علاوه بر کارشناسان آژانس که در سا لهای 2003 و 2005 از پارچین بازدید کرده اند و هیچ بهانه و موردی از فعالیت هسته ای در آن نیافته اند، خود کارشناسان آمریکایی که در جریان فعالیت و راه اندازی پارچین قبل از انقلاب بوده اند به خوبی می دانند که بازدید از پارچین تنها بهانه است و هیچ موردی از فعالیت هسته ای در پارچین نخواهند یافت.
گروه سیاسی - در روزهای اخیر، موضوعات و تحولات مختلفی را در منطقه و سیاست داخلی و خارجی کشور شاهد بوده ایم که لازم است مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
به گزارش بولتن نیوز، یکی از مهمترین نکات مطرح شده، طرح چند باره موضوع سایت نظامی پارچین است.
با این که این منطقه نظامی است و خود آمریکایی ها و آلمانی ها در سال های قبل از انقلاب، در جریان راه اندازی و احداث کارخانه های مختلف نظامی و صنعتی این منطقه بوده اند، معلوم نیست که چرا بازهم در رابطه با مسائل هسته ای این ادعاها را مطرح می کنند.
آمریکایی ها می دانند که در این منطقه، چه کارخانه هایی با چه ظرفیت و توانایی هایی ایجاد شده است و خود آمریکایی ها و آلمانی ها در جریان ساخت این کارخانه ها و توان و ظرفیت آنها بوده اند.
اما مشخص نیست که با این وجود و با این که خود آنها سازنده ومستشار نظامی ایران قبل از انقلاب بوده اند، چرا در رابطه با مسائل هسته ای ادعا می کنند که این منطقه باید بازدید شود.
جالب این است که در سا لهای اخیر و در سالهای 1382 و 1384 نیز دو بار بازدید از پارچین داشته اند و هر دو بار روشن شده که این منطقه کاملا نظامی و غیر هسته ای است و لذا به گفته کارشناسان آژانس، پرونده پارچین در آژانس باید مختومه شود.
لذا با توجه به این که فعالیت های پارچین کاملا ماهیت نظامی و تسلیحاتی و غیر هسته ای دارد معلوم نیست که چرا با طرح این ادعاها، بر سر توافق هسته ای سنگ اندازی می کنند.
مشکل دیگر این است که چرا آمریکا و کشورهای غربی سعی دارند با فشار به آژانس، بازدید از پارچین را دوباره مطرح نمایند و مدیرکل آژانس با وجود نظر کارشناسان این سازمان در گذشته، چرا بار دیگر موضوع پارچین را مطرح ساخته است.
علاوه بر کارشناسان آژانس که در سا لهای 2003 و 2005 از پارچین بازدید کرده اند و هیچ بهانه و موردی از فعالیت هسته ای در آن نیافته اند، خود کارشناسان آمریکایی که در جریان فعالیت و راه اندازی پارچین قبل از انقلاب بوده اند به خوبی می دانند که بازدید از پارچین تنها بهانه است و هیچ موردی از فعالیت هسته ای در پارچین نخواهند یافت.
در پاسخ به فضاسازی های رسانه ای در خصوص پارچین باید گفت که حتی حقوقدانان متخصص در امور آژانس تأکید دارند که به لحاظ تخصصی، مسائل نظامی در حوزه صلاحیت آژانس نیست و وقتی آژانس صلاحیت فنی و تخصصی برای حل مسائل پارچین را ندارد، چگونه انتظار می رود که کارشناسان آژانس در مورد مسائل نظامی، تسلیحات نظامی، موشک، خرج و باروت و فشنگ و... نظر بدهند.
در پارچین جز صنایع و محصولات نظامی و دفاعی چیزی تولید نمی شود که ربطی به موضوعات هسته ای داشته باشد و معلوم نیست که کارشناسان آژانس که به این امور تخصص و آشنایی ندارند چگونه قرار است بازدید کنند و چگونه باید نظر بدهند؟
مثل این است که یک دکتر دامپزشک بخواهد در مورد جراحی قلب یک انسان نظر بدهد! ...
همچنین در سال های 2003 و 2005 دوبار از سایت پارچین بازدید و نمونه برداری شده است و پس از عدم یافت هیچ موردی که موید ادعاهای سازمان های جاسوسی باشد، آژانس اعلام کرده پارچین به تاریخ پیوست.
از آن تاریخ تاکنون نیز هیچ فعالیت هسته ای یا موردی که ربط به مسائل هسته ای باشد در سایت نظامی پارچین انجام نشده است و با وجود آن که آژانس قبلا اعلام کرده بود که پارچین مشکلی ندارد معلوم نیست که چرا بازهم به این موارد اشاره می شود و بازهم مشکل دیگری را مطرح می کنند وسنگ جلوی پای مذاکرات جامع می اندازند؟
آژانس در چندین نوبت پس از بازرسی ها بر نادرست و جعلی بودن اطلاعات دریافتی از سوی مخالفان برنامه هسته ای ایران تصریح داشته است. با این که مشخص شده که جاسوسان و مخالفان نظام، گزارش ها و اخبار نادرست به طرف غربی می دهند، اما بازهم غرب اصرار دارد که از پارچین بازهم بازدید شود. معلوم نیست که تا کی قرار است ادعای غلط خود را مطرح کنند و با وجود این همه خطا و اشتباه فاحش در گزارش های آنها چرا بازهم بر این موارد تاکید دارند؟
نکته دیگر این است که اشاره به جزئیات و تحولات روزمره و عادی در منطقه نظامی بزرگ پارچین جزو وظایف مدیر کل آژانس نیست و ورود در این سطح به مسئله پارچین نشان دهنده این است که این گونه طرح مسائل و گیر دادن به منطقه پارچین، کاملا ماهیت سیاسی دارد و غرب به جای حل مسئله و مذاکرات هسته ای به دنبال ایجاد مانع در مذاکرات و توافق با ایران است.
