صحبت کردن از زهرایی برایم مشکل است
نجف دریابندری که بعد از قرار گرفتن پشت میکروفون دقایقی را به سکوت و گریه کردن گذراند گفت: قدری برایم صحبت کردن از زهرایی مشکل است و از حضار عذرخواهی میکنم و مطلبی ندارم که بخواهم بیان کنم.
تا کتابی توجهش را جلب نمیکرد، چاپ نمیکرد
محمدعلی موحد که در ایران حضور نداشت پیامی صوتی برای این مراسم ارسال
کرده بود که بدین شرح است: محمد زهرایی حق گرانی به گردن من دارد یکسال پیش
که ناگهان چشم از جهان فرو بست غم بزرگی بود. الحق و انصاف مقالههایی که
در مورد وی نوشته شده بود را دیدم که به خوبی برایش نوشته بودند. زهرایی
کتابی را که چاپ میکرد حکمت و وقار میبخشید و تا کتابی توجهش را جلب
نمیکرد به چاپ آن اقدام نمینمود. کتابی هم که چاپ میکرد محلی برای بروز
ذوق زهرایی بود. کتابهایی که از من توسط وی چاپ شده نیز صبوری وی را داشته
است.
زهرایی از معتقدان به مکافات عمل بود
وی افزود: در لیوان پلاستیکی و بلوری هم میتوان آب نوشید، ولی لیوان پلاستیکی در مجلس بزرگان راهی ندارد. زهرایی راد مرد، شکیبا، خیرخواه، امیدوار، نظری بلند و دلی فراخ داشت. گاهی که از گذشته خود حرف میزد متوجه میشدم که از معتقدان مکافات عمل است.
توسعه دغدغه زهرایی بود
مهدی فیروزان مدیر عامل شهرکتاب در ادامه این مراسم گفت: در جمع کسانی که سالها آرزوی من بودند هم بسیار خوشحالکننده و هم مایه افتخار است سخن گفتن. زهرایی ابعاد گوناگونی داشت، که در حوزههای کاری، اخلاقی و رفاقت آنها بروز داشت. دغدغه ما در شهر کتاب که همان دغدغه زهرایی نیز بود که در یک کلام به توسعه خلاصه میشد. هر چقدر در مسیر توسعه بیشتر گام بزنیم بیشتر باید هزینه پرداخت کرد و در صورتی که همراه توسعه نشویم یا باید منفعل شویم یا منزوی. که این دو هیچکدام شایسته ایران بزرگ نخواهد بود.
توسعه در گرو یادگیری است
وی افزود: اگر نگاه به توسعه مانند زهرایی باشد آن وقت این مجلس، مجلسی یادبود نخواهد بود بلکه مطلبی برای گسترش و توسعه زهرایی است. اگر توسعه امری اجتنابناپذیر باشد این موضوع در گرو چیست، که باید گفت فقط در گرو دانش و یادگیری است.
جهان زهرایی محدود به نشر کارنامه نمیشود
مدیر عامل شهرکتاب گفت: زهرایی در جایگاهش، در حوزه تفکر و معرفت نقشی داشته و در بخشی از فرهنگ و تمدن ایران ماندگار شده است. آنهایی که فرهنگ را ماندگار میکنند تمدنساز میشوند. زهرایی در کاروان توسعه حضور دارد و به اندازه خودش در جریان توسعه بوده است. بسیاری از مشکلات امروز ناشی از پیش فرضهای ما است. زهرایی از کسانی است که در حوزه کار و فعالیتی یاد میگرفته است. جهان زهرایی محدود به نشر کارنامه نمیشود و این را از آثار وی میتوان متوجه شد. ولی هیچگاه نماند و توقف نکرد. امروز نگه داشتن یک نشر کار بسیار سختی است و مشکلات دارد و زهرایی از پس این مشکلات بر میآمد. زهرایی با فوتش تمام نمیشود و نمیایستد توسعه در گرو یادگیری است و این یادگیری کیفیت زندگی را افزایش میدهد و توسعه، ارتباطی با اعداد و کیفیت ندارد. در مجلس او با هم عهد ببندیم که هیچ چالشی موجب توقف ما نشود.
زهرایی صنعت نشر را به هنر نشر ارتقا داد
حسن کیائیان مدیر نشر چشمه در مراسم بزرگداشت زهرایی گفت: یک سال از درگذشت زهرایی گذشت. محمد زهرایی را اولین بار در اواسط دهه 60 که در جستوجوی تکثیرکنندگان کتابهایش بود که همچنان نیز این پدیده زشت وجود دارد، دیدم. در زمان تشییع مهدی اخوان ثالث مجموعه آثار وی را مطرح کرد که تحت عنوان باغ بیبرگی توسط یازده ناشر منتشر شد. زهرایی را بابت دو کارش میتوان ستود. ارتقای سطح کتابفروشی در تهران و کشور و ارتقای کیفیت فیزیک کتاب تا یک اثر هنری.
