حسن روحانی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی ایران وارد کارزار انتخاباتی شد ، وعده های بسیاری را درعرصه ملی ودر زمینه بهبود وضعیت سیاسی ،اقتصادی، فرهنگی وعمرانی داد،همه را امیدوار کرد، که با "تدبیر" و "امید" - که شعار اصلی انتخاباتیش - بود به وعده هایش عمل خواهد کرد. "روحانی"با "شصت و چهار" وعده انتخاباتی ،شاید بتوان اذعان داشت که دارای بیشترین رقم قولهای تبلیغاتی بود، او که در اندیشه خود و هوادارانش گذشته کشور را ویرانه ای قلمداد میکرد، و خودراناجی این باصطلاح ویرانه میدانست. آیا تابحال در طول این یکسال و اندی از نشستن بر مسند ریاست جمهوری به چنددرصد از وعده هایش جامه عمل پوشانیده است ؟ و آیا توانست برای آباد کردن این ویرانه ای که خودش ادعا میکرد بنای حاذقی باشد؟
به گزارش بولتن نیور، اوکه یکی از اصلی ترین وعده های خودرا در عرصه سیاست خارجی حل مسئله هسته ای در شش ماه اول ریاست جمهوری میدانست، آیا این وعده هم پس از پانزده ماه از این دوره عملیاتی شد؟ هر چند که در این عرصه دیپلماسی خط قرمزهایی وجود دارد و نباید منافع ملت فدای مصالح عده ای شود، اما قطعا هیچگاه چنین قولی عملی نشد.روحانی در عرصه وعده هایی اقتصادی نیز با ردیف کردن حداقل شانزده وعده دهن شیرین کن اقتصادی به مردم ،توانست آرای اکثر جامعه را نسبت به خود جلب کند.آیا واقعا توانست از عهده عملی کردن حداقل نیمی از این وعده ها براید؟اوکه در ابتدابرای حل مشکلات اقتصادی از مردم فرصت صدروزه خواست آیا واقعا پس از گذشت چهارصد روزچنین شد؟هر چند عده ای بر این باورند که هنوز برای سنجش عملکرد دور یازدهم زود است،و باید به دولت "روحانی"فرصت بیشتری داشته باشد تا خود را در این عرصه بیازماید.اما تا به امروزبیشتر از یک چهارم دوره ریاست جمهوری روحانی گذشته و ودر نگاهی گذرا بیشتر این روزها به تسویه حسابهای سیاسی در عرصه مدیریتهای کلان و خرد سپری شده است، ؛حداقل انتظارمردم در عرصه بهبود اقتصادی از ریاست جمهورشان تحقق یکی از وعده هایی "روحانی"در عرصه اقتصادی آنهم " توزیع عادلانه ثروت برای بهبود وضعیت معیشتی مردم و بالا بردن درآمد واقعی خانوارها" بود که آوردن رفاه بر سفره مردم و توجه به اقشار کم در آمد و حقوق بگیر جامعه ،اما آیا واقعا پر شدن سبد خرید و آوردن رفاه اقتصادی برای مردم تا چند درصد عملی شد؟
در وضعیت درآمدی کارمندان و کارکنان دولت چه تحول رفاهی خاصی اتفاق افتاد؟ به اذعان خود این قشر هیچ اتفاق ملموس و خوشحال کننده ای را در این مدت لمس نکردند.قیمت اجناس بر خلاف آن جمله معروف "شیب ملایم " چنان در شیبی بسیار تند قرار گرفت ،که هیچ کارشناس زبده ترافیکی نتوانست برای آن سرعت گیر مناسب بسازد. و این شیب همچنان بسیار تند و برای مردم آزاردهنده میباشد.بی گمان مردم ما مردمی صبور و فهیم بوده و قطعا امید روزی را دارند که شاهد تحقق واقعی وعده هایی انتخاباتی "روحانی " در تمامی عرصه ها باشند، و .مسئولین وقت ،بجای مذمت گذشتگان و انکار خدمات آنان بیایند واقعیتهای زندگی مردم را دریابند ، و بجای شعار دادنهای بلااثر ، ذره ای واقعیتهای زندگیهای امروزی را در نظر بگیریم.
