آمار اندک همسرکشی در مقایسه با 20 میلیون خانوار ایرانی

گروه اجتماعی - سایت راه دیگر موسوم به روزنامه زیرزمینی در تاریخ 13 مرداد، در گزارشی با عنوان " رشد روزافزون همسرکشی در ایران" تلاش کرده که تصویری سیاه از وضعیت اجتماعی نشان دهد.



به گزارش بولتن نیوز، این در حالیست که تعداد همسرکشی در مقایسه با آمار 20 تا 22 میلیون خانوار ایرانی، رقم محدودی است و امروزه به خاطر رشد اطلاع رسانی، شبکه های اجتماعی و اینترنتی، افزایش روز افزون رسانه ها و.... این گونه موضوعات با بازتاب های مختلف و وسیعی همراه شده است و لذا نباید این وضعیت را سیاه جلوه دهند. بلکه باید ضمن بررسی ریشه های آن برای کاهش این گونه بزهکاری ها مانند نمونه های دیگر، راه و چاره ای انتخاب شود.
پرداختن به آمارهای مختلف، و داغ جلوه دادن موضوع و ایجاد ترس و دلهره در مخاطبان، نه تنها به کاهش مشکلات کمک نمی کند بلکه عملا باعث تشدید مشکلات از جهات دیگر خواهد شد.
واقعیت این است که این گونه گزارش ها، باعث نگرانی خانواده ها از ازدواج فرزندان می شود و سخت گیری ها در سنت ازدواج بیشتر می شود.
در حالی که کارشناسان بارها تاکید کرده اند که برای کاهش مشکلات و بزهکاری ها، افسردگی و تنهایی و مشکلات روحی و جسمی، لازم است که  ازدواج ساده تر برگزار شود و جوانان تشویق به ازدواج شوند تا به جای خشونت و تجاوز و پایمال شدن حقوق افراد، شاهد جو همکاری و همدلی و محبت و کاهش مشکلات باشیم و مسائل مالی نیز کاهش یابد.
اما  عده ای سعی دارند که دائم موضوع ازدواج و رابطه افراد را به سبک کشورهای غربی، مطرح کنند و عده ای راتشویق به جدایی و یا ازدواج نکردن و روابط نامشروع نمایند و به گونه ای موضوعات و مشکلات را عمومی اعلام نمایند.
در حالی که از مجموع ازدواج های صورت گرفته در ایران، و حدود 20 میلیون خانوار ایرانی، اکثریت مردم با همان سنت ها و محبت ها و روابط قانونی و عرفی زندگی می کنند و در حل مشکلات و پیشبرد پیشرفت و دستاوردهای زندگی و همسر و فرزندان موفق هستند و با مشکلات مالی و گرفتاری های زندگی مقابله می کنند.
تعداد افرادی که به خیانت، پایمال کردن حقوق دیگران، طلاق و همسرکشی و... اقدام می کنند، به اندازه ای نیست که تصور شود فرهنگ و برنامه زندگی خانوادگی در ایران قادر به حل مشکلات نیست!
اما عده ای تلاش دارند بدون ارائه راهکار، بی بندوباری را رواج دهند و زندگی غربی را به عنوان راهکار زندگی جوانان امروز ایران معرفی کنند.
در حالی که بزهکاری در کشورهای اروپایی و آمریکایی و درصد خیانت ها و همسرکشی ها و .... به مراتب بیش از ایران است و این موضوع نشان می دهد که فرهنگ مدارا، قناعت، محبت، گذشت و فداکاری برای خانواده در ایران تاچه حد راهگشا است.
لذا اگر در مقطعی با مشکلاتی مواجه می شویم نباید به سادگی دست به خلاف و کارهای غیر قانونی و غیر اخلاقی بزنیم بلکه باید مشکل را ریشه یابی کنیم و در صدد حل آن برآییم و اگر قادر به حل مشکل نیستیم حداقل از چاله به چاه نیافتیم.
اما متاسفانه برخی رسانه ها وافراد تلاش دارند که دائم باسیاه نمایی، به روش های غربی توجه کنند در حالی که در این الگوی زندگی غربی، تنها برای مدتی در دوره جوانی ممکن است جذابیت هایی حاصل شود اما بعد از چند سال، دوره تنهایی و غم و افسردگی و ناتوانی در حل مشکلات، نداشتن خانواده و سرپناه، نداشتن فرزند و محبت و  آغوش گرم خانواده، مشکلات پیچیده تری را نسبت به دوره جوانی ایجاد می نماید.
لذا شایسته است که رسانه ها و کارشناسان، به جای سیاه نمایی و احساساتی شدن و پر حرارت سخن گفتن و آمارهای ریز و درشت، راه را برای ریشه یابی مشکلات،مشاوره، حل مشکل، حفظ نهاد موثر و راهگشای خانواده و... باز نمایند.
در گزارش راه دیگر آمده است:  خبرگزاری مهر در گزارشى با عنوان "مردانی که قربانی دسیسه‌های زنانه می شوند” از اسرار زنانی پرده برداشت که به قتل شوهران شان اقدام مى کنند.
زنگ خطر به صدا درآمده است. زمانی که حرف از همسرکشی به میان می‌آید دیگر موضوع درباره قتل زنان به دست مردان نیست و ماجرا متفاوت شده است. حالا معضل اصلی افزایش شوهرکشی در جامعه است. جنایاتی که با روشهایی خشن انجام می شود و در اغلب آنها پای مرد دیگری در میان است. زن با وعده ازدواج مردی را فریب داده و او را وادار به قتل شوهرش می کند. در پایان نیز در این پرونده ها دو مرد قربانی شده و زن دسیسه گر تنها به زندان محکوم می شود.

