به گزارش بولتن نیوز، در این گفت¬وگو، با یکی از استادان به نام حوزه علمیه قم و جامعه¬المصطفی¬العالمیه هم¬سخن شدیم تا از روز ارتحال امام خمینی(ره) و انتخاب حضرت آقا به عنوان ولی فقیه و جانشین امام راحل و شخصیت علمی، اخلاقی و مدیریتی معظم¬له یاد کنیم.
آیت¬الله علی رحمانی سبزواری، با اشاره به مدیریت مقام معظم رهبری، اظهار کرد: همگان شاهدند که ارگان¬ و سازمان¬هایی مانند ارتش، سپاه، بسیج و اطلاعات که زیر نظر شخص رهبری است، دارای بهترین مدیریت است و می¬توان گفت که این نهادها در 25 سال گذشته به اندازه صد سال پیشرفت راهبردی در اهداف خود داشته¬اند، بهترین گواه بر این ادعا آن است که دریابیم این نهادها از چه مرحله¬ای به این اندازه از پیشرفت و تعالی رسیده¬اند.
وی افزود: اطلاعات کنونی ما آنچنان قوی است که تمام اقدامات ابرقدرت¬هایی مانند آمریکا را رصد و تحت کنترل دارد و اشراف کافی نیز بر اقدامات گروهای ضد انقلاب در داخل و خارج دارد. این قدرت است که دشمن را به ستوه آورده است.
این استاد درس خارج حوزه مدیریت¬های غیرمسقیم معظم¬له را مورد توجه قرار داد و اضافه نمود: رهبری بی¬همتای ایشان و اداره مدبرانه کشور، در هیچ کشوری به چشم نمی¬خورد. چه شاهدی از این بالاتر که هر گاه مملکت دچار وضعیت خاص گردد، شاهد انسجام هرچه بیشتر کشور در کنار مدیریت مقام عظمای ولایت می¬شویم.
آیت¬الله رحمانی مدیریت معظم¬له را برخاسته از ابزار اجتماعی دانست که از دین، فقه و عقل گرفته می¬شود و خاطرنشان کرد: مرکز این مدیریت، کتاب خدا و سنت رسول(ص) خداست. ایشان در هر سخن خود مدرک و مستند دارند و سند آن را در کتاب خدا، سنت رسول خدا(ص) و فقه معرفی می-نمایند.
*چرایی دلنشین بودن فرمایشات مقام عظمای ولایت
وی، با اشاره به چرایی دلنشین بودن فرمایشات رهبری، تأکید کرد: علت آن که سخنان مقام معظم رهبری در دل می¬نشیند و کسی توان مقابله با آن را ندارد، آن است که حرف دل مردم و فطرت انسانی را بر زبان جاری می¬کنند و این همان رهنمون الهی به مردم است، از این رو تأثیر می-گذارد و تأثیر می¬پذیرند.
این شاگرد مقام معظم رهبری ابراز کرد: رهبران دنیوی، تنها از حزب و کشور خود و منافع آنها سخن می¬گویند، ولی مدیریت ولی¬فقیه در ایران، براساس خواست و نص خداست.
آیت¬الله رحمانی واقعه ارتحال امام راحل را مورد توجه قرار داد و بیان نمود: وقتی امام خمینی(ره) در سال 1368ش به رحمت خدا رفتند، مردم کشور عزادار بودند و مراسم¬های ارتحالی متعددی برای ایشان برگزار کردند و چهل روز نیز عزای عمومی اعلام شده بود و روحانیون نیز در این مجالس به سخنوری درباره شخصیت امام راحل پرداختند.
* ماجرای خواب¬های متوالی و شک و تردیدم در اجتهاد حضرت آقا؛
وی با ابراز این که من نیز هر چهار دهه آن چهل روز را برای سخنرانی به شهرستان¬های مختلف رفتم، ادامه داد: در دهه نخست، در شهر ازنای لرستان حاضر شدم و در مدرسه علمیه این شهر سکونت یافتم تا در مجالس ختم این شهر به سخنوری پردازم.
این استاد حوزه با اظهار این که پس از ارتحال امام(ره)، همواره شک و تردیدی در من وجود داشت که آیا حضرت آقا که به ولایت منصوب شده است، منصب اجتهاد و مرجعیت که شرط منصب ولایت است، را داراست، اضافه نمود: پس از سخنرانی شب ششم ارتحال امام در این شهر، به بستر خواب در آن مدرسه رفتم. ساعاتی نگذشته بود که در خواب، حیاط مدرسه را پر از جمعیت و دانشجویان دیدم و از طرفی مقام معظم رهبری را مشاهده کردم که با یکی از فضلا روی بالکن بالای مدرسه قدم می¬زدند. در این لحظه صدای هاتفی آمد که حکومت آیت¬الله خامنه¬ای، حکومت اهل¬بیت پیغمبر(علیهم¬السلام) است، مخالفت با این حکومت مخالفت با اهل¬بیت پیغمبر(علیهم¬السلام) است. این جمله¬ها را یک بار نشنیدم بلکه چندین بار برایم تکرار شد تا از خواب پریدم.
