به گزارش بولتن نیوز،به نقل از اشراف، اندیشکده آمریکایی «شورای سیاست خاورمیانه» در گزارشی به قلم چارلز فریمن رئیس کنونی این اندیشکده و دیپلمات سابق آمریکایی به بررسی مذاکرات هستهای ایران پرداخت. وی ۳۰سال در سرویس خارجی آمریکا، وزارت امور خارجه و وزارت دفاع، بهعنوان معاون وزیر دفاع در امور امنیت بینالمللی (۱۹۹۳-۱۹۹۴) و سفیر آمریکا عربستان سعودی (۱۹۸۹-۱۹۸۲) خدمت کرده است. وی عضو هیئترئیسه اندیشکده کارنگی بوده است. وی در تجزیهوتحلیل خود از ژئوپلیتیک مذاکرات هستهای ایران، اشاره میکند که ایران و غرب عملاً دشمنان مشترکی در خاورمیانه، اگرچه نه دوستانی مشترک، دارند. یک توافق میتواند فرصتی برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه برای تحقق بخشیدن به منافع مشترک در مبارزه و جلوگیری از افراطگرایی فراهم کند. این فرصتها ممکن است به موفقیت تبدیل شود یا نشود، اما در نبود یک توافق اصلاً وجود نخواهند داشت. تمدید دوباره مهلت مذاکره فاقد اعتبار و احتمالا عواقب منفی مثل شکست احتمالی در رسیدن به توافق خواهد بود.
ماه ژوئیه گذشته، مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی ایران و ۱+۵ (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس، و آمریکا) از رسیدن به توافق نهایی در خصوص محدودیتهای تجاری بر توسعه صنعت هستهای ایران، در راستای رفع تحریمها فروماندند. آنها پس از انقضای مهلت، آن را تا ۲۴ نوامبر تمدید کردند. آنها در ۱۹ سپتامبر در حالی مذاکرات را ترک کردند، که پیشرفت کمی صورت گرفته بود.
۱+۵ و مذاکرهکنندگان ایرانی در بحبوحه شرایط بهسرعت در حال تغییر بینالمللی و منطقهای دیدار کردند. تأثیر اینکه آنها موفق شوند و یا شکست بخورند، خیلی بیشتر از گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه است؛ و بر ژئوپلیتیک منطقه، روابط بین بزرگترین قدرتهای جهان، و ظهور نظم جهانی چند قطبی تأثیر میگذارد.
■نگرانی کنونی غرب چیست؟■
با وجود نگرانیهای بینالمللی در مورد برنامه هستهای ایران، باید گفت که این نگرانیهای بیشتر گمانهزنی و ادعا و نه واقعیت مبتنی است. مطرحترین سازمانهای اطلاعاتی جهان، تنها تائید کردهاند که ایران تا سال ۲۰۰۳ بر روی سلاحهای هستهای کارهایی انجام دادهاند. نگرانی فعلی تسلط ایران به چرخه کامل سوخت هستهای و توسعه موشکهایش است که به ایران فرصت «تأخیر هستهای»- ظرفیت آینده برای تسلیحاتی کردن مواد هستهای در کوتاهمدت – را میبخشد. سازمانهای اطلاعاتی اجماع دارند که تهران تصمیم به انجام این کار ندارد. بااینحال، روایت عمومی که بهندرت رد شده است این است که ایران همواره به دنبال ساخت بمب بوده است. حتی کسانی که این روایت را رد میکنند، نمیتواند به اینکه ایران در آینده به دنبال به دست آوردن سلاحهای هستهای نیست، اعتماد کنند. این بیاعتمادی ریشهدار است و غلبه بر آن آسان و بدون نیش و کنایه نخواهد بود.
