اين يك چرخش 180 درجه ای است و يعنی مفهوم غالب كلمه ساپورت در نزد ايرانيان با سرعتی اعجابانگيز تغيير يافته است.
گروه اجتماعی، تا يكی دوسال پيش و درست پيش از آنكه ساپورت پوشی به يك اپيدمی در ميان
زنان و دختران ايرانی تبديل شود، هر يك از ما به محض آنكه كلمه ساپورت به
گوشمان می خورد، اولين معنايی كه در ذهنمان شكل می گرفت، كلمه انگليسی
support به معنای پشتيبانی و حمايت بود و شايد كمتر كسی بود كه با شنيدن
اين كلمه به ياد شلوارهای چسبان و تنگ امروزی بيفتد. اما امروز شايد خيلی
دور از واقعيت نباشد اگر ادعا كنيم كه به محض شنيدن كلمه ساپورت، كسی نيست
كه فورا به ياد همين شلوارهای بدننما نيفتد و كمتر كسی را می توان يافت كه
با شنيدن اين كلمه، نخستين معنا و مفهوم كه به ذهنش خطور می كند، هنوز
مفهوم حمايت و پشتيبانی باشد.
به گزارش بولتن نیوز، اين يك چرخش 180 درجه ای است و يعنی مفهوم
غالب كلمه ساپورت در نزد ايرانيان با سرعتی اعجابانگيز تغيير يافته است.
پس از راه يافتن ساپورت به سبد خريد پوشش زنان جامعه ما و كشش وصفناپذير
درصد بالايی از دختران به اين پوشش، اظهار نظرهای فراوان و فراتر از حد
تصور را در ميان مجامع مختلف فرهنگی، دينی و حتی سياسی كشور به همراه داشت و
از رسانه ها و نهادهای فرهنگی و دينی گرفته تا تريبون نمازجمعه و صحن
علنی مجلس شورای اسلامی، هر كدام به نحوی به اين نوع پوشش و آسيبهای
احتمالی ناشی از آن پرداخته اند و البته در اين ميان، توليدكنندگان ساپورت
هم از اين فرصت طلايی نهايت بهره را جسته و سودهای هنگفتی به جيب زده اند.
شايد دو سال پيش هيچ طراح و توليدكننده پوشاك، حتی تصوری هم از چنين روزی
نداشت كه ساپورت بتواند به يكی از پرطرفدارترين و پرفروشترين نوع پوشاك در
ميان بانوان تبديل شود و جامعه چنين اقبالی نسبت به آن از خود نشان دهد.
به نظر می رسد، ميل به استفاده از ساپورت درميان زنان و دختران به خصوص درپايتخت، باوجود مخالفت ها و انتقادات شديد، روز به روز در حال افزايش است و
شايد بتوان گفت كه ساپورت به نوعی نماد پيشرفت و ترقی در ميان دختران جوان
تبديل شده و در موارد متعددی مشاهده شده، دخترانی كه در خانواده های نسبتاً
مذهبی و مقيدتر زندگی می كنند، از يك سوی برای اينكه از اين غافله(به
ظاهر) پيشرفت جا نمانند به دنبال راضی كردن والدين خود برای استفاده از
ساپورت هستند و ازطرف ديگر با مخالفت شديد خانوادههايشان مواجه شده اند و
ساپورتپوشی نوعی تعارض و نزاع در برخی خانواده را به همراه داشته است.
اگر نگاهی به گذشته نه چندان دور بيندازيم، به ياد خواهيم آورد كه چند سال
پيش، وقتی كه هنوز هيچكس در خيابان ها ساپورت نمی پوشيد و ساپورت تنها می
توانست به عنوان يك پوشش داخل خانه مطرح باشد، در آن زمان دخترانی كه
شلوارهای جين تنگ و به اصطلاح لولهتفنگی يا شلوارهای پارچه های چسبان می
پوشيدند، همواره مورد سرزنش بودند و در زمره افراد بدپوشش و بدحجاب جامعه
قرار می گرفتند، اما اگر حالا كه ساپورتپوشی رواجی وصفناپذير پيدا كرده و
روز به روز هم به ابعاد تنگی و چسبندگی و نازك شدن آن افزوده می شود، شايد
اگر دختری را با همان شلوارهای جين كه در گذشته رايج بود ببينيم، نه تنها
او را سرزنش نخواهيم كرد بلكه شايد در شرايط امروز، آن پوشش را پوششی تحسين
برانگيز قلمداد كنيم كه حداقلهايی از شرم و حيا را می توان در آن جستجو
كرد.
