کد خبر: ۲۲۲۸۰۹
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
نقد مقالۀ «واقعیت دین و دین واقعی» در سایت «جرس»

دینداری تنها در ظاهر خلاصه نمی شود!

این نوع طرز تلقی نویسنده از دین و مناسک و فرهنگ و دین مردمی، باعث می شود که در دنیای امروز، هر اتفاقی که در جامعه دینی رخ دهد و به ابتذال مناسک و برنامه های مذهبی منجر شود را توجیه نمایند. در حالی که دین و مذهب را نباید تنها با شکل و ظاهر دین و مناسک و برنامه های اجرایی آن مقایسه و ارزیابی کرد
گروه مذهبی، سایت جرس در تاریخ 29 شهریور در مقاله ای با عنوان "واقعیت دین و دین واقعی" به قلم محمد رضایی ادعا کرده که ورود هر نوع مناسک و اساطیر حتی برنامه هایی مانند کارناوال عاشورا و برخی برنامه های مبتذل که مورد انتقاد است نیز طبیعی است و ظاهر دین با حقیقت آن متفاوت است!

به گزارش بولتن نیوز، نویسنده ورود اساطیر و مناسک در دین را که در گذشته اتفاق افتاده است با ورود برخی برنامه های مورد انتقاد مثل کارناوالی شدن عاشورا و... را از یک جنس ارزیابی کرده و معتقد است که دین مردم به رنگ و قالب فرهنگ آنها در می آید و با دین ناب مورد توجه نظریه پردازان و واعظان و فقها متفاوت است و از این روست که برخی می گویند که خرافه ها وارد دین شده است و....

دینداری تنها در ظاهر خلاصه نمی شود!

به نظر می رسد که این نوع طرز تلقی نویسنده از دین و مناسک و فرهنگ و دین مردمی، باعث می شود که در دنیای امروز، هر اتفاقی که در جامعه دینی رخ دهد و به ابتذال مناسک و برنامه های مذهبی منجر شود را توجیه نمایند. در حالی که دین و مذهب را نباید تنها با شکل و ظاهر دین و مناسک و برنامه های اجرایی آن مقایسه و ارزیابی کرد. اگر عده ای در ظاهر دین تغییرات ایجاد کرده اند و به سبک و روش و ایده های خود عمل می کنند نباید پذیرفت که این چهره دین که آنها نشان می دهند قابل قبول است. مثلا اگر عده ای قمه زنی کنند یا رفتاری کنند که از یک دیندار انتظار نمی رود، نباید پذیرفت که این رفتار درست است.

اگرچه برخی مناسک و مراسم مثل آش نذری، مراسم محرم، سینه زنی و زنجیرزنی، گریه کردن و... به تدریج تحت تاثیر فرهنگ عمومی شکل گرفته و باعث تقویت دین و مذهب شده است اما نمی توان با اتکا به این تجربه، ادعا کردکه هر اتفاق دیگری مثل قمه زنی و کارناوال و رفتارهای عجیب و غریب، نیز باعث تقویت دین می شود.

این که انسان ذاتا و فطرتا خدا جوی  است دلیل نمی شود که ناب بودن و راه حقیقی و خالص بودن و بهتر شدن و الگوسازی در دین و پیشوایان دینی را نسبت به شکل ظاهری دین در جایگاهی پایین تر ارزیابی کنند.

طبیعی است که سطح دانش، عقیده، ایده، رفتار مذهبی و مناسک افراد باهم متفاوت است و همه را نمی توان یکسان ارزیابی کرد و بین عوام و خواص از این نظر تفاوت وجود دارد و کسانی که تمام عمرخود را صرف گسترش فرهنگ وغنی سازی مسائل مذهبی ودینی می کنند، نسبت به کسانی که به بخشی از ظاهر دین مشغول هستند، از جایگاه بهتری برخوردارند. اما نمی توان پذیرفت کسی که نماز و روزه را نمی خواند و به مسائل قرآنی و دینی آشنا نیست و تنها آش نذری می پزد و... نسبت به خواص دین موفق تر و بهتر عمل کرده است.

این گونه تلقی نویسنده از دین، عملا باعث می شود که حقیقت دین و غنی شدن وعمیق شدن، کم ارزش تر از برخی رفتارها و ظاهر دین به نظر برسد. در حالی که اینگونه نیست و نباید رفتار عوام و ظواهر دین در جوامع مختلف را غنی تر از رفتار و اعمال فقها و بزرگان دین ارزیابی کرد.