جالب این است که دولت آمریکا برای حمایت از یک گروه فشار حامی تحریمهای ایران در یک پرونده شکایت خصوصی وارد عمل شد ه و وزارت دادگستری آمریکا از یک قاضی خواست رسیدگی به شکایت از گروه «اتحاد علیه ایران هستهای» را به این دلیل که ممکن است به افشای اسرار دولتی و «لطمه به امنیت ملی» منجر شود را لغو کند . این موضوع بیانگر دولتی بودن این گروه، تداوم سیاست های اشتباه گذشته و کارشکنی در مسیر مذاکرات هسته ای است. این رفتار اشتباه یکی از دلایل مقصر بودن آمریکا در نرسیدن به توافق هسته ای با ایران
در رابطه با تحولات یمن باید گفت که مهمترین نکته ای که در تحولات يمن و ظلم به مردم یمن قابل مشاهده است، استفاده غرب و حامیان دولت یمن از القاعده و تروريسم براي سركوب اعتراضات مردمی است.
این در حالیست که کشورهای غربی همواره ادعا می کنند که مخالف تروریسم و القاعده هستند اما هر گاه در راستای منافع خود لازم بدانند ازاین نیروها استفاده می کنند.
نکته دیگری که در روزهای اخیر مطرح شده است نشست هایی در رابطه با سوریه و مقابله با داعش است و آمریکایی ها و جان کری وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده اند که این نشست ها بدون حضور ایران تشکیل خواهد شد.
تجربه نشان داده که نشست هایی که تحت عنوان حل بحران سوریه با عدم دعوت از ایران شکل گرفته بود، محکوم به شکست بوده اند و نتیجه ای در بر نداشته اند و مسائلی که در سال های اخیر باعث ویرانی سوریه و مشکلات مختلف شد، به خاطر بی توجهی به نقش ایران اتفاق افتاده است و واقعیت این است که بدون توجه به نقش ایران و سایر کشورهای منطقه، نمی توان به حل ریشه ای مسائل منطقه پرداخت.
براین اساس کارشناسان معتقدند که باید به توان ایران درحل مناقشات منطقه، و بهره برداری از ظرفیت و جایگاه منطقه ای ايران براي مقابله با تروریسم در تمام منطقه غرب آسیا توجه شود.
المیادین در خبری نوشت: چندین نوبت دعوت از ایران برای حضور در ائتلاف شده اما ایران با شرایط کنونی حاضر به حضور در این ائتلاف در مقابل داعش در عراق و سوریه نشده است
و اقعیت ایتن است که آمریکایی ها، علاقه مند هستند که مسئله داعش در عراق را حل کنند اما در سوریه، برای مخالفت با اسد و مقابله با حکومت سوریه برنامه ریزی می کنند و این موضوع و سیاست دو گانه آمریکایی ها با مخالفت ایران همراه است.
اگر قرار است که داعش تضعیف شود و از بین برود چه فرقی بین عراق و سوریه وجود دارد و چرا آمریکا به سیاست متناقض در مورد یک گروه تروریست روی آورده است؟!
جالب این است که کشورهای اروپایی نیز در رقابت با یکدیگر سعی دارند خود را در مقابله با تروریسم فعال نشان دهند و به شدت تبلیغ می کنند که در صف اول هستند.
در انگلیس حرف نخست وزیر با وزیر خارجه متناقض است یکی طرفدار حضور در جنگ مقابل داعش است و دیگری حضور در عراق وسوریه را رد کرده است.
کشورهای اروپایی دیگر نیز تنها به تبلیغ پرداخته اند اما هیچ یک به صورت جدی قادر به حل مشکل نیستند.
براین اساس ائتلاف پاریس به دلیل عدم حضور کشورهای موثر در مبارزه با تروریسم از جمله ایران و عدم نتیجه ملموس و واقعی از پیش شکست خورده است.
غرب باید تناقض و رفتار دوگانه خود را تغییر دهد و در سوریه و یمن رفتار خود را تغییر دهد و اگر طرفدار حل مشکل منطقه است نباید رفتار متفاوت داشته باشد.
اوباما براي سخنراني در سازمان ملل خود را آماده می کند و سعی دارد که مسئله داعش را بزرگ کند تا شکست و بی لیاقتی و عدم پیشرفت وی در حل مسئله اسرائیل و فلسطین، مسئله روند سازش، ناتوانی در حل موضوع هستهاي ايران، شکست در برابر روسيه و اکراین و... را با برجسته سازي مسئله داعش پوشش دهد و سیاست خارجی و رهبری دموکرات ها را در آمریکا در مقابله با تروریسم موفق نشان دهد.
اما مردم آمریکا نیز اینک دریافته اند که سیاست های غلط اوباما، جز از دست فرصت ها و پیچیده کردن مسائل جهان و منطقه خاورمیانه، هیچ اثری نداشته است.