و اما علی ملاقلی پور فرزند رسول ملاقلی پور هم دستی بر آتش سینما و دفاع مقدس دارد و سال گذشته مستندی با نام «پاکدشت» در جشنواره فیلم عمار داشت که زندگی یکی از مادران شهید را به تصویر کشیده بود. این مستند بهانه گفتگوی ما با علی ملاقلی پور شد تا از دیدگاه یک مستندساز جوان به ظرفیت ها و فراز و فرودهای سینمای دفاع مقدس نگاه کنیم و او با محور قرار دادن نگاه مخاطب از دلزدگی جامعه به دلیل ساخت آثار سطحی در این عرصه گفت. وی با اشاره به سخن یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس بیان کرد شاید بهتر است تا رسیدن به ایده های بکر و پخته، فعلا حتی درباره دفاع مقدس فیلم نسازیم و بعد با یک دورخیز از سوژههای ناب برای این عرصه بهره ببریم.
علی ملاقلی پور با اشاره به مستندی که در حوزه دفاع مقدس کار کرده است، گفت: این کار اول به صورت سفارشی از طرف برنامه «خانومی که شما باشی» به من پیشنهاد شد. کارگردان این مجموعه مستندها میلاد مهدوی است و چون قبلا با او همکاری داشتم پیشنهاد شد که یکی از این مستندها را هم من کار کنم و این سوژه درباره مادری بود که سه فرزندش به شهادت میرسند.
وی با اشاره به جذابیتهای این مستند بیان کرد: جملهای داریم که گفته میشود همیشه مستندساز نیست که مستند را میسازد بلکه گاهی هم این سوژه است که به مستند روح میدهد و برای مستندساز هادی میشود. مستندساز تنها کشف و شهود میکند، در این کار هم خود خانم «مظفر» هادی اثر ما شد. خانم مظفر ویژگیهایی داشت که شاید در بسیاری از مادران شهید بروز و ظهور ندارد و آن این است که این مادر بعد از این همه سال از جنگ هنوز فرزندانش را در کنار خود احساس میکرد. او این واقعیت را پذیرفته بود که بچههایش به جنگ رفتهاند ولی مساله اینجا بود که هنوز آنها را حس میکرد به طور مثال این مادر در حال پختن املت برای نوه دختری خود بود و بعد از یکی از فرزندان شهیدش یاد میکرد که او هم املت دوست داشته است.
مادر شهیدی که با فرزندان خود زندگی میکرد
فرزند رسول ملاقلی پور با اشاره به ویژگیهای مستندهایی که درباره خانوادههای شهدا ساخته میشود، بیان کرد: این وجهی از مادران است که ما کمتر در مستندهای خود آن را دیدهایم که یک مادر با روزمره ترین اتفاقات زندگی یاد فرزندش بیفتد. مثلا این مادر از دورانی سخن میگفت که سوخت و نان با هم گران شده بود و تعریف میکرد که بچهها کلی آرد تهیه کرده بودند و از او خواستند که با استفاده از آرد نان زیادی پخته شود و به مردم بدهند. خانم مظفر به گونهای از بچههایش حرف میزد که گویی آنها شهید نشدهاند و همین حالا دارد با آنها زندگی میکند. درواقع این مستند درباره زندگی این مادر با فرزندانش است و نه یک مادر شهید. حتی ما تا انتهای مستند نمیفهمیم که بچههای این مادر شهید شدهاند. این مادر در هر لحظهای هر کاری که میکرد یاد فرزندانش میافتاد و دوربین ما چه روشن و چه خاموش او حال و هوای خودش را داشت و با فرزندانش زندگی میکرد.
وی با اشاره به خصوصیات خانم مظفر ادامه داد: این مادر اصلا وسط مصاحبه به شکل معمول و رسمی نمینشست به طور مثال حتی اگر زنگ در خانهاش را میزدند میرفت و در را باز میکرد. یک بار من از تصویربردار خواستم که با او همراه شویم و زمانیکه زنگ خانهاش به صدا درآمد پشت سرش رفتیم. در مدت زمانی که در خانهاش بودیم زنگ در خانهاش دایم به صدا درمیآمد و من متوجه شدم که همه محتاجان و نیازمندان این شخص را میشناسند و به سراغش میآیند. او از همان زمان که با همراهی فرزندانش برای محل نان پخته بود هنوز این فرهنگ را حفظ کرده بود و همچنان این کار را ادامه میداد.
هر زمان تلویزیون را روشن کنید یک مستند دفاع مقدسی پخش میشود
علی ملاقلی پور در ادامه این گفتگو در پاسخ به این که برای انجام کارهای نو در مستندهای دفاع مقدس چه باید کرد؟ گفت: در مستندهای دفاع مقدس مهمترین چیز این است که شما حواستان باشد که به سمت کاری که دیگران انجام دادهاند، نروید. یعنی سوژههایی را که کار شده و به نوعی دستمالی شدهاند دیگر کار نکنید.