سایت جرس سعی کرده، با اشاره به تفاوت اعمال و رفتار و فرهنگ مسلمانان در کشورهای مختلف، نتیجه بگیرد که دین در نهایت در قالب فرهنگ آن جامعه در می آید و ارزش مندتر از رفتار واعظان و پیشوایان و روحانیون است.

اما باید توجه داشت که اگر رفتار دینی و دینداری را تنها در تعدادی از مناسک و اعمال روزانه محدود کنیم به مرور بخشی از آنها حذف و بخشی دیگر جایگزین می شود و تنها شکل و ظاهری از دین باقی می ماند . این که تنها به گفتن شهادتین اکتفا کنیم و برای کسب معارف دینی تلاش نکنیم، به معنای تکامل رفتار مسلمان نیست و اگرچه شرط اولیه برای مسلمان شدن گفتن شهادتین است اما هدف دین و پیامبران، تنها گفتن یک کلمه نبوده است بلکه این را نقطه شروعی برای خدمت به خلق، تکامل جامعه، رضای خداوند و... اعلام کرده اند.

به نظر می رسد که اینگونه تحلیل ها و نوشته ها و سایت ها، به دنبال کم رنگ کردن دین در جامعه مسلمان هستند تا دین را تنها در رفتار و ظاهر و مناسک وچند برنامه مذهبی خلاصه کنند و به تدریج جای آنها را به چند برنامه شکلی بدهند و...

وگرنه این همه مکتب، حوزه علمیه، کتاب،دانشگاه، پیشوایان و ... تنها برای مناسک و ظاهر مذهب نیست بلکه اهداف بزرگتری مانند هدایت بشر، خدمت به مردم و رضایت خداوند و... مطرح است و عجیب است که چرا نویسنده دین شبان و پیرزنان را ارزشمندتر از دین سایرین بر شمرده است!
از نظر نویسنده، آیا کسی که آش نذری می دهد و به مردم طعام می دهد، اگر در جای دیگری به مردم ظلم کند پذیرفتنی است که وی فردی دین دار است و کاری ارزشمند تر از بزرگان دین کرده است؟!

سایت جرس نوشته است: دین مردم به نیازهای روحی آنان پاسخ می دهد نه نیازهای فکریشان و چه بسا به همین دلیل با خرافه آمیخته شود. بقای دین مردم نه منوط به محتوای خبری و دلالت گر آن و نه به وجه معرفت شناسی‌اش بلکه بستگی به کارکرد مفیدش در آرامش بخشیدن به آن‌ها در وجه روانشناسانه و جامعه شناسانه‌اش دارد. دین مردم قبل از آنکه عقلانی باشد، اقناعی و آن هم از نوع اقناع عاطفی است.
مردم دین را به قالب فرهنگ خویش می زنند. دین را مقدر به فهم و فرهنگ و مصالح عرفی خویش می کنند. دین مردم دین بالفعل و واقعا موجود است. دینی است که مردم طبق آن می زیند و نه طبق دین فقها. خلاصه مردم دین خودشان را دارند و علما و روحانیون دین خود را. شباهت این دو نوع دیانت حداقلی و به حسب اشتراک لفظ است.

فرهنگ، فولکلور و فهم عامه است که دین را عرفی می کند. در درازمدت غلبه عملی با فرهنگ است و دین- خواه ناخواه- رنگ فرهنگ و مصالح عرفی مردم را می گیرد. در عمل هم، همة پیامبران با فرهنگ مردم راه آمده اند و حرف‌هایشان را در قالب عرف روزگار خود زده اند. اگر هم آموزة جدیدی بوده تنها زمانی ماندگار شده که در تضاد با وسع و طاقت و ظرفیت‌های عرفی و فرهنگی مردم نبوده است.


دینداری تنها در ظاهر خلاصه نمی شود!

در واقع پارادایم و الگوی انقلاب‌های علمی "توماس کوهن" و تئوری تعدیل و کل گرایی "کواین"، در مورد نحوة تغییر باورهای دینی مردم هم صدق می کند. با این تفاوت که این تغییر نه در قالب تئوری و زبان علمی، بلکه به طور خاموش و در پاسخ به ضرورت‌های عملی و زیستی، بروز می کند.