■ایران به یک نیروی بازدارنده هستهای برای بازدارندگی در برابر دشمنان نیاز دارد■
مقامات ارشد ایران اعلام کردهاند که سلاح هستهای و دیگر سلاحهای کشتارجمعی در اسلام حرام است. آنها میگویند که ایران به لحاظ اخلاقی از ساخت بمب دوری میکند. سابقه تاریخی ایران، رد این ادعا را دشوار کرده است. ایران با همین اعتقاد و با وجود حدود ۱۰۰ هزارکشته ناشی از حملات گاز اعصاب عراق، از توسعه قابلیت سلاحهای شیمیایی خود در سالهای ۸۸-۱۹۸۰ و در خلال جنگ ایران و عراق خودداری کرد. اکنون تنها تهدید پیش روی ایران از سوی کشورهایی که سابقه بهکارگیری سلاحهای کشتارجمعی را دارند، و درعینحال بیش از سایر کشورها در خصوص دستیابی ایران به این سلاحها موضع میگیرند -اسرائیل، آمریکا، و (به میزان کمتر) فرانسه و همسایه ایران، روسیه- است؛ کشورهایی که تمامی آنها زرادخانههای هستهای و سابقه حمله به کشورهای مسلمان را دارند منطقی است که ایران به یک نیروی بازدارنده هستهای برای بازدارندگی در برابر این دشمنان مجهز به سلاح اتمی نیاز دارد.
■اسرائیل و برنامه هستهای ایران■
گروههای ذینفع قدرتمند و سیاستمداران در اسرائیل، عربستان سعودی، فرانسه، و آمریکا، بیش از آنکه به یافتههای سازمانهای اطلاعاتی خود اتکا کنند به این منطق توجه میکنند. اسرائیلیها باید به یاد بیاورند که چند دهه برنامه پنهانی تسلیحات اتمی خود را با انکار اینکه آنها چنین برنامهای دارند، ادامه دادند. اسرائیل شک دارد که ایران بیشتر از خودشان در مورد برنامههای هستهای و اهدافش راستگو باشد. بدبینی برخاسته از هولوکاست اسرائیل را بر آن داشته است که به این بازی بهصورت یک بازی دو سر باخت نگاه کند. دولت «نتانیاهو» مخالف هرگونه دستیابی ایران به صنعت هستهای است. او بارها تهدید به حمله به ایران برای از بین بردن تأسیسات هستهای کرده است. ایران نیز مانند همسایگان عرب خلیجفارس، در نظر دارد به انرژی هستهای برای تولید برق تکیه کند، و سوختهای فسیلی را برای صادرات سودآور نگاه دارد.
■اسرائیل دارای نفوذی قاطع در واشنگتن و تأثیری دیرپا در برلین، لندن، پاریس و مسکو است■
با توجه به تلاشهای گذشته به رهبری آمریکا، برای منع دسترسی ایران به سوخت و مواد هستهای، این کشور بر کنترل خود بر چرخه سوخت هستهای اصرار دارد. هدف ۵+۱این است که ایران را به تحدید فعالیتهای هستهای خود به کوچکترین مقیاس و پایینترین سطح ممکن غنیسازی در طولانیترین دوره زمانی، وادار کند. دیدگاههای اسرائیل دارای نفوذی قاطع در واشنگتن و تأثیری دیرپا در برلین، لندن، پاریس و مسکو است. حتی اگر مذاکرات به توافق بینجامد، عملاً نمیتواند موردقبول آمریکا و بسیاری از طرفهای دیگر مذاکره باشد، مگر اینکه دولت «اوباما» به نحو متقاعدکنندهای به اعتراضهای اسرائیل، که موردحمایت طرفداران اسرائیل در کنگره آمریکا نیز هست، پاسخ دهد و آنها را رد یا نقض کند.
■ایران، در صورت عدم حصول توافق، به توسعه بخش هستهای خود ادامه خواهد داد■
ایران، در صورت عدم حصول توافق، به توسعه بخش هستهای خود، بدون محدودیت مؤثر بینالمللی ادامه خواهد داد. شکست در مذاکرات و یا توافقی که با مخالفت طرفداران آمریکایی اسرائیل از میان برود، کنگره آمریکا را به تقویت تحریمها علیه ایران وا خواهد داشت. در این صورت اسرائیل باید تصمیم بگیرد که یا یک حمله یکجانبه به ایران را ترتیب دهد و یا با از دست دادن اعتبار خود، به دلیل تهدیدهای مکرری که عملی نمیشوند، کنار بیاید. ایران نیز مجبور به انتخاب میان بیزاری اخلاقی از سلاحهای کشتارجمعی و نیاز برای داشتن بازدارنده در برابر حمله اسرائیل یا آمریکا است. برخی ایرانیان، ازجمله رئیسجمهور «روحانی» و دولت او، که به لحاظ سیاسی با توافق با آمریکا قمار کرده بودند، نیز تحقیر و بیاعتبار میشوند. ایران ممکن است راه کره شمالی در خروج از پیمانان پی تی را دنبال کند. قوانین بینالمللی نیز در تلاش در راستای منع گسترش سلاحهای کشتارجمعی با شکست مواجه میشوند.
