گفته ميشود جنيفر لارنس براي پيوستن به اين پروژه در حال مذاكره با تارانتينو است. تا آنجا كه از فيلمنامه لو رفته اين فيلم اطلاعات وجود دارد، تنها يك نقش زن در اين فيلم وجود دارد كه شخصيتي به نام ديزي دامرگو است.
جنيفر لارنس اكنون از گروه بازيگران فيلم جديد ديويد او راسل با عنوان «جوي» است كه قرار است براي روز كريسمس 2015 اكران شود. از آنجا كه اين فيلم تارانتينو هم گفته ميشود سال آينده قرار است راهي پردههاي نقرهاي شود به نظر ميرسد توليد اين دو فيلم در آن واحد با يك بازيگر مشترك اندكي دشوار باشد.
جنيفر لارنس قرار است در فيلم «مردان ايكس: آخرالزمان» نيز ايفاي نقش كند اما احتمالا اين فيلم تا نيمههاي سال آينده در برابر دوربين نميرود.
تارانتينو پس از انتشار فيلمنامه «هشت نفرتانگیز» در یک وبسایت، اين وبسايت را به دادگاه كشاند اما در نهايت موفقيتي براي محكوم كردن آن به دست نياورد. او كه گفته بود ساخت این پروژه سینمایی را پنج سال به به تعویق خواهد انداخت، اوایل امسال آن را در تک اجرايي به صورت نمایشنامهخوانی به روی صحنه برد و اعلام كرد ساخت اين فيلم را با تغييراتي كه در فيلمنامه اعمال مي كند، در ماه نوامبر امسال كليد ميزند.
جنیفر لارنس كه برای بازی در فیلم «کتابچه بارقه امید» ساخته دیوید او راسل در سال 2013 اولين اسكار خود را دريافت كرد، امسال نیز از گروه بازيگران فیلم «كلاهبرداري آمریکایی» بود و براي بازي در اين فيلم نيز يك نامزدي اسكار ديگر را وارد كارنامهاش كرد. او بازيگر نقش اول «بازيهاي گرسنگي» است.
اختصاص درآمد مراسم تجلیل از رابین ویلیامز به خيريه
بعد از مرگ ناگهانی رابین ویلیامز در روز یازدهم ماه آگوست، سیکرت سینما مراسمی برای پخش فیلم «انجمن شاعران مرده» او ترتیب داده که تا کنون موفق به کسب بیش از 24 هزار پوند (40 هزار دلار) شده است. سودهای به دست آمده از این نمایش به سازمانهای خیریه سلامت روانی در بریتانیا و ایالات متحده اهدا خواهد شد.
مراسم نمایش خیریه این فیلم روزهای پانزدهم و شانزدهم ماه آگوست در سراسر بریتانیا، شهر پراگ و همچنین نیویورک برگزار شد و تمامی سودهای به دست آمده از آنها به سازمانهای خیریه مایند و نامی تقدیم میشوند. علاوه بر نمایش فیلم، یک مراسم شعرخوانی زنده هم برگزار شد که در آن بانی رایت بازیگر مجموعه فیلمهای «هری پاتر» چندین شعر را روخوانی کرد.
مراسم اهدای كمكهاي خیریه هنوز هم ادامه دارد و مردم میتوانند به صورت آنلاین هم تا ماه نوامبر 2014 به اين امر کمک کنند.
آماندا پالمر از نیویورک گفت: تماشای اشکهای دسته جمعی تماشاچیان در حالیکه تمام آن کودکانی که روی میزهایشان ایستاده بودند تا از معلمی که به آنها آزادی هنر را یاد داده بود دفاع کنند، یکی از دلگرمکننده ترین لحظات زندگیام بود. فکر میکنم اگر به عنوان یک هنرمند میخواهیم هرگونه میراثی از خود باقی بگذاریم، آن میراث این است که ما چیزی را خلق میکنیم که به انواع مختلف همهمان را با یکدیگر مرتبط میکند. بسیار خوشحال هستیم که اين برنامه ترتيب ديده شد.
فابین ریگال موسس و مدیر سیکرت سینما گفت: من فرهنگ را به عنوان یک نوع درمان و تقویت كننده روحیه انسانی میبینم. رابین ویلیامز الهامبخش بسیاری از ما بود و باور دارم که سینما باید بتواند به آن نور هدایتگری که اينقدر به ما کمک کرد دین خود را ادا کند. وي افزود: تمامی سودهای به دست آمده از اين برنامه به سازمانهای خیریه مایند و نامی میرسند که در زمینه مشکلات سلامت روانی از بهترین سازمانهای خیریه موجود هستند و ما دیگران را هم تشویق میکنیم که تا آنجایی که میتوانند اهدا کنند.