وی با اشاره به تعداد بالای مستندهایی که از سیما به تولید و پخش میرسند، بیان کرد: اگر شما همین الان تلویزیون را روشن کنید ممکن است یک مستند درباره جنگ و دفاع مقدس در حال پخش باشد و این یعنی به تعداد مردم ایران ممکن است این مستندها را دیده باشند پس شما با یک مساله فوق کلیشه روبه رو هستید به دلیل عدم مدیریتی که در این حوزه وجود دارد. این سوژه آنقدر دستمالی شده و به شکل بدی ارایه شده است که باعث میشود مردم حتی کارهای ارزشمند را هم دیگر نبینند.
جنگ ارزشمند است و اگر چوب حراج به آن بزنید بی ارزش میشود
کارگردان مستند «پاکدشت» تاکید کرد: ما معتقدیم که جنگ ارزشمند است و هرچه را که ارزشمند است اگر رایگان در اختیار دیگران قرار دهید و چوب حراج به آن بزنید ارزش آن از بین میرود شما اگر طلا هم داشته باشید و آن را کیلو کیلو در برابر مردم بریزید مردم سیراب میشوند.
ملاقلی پور درباره حفظ کردن ارزشمندی جنگ و دفاع مقدس به جمله یک نویسنده اشاره و تصریح کرد: حبیب احمدزاده نویسنده کتابهای دفاع مقدس زمانی در تلویزیون بیان کرد که برای اینکه سینمای جنگ زنده بماند بهتر است دو سال هیچ تصویری درباره جنگ نمایش داده نشود و بعد تلاش شود تا در این دو سال بهترین فیلم ها ساخته شود. بعد از این مدت مردم تشنه تماشای چنین آثاری میشوند و برای دیدن چنین آثاری به سینما میروند.
وی اضافه کرد: وقتی شما مجبور شوید بعد از دو سال فیلمی بسازید و اکران کنید شک نداشته باشید که برای آن فیلم زحمت زیادی کشیده می شود. نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سعی میکنند از سوژههای ناب استفاده کنند و کمترین اشتباهی مرتکب نشوند. در این صورت شک نکنید که فیلمهای بسیار خوبی ساخته میشود.
باید درباره جهاد اکبر فیلم ساخت
ملاقلی پور جنگ را جهاد اصغر نامید و ادامه داد: در حال حاضر مهمتر از حوزه جنگ و دفاع مقدس، حوزههای اجتماع هستند و اگر قرار باشد براساس شرع هم رفتار کنیم قرآن جنگ را جهاد اصغر مینامد و از جهاد اکبر سخن میگوید که باید به آن توجه کرد. درگیری با مسایل فکری و ذهنی و اعتقادی که فرد بتواند به منطق و راه درستی در ذهن برسد همان جهاد اکبر است و این باید در اولویت ما باشد.
کارگردان مستند «پاکدشت» افزود: البته منظور این نیست که فیلم های فلسفی و عرفانی ساخته شود بلکه فیلم هایی مثل «طلا و مس» یا «تاج محل» فیلمهای اجتماعی هستند که شخص دچار نوعی درگیری فکری و درونی با خودش میشود. نیاز جامعه امروز ما چنین فیلمهایی هستند. حتی «میم مثل مادر» یک فیلم اجتماعی است که در آن یک مادر درگیریهای درونی خود را دارد که از فرزند معلول خود بگذرد یا خیر. همین فیلم را اما بسیاری فکر میکنند یک فیلم دفاع مقدسی است در حالیکه این وجه اصلی فیلم نیست و حتی مردم با این نگاه فیلم را نمیبینند. مردم فیلم را به دلیل فداکاریهایی که مادر در این فیلم دارد میبینند و دوست دارند.
جوان امروز از تصاویر سطحی جنگ دلزده است
فرزند رسول ملاقلی پور کارگردان سینمای دفاع مقدس بیان کرد: این یک واقعیت است که جوان امروز ما چه در شهر و چه در روستا به دلیل آثار سطحی که در حوزه دفاع مقدس ساخته شده از تصاویر جنگ دلزده است. خود رزمندگان جنگ نیز از دیدن بسیاری از تصاویر کلیشه و تکراری و سطحی زده شده اند. رزمنده ما امروز درگیر اجتماع است. ما هر بار که برای ساخت فیلم داستانی و یا مستند به آبادان رفتیم مردم آنجا از شنیدن ساخت فیلم ناراضی بودند و دوست نداشتند که در این باره فیلم ساخته شود البته این امر علت دارد و یک دلیل آن هم این است که آبادان و خرمشهر هنوز در جنگ ماندهاند. مسایل شهری و نارضایتی های اجتماعی هم که نباشد ساخت فیلمهای کلیشهای نوعی دلزدگی بوجود آورده است. البته این را بگویم که منظور این نیست که ارزش جنگ برای آنها پایین آمده باشد؛ خیر. این مردم اگر صد بار دیگر هم لازم باشد باز هم برای دفاع میروند اما مساله بر سر یک مدیریت ضعیف و در واقع نبود مدیریت فیلم و مستندهایی است که درباره جنگ ساخته و پخش میشود و باعث این دلزدگی شده است.