■در صورت عدم توافق چشمانداز گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه بهشدت افزایش مییابد■
چشمانداز گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه در صورت عدم توافق میتواند بهشدت افزایش یابد. مبارزه برای ایجاد یک راهبرد برای مقابله با پدیده گسترش افراطگرایی اسلامی، ازجمله داعش که در حال حاضر در عراق و سوریه وجود دارد، میتواند پیچیدهتر شود. تمدید دوباره مهلت مذاکره فاقد اعتبار و مستلزم برخی نتایج منفی ازجمله شکست احتمالی در حصول توافق یا اجرایی شدن آن، خواهد بود. مذاکرات جاری اهمیت زیادی دارد، و روندها و تحولات اخیر بینالمللی بر پیچیدگی و گسترش عواقب این مذاکرات اضافه میکند.
■نفوذ اسرائیل در فرانسه، آلمان، و انگلستان تضعیفشده است■
بسترهای جهانی و منطقهای در حال تغییر مذاکرات
در طول سال گذشته، روابط میان ۱+۵ و اوضاع منطقه به نحو قابلملاحظهای تغییر کرده است؛ تنش بین اتحادیه اروپا، آمریکا و روسیه حاد شده است؛ ایران در سطح بینالمللی انزوای کمتری داشته است؛ نفوذ اسرائیل در فرانسه، آلمان، و انگلستان تضعیفشده است؛ و ظهور داعش و کاهش نیروهای غربی در افغانستان، همکاری با ایران در مسائل منطقهای را به موضوعی جذاب تبدیل کرده است. اینها در حالی است که هژمونی دلار آمریکا آشکار در حال نزول است. اثر خالص این تغییرات ایجاد گزینههای جدید دیپلماتیک برای اجتناب از اعمال تحریمهای آینده علیه ایران بوده است.
■پسزمینه بینالمللی مذاکرات هستهای■
واشنگتن و مسکو در حال حاضر به دلیل بحران اوکراین، روابط خوبی ندارند. برلین، لندن و پاریس در حال کاهش تعامل با دولت «پوتین» هستند. روسیه نیز به آغوش چین، بهعنوان جایگزینی برای اروپا، نقلمکان کرده است. چین، بهنوبه خود، مشتاق تحکیم عقبه آسیایی خود بوده است. (یک رابطه خوب با روسیه به تقویت توانایی چین در دفع تهدید رو به افزایش آمریکا در غرب اقیانوس آرام، منجر خواهد شد.) این تحولات تا حد زیادی نفوذ غرب در مسکو، و علاقه روسیه در تحقق سیاستهای غربی، هنگامیکه منافع این کشور در خاورمیانه و جاهای دیگر با غرب متفاوت است، را کاهش داده است. بنا به گزارشها روسیه در ماه اوت، برای خرید اولیه ۵۰۰،۰۰۰ بشکه نفت ایران، برای فروش مجدد در بازارهای جهان، ازجمله چین، با احتمال دو برابر شدن این میزان، با ایران به توافق رسیده است. این روند بهطور مستقیم نقض تحریمهای غربی محدودیت تجارت نفت ایران است. (بیشترین تحریمها علیه ایران توسط غرب بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل وضعشده است، امری که این تحریمها را از نیروی الزامآور قوانین بینالمللی محروم میسازد. در غیاب مشروعیت تحریمها از سوی سازمان ملل متحد، چین حدود ۶۷۵۰۰۰ بشکه نفت ایران وارد کرده است؛ واردات هند نیز تقریباً ۳۰۰۰۰۰ بشکه بوده است.)