تا این سطور گوشه ای از وعد ه هایی انتخاباتی روحانی را در زمان انتخابات ودرعرصه ملی بررسی کردیم ،اما اگر بخواهیم در عرصه استانی هم گریزی بر وعدهای ایشان بزنیم ،در حقیقت چنددرصد شاهد تحقق وعدها یی داده شده روحانی در کردستان بوده ایم.اولین استارت عدم تحقق وعده روحانی به مردم کردستان زمانی بود که در عین ناباوری مردم کردستان شاهد انتصاب مقام عالی اجرایی استان از دیاری دیگر بودند ،ودر آن زمان بود که وزیر کشور نیز در مراسم معارفه استاندار جدید آب پاکی بر دست همه ریخت ، و با بیان اینکه "هر چه گشتم نبود ،نگرد که نیست" ، فردی لایق را در استان کردستان نیافتم که بتوانم کلید استانداری را تحویلش دهم، و گویا ایشان حجت را تمام شده دیده بودند، مردم از این نوع گفتمان و میدان ندادن به نخبگان و جوانانشان در عرصه اجرایی دلگیر شدند،باید در عرصه مدیریتی به جوانان میدان داده شود،تا صاحب تجربه و "لایق"کلیدداری مناصب مدیریتی کلان گردند. خوشبختانه مردم استان کردستان در طول این سی وشش سال از عمر انقلاب اسلامی و چه در زمان جنگ ناخواسته عراق همواره "غیرت" و" وفاداری" خویش را به اثبات رسانده و همیشه مرزداران خوبی برای نظام و آرمانهایی آن بوده،که استقبال تاریخی در اردیبهشت معطر سال هشتادو هشت از رهبر معظم انقلاب خود بهترین گواه بر این ادعاست، که مردم ما در این برهه حساس از تاریخ همیشه یا و یاور رهبر ی انقلاب و آرمانهایی انقلاب بوده ،با این روتد تغییرات واینکه دولت یازدهم با اولین انتصابش در کردستان و سخنان وزیر کشور در آن مراسم "که فردی شایسته ای را نیافتم "کام کردستانیها تلخ شد ،اما مردم شریف و فهیم این دیار همیشه خدمتگزاران صادق و دلسوز را بدون توجه به جغرافیایی سکونتی آنان به دیده منت می پذیرند.
مردم بیشتر از هر چیزی خواهان توسعه استان هستند،این توسعه را مدیران توانمند و دلسوز بوجود خواهند آورد . اما هنوز ذائقه تلخ ندادن سکان و کلید استانداری کردستان به نخبگان و شایستگان این دیار در اذهان مانده بود که دومین و شاید تلخترین اتفاق نامیمون در عرصه اقتصادی کردستان نیز به وقوع پیوست و آنهم در آذر ماه "نود و دو"، اولین بودجه دولت یازدهم راهی مجلس شد، که کاملا با وعده دادن بودجه جهشی به استان کردستان توسط "روحانی"در تضاد آشکار بود،و این امر بسیاری از کارشناسان اقتصادی و نمایندگان مردم در مجلس را شوکه کرد، بودجه ای که نسبت به بودجه دولت دهم در سال نود ودو در بخش عمرانی به کردستان کاهش چشمگیری داشت، بر همین اساس نمایندگان مجلس در اعتراض به چنین بودجه اختصاص داده شده، در بخش عمرانی برای کردستان در آذر نود ودو بصورت جمعی اقدام به استعفا کردند، شش نماینده مردم کردستان در آن زمان همگی متفق القول بودند که نه تنها روحانی به وعد هایش در باره کردستان جامه عمل نپوشیده است بلکه شاهد بی مهریهای در این ارتباط هستیم. بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر استان کردستان از نظر شاخصه هی اقتصادی در رتبه های پایین قرار دارد،که چنین رتبه ای زیبنده این استان نیست،یکی از وعده های روحانی در سفر تبلیغاتی به کردستان فعال کردن بازارچه های مرزی بود،که این آرزوی سالهای دور و دراز مردمان این استان میباشد،یکی از راهکارههای مقابله با توسعه نیافتگی کردستان راه اندازی بازارچه مرزی و مناطق آزاد در شهرهای بانه و مریوان که پتانسیل لازم را در این زمینه دارا میباشند،خواهد بود همچنانکه مناطق آزاد کیش-چاه بهار-قشم-بندر انزلی-ارس وکارون ..نقش قابل توجهی را در توسعه پایدار آن مناطق ایفا کرده است،قطعا با توجه به وعده دولتمردان یازدهم رونمایی از چنین طرحی میتواندباعث شکوفاتر شدن چرخه هایی اقتصادی استان و یکی از راههای مقابله با توسعه نیافتگی این منطقه باشد،در واقع توسعه کردستان مستلزم عملیاتی شدن وعده هایی انتخاباتی وتدبیر مدیران ارشد استان در زمینه جذب سرمایه گذار که یکی از نیازهای بسیار ضروری برای روتق اقتصادی و کاهش آمار بیکاران میباشد.