نگاه مدیران به دفاع مقدس آنتن پر کردن است
کارگردان فیلم کوتاه «مرگ عقربهها» با اشاره به رویکرد ساخت فیلم دفاع مقدسی با فواصل زمانی اظهار کرد: چنین رویکردی خیلی بهتر جواب می دهد تا اینکه برنامه شما این باشد که در یک سال به طور مثال 4 فیلم دفاع مقدسی در جشنواره فجر داشته باشید، چند سریال ساخته شود، 10 عدد تله فیلم و فلان تعداد فیلم مستند. مسلم است که این یک نگاه سطحی به این حوزه است و شما با یک «سری دوزی» مواجه هستید و ما با تفکر آنتن پر کردن رو به رو هستیم.
وی ادامه داد: باید در این حوزه نوعی تشنگی و تقاضا را ایجاد و بعد یک دورخیز کرد و به سمت تولید آثار خوب رفت البته منظورم این نیست که در سینمای دفاع مقدس را ببندیم ولی مشکل اینجاست که الان حتی همان آثار تکی هم که در این حوزه ساخته میشوند به دلیل وجود این همه آثار سطحی دیده نمیشوند.
این مستندساز درباره تغییر چگونگی این رویکردها هم عنوان کرد: باید مدیریت را تغییر داد. باید مدیرانی بیایند که کار اصولی انجام دهند. کنند مطمئنا در این صورت اتفاقات بهتری رخ میدهد.
وی درباره اینکه تغییر مدیران باید با تغییر رویکردها همراه باشد، گفت: تغییر مدیریت باعث تغییر موقعیت میشود. به طور مثال در دولت جدید دیدها عوض شد. نگاهی که میخواست خانه سینما بسته باشد و نگاهی که فیلم «لاله» را ساخت تغییر پیدا کرد و حالا باید نگاه ها در صدا و سیما تغییر کند. اگر مدیرها اشخاص قابلی باشند حتما این نگاهها هم عوض میشود. ما ابتدا به یک لیدر خوب نیاز داریم چون فرماندهی خوب و قوی است که آدمهای قوی پیدا میکند.
ملاقلی پور در ادامه با اشاره به برخی فیلم های پرفروش چند سال اخیر که در ژانر دفاع مقدس هم هستند، عنوان کرد: این فیلم های خاص در زمان ما میفروشد چون به شکل تخریبی به دفاع مقدس نگاه میکند. مردم الان فیلمی را نگاه میکنند که دفاع مقدس را به تمسخر میکشد. وگرنه فیلمی مثل «چ» فروش خوبی ندارد و حتی هزینه تبلیغات خود را هم نمیتواند از طریق گیشه تامین کند.
وی در ادامه با اشاره به فیلم «مزرعه پدری» رسول ملاقلی پور بیان کرد: یکی از دلایلی که باعث شد این فیلم دیده نشود همین بود که اصلا ساختش اشتباه بود چون جامعه اشباع بوده و در آن مقطع نیازی به این فیلم نداشته است یا فیلمی مثل «دوئل» هم در آن برهه یک اشتباه بود.
این مستندساز با اشاره درگیریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم بیان کرد: دفاع مقدس جزو درگیریها و دغدغههای مردم نیست بلکه مردم دغدغههای دیگری دارند و در این شرایط حتی اگر شما یک کار خوب هم بسازید دیگر دیده نمیشود مثلا اگر شما در یک باغ گیلاس یک درخت سیب ببینید این درخت خودنمایی میکند.
وی در پاسخ به اینکه چرا خودش به سراغ ساخت مستند «پاکدشت» رفته بیان کرد: ساخت این مستند هم در این شرایط به نوعی اشتباه بود اما چون این کار به من سفارش داده شد من خواستم به نوعی از خلاقیت هم استفاده کنم اما واقعیت این است که خلاقیت هم در چنین شرایطی دیده نمیشود.
ملاقلی پور در پاسخ به پرسشی درباره اینکه اگر پدرش زنده بود الان با چه مضامینی فیلم میساخت، بیان کرد: اشتباه ما این است که فکر میکنیم رسول ملاقلی پور الگو بوده است. رسول ملاقلی پور یک فیلمساز خوب و با سواد بوده اما باید در نظر گرفت که همه فیلمهای وی هم خوب نبوده است. اینکه ما فقط حاتمی کیا و یا ملاقلی پور را معیار قرار دهیم غلط است. بنابراین نمیتوان چنین سوالی را جواب داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com