به گزارش بولتن نیوز، آنها با انتخاب اشخاصی که سالها در سمتهای گوناگون به جز ورزش فعالیت داشتهاند، سعی کردند تا به کمک این اعضا اختیارات پرسپولیس را در دست بگیرند؛ یعنی باشگاهی با تعداد هوادارانی بالغ بر 30-40 میلیون نفر را به کسانی سپردند که به قول معروف حتی یک عکس هم با لباس ورزشی ندارند!
در اینجا میتوان به نمونه بارز آن اشاره کرد، یعنی حمیدرضا سیاسی. کسی که عامل اصلی تغییرات سرمربی و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بوده و همچنان به فعالیت خود در باشگاه به عنوان عضو هیئت مدیره ادامه میدهد و ترسی هم از عزل خویش در سمتش ندارد.
در هفتهای که گذشت مشخص شد که سیاسی و رحیمی دل خوشی از یکدیگر نداشته و با مصاحبههای گوناگونی که انجام دادند به این نتیجه رسیده که این اختلافات از همان ابتدا که هیئت مدیره تشکیل شده، وجود داشته و هم اکنون نیز ادامه دارد. به نوعی این رشته سر دارزی داشته است!
علیرضا رحیمی، مدیرعامل سابق پرسپولیس، پس از برکناری از سمتش در گفتگویی با نسبت دادن صفت "بساز و بفروش" به حمیدرضا سیاسی و همچنین در روز جمعه در تماس تلفنی با برنامه "ورزش و مردم" وی را نوکر فرد دیگری خطاب کرد که البته این سخت وی نیز از چشم سیاسی دور نماند و طولی نکشید که امروز (یکشنبه) در گفتگویی که وی با خبرگزاری مهر داشت پاسخش را دریافت کرد! ضرر این اختلافات را هم جز جوانانی که برای دیدن بازی تیمی حاضر شدهاند تا پول توجیبی خود را خرج سفر از شهر خود به مقصد استادیوم آزادی کنند نخواهند دید.
نقل قولی که مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس به وزیر ورزش منتسب کرد و البته خیلی زود و طبق پیشیبینی از سوی وزارت ورزش تکذیب شد، این سوال را بهوجود میآورد که نقش این وزارتخانه در برکناری علی دایی چقدر بوده است؟ درصورتی که به نظر میرسد پیش از شروع لیگ چهاردهم، وزارت ورزش بر تمدید قرارداد علی دایی به دلیل رقم بالای قرارداد، وی پافشاری داشته و حالا خود را از این اتهام مبرا میداند.
درحالی که همچنان این تیم ازسوی هوادران غیور پرسپولیسی حمایت میشوند، این اعضای هیئت مدیره هستند که هر روز و با تصمیمات عجیب و غریب خود حاشیههای تازهای برای باشگاه درست میکنند و این حاشیهها نیز یکی از عوامل عدم موفقیت سرخپوشان در چند فصل اخیر میباشد.
بگذارید به نکته ای اشاره کنیم که گویا سیاسی و دیگرانی که در این سال ها از فضایی غیرورزشی به فوتبال آمده اند، از یاد برده اند و آن چیزی نیست، مگر لزوم احترام به اسطوره ها و قهرمانان ورزشی کشور.
ای کاش به جای این برخورد غیرحرفه ای و دور از شان یک قهرمان ورزشی، کمی
با عزت و احترام بیشتری با او برخورد میکردیم. به طوری که غرورش لگدمال حرف و حدیثها
نشود. وقتی که مدیرعامل از کادرفنی خود حمایت میکند، دیگر چه دلیلی دارد که شخصی بخواهد
این رابطه دوستانه را از یک "تیم" حذف کند و اشخاص مورد نظر خود را به
جای دو شخصیتی که برای این فوتبال زحمت کشیده و سابقه ورزشی بیشتری دارند، جایگزین
کند.
هرچه باشد زحمات علی دایی و علیرضا رحیمی در این سالهایی که در ورزش حضور داشتهاند، با سخنان یک شخصیت غیرورزشی که تیم محبوب خیلی از مردم را با تصمیمات غیرحرفهای خود به بازی گرفته فراموش نخواهد شد.
و در پایان این سوالات مطرح است که آیا شان اسطورهای که سالها برای تیمملی و مردمانش جنگید در حدی بود که باید به این صورت از پرسپولیس کنار میرفت؟ آیا باید همچنان شاهد تضعیف و فراموشی اسطورههای خود باشیم؟ آیا همچنان باید شاهد این باشیم که هوادران، پرطرفدارترین تیم آسیا هر روز داغی تازه به دلشان مینشیند و باید منتظر باشند تا ببینند به قول مدیرعامل سابق یک بساز و بفروش و یا به عبارتی دیگر یک شخصیت غیرورزشی برای تیم محبوبشان تصمیم بگیرد؟
ما منتظر پاسخ سوالات ازسوی سران باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس و نظر شما مخاطبین گرامی میمانیم...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
آدما دست از سر مردم بردارن
آن دسته از مدیرانی که در تیمهای معروف دنیا مدیریت میکنند، پس از حضور در تیم باشگاهی خود به کسب تجربه پرداختند. به عنوان مثال "خلدون المبارک" مدیرعامل منچسترسیتی که یک سرمایه دار اماراتی بود و با خرید باشگاه منچسترسیتی غوغایی در رسانهها به راه انداخت، اما هنگامی که به این تیم آمد با خود ثبات را به همراه داشت و از همان ابتدا شروع به تغییرات گسترده در باشگاه نکرد و تغییرات و سرمایه گذاریهایی انجام داد که به کمک باشگاه آمد و توانست فصل های متعددی به معنای واقعی کلمه ثبات را به وجود آورده و تیم را به بهترین جایگاه برساند. پس از آن با پدید آمدن ضعفهایی در تیم شروع به تغییرات در تیم کرد که تیم نه تنها ضربه نخورد بلکه پیشرفت نیز داشت. اما جریان آقای سیاسی با امثال ایشان در ورزش جهان متفاوت است. ایشان بدون هیچگونه جلسهای اضطراری و بدون هیچ گونه پرسش و پاسخ و جویا شدن دلایل ضعف فنی تیم پرسپولیس اقدام به برکناری سرمربی این تیم کردند که البته رعایت نشدن شان آقای دایی به عنوان سرمربی یک تیم حرفهای و پرطرفدار و از همه مهمتر اسطوره ملی، در این برکناری نیز در مطلب فوق درج شده است. در صورتی که آقای رحیمی نیز از ارتباطات خود در باشگاه سپاهان استفاده کرده است، باید بسیار خشنود بود! زیرا این ارتباطات با سود و منفعتی برای تیم سپاهان همراه بود که این باشگاه توانست به قهرمانیهای متوالی دست پیدا کند. اما آقای سیاسی فقط خود را در این باشگاه میبینند و کاری به سیاست آقای دایی که هدف امسال ایشان جوانگرایی در پرسپولیس بود نداشتند و پهلوانی را نیز از یاد برده بودند و فقط در رویای قهرمانی به سر میبردند که این سیاست کاملاً غلطی است. چون اگر آقای دایی در این فصل به فکر جوانگرایی نمیافتاد، امثال آقای سیاسی تیم پرسپولیس و آقای دایی را به ستاره پرستی متهم میکردند که این دلیل، خود باعث سایرحاشیهها برای تیم پرطرفدار پرسپولیس میشد.