گروه بین الملل، مردم شهرها و روستاهای فلسطین مانند رام الله، نبی
صالح، بلعین و... دیروز طی تظاهراتهایی جنایات رژیم صهیونیستی و اشغال سرزمینها و
کوچ اجباری فلسطینیان را محکوم کردند.
به
گزارش بولتن نیوز، نیروهای
رژیم غاصب باحمله به معترضان و استفاده از گازهای اشکآور و خفهکننده تلاش کردند،
این تظاهراتها را سرکوب کنند.
در
این راستا اخیرا اویگدور لیبرمن ، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از دستگاه قضایی این رژیم
خواست تا جوانان فلسطینی بازداشت شده در تظاهرات ضد صهیونیستی را به مجازات های سنگین
و حتی اعدام محکوم کند.
لیبرمن
که پیشتر خواستار اخراج فلسطینیان از سرزمین آباء و اجدادیشان و اعدام آنها و نمایندگانشان
شده بود، گفته است اجرای این مجازات ها سبب می شود تا فلسطینیان جرات مشارکت در تظاهرات
علیه این رژیم را نداشته باشند.
اویگدور
لیبرمن چند روز پیش همچنین خواستار ترور رهبران مقاومت اسلامی فلسطینن از جمله اسماعیل
هنیه و خالد مشعل از مسئولان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) شد.
تاکید
مقامات رژیم صهیونیستی بر کشتار بیشتر فلسطینی ها در حالی است که این رژیم بطور گسترده
مشغول سرکوب مردم فلسطین بوده است و جنایات فجیع این رژیم در ربودن نوجوانان فلسطینی
در روزهای اخیر واکنشهای گسترده جهانی را در پی داشته است.
رژیم
صهیونیستی رژیمی است که با اشغال پدید آمده و با کشتار، ترور، نقض حقوق بشر و جنایات
جنگی به حیات نامشروع خود ادامه داده است.
از
زمان موجودیت رژیم صهیونیستی جهانیان شاهد جنایات بی شمار این رژیم علیه مردم فلسطین
و اعراب بوده اند و کشتار فلسطینیان در کفرقاسم و دیریاسین و جنایات این رژیم در دو
تهاحم گسترده اش یه غزه یعنی جنگ 22 روزه در سال 2009 و جنگ 8 روزه در 2012 تنها بخشی
از جنایات رژیم صهیونیستی است که عملا ماهیت جنایتکارانه و ضد انسانی این رژیم را در
نزد جهانیان آشکار کرده است.
اشغال
گری اسرائیل در حالی مورد حمایت آمریکایی ها نیز قرار دارد که جهانیان همواره
آمریکا و اسرائیل را محکوم کرده اند و سازمانهای بین الملل هم با توجه به حمایت
آمریکا در برابر جنایات رژیم صهیونیستی سکوت می کنند.
آمريکا
و اسراييل از نظر اقتصادى٬ سياسى و ايدٸولوژيکى بصورتى تنگاتنگ به يکديگر مرتبط هستند
– و شرط لازم براى جايگاه هر دو طرف در آسياى غربى يک جهان عرب ضعيف و خرد شده، تحت
تسلط رژيمهاى مرتجع منطقه، است·
به
طور مثال استفان بکمان در کتاب فلسطین و امپریالیسم آمریکا نوشته است:
«دولت
ايالات متحده آمريکا مصمم است که از سياست مستقل و تماميت ارضى همه کشورهاى اين منطقه
حمايت نمايد· اين سياست ايالات متحده٬ در دوران رياست چهار رٸيس جمهور بوده است
···» (ليندون جانسون٬ ۲۳ مى ۱۹۶۷)·
«ما
آموزه اى داريم که به حفظ استقلال کليه کشورهاى منطقه اشاره دارد و دقيقا همانطور که
خواهان حفظ استقلال فردى خود هستيم به همان ميزان نيز خواهان درگير نمودن کشورهاى عربى
به حوزه قدرتى (حوزه سلطه) قاهره نيستيم· اين آموزه در تطابق با منافع ما نيز قرار
دارد· (آبا ابان در چشم انداز جديد٬ سپتامبر ۱۹۶۶).
در
سال ۱۹۵۷ ٬ اسراييل٬ چهار پادشاه عرب و لبنان – تحت کنترل آمريکا به آموزه آيزنهاور
که داراى معنايى يکسان با دو نظر ذکر شده داشت٬ پيوستند· بر اساس اين منافع راهبردى
مشترک بود که اسراييل٬ ۱۹۵۸، به هواپيماهاى شکارى انگليسى و حمل و نقل آمريکا اجازه
داد که از حريم هوايى کشور براى حمايت از ملک حسين٬ پس از کودتاى دولتى در عراق٬ استفاده
کنند.
من
در گذشته نشان داده ام که آمريکا به يک حمله اسراييلى به سوريه٬ بهار ۱۹۶۷، علاقه
داشت و اينکه لوى اشکول آشکارا اعلام نمود که آمريکا حمايت از اسراييل را توسط ناوگان
ششم تضمين نموده بود.
ماکسيم رودينسون مينويسد: «···· در پايان ۱۹۶۶ در
اروپا شايع شد که رابطه نزديک ايجاد شده ميان اتحاد جماهير شوروى٬ مصر و سوريه به بيدارى
ناگهانى واشنگتن منجر شده است· به نظر ميامد که آمريکاييها درصدد تدارک استراتژى جديدى
براى «دفاع از شرق نزديک»٬ مبتنى بر دو ستون اصلى٬ ترکيه و اسراييل٬ باشند·» ميتوان
اين را با تحويل محموله بزرگ موشکى و هواپيمايى به اسراييل٬ کمى پيش از آغاز جنگ
۶۷ مقايسه نمود.
امپرياليسم
آمريکا بخاطر منافع اقتصادى و راهبردى خود از اسراييل و از اقليت يهودى در آمريکا بعنوان
پل و وٽيقه بهره بردارى مينمايد· اين اقليت توسط اندازه خود – ۵ ميليون – و توسط طبيعت
عمدتا سرمايه دارى اجتماعى / اقتصادى اش تضمينى ايست براى يک ارتباط اقتصادى٬ سياسى
و ايدٸولوژيکى ميان آمريکا و اسراييل· اين– عمدتا در رابطه با ديگر منافع آمريکا– براى
اراٸه يک حمايت نامتناسب اقتصادى٬ سياسى و نظامى به اسراييل بهانه اى بدست رژيم آمريکا
ميدهد.
به
لطف اين اقليت ارسال پول ميتواند تحت نام «براى اهداف انساندوستانه» به اسراييل هدايت
شود – پولهايى که از ديدگاه آمريکايى بدرستى مورد بهره بردارى قرار ميگيرند· هر آمريکايى
که در اسراييل سرمايه گذارى مينمايد البته به تحکيم ارتباط ميان دو کشور يارى ميرساند·
به اقليتى که هدايت مازاد سرمايه را به يک کشور که بازارى در حال رشد براى کالاهاى
آماده شده آمريکاست امکانپذير ميسازد «مزايايى» اعطاء ميشود.
-
به دليل اقدامات مشترک امپرياليسم آمريکا و صهيونيسم اقليت يهودى در آمريکا به جامعه
اى مبدل شده است که ميتوان آنرا از طريق اراٸه پاداشهايى خشنود ساخت که مستقيما منافع
امپرياليسم (و صهيونيسم) را تامين مينمايد– توسط تدابير امپرياليستى موفق شده اند که
از بروز ناخشنوديهاى اجتماعى در نزد تقريبا گروه بزرگى از آمريکاييان ممانعت بعمل آورند:
وفادارى آنان خريدارى ميشود.
امپرياليسم
آمريکا و صهيونيسم بر اساس منافع مشترکشان٬ رابطه نزديکشان و ايدٸولوژى مشترکشان بر
اين تلاشند که با هرگونه جنبش انقلابى مردمى در «جهان سوم» مخالفت نمايند و این
دلیل حمايت مشترکشان از رژيمهاى مستبد است.
در
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم غزه نیز، نکتهای که شاید به اندازه ابعاد
نظامی و جنایتکارانه این حمله توجه مردم جهان را به خود جلب کرد، دست روی دست گذاشتن
مجامع بینالمللی و حمایت مدعیان دفاع از حقوق بشر از اسرائیل بود. اگرچه سازمان ملل
خود به همدستی با جنایات اسرائیل و نه تنها سکوت، بلکه عملاً دفاع از رژیم صهیونیستی
شهرت پیدا کرده است، اما هنوز هم ناظران و گزارشگران سازمان ملل در جمعآوری و ارائه
مدارک علیه اسرائیل برای افشای ابعاد گسترده جنایات این رژیم علیه بشریت نقش بسیار
مهمی را ایفا میکنند.
ریچارد
فالک، گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل در امور فلسطین معتقد است: « آمریکا بهیقین در
اعمال جنایت در غزه و فلسطین دست دارد و از لحاظ قانونی نیز، دستکم در مقام ناظر،
متهم شناخته میشود، چراکه مهمات ارسالی به اسرائیل نمیبایست به جز در موارد مطابق
با حقوق بینالملل به کار گرفته شود؛ و چنانچه کل این موارد استفاده خلاف حقوق بینالملل
شناخته شود، آمریکا مسئول است و میباید از لحاظ دیپلماتیک به دنبال محکوم و محدود
کردن اسرائیل باشد نه اینکه به حمایتهایش ادامه دهد.
فراتر
از این موضوع، کنگره است که "میتواند" کمکهای نظامی به کشورهای خارجی را
در چارچوب حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل محدود نماید. با این وضع، طبق دستورالعملهای
موجود در قانون آمریکا، سیاست اتخاذی واشنگتن غیرقانونی و غیرقابل قبول است.
محاصره
غزه به صراحت نوعی تنبیه همگانی محسوب میگردد که به موجب بند 33 کنواسیون چهارم ژنو
ممنوع اعلام شده است. در این معاهده آمده که تحت هیچ شرایطی توسل به تنبیه همگانی پذیرفتهشده
نیست. این محاصره که از میانه سال 2007 آغاز شده و همچنان ادامه دارد متوجه همه جمعیت
غیرنظامی غزه میشود. این موارد شامل اقلام مورد نیاز برای بهداشت، خورد و خوراک و
حداقل امکانات لازم برای ادامه حیات میگردد. از این جهت، به نظرم اسرائیل به عنوان
نیروی اشغالگر تحت حقوق بینالملل، به جای این محاصره هفتساله مسئولیت دارد تا از
جان غیرنظامیان محافظت کند».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com