فیلم «انجمن شاعران مرده» رابین ویلیامز در هفت سینمای واقع در بریتانیا از جمله سینماهای واقع در شهرهای لندن، منچستر و بلفاست به نمایش درآمد. همچنین یک سینما در شهر پراگ و سینماهایی واقع در منهتن و بروکلین نیز این فیلم را برای حضار نشان دادند.
ریچارد لینکلیتر برنده جایزه اصلی فستیوال فیلم نروژی
فیلم درام «کودکی» ساخته ریچارد لینکلیتر برنده جایزه
منتقدان فیلم نروژی چهل و دومین فستیوال فیلم بینالمللی فیلم نروز در
هاوسگوند شد. اعضای هیات داوران این فستیوال در بیانیهای درباره این فیلم
گفتند: یک داستان معمولی و تا حدودی غیردراماتیک که هنوز، و شاید هم دقیقا
به همین منظور، تبدیل به فیلمی بسیار ارزشمند شده است.
فیلم بریتانیایی «71» به کارگردانی یان دمانژ هم موفق به دریافت اشاره افتخاری این فستیوال شد و اعضای هیات داوران آن را فیلمی خارقالعاده خوشساخت نامیدند که هم هیجانی بیرحمانه دارد و هم اثری هوشمندانه است. جایزه پرتو نور خورشید به فیلم «سرآشپز» ساخته جان فاورو کارگردان آمریکایی رسید، فیلمی که اعضای هیات داوران آن را شدیدا انسانی و دلگرمکننده نامیدند.
جایزه تماشاچیان هم به فیلم کمدی درام «سفر صد فوتی» به کارگردانی لاسه هالستروم رسید. این فیلم که هلن میرن در آن به نقشآفرینی میپردازد، به عنوان فیلمی گرم و خوشمشرب معرفی شد. جایزه آندراس که یکی از جوایز بینالمللی فیلم است، به فیلم «ايستگاه هاي تقاطع» ساخته دیتریش بروگمان کارگردان آلمانی رسید. اعضای هیات داوران این فیلم را اثری نابودکننده و چالش برانگیز نامیدند که نشان میدهد چطور دستکاریهای مذهبی میتوانند یک انسان جوان را نابود کنند.
جایزه فیلم اروپای شمالی هاگسوند به همراه مبلغ 6500 دلار به فیلم «قايق پناهندگان» و کارگردان آن لیف لیندبلوم رسید. هیات داوران گفتند: ما فیلمی کمدی که به نظر سبکدل و بشاش میرسد را انتخاب کردهایم، اما این امر یک معنای دوگانه نیز دارد و توجهها را به دیدگاههای ساده و خام تفاوتهای بین دو کشور همسایه جلب میکند.
فیلم «دو روز، یک شب» به عنوان فیلم اختتامیه مراسم به نمایش گذاشته شد. این فیلم جدیدترین ساخته برادران داردن است و در فستیوال فیلم کن هم پیشنمایش شده بود. آندراس اوهمن و اسکار گولسترند کارگردانان سوئدی هم برنده جایزه برتر بخش تهیه و بازار سرمایهگزاری این مراسم به خاطر پروژه «جادو»یشان شدند. اوهمن گفت: ما تازه کار فیلمبرداری این پروژه 5.8 میلیون دلاری را به پایان رساندهایم که با همکاری کشورهای نروژ و دانمارک به وجود آمده است، اما بعد از قرار ملاقاتهایی که اینجا داشتیم، حالا متقاعد شدیم که میتوانیم این پروژه را با موفقیت به پایان برسانیم.
چرا «جیمز باند» هنوز جاودانه است؟
از زمان مرگ «یان فلمینگ»، «جیمز باند» به عنوان میراثی ادبی در دست شش نویسنده قرار گرفته و ماجراهای این شخصیت معروف تاکنون ادامه داشته است، اما کدامیک از این رمانها گوی سبقت را همتایان خود ربوده است؟ این سوالی است که «جین سیاباتاری» پس از بررسی قالبی و محتوایی این کتابها در شش قدم به آن پاسخ داده است.
«کازینو رویال» آغازگر سفر طولانی فلمینگ بود که در سال 1953 به چاپ رسید. فلمینگ 56 ساله که سابقا روزنامهنگار و افسر نیروی جاسوسی بود، 12 اوت 1964 در حالی درگذشت که 14 رمان «جیمز باند» را از خود برجای گذاشت. او پیش از مرگ بنیادی راهاندازی کرد تا «007» تا دههها شخصیتی ماندگار در ادبیات کارآگاهی باشد.
تاکنون 23 فیلم براساس رمانهای «جیمز باند» ساخته شده و شش نویسنده میراثدار فلمینگ، 24 کتاب دیگر به این مجموعه اضافه کردهاند. کتابهای فلمینگ فراز و فرودهای بسیاری از ماجراجوییهای جیمز باند روایت میکنند، اما شرایط هر چقدر هم دشوار، قهرمان داستان در آخر جان سالم به درمیبرد. «007» بارها در مخمصه میافتد، اما خواننده میداند او در پایان پیروز میشود.