شوهرکشی به یک معضل تبدیل شده

همسرکشی یکی از جرایم مهم و قابل‌توجه جوامع مختلف است که کارشناسان همواره درباره علل بروز این معضل و راه‌های پیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی و تبعاتش که امنیت روحی، روانی جامعه را خدشه‌دار می‌کند هشدار می‌دهند. تا سال ها قبل اگر در مورد همسرکشی بحث می شد موضوع قتل زنان به دست مردان بود اما طی سال های گذشته با رشد چشمگیر قتل مردان به دست زنان رو به رو بودیم. شوهرکشی در حال حاضر به یک معضل تبدیل شده و وقوع قتل به روش های خشن  به دست زنان حکایت از عمق این فاجعه دارد.
نتایج یک تحقیق بیانگر آن است که مردان بیشتر به دلایل ناموسی، حسادت شدید، سوءظن و یا تربیت در خانواده‌های پدرسالار مرتکب قتل همسر شده‌اند. زنان نیز به دلیل ازدواج‌های تحمیلی و زودهنگام، کم‌سوادی و ناآگاهی، ناتوانی در طلاق، طولانی شدن رسیدگی به دادخواست و صدور حکم طلاق به درخواست زنان، ضعف مبانی اخلاقی و انسانی، خیانت به همسر به دلیل ناتوانی جنسی و موارد مشابه نقشه قتل همسر را کلید زده‌اند.



طلاق؛ مشکل اصلی زنان شوهرکش

۸۵ درصد زنان متهم به قتل همسر نیز پس از دستگیری اعلام کرده‌اند که قصد متارکه داشته‌اند اما به دلایل مختلف چاره‌ای جز کشتن شوهر ندیده‌اند. همچنین زنان به ندرت، خود مرتکب قتل شده و بیشتر تحت تأثیر وسوسه فرد دیگری که اغلب مرد هستند به ارتکاب جنایت تشویق می‌شوند. در برخی موارد نیز زنان، مرد غریبه‌ای را برای کشتن شوهر اجیر می‌کنند. پیش از این تصور می‌شد داشتن فرزند عامل بازدارنده‌ای در وقوع جرم است، در حالی که واقعیت این‌گونه نیست چرا که ۹۹ درصد زنان و ۸۹ درصد مردان همسرکش گفته‌اند که هنگام ارتکاب جرم دارای فرزند یا در انتظار فرزند بوده‌اند.
۶۶ درصد زنانی که مرتکب قتل همسر شده یا در آن مشارکت یا معاونت داشته‌اند، اظهار کرده‌اند در دوران زندگی مشترک، بارها مشاجره و قهر و آ‌شتی داشته‌اند. اما ۸۵درصد زنان متهم به قتل همسر که قصد متارکه داشته و به دلایلی از جمله مخالفت شوهر، والدین، وجود فرزندان و نیاز مالی، شرایط زندگی را تحمل کرده و در نهایت صبر و تحملشان به سرآمده، اقدام به از بین بردن همسر خود کرده‌اند. به گفته جرم‌شناسان به طور معمول زنانی دست به قتل همسر می‌زنند که در کنار او احساس خوشبختی و رضایت نمی‌کنند. بنابراین در تداوم یک نارضایتی مزمن دست به جنایت زده یا دسیسه قتل می‌چینند.”




نیاز به مقابله جدی

محمد صالح نیکبخت وکیل دادگستری می نویسد: "باید گفت تعداد پرونده های همسرکشی آنقدر زیاد شده که جامعه شناسان، روانشناسان و جرم شناسان همه در این موضوع اتفاق نظر دارند که یک عمل مجرمانه جدیدی در جامعه  بروز یافته که نیاز به مقابله با آن وجود دارد. ازدواج های اجباری و مشکلات زنان برای طلاق از مهمترین دلایل شوهرکشی است. والدین باید قبل از موافقت با ازدواج دختران خود از رضایت وی اطمینان حاصل کنند و آنها را بنا به خواسته خود و به اجبار وادار به ازدواج نکنند. پیش از این زنان برای قتل همسران خود از روش هایی مانند قتل در خواب و سم استفاده می کردند اما طی سالهای اخیر خشونت در پرونده های شوهرکشی افزایش یافته به طوری که شاهد قتل با ضربه های چاقو مثله کردن یا سوزاندن جسد مقتول هستیم.”

نقشه ٩۵ درصد زنان برای قتل

یک رفتارشناس می گوید ۹۵ درصد زنان شوهرکش با نقشه قبلی شوهران خود را به قتل می رسانند که این آمار تکان دهنده است. در تهران نسبت زنان زندانی متهم به همسر کشی به کل زندانیان آمار بالایی است که در این خصوص باید اقدامات موثری صورت گیرد.
همچنین نتایج یک تحقیق علمی نشان می دهد ۶۷ درصد مردان که قربانی شوهر کشی می شوند به علت خیانت همسرانشان و از سوی مرد بیگانه به قتل می رسند و تنها در ۳۳ درصد پرونده های همسرکشی زنان خود دست به قتل شوهرانشان می زنند.
بررسی پرونده های همسرکشی نشان می دهد بسیاری از این زنان ناتوانی در جدایی از همسر را علت اصلی می دانند و در یک رابطه نامشروع با وعده ازدواج بعد از مرگ همسر مرد دیگری را به این کار وادار می کنند. رسیدن به مرحله ای که جنایتی چون شوهرکشی رقم می خورد نیاز به بررسی روانشناسان و جامعه شناسان دارد اما عدم آگاهی به قوانین در جامعه به خصوص ناآگاهی زنان از حقوق قانونی خود نقش مهمی در تصمیم آنها برای قتل شوهران دارد.