از وعده هایی فراموش شده دیگر روحانی به مردم کردستان "تشکیل کارگروه جبران عقب ماندگی"کردستان که مورد انتقاد "مرادی" نماینده مردم در مجلس نیز در صحن علنی مجلس قرار گرفت. در حالیکه در استان کردستان نزدیک به یک هزار و پانصد پروزه نیمه تمام وجود داشته که اتمام این پروژها به گفته مسئولین هفت هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد،با مدت زمان هفت سال ،به فرض کلنگ اینکه اگر دراین مدت کلنگ دیگری بر زمین زده نشودو مسئول دیگری با" ژست عالی و جیب خالی" کلنگی را از سرشوق و با اشتیاق وصف ناپذیر بر زمین نکوبد. وچنان وانمود کند که عکس گرفتن و هیاهوی خبری و ژستش مال ما و درد جانکاه سالها خوابیدن پروژها هم مال شما. اما آیا با این همه پروژه نیمه تمام در استان کردستان تشکیل چنین کارگروهی ضروری به نظر نمیرسد؟ کارگروهی که زمانی وعده اش را دادند، و اما در بوته فراموشی همچو بسیاری دیگر از وعدها سپرده شد. مسئله مهم دیگری که صدای نمایندگان مجلس راتا حدودی درآورده است ،"نبود جلسه مشترک نمایندگان مردم کردستان با رئیس جمهور و یا معاونین وی" در طول این پانزده ماه دولت یازدهم میباشد،بدون شک تشکیل چنین جلساتی تا حدودی می توانست گره ای ازهزاران گره و مشکلات مردم را باز نماید،البته شاید برای چنین ایده ای خیلی زود دیر شد. اگر پیشنهاد برگزاری چنین جلساتی قبل از برگزاری انتخابات صورت میگرفت، قطعا سهل تر و آسانترمورد قبول وبرگزار میگردید،اما فعلا در این برهه بروکراسی اداری آن سخت وپیچیده خواهد بود. و اما نکته دیگر اینکه سفرهای استانی "روحانی" مدتهاست شروع، اما گویا آسمان کردستان پر از دست اندازهایی هوایی شده و هواپیمایی ایشان توان عبور ازاین دست اندازها را ندارد، همه به یاد داریم که در زمان انتخابات جزء استانهای اول دربرگه هایی رای به ایشان بودیم،اما امروزگویا جزء آخرین استانها در سفر هیئت دولت قرار گرفته ایم.یکی از نمایندگان مردم در مجلس از آن بیم داشت ،که برای استان کردستان در زمان سفر دولت یازدهم خزانه خالی خالی شود ،و چیزی از خزانه عاید مردم استان نشود،حال به فرض اگرخدای ناخواسته خزانه هم خالی نشود،اما حرمت این مردم شریف که همیشه ودر هر حماسه ای جزء اولین ها هستند آیا با این بی مهری ها شکسته نخواهد شد؟
انتظار مردم کردستان این است که زبانم لال" سفرآخر" دولت یازدهم نصیب مردم استانمان نشود و دولت با "خزانه پر" بیاید و از این همه پروژه ناتمام تعدادی را به اتمام برساند، تا مردم بیشتر از این از عدم تحقق وعدها دلگیر نباشند. و نکته آخر اینکه کردستان بنا به آمار اعلام شده جزء استانهایی اول تا چهارم از نظرتعداد بیکاران میباشد،و این آمار هم تکان دهنده و هم در خور و شان مردم کردستان نیست،بنا به اظهار کارشناسان اقتصادی خط فقر در این استان زیر دو میلیون تومان میباشد،در حالیکه بسیار جوانانی هستند که با درآمد دویست و سیصد هزار تومانی دارند زندگی را سپری میکنند، و متاسفانه جزء آمار شاغلین هم محاسبه شده اند.کسانی که در چهارراه انقلاب سنندج هر روزه با بقعچه ای از نان و لباس کار از فرط بیکاری دنبال هر ماشینی میدوند، یک روز کار میکنند و ده روز بیکار ،مسئولین به جهت پرشدن آمارهای خودشان ،این افراد را هم نیزجزءشاغلین محاسبه کرده اند. اگر امروزه مسئله طلاق به یک تراژدی در زندگی جوانان این استان تبدیل شده،این تراژدی هولناک نمی تواند بی تاثیراز این آمارهای کذب باشد، که یک جوان متاهل واقعا نمیتواند یک بیستم ازدرآمد آن خط فقرتعریف شده را درزندگی روزمره اش تامین نماید.و بناچار در سکانس اول زندگی برای همیشه کات میزند وزندگیش قربانی این گونه بی عدالتیها میشود.امیدواریم که با "تدبیر"و "درایت"خاص دولتمردان یازدهم و تحقق وعدهای داده شده شاهد توسعه روز افزون استان کردستان باشیم.
ظاهرا وعده دادن موقع انتخابات فرایگر هست و پر رنگ و لعاب ولی موقع عمل که میرسه تفاوت از زمین تا آسمان هست.
متاسفانه بزرگترین اشتباه دولت تسویه حساب سیاسی هست که موقع ارائه ی گزارش صد روزه خیلی ملموس بود و بعد از اون هم خودش رو نشون داد. یکی از کارهایی که واقعا بدسلیقه گی دولت محترم رو نشون میده اینه که حتی به اسامی پروژه هایی که توسط دولت قبل گذاشته شده هم رحم نکردند (مثل تغییر اسم سفرهای استانی و مسکن مهر و ...)
و اشتباه بعدی هم درس نگرفتن از گذشته (توافق سعدآباد که اونجا شخص آقای روحانی مذاکره کننده ی اصلی بودند) و نشناختن دشمن، با این خیال که اگه تحریمها برداشته بشه همه ی مشکلات حل میشه..