مردم عادی هرگز از دین، زورگویی و استبداد و ظلم نمی فهمند. دین در نظرشان بهترین چیزها و بلکه عصاره و چکیدة خوبی و عدالت است و فهمشان از خوبی و عدالت هم فهمی عرفی و غریزی و فطری است نه تعریف شده، تجویزی و دستوری. دینداری عوام به سبب تلفیقی بودنش، اهل رفق و مدارا با سایر فرهنگ هاست. در واقع اگر تحریک خواص متعصب نباشد، بعید است که عوام به جان هم بیافتند و جنگ دارالکفر و دارالایمان به راه اندازند.

دین محصولی فرهنگی با کارکردهای مفید روانی و اجتماعی است. مادام که مردمی است، تمدن ساز است ولی هنگامی که آلت دست متولیان خودخوانده می گردد، کارکرد ضدفرهنگی پیدا می کند.

توسل به امامزاده‌ها و ضریح‌ها و قبور تلاشی برای محسوس کردن و نزدیک شدن به نامحسوس است و از این رو دخیل بستن به درختان، تمایل به سحر و جادو و فالگیری و احضار روح و آن قبیل هم توضیح روانشناسانه دارد و به انسان امید و انرژی می دهد و دلیل بقای آن‌ها تا به امروز همین است. ممکن است فقیهی، پخت آش نذری به نام امامان را شرک بداند ولی برای آن کس که عاشقانه و به عنوان عمل خیر به انجام آن مبادرت می کند، بهرة روحی و معنوی هم دارد و این کارکرد مناسک است که مهم است نه قوت نظری‌شان و دلیل ماندگار شدن این مناسک نیز همین کارکرد است. گریه کردن بر شهدای کربلا، کارکرد مهمی به نام تخلیه روانی دارد و مادامی که کارکرد دارد و کار می کند، بر قرارِ خود باقی است و با پند و اندرز واعظان، جا خالی نمی کند. همین طور است مناسک و مراسم درویشی و مناسک حج و نماز جمعه و غیره و ذلک. البته مردم در طول زمان و وفق نیازهای خود، کارکردهای جدیدی به این مناسک می دهند. مثل تحولاتی که در سالیان اخیر و در کارناوالی شدن مراسم عاشورا به خصوص در بین جوانان ایجاد شده و بعضا هم مورد انتقاد قرار می گیرد.

دینداری عجائز و شبانان حسی تر و تجربی تر از دینداری ذهنی علمای دین است.


دین مردم سیال و سیار و پویا و متحرک و متحول و به شدت فرهنگ پذیر است. از این رو مسلمان ایرانی و عرب و ترک و مالزیایی و افغانی، اشکال مختلف اسلام را نمایندگی می کنند. دین عوام، دین تلفیقی و ترکیبی از مجاورت‌ها و تاثیر و تاثر‌های فرهنگی است و به همین علت ذاتا اهل مدارا و تساهل است. عوام به خلاف خواص مدعی دین خالص و ناب نیستند. به همین دلیل در بین مردم انواع و اشکال متنوع دینداران با حجاب و بی‌حجاب و با نماز و بی‌نماز را داریم؛ حال آن که با معیارهای یک فقیه سنتی یا بنیادگرا اکثریت قریب به اتفاق مردم عادی از دایرة دینداری خارج می شوند ولو آن را به زبان نیاورند. مگر نه این است که اکثر مسلمین- حداقل در کشور خودمان – به نماز و روزه‌شان اهتمام بلیغی ندارند و در عین حال آش نذریشان را می پزند ، بر شهدای کربلا گریه می کنند و به شهادتین باور دارند
تلقی خواص از دین ناب هم توهمی بیش نیست چرا که همة معارف بشری و من جمله دین ملاء و احبار و رهبان، ترکیبی و تلفیقی است و چنانچه قرآن پر است از اساطیر سایر ملل و سایر ادیان که در فرهنگ عرب رسوخ کرده بودند.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دوستدار
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
1
2
به این سوال جواب دهید چرا حضرت امام عزاداری برای امام حسین را به سبک سنتی توصیه کردند
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
سنتی یعنی چی ، قمه زدن هم سنتی است و ....
حمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
1
0
با تقيه کج کولهای که اتفاق می افتد در راستا قرار می گيرد!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
1
1
دین مردم سیال و سیار و پویا و متحرک و متحول و به شدت فرهنگ پذیر است .
اختلاس و دروغ گوئی هم فرهنگ پذیر است .
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین