گروه بین الملل، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا معتقد است جهان وارد عصر جدیدی به نام عصر بینظمی شده است و آمریکا نقش بسزایی در به وجود آمدن شرایط کنونی داشته است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، فارن افرز در گزارشی به قلم ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا نوشت: دورههای تاریخی را تا زمانی که به پایان نرسند نمیتوان شناخت. رنسانس تنها از دیدگاه امروز رنسانس شد. دربارۀ ادوار تاریک قبل از آن و دورههای دیگر نیز همین مسئله صدق میکند. دلیلش ساده است: نمیشود فهمید هر رویداد نگرانکننده یا نویدبخش رویدادی مستقل است یا آغاز روندی پایدار را نشان میدهد. مرکز رصد راهبردی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ خاورمیانه در مراحل اولیۀ جنگ سیسالۀ مدرن به سر میبرد■
باوجوداین، من فکر میکنم شاهد پایان یک عصر از تاریخ جهان و پیدایش عصر دیگری هستیم. از برچیده شدن دیوار برلین، که به جنگ سرد ۴۰ ساله پایان داد، ۲۵ سال گذشته است. عصر پس از آن عصر برتری آمریکا، رونق فزایندۀ بسیاری از کشورها، ظهور بیشمار سیستمهای سیاسی و جوامع نسبتاً باز و صلح گسترده، از جمله همکاری چشمگیر میان قدرتهای بزرگ بود. حالا، آن دوره هم سپری شده است و دورهای شروع میشود که بینظمتر و ناآرامتر است. خاورمیانه در مراحل اولیۀ جنگ سیسالۀ مدرن به سر میبرد، که در آن قرار است وابستگیهای مذهبی و سیاسی به نزاعهای طولانی و گاهاً وحشیانه بین و در سطح مرزهای ملی دامن بزند. روسیه با رفتارهایش در اوکراین و هرجای دیگر نظم عمدتاً پایدار اروپا را به چالش کشانده است؛ نظمی که بنیان آن این اصل قانونی است که مالکیت ارضی با نیروی نظامی حاصل نمیشود.
■ صلح حاکم در آسیا ناپایدار است■
در آسیا بیشتر صلح حاکم بوده است. اما این صلحی ناپایدار است که به دلیل ادعاهای ارضی حلنشدۀ متعدد، افزایش ملیگرایی و نبود توافقهای دیپلماتیک منطقهای یا دوجانبۀ مستحکم برای جلوگیری یا کاهش برخوردها، هرلحظه ممکن است از بین برود. دراینمیان، تلاشهای جهانی برای کندکردن تغییرات جوی، گسترش تجارت، وضع قوانین جدید برای عصر دیجیتال، و جلوگیری یا کنترل شیوع بیماریهای عفونی ناکافی بوده است.
■ دلایل بروز شرایط کنونی■
برخی از دلایل بروز این وضعیت به تغییرات بنیادی در جهان مربوط میشود، ازجمله گسترش قدرت در میان بسیاری از دولتها و بازیگران غیردولتی، از سازمانهای تروریستی و شبهنظامیان گرفته تا مؤسسهها و سازمانهای مردمنهاد. مقابله با انتشار گازهای گلخانهای و جریانهای جهانیِ مواد مخدر و تسلیحات، تروریستها و عوامل بیماریزا در بهترین شرایط کار سادهای نیست؛ و نبود توافق دربارۀ اقدامات لازم و نبود اراده برای اقدام کردن، حتی وقتی توافقی وجود دارد، کار را دشوارتر کرده است.
■ گسترش بینظمیِ جهانی به آمریکا مربوط میشود■
دیگر دلایل گسترش بینظمیِ جهانی به آمریکا مربوط میشود. جنگ ۲۰۰۳ در عراق، تنشهای شیعه-سنی را تشدید کرد و مانعِ مهم در برابر بلندپروازیهای ایران را از بین برد. اخیراً، آمریکا خواستار تغییر حکومت در سوریه شد، اما، برای تحقق این خواسته هیچ اقدامی نکرد حتی بهرغم اینکه نیروهای دولتی سوریه با نادیده گرفتن هشدارهای آمریکا چندین بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند. آنچه به وجود آمد خلائی بود که دولت اسلامی آن را پر کرد. آمریکا برای آسیا سیاست جدیدِ افزایش مداخله را طراحی کرد (محور بهاصطلاح راهبردی برای منطقه)، اما برای محقق کردن این سیاست هیچ تلاشی نکرد. پیامد اینها و دیگر اتفاقات تردید شایع نسبت به قابلیت اعتماد و اعتبار آمریکا بوده است که بسیاری از دولتها و گروههای دیگر را به اقدام مستقل واداشته است.
■ در بیثباتیهای فزایندۀ جهانی عوامل محلی نیز دخیل هستند■
در بیثباتیهای فزایندۀ جهانی عوامل محلی نیز دخیل هستند. تعصب بیشازحد و یکدلی بسیار اندک نسبت به مرز بین دولت و جامعه یا نقش مذهب در بین آنها از گرفتاریهای خاورمیانه است. همچنین، کشورهای واقع در منطقه و نزدیک به آن برای جلوگیری از ظهور افراطیگری اقدام چندانی انجام نمیدهند یا هروقت و هر جا که به وجود میآید با آن ستیز میکنند. به نظر میرسد روسیۀ تحتامر ولادیمیر پوتین مصمم است با زور و ارعاب بخشهای ازدسترفتۀ امپراتوری خود را بازگرداند. اروپا بیشازپیش از امکانات و فضای فکری لازم برای ایفای نقشهای مهم جهانی بیبهره است. بسیاری از دولتهای آسیایی بهجای اینکه مردم را برای مصالحههای لازم اما دشوار با همسایگانشان آماده کنند یا در مقابل ملیگرایی مقاومت میکنند یا مردم را به آن تشویق میکنند. منظورمان این نیست که داریم گرفتار ادوار تاریک جدیدی میشویم. وابستگی متقابل، مثل ترمزی در مقابل اقدامات دولتها عمل میکند تا به خودشان آسیب نزنند. اقتصاد جهان از حضیض ششسالۀ خود تا حدی بهبود یافته است. در اروپا نیز مثل آمریکای لاتین و بخش زیادی از آفریقا ثبات حاکم است.
■ شاید شرایط تغییر کند■
انتظار میرود علیه بینظمی و ناآرامی جدید نیز فشارهایی صورت گیرد. در نتیجۀ مذاکرات بینالمللی، ظرفیتهای تولید سلاح هستهای ایران را خواهد گرفت و همسایگانش نه دیگر ضرورت حمله به آن را احساس خواهند کرد نه خود به فکر ساخت چنین سلاحهایی خواهند افتاد. برای تضعیف دولت اسلامی در عرصۀ نظامی، محدود کردن جریان دلار و نیروی تازه به آن و مستحکم کردن برخی اهداف احتمالی آن میتوان دست به اقداماتی زد. تحریمها و کاهش بهای نفت ممکن است روسیه را به قبول مصالحه برسر اوکراین مجبور کند. دولتهای آسیایی احتمالاً توافقهای منطقهای را انتخاب میکنند که به تقویت صلح کمک میکنند. اما، سیاستهای داخلی کشورها، فقدان اجماع جهانی و نفوذ روبهافول آمریکا، که هیچ کشور دیگری نمیتواند جایگزین آن شود و معدود کشورهایی مایلند حتی به برقراری نظم کمک کنند، دستاوردهای احتمالی را میتواند محدود کند. حاصل کار، جهانی است که در مقایسه با جهان پس از جنگ سرد بهمراتب ناآرامتر و بیرونقتر است و در مواجهه با چالشهای پیشرو کارآمدی چندانی ندارد.