پاکیزگی کتابهای زهرایی حاصل 5دهه تلاش در عرصه کتاب است
وی ادامه داد: مورد اول را در شهر کتاب کارنامه میتوان دید که کتابفروشی را تبدیل به یک فروشگاه محصولات فرهنگی نمود. آغازگر این روش فروش کتاب، زهرایی بود. زهرایی پس از آشنایی با چند تن از ناشران با وسواس خاص به مهندسی کتابهای خود میپرداخت به گمانم پاکیزگی یک کتاب نتیجه 5 دهه حضور در عرصه کتاب بود که نتیجه آن افزایش سطح توقع اهل قلم، کتابفروشان و خوانندگان شده بود که از دستاوردهای مهم زهرایی بوده است.
منوچهر انور در ادامه گفت: دو سال پیش زهرایی که در صنعت نشر تکتاز بود از برادرم ایرج خواست که آثار پینوکیو را از ایتالیایی برگرداند. ایرج ماهها برای آن وقت گذاشت، اما زهرایی پس از برخورد با شصت و چندمین برگردان از انگلیسی انی داستان از من و برادرم خواست که نزدیکتر به این برگردان نگاه کنیم. ما یک بار نه بلکه 6 بار دیگر نیز نگاه کردیم. که باز هم در انتها سه بار دیگر و به خواست زهرایی اثر را بررسی کردیم و چند پله آن برگردان را بالاتر آوردیم. در مدت سالهایی که با زهرایی همکاری داشتهام، درگیر کار بود و مداوم میخواست که کار را بررسی کنیم و این ویژگی زهرایی بود.
زهرایی شبیه علی حاتمی بود
علی میرزایی نفر بعدی بود که در مورد زهرایی سخن گفت و توضیح داد: وقتی این روزها به زهرایی فکر میکردم یاد علی حاتمی افتادم که مشابهتهای فراوانی با هم داشتند. علی را به یاد میآورم که با تکه نانی در دست پشت درب سینما میایستاد و دیالوگها را گوش میکرد و شاید دیالوگهای شاهکار وی نیز نتیجه همین گوش دادنها باشد. محمد هم کودکی را چون حاتمی با سختی آغاز کرد. زهرایی یکی از چهرههای ماندگار صنعت نشر و نمونه اعلا از هر نظر در این حوزه بود.
زهرایی با نویسندگان آثارش همسفره میشد
وی افزود: حاتمی برای نمونه با داود رشیدی، علی نصریان، عزتالله انتظامی و ... کار کرده بود. کارنامه زهرایی نیز با نویسندگان و مترجمانی چون امیر هوشنگ ابتهاج، فهیمه راستکار، احمد کساییپور و نویسندگان برجسته پر شده است. زهرایی با نویسندگان کتابهایش همسفره میشد و هرچه که نویسندگان برای بالندگی آثارشان احتیاج داشتند زهرایی برایشان فراهم میکرد.
کار زهرایی تبدیل به معیار در نشر شده است
میرزایی گفت: ارادهاش بر این بود که کاری بدون کوچکترین ایراد به بازار بفرستد ولی نمونه تمامی از کمال طلبی بود و این کمالطلبی برای وی هزینههای جسمی و جانی در بر داشت. زهرایی صنعت نشر را به هنر نشر ارتقا داد و اکنون کارش تبدیل به یک نسخه و معیار بدل شده است. زهرایی برای ویراستاری ارزش بسیاری قائل بود و هر کار را 100 بار میخواند و کلمه به کلمه کتابها را حفظ بود. زمانی که کتابش منتشر میشد اگر کسی ایرادی در کارش میدید آن اشکال را میپذیرفت ولی درونش غوغایی به پا میشد. بازماندگان وی اگر میخواهند نشر کارنامه را حفظ کنند باید همان دقت را خرج کنند. این آبرو و خوشنامی با خون دلی زهرایی به این نقطه رسیده است و آن را دست کم نگیرید. حاصل سالها از دل و جان کار کردن است و اگر میخواهید نام زهرایی پاینده بماند یادتان باشد هیچگاه ضعیف نشوید زیرا هر قوتی ابتدا ضعیف شد و سپس مرد.
شاهرخ تندرو صالح نیز در این برنامه گفت: زجرهایی که ناشر و نویسنده و کلیه خانواده نشر متقبل میشود همیشه مغفول بوده است. در مورد دقت، محبت و همراهیاش را نمیتوان چیزی گفت ولی سکوت، صبر، مهربانی و روشنا بودن را در برابر غرغرها به من میآموخت. کتاب شاهرگ حیات زندگی امروز ما است و زهرایی از این شاهرگ مراقبت و تیمارداری میکرد.
فونت زهرایی در دسترس عموم قرار میگیرد
ساعد مشکی نیز با حضور در این مراسم گفت: کسانی که محمد زهرایی را میشناسند میدانند که چه وسواسی در مورد فونت و مباحث مرتبط با آن داشته است. با حساسیتهای ویژه زهرایی پیشنهاد طراحی یک فونت را به وی دادم تا بالاخره بعد از دو سال توانستیم به یک فونت مطلوب موردنظر زهرایی برسیم. حساسیت زهرایی به اندازهای بود که وقتی با او درباره فونت و حروف و ... سخن میگفتی چشمانش برق میزد. فونت محمد زهرایی بعد از چاپ اولین کتاب توسط نشر کارنامه سخاوتمندانه در اختیار عموم ناشران و طراحان گرافیک قرار خواهد گرفت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com