رمانهای جیمز باند
قلم فلمینگ ترکیبی از شفافیت، ماجراهای اکشن، جزییات دقیق و تخیل ریزبینانه است. برخی از ادامهدهندگان راه فلمینگ، در ارائه ترکیبی درست از تخیل، باورپذیری و اصالت داستان کم آوردند. بسیاری از این نویسندگان بیشتر تحت تأثیر فیلمهای «جیمز باند» بودند تا فلمینگ و بعضی دیگر، تم جنگ سردی که در پسزمینه رمانهای فلمینگ دیده میشود را با سناریوهای جنگهای دیگری جایگزین کردند. این ردهبندی است که «جین سیاباتاری» پس از بررسی این آثار ادبی از آخر به اول منتشر کرده است:
6- «ریموند بنسون»
بنسون نویسنده تگزاسی شش رمان «007» را بین سالهای 1994 تا 2002 به نگارش درآورد. او دو تغییر قابل توجه در روند نگارش این رمانها به وجود آورد؛ شخصیت «ام» (M) را به یک زن تبدیل کرد و المانهای معاصری چون اکشن، طنز و استفاده از ابزار مکانیکی را به داستان وارد کرد.
پسزمینههای رمان بنسون واقعا تأثیرگذار هستند اما او به جای مقدمهچینیهای کوتاه فلمینگ، چند صفحه را به توضیح پیشینه داستان اختصاص داده و از تب و تاب داستان کاسته است. «باند» رمان بنسون شخصیتی تهی و بدور از هیجانات احساسی «جیمز باند» فلمینگ است که حساسترین نقش را در داستان بر عهده دارد.
5- «جفری دیور»
«اختیار تام» (2011) رمان پرفروش دیور بود که «باند» را به صربستان، دبی و آفریقای جنوبی برد. دیور نویسنده مجموعه پرفروش کارآگاهی «NYPD» است که «007» را به عنوان کهنه سربازی پس از جریان 11 سپتامبر معرفی کرد. «اختیار تام» متنی خشک و عاری از بافت احساسی و روانشناختی است.
به گزارش بی.بی.سی، از دیگر ضعفهای اثر دیور تعداد زیاد نامهای اختصاری است که شاید بهتر بود پیوستی برای معانی آنها در پایان رمان در نظر گرفته میشد!
4- «جان گاردنر»
«جان گاردنر» که قبلا کماندویی دریایی و نویسنده کتابهای جاسوسی بود، اولینبار مجموعهای از داستانهای هجو «جیمز باند» را درباره جاسوسی انگلیسی به نگارش درآورد. او نویسندهای بود که 14 رمان «جیمز باند» را خلق کرد و «007» را در دهه 1980 روایت کرد. گاردنر سرعت روند تریلر را ثابت نگه داشت و قلمش به رویکرد و لحن فلمینگ نزدیک بود، اما توانمندی استفاده از واژگان و تخیلاتش چندان تعریفی نداشت.
3- «ویلیام بوید»
«تنها» نوشته «ویلیام بوید» رمانی پخته درباره ماجرای سال 1969 «جیمز باند» در جنگهای داخلی است. بوید به خوبی توانسته «کوباس برید» را به عنوان ضدقهرمان داستان معرفی کند، اما جنگهای آفریقایی که در رمان روایت شد، به خوبی در روند داستان جای نگرفته است.
2- «کینگزلی دیمیس» با نام مستعار «رابرت مارکام»
«سرهنگ خورشید» اولین رمان «007» پس از درگذشت فلمینگ است که «جیمز باند» در آن فردی غمگین با خاطراتی تلخ و آیندهای مبهم تصویر شده است. ایمیس وقار و دقت سبک فلمینگ را به خوبی در رمانش پیاده کرده و با تشریح واکنشهای قهرمان اصلی به عمق روانی متن افزوده است.
1-«سباستین فالکس»
«فالکس» رمان «شاید شیطان اهمیت بدهد» را سال 2008 به مناسبت صدمین سالگرد یان فلمینگ روانه بازار کرد. وی پسزمینه جنگ سرد فلمینگ را نگه داشت و داستانش را در دهه 1960 پاریس، رم، تهران و مسکو روایت کرد. فالکس با سیالیت بخشیدن به افکار و رفتار «باند» شخصیتی قوی و با انرژی از وی ساخته و رتبه نخست را در این ردهبندی از آن خود کرده است.
فالکس با وفاداری به سه فاکتور اصلی کتابهای فلمینگ، بالاترین امتیاز را از آن خود کرد. این المانها، حس خطرپذیری قهرمان داستان، توانمندی در بازیهای روایی داستان و سبک ژورنالیستی بدون تاریخ انقضایی هستند که رمانهای فلمینگ را از دیگر آثار کارگاهی متمایز میکرد و فالکس در این مسیر دنبالهروی وفادار او شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com