■اتحادیه اروپا میل اندکی برای تحریمهای بیشتر علیه ایران دارد■
این معامله روسیه در کوتاهمدت، شکافی مخرب در همبستگی سیاسی ۱+۵ محسوب میشود و فشار مالی بر ایران را کاهش میدهد. این امر در میانمدت – چه رسد به بلندمدت- اماواگرها در مورد زندهبودن جریان تحریمها علیه ایران را افزایش میدهد. اکثر اروپاییها خواهان توافقی با ایران هستند که باعث کاهش چشمانداز توسعه ایران و توسعه سلاحهای هستهای و همچنین مانع گسترش سلاحهای هستهای در غرب آسیا و شمال آفریقا شود. اتحادیه اروپا میل اندکی برای تحریمهای بیشتر علیه ایران دارد. علاوه بر این، رفع محدود تحریمها ناشی از توافق موقت ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳، تمایلها را برای حضور در بازار ایران افزایش داده است. شرکتهای اروپایی به دنبال فروش و فرصتهای سرمایهگذاری، و ربودن گوی سبقت از رقبای محتاطتر و کم علاقه تر آمریکایی خود بودهاند. (شرکتهای آسیایی نیز از پیش در ایران فعال بودهاند.) علاقه اروپاییها در تجارت و سرمایهگذاری در ایران، به این دلیل که اتحادیه اروپا در حال حاضر بیشازپیش به دنبال کاهش وابستگی انرژی خود به روسیه است، بیشتر بوده است.
■ائتلاف شیعی ایران، دولتهای عراق و سوریه و حزبالله نیروی اصلی در برابر داعش بوده است■
علاقه اروپا برای به نتیجه رسیدن گفتگوهای هستهای با ایران افزایشیافته است. در همین حال، بیمیلی برای سیاست داخلی و منطقهای اسرائیل بهطور قابلملاحظهای در اروپا و کمتر از آن در آمریکا رو به فزونی دارد. در این شرایط تلاش اسرائیل برای جلوگیری و یا خرابکاری در توافق با ایران بهطور بالقوه میتواند باعث انشعاب در ۱+۵ شود. دستاوردهای اخیر افراطگرایان سنی در عراق و سوریه به تحکیم نفوذ راهبردی ایران در «هلال حاصلخیز»، و تقویت انگیزه غرب برای ایجاد روابط حسنه با آن کمک کردهاند. تاکنون، احترام به دشمنی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس با ایران و نایبان شیعیاش، مانع شده است که آمریکا و دیگر شرکتکنندگان پیشرو در ائتلاف تازه شکلگرفته (عمدتاً مسیحی!) ضد داعش، همکاری آشکار با ایران را علنی سازند. علیرغم شجاعت پیشمرگه های کرد، ائتلاف شیعی ایران، دولتهای عراق و سوریه و حزبالله نیروی اصلی در برابر داعش بوده است.
■نتایج همکاری ایران و سازمان همکاری شانگهای■
ایران عملاً با غرب، دشمنان مشترکی، اگرچه نه دوستانی مشترک، دارد. ایران برخلاف اعراب خلیجفارس، فاقد تناقض ایدئولوژیک برآمده از لزوم راضی نگاهداشتن افراطگرایان سنی در خانه و یا مخالفت با دموکراسی در کشورهایی مانند مصر و بحرین، است. هرچند همکاری با ایران، با ائتلاف با اعراب خلیجفارس جور درنمیآید، روند اوضاع به نحوی است که این همکاری را ضروری میسازد. ایران به دنبال پیوستن به سازمان همکاری شانگهای است. لزوم اقدامات ایران و سازمان همکاری شانگهای برای مقابله با طالبان (افراطی سنی) در فعالیتهای آتی ناتو در افغانستان، میتواند نیاز به همکاری با ایران را تقویت کند. این منوط به رفع تحریمها است. در صورت عدم وجود اجماع در شورای امنیت سازمان ملل، بیشترین تحریمها علیه ایران مبتنی بر این واقعیت است که دلار نهتنها ابزار تجارت جهانی و معیار تبدیل ارز، بلکه پول ملی آمریکاست.
