گروه سیاسی، سمیر مقبل، معاون نخست وزیر و وزیر دفاع لبنان، در صدر یک هیئت بلندپایه نظامی، روز گذشته برای یک سفر رسمی سه روزه وارد تهران شد.
به گزارش بولتن نیوز، معاون نخست وزیر لبنان، در این سفر که به دعوت رسمی سردار سرتیپ پاسدار «حسین دهقان»، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، صورت گرفته است، برای بررسی همکاری های دفاعی، تجهیزارتش این کشور به سلاح های ایرانی، راههای گسترش روابط دفاعی، مسایل دوجانبه، منطقه ای و بین المللی با همتای ایرانی خود دیدار و گفتگو می کند.
در موضوع سفر وزير دفاع لبنان به تهران چند نکته مهم و اساسی وجود دارد که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد:
اول اینکه مقامات لبنانی با توجه به کمکهای جمهوری اسلامی ایران و پشتیبانی همه جانبه از این کشور، خود آگاهند که با نظر گرفتن سوابق گذشته آمریکا و رژیم صهیونیستی هرگز نباید تسليم خواستههاي آمريكا و جریاناتی که مخالف امنیت لبنان هستند شوند و منافع خود را به خاطر فشارهای خارجی نادیده بگیرند.
دوم اینکه مسئولین لبنانی به خوبی می دانند که دريافت هديه ايران مطالبه مردم لبنان از دولت لبنان است و علاوه بر این ارائه کمک های تسلیحاتی ایران به لبنان موید جدی بودن ایران در مقابله با تروریسم و ناامنی در منطقه است.
مقبل عصر پنجشنبه گذشته بعداز دیدار با ژنرال میشل عون رییس حزب جریان آزاد ملی لبنان و در پاسخ به سئوالات خبرنگاران گفت که در تهران سلاح ها و تجهیزاتی را که قرار است به ارتش لبنان داده شود و همچنین اهمیت آنها را بررسی می کنم.
وی افزود: بعداز بازگشت از تهران، پرونده هبه تسلیحاتی ایران و نتایج سفر را برای بررسی و تصمیم گیری در اختیار هیات دولت لبنان قرار می دهم.
معاون وزیر دفاع لبنان در پاسخ به این پرسش آیا طرفی خارجی مانع تجهیز شدن ارتش لبنان به سلاح می شود؟، افزود: این سخنی دقیق نیست در لبنان ملت پشت سر ارتش قرار دارد و می خواهد که ارتش قوی باشد و با دریافت سلاح تقویت شود.
علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی ۷ و ۸ مهرماه جاری در راس یک هیات سیاسی و امنیتی به لبنان سفر و بر اعلام آمادگی کامل جمهوری اسلامی ایران برای همکاری های دفاعی با لبنان و تجهیز ارتش این کشور به سلاح های ایرانی بر اساس درخواست بیروت تاکید کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهارداشت: تحویل سلاح های ایرانی مورد نیاز ارتش لبنان برای مبارزه با تروریسم خیلی طول نخواهد کشید.
براساس این گزارش شبکه المنار لبنان جمعه شب درگزارشی از هبه تسلیحاتی ایران به ارتش لبنان برای مبارزه با تروریسم تکفیری تصاویری از یادداشت جمهوری اسلامی ایران به دولت لبنان را درخصوص نوع سلاح های پیشنهادی تهران به بیروت را منتشرکرد.
تیربار دوشکا و مهمات آن، خمپاره اندازهای ۶۰ و ۱۲۹ میلیمتری با مهمات آنها، دوربین دید در شب، موشک های تاو، مهمات توپ ۱۵۵ میلیمتری و مهمات تانک های T۵۵ و T۶۲از جمله آنها است.
به گزارش خبرگزاری قدس "مجید صفاتاج" مولف دانشنامه فلسطین در آخرین شماره ماهنامه پاسدار اسلام در نوشتاری به تاریخچه تروریسم ـ رسمی و دولتی ـ اسرائیل و جنایتهای گروههای تروریستی صهیونیستی و سازمان جاسوسی اسراییل پرداخته است :
پس از کشتار کودکان و زنان و مردان بی دفاع غزه توسط رژیم کودککش صهیونیستی طی سه دوره مختلف از سال 1388 تاکنون در جنگهای 22 روزه، 8 روزه و جنگ کنونی که بیش از یک ماه ادامه یافت، این سئوال به ذهن بسیاری خطور کرد که اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بی دفاع فلسطین و ترور رهبران مقاومت فلسطین پدیدة جدیدی است یا در گذشته نیز توسط رژیم غاصب قدس انجام میشد و اگر وجود داشت، ریشه در چه چیزی دارد؟
در این نوشتار بهطور مختصر ماهیت تروریستی رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بیگناه فلسطین بررسی میشود:
رژیم کودککش صهیونیستی ویژگیهایی دارد که در مجموع ماهیت این رژیم را تشکیل میدهند. در چشم انداز صهیونیسم، یهودیان بر هر کسی مقدماند و یک ملت را تشکیل میدهند. آنها برای رسیدن به اهداف خود، هر اقدامی را جایز میشمارند و حاضرند حتی دست به کشتار غیریهودیان بزنند. این امر برگرفته از ماهیت تروریستی صهیونیستهاست.
تروریسم تا اعماق اندیشه و روح صهیونیستها ریشه دوانده و سران آنها درباره دیدگاههای خود، کتابهای مفصلی را تألیف کردهاند. ژابوتنسکی مینویسد: «تورات و شمشیر از آسمان بر ما نازل شد.» مناخم بگین میگوید: «برادر من باش، والاّ میکشمت»
در کتابهای رهبران اسراییل، مفصلاً و با دقت، در بارة عقاید ایدئولوژیک سازمانهای تروریستی صهیونیسم، تاریخچه تأسیس، سازماندهی، اهداف، جنایتهایی که مرتکب شدند و حتی شکنجههایی که اعمال میکردند، در نهایت گستاخی و به روشنی و بدون هیچ گونه احساس شرم یا ترس یا تردید بحث شده است. بدون اغراق، میراث هراسانگیز تروریسم صهیونیستی در هیچ یک از میراثهای سیاسی ـ نظامی ملل عالم دیده نمیشود و همین که این حقایق با چنین صراحتی از طرف رهبران تروریسم صهیونیستی یا کسانی که چنانچه منافع صهیونیسم ایجاب کند، شنیعترین جنایتهای ضدبشری را نه تنها برضد انسانهای دیگر، بلکه علیه خود یهودیان هم مرتکب میشوند، فاش میشود، پدیدهای است که خرد و وجدان انسانی نمیتواند به آسانی آن را بپذیرد.
از لابه لای کتابهای تروریستهای صهیونیست میتوان دریافت که عقیده صهیونیسم بر مبانی زیر استوار شده است
1. ایمان مطلق به نظامیگری و پرورش نسلهای بعدی صهیونیستها به گونهای که این ویژگی بخشی از شخصیت آنها شود.
2. نقض مطلق حقوق طبیعی عربها تا حدی که براندازی نژاد عرب به خودی خود برای صهیونیستها کار مطلوبی است.
3. توجیه به کارگیری هر شیوه و وسیله جنایتکارانهای برای تحقق اهداف به اصطلاح مقدس صهیونیسم در سرزمین اسرائیل تا جایی که کشتن و ترور و ایجاد وحشت از مسائل عادی و روزمره میشود.
4. تکیه بر یک قانون عالی، یعنی حق مطلق را به خود دادن، به طوری که صهیونیستها را در یک جهت و سایر نوع بشر را در جهتی دیگر و پستتر از آنان قرار میدهد.
5. هدف از پذیرش و ورود به کهنوت صهیونیستی (باور عقاید صهیونیستی)، نجات میهن یهودی است. در نتیجه، کینةکورکورانه نسبت به عربها (مسلمانان)، به بخشی از ایمان تبدیل و تنها راه تحقق آرمان والای صهیونیسم، پاکسازی سرزمین اسرائیل از وجود آنان میشود.
6. جاسوسی از دیگران تا جایی که از دست زدن به هیچ جنایتی برای عملی کردن هدفهای خود رویگردان نشوند.
