کد خبر: ۲۱۷۷۶۳
تاریخ انتشار:
گفت‌وگو با علی میرفتاح؛

شوخی با سقوط هواپیما درست بود؟

سیدعلی میرفتاح معتقد است می‌توان درباره فجایع هم طنز نوشت اما شوخی نباید طوری باشد که اگر خانواده یک قربانی آن را شنید، ناراحت شود.
شوخی با سقوط هواپیما درست بود؟گروه ادبیات، نشر و رسانه، سیدعلی میرفتاح معتقد است می‌توان درباره فجایع هم طنز نوشت اما شوخی نباید طوری باشد که اگر خانواده یک قربانی آن را شنید، ناراحت شود.

به گزارش بولتن نیوز،
او می‌گوید شوخی‌ نباید کسی را برنجاند. حتا در شوخی‌های سیاسی هم طنزنویس باید اول برادری‌اش را ثابت کند. هرچند به این علت که هنگام شوخی بخشی از یک حماقت پررنگ می‌شود، ممکن است کسی که آن حماقت را نمایندگی می‌کند، ناراحت شود.

این طنزپرداز درباره این‌که آیا طنز نوشتن درباره فجایعی مثل جنگ یا قتل کار درستی است، گفت: این مسائل به نحوه تلقی ما از طنز برمی‌گردد. وقتی از طنز مسخرگی، لودگی و فکاهه مراد کنیم، طنزپرداز نمی‌تواند به سراغ خیلی از مفاهیم برود، چون شأن، قدر و حرمت آن‌ها نادیده گرفته می‌شود. به همین دلیل در برابر طنزپرداز دیوار می‌کشیم که فقط در بعضی حوزه‌ها وارد شود، اما وقتی تلقی‌مان را از طنز عوض کنیم و معنی عمیق‌تری از آن مراد کنیم، شاید بتوانیم به نوعی از شوخی و مطایبه برسیم که نه تنها به معنای بی‌حرمتی و نادیده گرفتن فاجعه نباشد، بلکه عمق فاجعه را بهتر نمایش دهد و در مواقعی که فجایع رخ می‌دهند، شاید بتوانیم با شوخی و مطایبه، مقداری از بار عاطفی آن‌ها را تلطیف کنیم که منجر به عصبانیت یا خشونت نشوند.

او در ادامه اظهار کرد: مثلا در دوران جنگ، وقتی تعدادی سرباز یا بسیجی در شرایطی ناگوار به سر می‌بردند، با هم شوخی می‌کردند. شاید این شوخی کردن‌ها از نظر روانی یک جور مکانیسم دفاعی بود برای این‌که مقداری از بار عاطفی که می‌توانست منجر به خشونت‌های بیش از حد شود، تلطیف شود. در فیلم‌های جنگی می‌بینیم که در بدترین شرایط شوخی و خنده وجود دارد.

میرفتاح همچنین گفت: اگر جامعه به شوخی بی‌اهمیت باشد، روز به روز عصبانی‌تر می‌شود و مردم در خیابان‌ها سر چیزهای کوچک با هم برخورد می‌کنند. شاید در این موارد یک شوخی آگاهانه، درست و بجا بتواند فضا را تلطیف کند. اما شوخی نابجا درباره همه چیز ممکن است به استهزا و مسخره کردن تبدیل شود که این نه فقط درباره فجایع، بلکه در سایر مراتب زندگی هم بد است و ممکن است آزاردهنده باشد. اما اگر آن شوخی منجر به رفتار مهربانانه‌تر و مودت و دوستی شود، می‌تواند مفید باشد.

او در ادامه تأکید کرد: البته هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. طنز‌پردازها باید بیش‌تر مراقب باشند که طنزشان با حکمت ملازمه داشته باشد. طنزپرداز باید آدمی باشد که آموزه‌هایی از حکمت بداند و در افق دیگری ایستاده باشد. حافظ و عبید زاکانی افرادی حکیم و وارسته بوده‌اند.

میرفتاح سپس درباره چگونگی تشخیص مرز مطایبه و استهزا گفت: یک بخش از این موضوع به مخاطب برمی‌گردد. مخاطب خودش می‌فهمد که بعضی طنزها ممکن است فقط او را بخنداند، اما بعضی از طنزهای دیگر منجر به فکر کردن او می‌شوند و او را به درک درستی می‌رسانند. یک مثال در این‌باره سقوط اخیر هواپیما در تهران است که فاجعه دردناکی بود و جای سوگواری داشت، اما درباره همین موضوع شوخی‌هایی شد که بعضی از آن‌ها ممکن بود خانواده قربانیان را ناراحت کند، هرچند شاید عده‌ای را چند لحظه بخنداند. در مقابل خیلی از شوخی‌ها آدم را واقف می‌کرد که برای بعضی شرکت‌های هواپیمایی جان آدمیزاد ارزش ندارد. بنابراین در درجه اول مخاطب می‌فهمد و در درجه دوم کسی که شوخی می‌کند، معلوم است از چه منظری کار می‌کند. اگر کارش از منظر ادبی باشد، افراد کم‌تر ناراحت می‌شوند، اما شوخی‌های مرسوم ممکن است مخاطب را ناراحت کنند.

او در ادامه اظهار کرد: باید در نظر بگیرید که شوخی شما نباید طوری باشد که اگر خانواده یک قربانی آن را شنید، ناراحت شود. هیچ شوخی‌ای در هیچ جایی نباید کسی را برنجاند. حتا در شوخی‌های سیاسی هم شما باید اول برادری‌ات را ثابت کنی. شما هنگام شوخی در هر مرتبه‌ای بخشی از حماقتی را پررنگ می‌کنید. ممکن است کسی که آن حماقت را نمایندگی می‌کند، ناراحت شود. نمی‌گویم او را ناراحت نکنید. اگرچه ما در طنز حتا نمی‌خواهیم این فرد را هم مجازات کنیم. پس نباید با زبانی که آمیخته با توهین باشد، مطلب را بیان کنیم.

منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین