آیا هنوز هم خوشخیالانی هستند که مدعی گردند؛ آمریکایی که در سلاخی غزه پشت اسرائیل را خالی نمیکند، ممکن است در اثر لبخندهای اعتدالمئابانه در پروندهای بسیار کوچکتر از پروندهی قدس، پشت اسرائیل را خالی کند؟!!...
گروه سیاسی ، خبر گزاری بسیج - دکتر سیدحسین علوی: الف) آگاهان به مسایل سیاسی ایران خوب به خاطر دارند که طیفی از رجال سیاسی، طی سالهای اخیر بارها و بارها در تبیین ضرورت مذاکره و مصالحه با ایالات متحده آمریکا به این استدلال درآویختهاند که؛ «آمریکا بر اساس منافع ملی و استراتژیک خویش قاعدتا در پی همکاری و کاهش فشار از روی ایران است.
به گزارش بولتن نیوز ،اما آنچه مانع تحقق این مهم شده؛ نفوذ جریانات تندرو و افراطی در هیئت حاکمهی دو کشور است.» قائلین به این ادعا در ادامه از دو جریان به عنوان تندرو و افراطی یاد میکنند. در ایران؛ نیروهای متدین و حزب اللهی که مخالف سرسخت سیطرهی آمریکا و صهیونیسم جهانی بر مقدرات مسلمیناند. و در آمریکا؛ لابی قدرتمند صهیونیستها که تصمیمات خویش را بر اساس منافع اسرائیل اتخاذ میکنند.
این جریان سیاسی که هر از گاهی با نامی جدید پا به عرصهی مناسبات سیاسی نهاده است، اکنون خود را هوادار سرسخت خط «اعتدال» میخواند. اعتدالیون در مساله رابطه با آمریکا قائل به تفکیک آمریکا از اسرائیل هستند. این جریان سعی دارد چنین القاء کند که اگر ما مرامی معتدل داشته باشیم، میتوانیم آمریکا را از اسرائیل جدا کنیم. فیالمثل اگر در مذاکرات هستهای از منظر عقلانیت و پایبندی به مقررات بینالمللی و احترام به طرف غربی خصوصا آمریکایی با او مواجه شویم، قادر خواهیم بود آمریکا را به نقطهای برسانیم که مجبور باشد حقوق ملت ایران را بپذیرد. به عبارتی روشنتر؛ مجبور باشد قید منافع صهیونیسم جهانی به پرچمداری اسرائیل را (به عنوان نماد افراطیگری در طرف مقابل که خواهان لگدمال شدن حقوق ایرانیان است) بزند. جریان مدعی اعتدال این تصویر کودکانه از استراتژی کلان آمریکا را تا جایی ادامه داد که انتقادات مبنایی روزنامه کیهان به توافق نامعتدل و نابرابر ژنو را با شعارهایی چون «کیهان! اسرائیل! پیوندتان مبارک»!!! به باد فحاشی گرفت تا به زعم خویش مدعیان اعتدال در ایران و دموکراتها در آمریکا را نماد اعتدالگرایی و دلسوزان اسلام و انقلاب را در کنار اسرائیل [!] مدعی افراطیگری معرفی نماید!!!
ب) اما طی حدودا دوماههی اخیر، شدت گرفتن بیسابقهی وحشیگریهای صهیونیستها و حمایت تمام قامت رژیم استکباری آمریکا از این جنایات سبُعانه، بار دیگر چهرهی استراتژیک ایالات متحده را بر کسانی که متاسفانه تاکنون چشم خود را بر دیدن حقایق عالم بسته بودهاند عیان ساخته است. اسرائیل در طول هفتههای اخیر هزاران کودک و زن فلسطینی را با انواع سلاحهای ممنوعه، سلاخی کرده و آمریکا ضمن تمجید از این به تعبیر امام خمینی؛ «ولیدهی شیطان»، حداقل 225 میلیون دلار نیز به عنوان دستخوش کمک تسلیحاتی کرده است! آیا استراتژی حیوانی ایالات متحده عیان نشده است؟! آیا هنوز هم کسانی هستند که با نادانی و بلاهت مدعی گردند؛ آمریکایی که در چنین حیوانیتی پشت اسرائیل را خالی نمیکند، ممکن است در اثر لبخندهای دیپلماتیک و اعتدالمئابانهی ما در پروندهی هستهای که بسیار کوچکتر از پروندهی قدس شریف است، پشت اسرائیل را خالی کند؟!!
ج) مقام معظم رهبری طی سخنانی کلیدی در ضیافت افطار با دانشجویان فرمودند:
« ... توجه کنیم که امروز دنیاى استکبار و در رأس آنها آمریکا از این فاجعهآفرینى، از این جنایت، از این خشونت غیر قابل توصیف حمایت میکنند، دفاع میکنند. بهنظر من، این یک نگاه عمیقترى به مسئله است؛ این مهم است، روى این باید تکیه کرد. امروز قدرتهاى سلطهگر غربى - یعنى چند دولت بزرگ و ثروتمند و مقتدر غربى که در رأس آنها آمریکا است، پشت سرش هم انگلیس خبیث - محکم ایستادهاند براى اینکه از این رژیم غاصب و ظالم و سنگدل دفاع کنند؛ این خیلى مسئلهى مهمى است. صریح دارند حمایت میکنند... واقعاً چیز عجیبى است. این همه کودک کشته بشود، این همه خانه ویران بشود، زندگى مردم در خانهى خودشان اینقدر تلخ و همراه با زجر و شکنجه باشد، آنوقت حضرات از این حمایت کنند؟ از این دفاع کنند؟ با چه منطقى؟ ... این نشاندهندهى این است که امروز منطق لیبرالدموکراسى - این منطق و نظام فکرى که امروز کشورهاى غربى بر اساس آن دارند هدایت و اداره میشوند - از کمترین ارزش اخلاقى برخوردار نیست. هیچ ارزش اخلاقى در آن وجود ندارد، احساس انسانیت در آن وجود ندارد؛ در واقع دارند خودشان را رسوا میکنند، دارند خودشان را در مقابل نگاه قضاوتگرِ امروز ملتهاى دنیا و فرداى تاریخ، رسوا میکنند. ما این را بهعنوان یک تجربهى مهم باید براى خودمان حفظ کنیم و آمریکا را بشناسیم. آمریکا این است، نظام لیبرالدموکراسى این است. این در عمل ما، در قضاوت ما، در برخورد ما، اثر خواهد گذاشت و باید اثر بگذارد. آن [جبههاى] که امروز در مقابل نظام جمهورى اسلامى قرار گرفته است و در قضایاى مختلف، در چالش با نظام جمهورى اسلامى است، یعنى دولت ایالات متحدهى آمریکا و دنبالهروانش، این هستند، واقعیتشان این است... این باید براى ما یک معیار باشد. یعنى ملت ایران، دستگاه فکرى ما، دانشجویان ما، روشنفکران ما، نباید این را فراموش بکنند؛ آمریکا این است؛ نظام قدرت غربى و پایهى فکرى او که لیبرالدموکراسى است این است؛ این امروز در مقابل نظام اسلامى قرار دارد.»
د) اکنون باید از کسانی که در تعریفشان از اعتدال؛ آمریکا از اسرائیل تفکیک شده و دشمنان سرسخت شیطان بزرگ در ردیف اسرائیل قرار میگیرند(!) پرسید؛ با این شخصیت حیوانیای که به تعبیر حضرت آقا هیچ ارزش اخلاقیای در ذات او نیست چه باید کرد؟! کجای او به اعتدال میخورد که خود را همپیمان اعتدالگراییاش کردهاید؟!! و کجای دشمنان آمریکا نامعتدل، غیر انسانی، غیراخلاقی و غیرعقلانی است که از ایشان گریزانید و سالهاست حنجرهی خود را به یک «مرگ بر آمریکا» مطهر نکردهاید؟! و حرف آخر آنکه برای نگارنده همچنان یک سوال مهم، حل نشده باقی مانده است و آن اینکه؛ عدهای قلیل از سیاسیون مدعی فهم و شعور چگونه میتوانند دیپلماتهای عزیز ما - که بیشک، فرزندان این ملت و سربازان خط مقدم سیاست خارجی ما به حساب آمده و میآیند - را دعوت نمایند تا دستان حیوانات وحشی و خونخوار حاکم بر کاخ سفید را به گرمی بفشارند و در چهرهی کریه آنها لبخند بزنند؟! و سوال مهمتر اینکه؛ روح معصوم کودکان فلسطینیای که در خون خود آرمیدند، از این لبخندها چه قضاوتی خواهند داشت؟!