این فرهیخته حوزه ادامه داد: وقتی نگاهم به ساعت افتاد، دریافتم که ساعتی به اذان صبح مانده است، بلند شدم وضو گرفتم و نمازی به جای آوردم و دوباره خوابیدم. بلافاصله، همان خواب، همان جمعیت، همان تصویر از حضرت آقا و همان صدای هاتف به گوش آمد که بارها تکرار می-کرد "حکومت حضرت آیت¬الله خامنه¬ای، حکومت اهل¬بیت پیغمبر(علیهم¬السلام) است مخالفت با این حکومت مخالفت با اهل بیت است" تا این که از خواب پریدم و دریافتم که هنگام نماز صبح است و نمازم را ادا کردم.
آیت¬الله رحمانی با اظهار این که این سلسله خواب¬ها، من را به یقین رساند که هدایتی از جانب خداوند برایم حاصل شده است، افزود: پس از نماز صبح دوباره خوابیدم، بار دیگر همان منظره به سراغم آمد، این دفعه صدای آن هاتف به اندازه¬ای بلند بود که حتی پس از بلند شدنم از خواب، انعکاس صدای آن در گوش¬هایم وجود داشت. اینچنین بود که برایم یقین حاصل شد که هدایتی از جانب خداوند صورت گرفت تا به اجتهاد و مرجعیت حضرت آقا یقین حاصل کنم.
* روایت ابن خدیجه، مبنی بر ولایت فقیه در عصر غیبت؛
این شاگرد مقام معظم رهبری با بیان این که حکومت شیعی یک حکومت ولایتی است، مدعی شیعه بودن، ولایت را نیز در سینه دارد و این همان اداره و رهبری توسط ولی¬فقیه در زمان ما به شمار می¬رود، ابراز کرد: حکومت معصوم(ع)، حکومت پیغمبر(ص) است، در نتیجه حکومت فقها که به نص خود ائمه اطهار(علیهم¬السلام)، به نیابت از حکومت ائمه هدی(علیهم-السلام) می¬¬گردد، همانند این روایت ابی¬خدیجه "قال لی ابوعبدالله: ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضا الی اهل الجور، و لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئا من قضائنا فاجعلوه بینکم فانی قد جعلته قاضیا فتحاکموا الیه." «بپرهیزید از اینکه برخی از شما برخی دیگر را برای محاکمه نزد اهل ستم بکشانید، و لکن ملاحظه کنید کسی که چیزی از قضایای ما را می داند، در بین خود قرار دهید که من او را قاضی قرار دادم. پس محاکمات خود را پیش او ببرید».
وی با بیان این که هیچ فقیهی، منکر ولایت فقیه نیست، اضافه نمود: ممکن نیست که فقیهی ولایت فقیه عادل را قبول نداشته باشد و ولایت فاسق را تبلیغ کند. اختلافات موجود در دایره و محدوده این ولایت است، اما اصل ولایت، بنا به آیه "اطیعوا الله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم" و شامل شدن "اولی الامر" به فقهای دینی با واسطه ائمه هدی(علیهم¬السلام)، امری معقول و انکارنشدنی است.
این فرهیخته حوزوی، با اشاره به شبهه¬ای در شمول این آیه به فقها، اظهار کرد: اولی¬الامر، معصومند. هرچند فقیهی که جانشین اولی¬الامر به شمار می¬رود، دارای عصمت نیست، اما عدالتش سرجایش باشد عدالت با خطا، با غفلت و با عصیان از بین نمی رود و اطاعت از او واجب است تا وقتی که دانسته و عالمانه به معصیت ورود نکند.
آیت¬الله رحمانی ادامه داد: مقام معظم رهبری، 25 سال رهبر این انقلاب هستند و هشت سال نیز هم رئیس جمهور بودند که گفتار، رفتار و حتی حرکاتشان در همه این روزها، ماه¬ها و سال¬ها در دید جهانیان بود، اما در این مدت فردی را ندیدم که یک نقطه ضعف قابل اعتنایی از ایشان گرفته باشد.
* تفسیر سیاسی از آیات قرآنی، توسط حضرت آقا؛
این استاد درس خارج، با اشاره به سال¬های حضور خود در درس تفسیر قرآن مقام عظمای ولایت در مشهد مقدس، اظهار کرد: در بین سال¬های 1348 تا 1350 در درس تفسیر حضرت آقا و درس پدر دکتر شریعتی در مشهد مقدس شرکت می¬کردم. درس مرحوم شریعتی که یک کتاب تفسیر نیز از سوره نبأ تا پایان قرآن نگاشته¬اند، دارای نکات ادبی و علمی از آیات قرآن بود، ولی درس تفسیر آقا جامع بود. یعنی هم دارای نکات ادبی و هم مباحث اخلاقی بود و رکن متمایز درس تفسیر ایشان نیز در تبیین نگاه سیاسی آیات بود که در تفسیرهای روایی ما و یا در تفسیرهای عقلی کمتر پرداخته می¬شد.
* نگاه آیت¬الله میلانی، مقام معظم رهبری ، شهید هاشمی¬نژاد و آیت¬الله طبسی به تئوری جدایی دین از سیاست؛
وی بیان کرد: در همان سال¬ها، مرحوم آیت¬الله میلانی در سخنرانی برای طلابی که خود را برای تبلیغ آماده می¬کردند، فرمود "شما که به اطراف می¬روید، راه دو تا است. شما احکام، نماز، روزه، خمس و زکات را به مردم بگویید و کاری به مسائل دیگر نداشته باشید". معنای دیگر فرمایش ایشان این بود که دین از سیاست جداست. البته معتقدم که مرحوم میلانی با مصلحت¬اندیشی از این که طلاب، در اثر پرهیز از پرداختن به مسایل سیاسی به بند طاغوت درنیایند، آن سخنان را زده بودند که شب همان روز "شهید هاشمی¬نژاد" در مشهد منبر رفت و سخنرانی تندی علیه این دیدگاه آقای میلانی کرد و دین را همراه با سیاست معرفی نمود که فردای آن روز ساواک او را دستگیر نمود.
آیت¬الله رحمانی افزود: روز بعد از دستگیری شهید هاشمی¬نژاد، آیت¬الله طبسی که به درس ایشان می¬رفتم نیز در سخنرانی تندی همانند شهید هاشمی¬نژاد داشت که برای دستگیر نشدن توسط ساواک تا چند وقت در کلاس¬ حاضر نشدند. پنج¬شنبه یا جمعه همان هفته بود که حضرت آیت¬الله¬العظمی خامنه¬ای را با کوله¬باری از کتاب دیدم که برای سخنرانی به مدرسه میرزا جعفر تشریف آوردند. آن سخنرانی با موضوع نظریه جدایی دین از سیاست یا عینیت دین با سیاست بود، ایشان از زمان شیخ مفید تا قرن دوازده که ده قرن را شامل می¬شد، همه این اقوال را نقد و بررسی کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که اکثریت قاطع فقهای شیعه دین را با سیاست عجین می¬دانند و مطلب را به صورت کامل علمی بیان کردند و در سخنانشان به شکل مستقیم و حتی کنایه¬ای هیچ اشاره¬ای به آقای میلانی نکرد که توهینی به ایشان گردد، از این رو بود که ساواک نتوانست از ایشان عیب و سوژه¬ای بگیرد.
* برخورد علمی، به جای بدخلقی سیاسی؛
وی با بیان این که معظم¬له با این رفتار خود نشان دادند که برخورد علمی باید به چه شکلی باشد، ابراز کرد: حتی در برخورد سیاسی هم باید طرف مقابل را به گونه¬ای اقناع کرد که جنجال و سوژه به دست دشمن ندهد.
* برخورد هوشمندانه امام راحل با ارتش و نیروی انتظامی طاغوت؛
این شاگرد مقام معظم رهبری ادامه داد: نظیر این برخورد را در برخورد امام خمینی(ره) پس از انقلاب اسلامی ایران با ارتش و نیروی انتظامی می¬بینیم که جز اشخاص معلوم¬الحال، فردی را اخراج نکردند علیه او پرونده¬ای درست نکردند. ولی در مقابل ارتش، سپاه به وجود آمد و در مقابل شهربانی و نیروی انتظامی، کمیته تشکیل شد و در مقابل سپاه و کمیته هم بسیج تشکیل شد تا در عمل همه این نیروها حفظ گردند و به خدمت آرمان¬های این انقلاب درآیند.
تفاوت انقلاب ایران و انقلاب¬هایی همانند مصر؛
وی، در پایان، تأکید کرد: این قدرت رهبری، موهبت و الهامی از جانب خداوند است که در دیگر حکومت¬های انقلابی دنیا وجود ندارد. برای نمونه مصر را ببینیم که چگونه انقلابی در آن وجود آمد، قدرتی به حکومت رسید و همان ارتشی که توسط این حکومت به مشروعیت رسید، چگونه عوامل مشروعیت خود را در بند نمود.