7. ایمان به آنکه انتقال غیرقانونی یهودیان به فلسطین به هر شیوه و وسیلهای که انجام شود، تنها یک مرحله از حمله اسکان صهیونیستی است.
این مجموعه ترسآور، عوامل عقیدتی صهیونیسم را در هر یک از منابع میراث تروریستی صهیونیسم روشن میکند.
تکیه گاههای اصلی ایدئولوژی تروریسم صهیونیستی با دقت و توجه به دو مسئله، بیشتر روشن میشود:
1. تاریخ واقعی شکلگیری سازمانهای تروریستی مادر که سایر سازمانها از آنها منشعب شدهاند.
2. مخفیانه بودن تشکیلات آنها.
هر چند سازمانهای تروریستی گوناگون و متعدد بودند، اما در اینجا تأکید بر تکیهگاههای عقیدتی آنهاست که در جمع چیزی را تشکیل میدهد که میتوان بهحق آن را فلسفه تروریسم صهیونیستی یا تروریسم دولتی اسراییل نامید. این فلسفه تا به امروز ذهنیت ناخودآگاه صهیونیسم را تشکیل داده و هنوز هم هیچ تغییری در آن روی نداده است. مهمترین سازمانهای صهیونیستیای که در این راستا به وجود آمدهاند، فعالیتهای تروریستی خود را ادامه میدهند. سازمانهایی هم به نام سازمان مادر شناخته میشوند، مانند هاگانا، هاشومیر و موساد. دو سازمان اول، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپای شرقی شکل گرفتند و تنها هدف آنها حمله به فلسطین و بیرون راندن عربها از آن سرزمین و نیز هراسافکنی سازمان اخیر نیز پس از تشکیل رژیم صهیونیستی به وجود آمد و هدف آن ترور رهبران مبارز فلسطینی و بهطور کلی تصفیه چهرههای بارز مخالف صهیونیستها در جهان بود. دیگر سازمانهای تروریستی عبارتاند از: ایرگون، پالماخ، دستههای کار و اشترن.
برای درک واقعیت تروریسم ـ رسمی و دولتی ـ اسرائیل و جنایتهای گروههای تروریستی صهیونیستی و سازمان جاسوسی اسراییل، به کتاب المنتقمون (انتقامگیری)، نوشته نویسنده اسرائیلی بار زوهار مراجعه کنید. در این کتاب، مجموعهای از فعالیتهای دستههای تروریستی صهیونیستی پس از پایان جنگ جهانی دوم و نیز کشتار تعداد زیادی از رهبران مقاومت فلسطین به نمایش گذاشته شده است در این کتاب، همه اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی و دستههای صهیونیستی وابسته به آن، بهویژه اقدامات تروریستی آن پس از اشغال فلسطین ذکر نشدهاند، لذا در زیر به چند نمونه از آنها اشاره میشود.
کشتار و جنایترژیم صهیونیستی از همان روزهای نخست اشغال فلسطین، به منظور ایجاد رعب و وحشت در دل فلسطینیان و اجرای طرحهای استعماری خود در سرزمینهای اشغالی، کشتار وسیع و قتل عام مردم فلسطین را آغاز کرد. صهیونیستها در شب نهم و صبح روز دهم می 1948م، اهالی روستای دیریاسین را کشتند. این کشتار وحشیانه و اقدام جنایتآمیز را دو سازمان تروریستی صهیونیستی ایرگون و اشترن انجام دادند که منجر به شهادت دهها تن از ساکنان عرب این روستا شد.
هر چند این کشتار فلسطینیان در محافل منطقهای و بین المللی محکوم شد، اما رژیم صهیونیستی از خوی حیوانی خود دست برنداشت و بارها به کشتار مردم بیدفاع فلسطین اقدام کرد.
یکی دیگر از روستاهایی که اهالی آن را نیروهای نظامی صهیونیستی قتل عام کردند و خشم جهانیان را برانگیختند، روستای قبیه بود که حدود 2000 تن از اهالی آن در شبهای چهاردهم و پانزدهم ماه اکتبر 1953م مورد هجوم صهیونیستها واقع شدند. در این اقدام جنایتآمیز، 67 تن از اهالی روستا به شهادت رسیدند و دهها تن دیگر مجروح شدند. مدرسه و مسجد روستا و 56 منزل مسکونی نیز کاملاً ویران شد اهالی روستای دیگری به نام روستای ناصرالدین نیز به همین صورت قتل عام شدند.
سه مورد مـزبور، نـمونهای از زنـجیره اقـدامـات وحشیانه و غیرانسانی صهیونیستهاست. رژیم صهیونیستی تا کنون صدها مورد کشتار و قتل عام مردم مسلمان فلسطین و لبنان را مرتکب شده است. این کشتارها گاهی به صورت هجوم گروههای تروریستی و شبیخون و کمین و گاهی به صورت بمباران مناطق مسکونی، به وسیلة هواپیماهای نظامی بوده است. مورد اول بیشتر در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین و به منظور کوچ دادن اهالی عرب روستاها اجرا شده است. مورد دوم نیز بیشتر به صورت بمباران مناطق مسکونی مردم مسلمان لبنان و اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در این کشور و توسط هواپیماهای بمبافکن و توپخانه ارتش رژیم صهیونیستی صورت پذیرفته که نتیجه آن کشته شدن هزاران تن از مردم بیپناه فلسطین و لبنان بوده است.
تفاوت بین این کشتارها فقط در آلت و وسیله کشتار است، وگرنه رژیم صهیونیستی خوی وحشیگری خود را در همه این کشتارها در معرض دید جهانیان قرار داده است. تاریخنویسان صهیونیست، قتل عام مردم فلسطین و لبنان و کلاً کشتار غیریهودیان را مبتنی بر دو مبنای ایدئولوژیک و استراتژیک میدانند
1. ایدئولوژی صهیونیسم: اصول ایدئولوژی صهیونیسم که کشتار دیر یاسین و کشتارهای دیگر و عملیات ترور و سرکوب غیریهودیان بر آن استوار شد، بر قانون حق مطلق متکی است. این قانون، صهیونیستها را در رأس بقیه مردم (غیریهودیان) قرار میدهد و برکینهتوزی کورکورانه و نادیده گرفتن حقوق کامل طبیعی دیگران توسط آنها تکیه دارد، تا جایی که از بین بردن نژاد عرب، عملی پسندیده تلقی میشود.
2. استراتژی صهیونیسم: کشتار دیریاسین، جزو طرح دال اسراییل است. براساس این طرح، ارتش صهیونیستی و سازمانهای تروریستی اسرائیل، به منظور تصرف مناطق تعیین شده برای دولت یهودی، به کشتار فلسطینیان اقدام میکنند. کشتارهای دیگر صهیونیستها هم در راستای همین استراتژی، یعنی سرزمین بیشتر انجام میشود.
با شروع انقلاب اسلامی ایران و آغاز دهه هشتاد، هدفهای تروریستی رژیم صهیونیستی ابعاد وسیعتر و فراتری به خود گرفت. یعنی نه تنها مبارزان فلسطینی را هدف گرفت، بلکه این رژیم، مبارزین مسلمان انقلابی دیگر کشورها، بهویژه لبنان را هم در دستور کارهای تروریستی خود قرار داد. آنها با اعزام تیمهای تروریستی و واحدهای ویژه کماندویی به دیگر کشورها موفق به ترور و یا ربایش برخی از رهبران مقاومت فلسطین و دیگر گروههای مسلمان انقلابی شدند. به ویژه، با فعال شدن مقاومت اسلامی ضد صهیونیستی در لبنان، ترور و دستگیری رهبران مقاومت اسلامی و حزباللّه لبنان در اولویت یکم اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی قرار گرفت.
در سال 1984م، شیخ راغب حرب، امام جماعت شهرک جبشیت لبنان مورد هدف تروریستی نیروهای اسراییلی قرار گرفت و به شهادت رسید. در سال 1988م، ابوجهاد، دومین شخصیت جنبش فتح و از طرفداران خط مبارزة مسلحانه با رژیم صهیونیستی درسازمان آزادیبخش فلسطین، طی یک برنامهریزی دقیق تروریستی از سوی سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در تونس به قتل رسید. پس از مدتی نیز ابوایاذ، مرد شماره سه فتح به وسیلة تروریستهای مسلح اسراییل کشته شد.