■جایگزینی سازوکارهای آمریکایی نظام مالی■
حاکمیت بر دلار به آمریکا اجازه داده است که مانع معاملات ایران با دلار و ارزهای مرتبط با آن شود، و بهطور مؤثر به خارج کردن ایران از تجارت و امور مالی جهانی، مگر به تائید واشنگتن، انجامیده است؛ اما مثل همیشه بازار راهی برای دور زدن این تحریمها مییابد. این به معنی اجتناب از استفاده از دلار و به کار بردن طلا، ارزهای دیگر، و یا تهاتر در معاملات است. لزوم انجام این کار بهخصوص توسط کشورهایی مانند چین، هند، و ترکیه، که به نفت ایران نیاز دارند، احساس شده است.
معاملات بینالمللی به دلار و ارزهای مربوط به آن توسط جامعه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی (سوئیفت) تسهیل میشوند، که آمریکا در سال ۲۰۱۲ بانکهای ایرانی را از آن اخراج کرده است. تحریمهای مکرر آمریکا علیه ایران و دیگر کشورها، مکانیسمهای را برای دوری از نهتنها دلار بلکه سوئیفت، پایگاه دادهای که آمریکا را برای نظارت بر معاملات و مجازات معاملات ممنوعه، ایجاد کرده است. تحریمها در برابر روسیه باعث پیشرفتهایی در این زمینه شده است.
■اقتصاد منطقه هند و اقیانوس آرام در حال حاضر ۱٫۵ برابر اندازه نفتا یا اتحادیه اروپا است■
این – ازجمله – در طرحهای اخیر توسط این گروه کشورهای «بریکس» برای تجارت با ارز خود، منعکسشده است. به نظر میرسد یوان چین، شانگهای هنگکنگ، و یونیون پی چین، در حال حاضر بهعنوان جایگزینی برای دلار، نیویورک، و سوئیفت در انجام معاملات بینبانکی که از تجارت بینالمللی حمایت میکند، مطرح است. اقتصاد منطقه هند و اقیانوس آرام در حال حاضر ۱٫۵ برابر اندازه نفتا یا اتحادیه اروپا و با سرعت بیشتری در حال رشد، است. دلالتهای این امر روشن است. عصری که در آن آمریکا و / یا اروپا بهطور مؤثر میتوانستند کشورهای دیگر را بدون حمایت شورای امنیت سازمان ملل متحد و قدرتهای بزرگ غیر غربی تحریم کنند، روبه به پایان است. فرصتها برای اجتناب یا کاستن از تحریمهای موجود در برابر کشورهایی مانند ایران، با توزیع مجدد قدرت در اقتصاد جهانی، در حال رشد است.
■آسیب وارده از تحریمها به ایران بهاحتمالزیاد با گذر زمان کم میشود■
پیامدهای ژئوپلیتیک عدم حصول توافق
ایران بهطورجدی از تحریمها صدمه دیده است؛ اما آسیب وارده به ایران – که به نحوی قابل پیشبینی، به تغییر سیاست ایران منجر نشده است – بهاحتمالزیاد با گذر زمان کم میشود. اعمال دور دیگری از تحریمهای مطلوب اسرائیل، به رهبری آمریکا دشوار خواهد بود، و بهزودی احتمالاً غیرممکن خواهد شد. اگر مذاکرات جاری با شکست مواجه شود، ایران به کار خود ادامه خواهد بود و تحریمهایی که اقتصاد ایران را محدود کرده است دائماً شل خواهد شد. مذاکرات ایران با ۱+۵ بازنمای قمار میانهروهای ایرانی است مبنی بر اینکه بهبود روابط با غرب در شرایط احترام به حاکمیت ایران و عزت ملی ممکن است. پشت پا زدن غرب به این رویکرد بهشدت این میانهروها را تضعیف میکند. این روند همچنین تضاد بین اصول اخلاقی ایران و الزام نظامی برای یک عامل بازدارنده هستهای را افزایش میدهد. تهران ممکن است مثل کره شمالی به این امر با رد ان پی تی و پایان دادن به بازرسی بینالمللی از تأسیسات هستهای خود پاسخ دهد؛ و آشتی ایران و آمریکا بهاحتمالزیاد برای نسل دیگر یا بیشتر به تعویق خواهد افتاد.