البته اين موضوع درمورد مانتوها نيز صادق است؛ در گذشته مانتوهای چسبان و
كوتاه در نزد افكار عمومی و طبقه مذهبی، پوششی مذموم بود اما امروز مانتوها
به نوعی شِنِل تبديل شده اند كه ديگر در قسمت جلو هيچ دكمه ای ندارند و هر
از گاهی خود فرد با دست جلوی مانتو را می بندد كه البته لحظاتی بعد دوباره
باز خواهدشد. شايد بايد قدردان همان مانتوهای كوتاه و نسبتاً چسبانی باشيم
كه حداقل هرچه كه بود در جلوی آن تعدادی دكمه وجود داشت و تا حدودی حرمت و
عفت زن را حفظ می كرد اما امروز می بينيم كه مانتوهای كاملاً جلوباز به
همراه ساپورتهای بسيار تنگ و چسبان، تلفيقی از بی حيايی را به نمايش
گذاشته اند كه مرزهای عفت و حيا را در نورديده اند.
البته بايد در نظر داشت كه درميان ساپورتپوشان هم تفاوتهای آشكاری به
چشم می خورد و شايد هنوز ساپورتپوشان معمولی برای جامعه قابل هضم باشند؛
چراكه ميزان چسبندگی و بدننما بودن برخی از آنها به مراتب كمتر از
جديدترهاست اما آنچه بيشتر موجبات نگرانی دلسوزان فرهنگی و دينی را فراهم
كرده، تركيب ساپورتهای جديد و مانتوهای جلوباز و سرعت اعجاب انگيز به
بازار آمدن سريع نسل جديد اين پوششهاست به گونه ای كه مانتوها به سمت
هرچه بازتر بودن و ساپورت ها نيز به سمت هرچه نازكتر و بدن نماتر شدن پيش
می روند و گاه حتی پارچه و الياف به كار رفته در ساپورت به قدری نازك و ظريف
است كه گويا بايد منتظر ساپورتهای نسل جديد از جنس تور باشيم.
اصلاً خوشايند نيست اگر بخواهيم به روزی فكر كنيم كه وضعيت پوشش جامعه به قدری
زننده شود كه همانند امروز كه شايد آرزومند بازگشت شلوارهای جين گذشته
هستيم، آن روز نيز ساپورتها را پوششی مناسب بدانيم و پوششهايی به مراتب
بدتر و زننده تر از ساپورت را تقبيح كنيم. زيرا اين فرايند اصلاً فرايند
مناسبی نيست و يك معنای مشخص دارد و آن اينكه نه تنها قبح پوشش های بدننما
درحال از بين رفتن است بلكه برای بخشی از جامعه كه متاسفانه تعدادشان هم
اندك نيست، پوشش های بدن نما و لباسهای نيمه عريان درحال تبديل شدن به
نوعی افتخار و نماد ترقی است و گويا برای برخی افراد حركت به سمت برهنگی و
عريانی مايه مباهات و تفاخر است.
یعنی اگه هرجور مشکل داریم( فقر و تورم و...) ...
تمایل به برهنگی رو فقر فرهنگی نمیدونی؟
به تو میگن آدم؟
آدم فقیر باشه اما غیرت داشته باشه.
می فهمی؟
فکر میکنید یک نفر انسان باسواد تحصیلکرده نه فارغ التحصیل شده بلکه واقعا باسواد احتباج به خودنمایی و عریانی دارد.؟ او علم خود و هنر خود را مایه فخر و مباهات خود میداند .خوب این تیپ آدمها چیز دیگری برای مباهات ندارند از بدنشون مایه میگذارندوبدبختی اینه که خیلی هم احساس زیبایی و طنازی میکنند.واقعا که نوبرشو آوردن
یاد ملخ میفتم حالم بد میشه
و چکار بکنن . متاسفانه توی کشور ما با این معظل (رعوف برخورد کردن ها با متخلفین) معلومه که مردم همیشه باید توی مسائل فرهنگی با دغدغه زندگی کنن چون مسئولین ذیربط گوششون بدهکار نگرانی های مردم نیست
آقایانی که اظهار تاسف میکنید
وجدانا در برخورد با یک خانم با وضعیت آنچنانی و یک خانم ساده چادری به کدوم احترام بیشتری میذارید
مطمئن باشید به اولی ...
مگر افرادی که ایمان قوی داشته باشند که در جامعه ما زیاد نیست
مشکل ، فرهنگ است
مشکل ضعف اعتماد به نفس است خانمها و آقایانه
مشکل عدم تربیت صحیح
اونی که چادر سر کرد نفهمید واسه چی تا به دخترش آموزش بده
اگر جامعه ارزش و احترام کمتری برای افراد با پوشش نامناسب قائل بشه ، شاید این وضعیت حل بشه چون زن بطور فطری خواهان توجه است .
در ضمن جناب شهرام شما از کجا می دانی ساپورت تنگ و باریک راحت تر است؟حتی اگر با لی تنگ هم مقایسه شود پوشیدن لی کم دردسرتر است!
ساپورت پوشي =سندروم بدن نمايي
،آدم حالش به هم ميخوره وقتي ميبينه همچين مريضايي رو تو سطح شهر ميبينه