در سال 1989م، کماندوهای اسرائیلی که با هلیکوپتر از داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین به جنوب لبنان آمده بودند، یکی از روحانیون برجسته لبنانی و وابسته به مقاومت اسلامی لبنان و امام جمعه شهرک جبشیت لبنان به نام شیخ عبدالکریم عبید را از منزل شخصیاش در این شهرک ربودند و به داخل اسراییل منتقل کردند.
در سال 1991م، مصادف با 27 بهمن 1370ش، رژیم صهیونیستی در یک عملیات هوایی، با دو فروند هلیکوپتر موسوم به آپاچی، اتومبیل سیدعباس موسوی، روحانی برجسته و دبیرکل حزبالله لبنان و همسر و فرزندش را که پس از مراسم بزرگداشت شهادت شیخ راغب حرب، از جنوب لبنان عازم بیروت بودند، مورد هدف چندین موشک تاو قرار داد و آنها را به همراه عده دیگری از مردم جنوب لبنان به شهادت رساند.
در تاریخ سی ویکم اردیبهشت 1372ش، در ساعت 5/2 بامداد، یک گروه تروریستی و کماندویی رژیم صهیونیستی با استفاده از دو فروند هلیکوپتر نظامی از طریق ساحل وارد خاک لبنان شدند. آنها پس از عبور از ارتفاعات کوهستانی لبنان با استفاده از دو دستگاه ماشین سواری جیپ به روستای قصر بنا واقع در منطقه بقاع لبنان رفتند و به منزل مصطفی دیرانی، مسئول مقاومت مؤمنه جنبش امل لبنان یورش بردند و وی را ربودند و به فلسطین اشغالی منتقل کردند. پس از این عملیات، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، در مصاحبهای، مسئولیت اجرای این عملیات را به عهده گرفت.
از این زمان به بعد، اخبار بسیاری حکایت از این دارد که رژیم صهیونیستی به آموزش نیروهای ویژه کماندویی و تشکیل گروههای تروریستی برای ترور یا ربودن رهبران حزبالله و مقاومت اسلامی لبنان و رهبران و اعضای گروههای اسلامی فلسطین اقدام کرده است. از جمله، ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزباللّه لبنان که خنثی شد. ترور دکتر فتحی شقاقی، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین که در بیستوششم اکتبر 1995م (چهارم آبان 1374ش) به وسیله عوامل اسراییل در کشور مالت مورد اصابت پنج گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. همچنین، مهندس یحیی عیاش، از مبارزان فعال عضو جنبش حماس که به وسیله تلفن همراه که بمبگذاری شده بود به شهادت رسید. خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی این جنبش نیز به وسیلة مواد سمی مورد سوء قصد قرار گرفت که سریعا به بیمارستان منتقل شد و از این اقدام تروریستی اسراییل جان سالم به در برد.
پرونده رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس تا کنون پر از اقدامات تروریستی است، به گونهای که حتی برخی اسرائیلیها را به انتقاد واداشته است. مارتین پوپر، فیلسوف اسراییلی، در کتاب جهان و اسرائیل چنین نوشته است:
«فاسدترین آموزش میان آموزشها و تعالیم سست بنیاد آن است که میگوید تاریخ را تنها قدرت و نه چیز دیگری میسازد. این نظریه در طرز تفکر ملتها و حکومتهای آنها نفوذ کرده و از ایمان به مصونیت، چیزی جز الفاظ مکرر نمانده است.»
وی سپس به انتقاد از کارهای شنیع تروریستی برضد عربها میپردازد و در باره کشتار دیریاسین میگوید: «اینجا جنایت از آنِ ما بود، بلکه بهخصوص از آنِ من بود. جنایت یهودیان علیه روح و معنویت. امروزه نمیتوانم درباره آنچه رخ داد فکر کنم و این احساس گناه در من ایجاد نشود.