■تبعات شکست مذاکرات برای اعراب■
اسرائیل و اعراب خلیجفارس از هر چیزی که ایجاد روابط حسنه غرب با ایران، که بهزعم آنها به ضررشان است، را به تأخیر اندازد و یا پیچیده کند، استقبال میکنند؛ بنابراین، آنها ممکن است در ابتدا از شکست ۱+۵ و ایران برای رسیدن به توافق خشنود شوند؛ اما این خوشحالی از مصیبت غیر، کوتاهمدت خواهد بود. از میان بردن امیدهای ایران برای بهبود روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا، چشمانداز توافقات سیاسی میان ایران، همسایگانش و غرب، که برای مبارزه فرقهای و سیاستهای متضاد باثبات «هلال حاصلخیز» ضروری است، را بهطورجدی کاهش میدهد. شکست قطعی تلاشهای غرب برای میانجیگری در برنامه هستهای صلحآمیز ایران به تشدید تضادهای راهبردی طولانیمدت و افزایش تنش در خلیجفارس منجر میشود. عدم وجود نظارت بینالمللی بر قابلیتهای هستهای ایران، برای همسایگان عرب، بهمنزله حذف هرگونه نظارت خارجی بر آمال ایران است.
■امکان رقابت هستهای در منطقه در صورت عدم توافق■
بهاحتمالزیاد برخی کشورهای عرب خلیجفارس نیز برای عقب نماندن از قافله، به بازدارندههای هستهای، چه وارداتی و چه بومی، دست خواهند یازید. (آنها نیز میخواهند درزمینه هستهای هماورد ایران باشند و از این کشور چیزی کم نداشته باشند.) کشورهای عربی خلیجفارس قطعاً بر حقشان برای غنیسازی هستهای، موازی با برنامه هستهای ایران، تأکید خواهند کرد. کشورهای بیرون از حوزه خلیجفارس مانند مصر و ترکیه نیز ممکن است به دنبال تقویت برنامههای هستهای خود برآیند، که منجر به جنون گسترش سلاحهای هستهای خواهد شد. یک بینظمی غیرقابل مدیریت درزمینهٔ هستهای، میتواند جایگزین انحصار هستهای اسرائیل در منطقهای که بهشدت در معرض ابتلا به جنگ است، شود.
-توافق چه تبعاتی دارد
توافق بین ایران و ۱+۵، بدون دخالت اسرائیل و کشورهای عربی، میتواند از گسترش سلاحهای هستهای در منطقه جلوگیری کند؛ و پیشرفت بهسوی ایجاد روابط حسنه ایران با آمریکا و دیگر کشورهای غربی، را سرعت بخشد.
■آثار مثبت منطقهای توافق هستهای■
وقتی تأثیر منطقهای توافق بیشتر میشود که از این توافق اینگونه برداشت شود که در مهار آمال احتمالی هستهای ایران مؤثر خواهد بود. اگر چنین باشد، این توافق زمینههای ضروری منطقهای بازگرداندن ثبات به خاورمیانه و جهان اسلام را فراهم میسازد؛ در غیر این صورت میتواند تلاشهای برخی کشورهای عربی خلیجفارس برای نیل به بازدارندههای هستهای، قبل از تجدیدنظر درباره چگونه همزیستی با جمهوری اسلامی، را به دنبال داشته باشد. بههرروی، توافق هستهای، فرصتی برای همه طرفها برای کشف منافع مشترک در مبارزه و جلوگیری از افراطگرایی، اعم از سنی یا شیعه، و فرصتی برای دیپلماسی خلاق، برای جایگزینی مشاجره نظامی با همزیستی و رقابت مسالمتآمیز، ایجاد میکند. البته ممکن است این فرصتها به هدر روند؛ اما بدون موفقیت در مذاکرات پیش رو اساساً موضوعیت نخواهند داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com