در سال 84 عنوان این مرکز به دفتر موسیقی تقلیل پیدا کرد. از این فراز و فرودها که بگذریم، دفتر موسیقی پس از 36 سال فعالیت هنوز آییننامهای را به صورت رسمی منتشر نکرده است تا مراجعهکنندگان این دفتر بدانند، از کدام قانون نوشته شده، اطاعت میکنند؟
با این حال، پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی در دولت تدبیر و امید قوانین جدیدی را خطاب به مدیرعاملان موسسات، شرکتها و مراکز تهیه، تولید و تکثیر آثار صوتی نوشته است که گویا به مذاق این صنف خوش نیامده است.
***
بابک چمنآرا در یادداشتی که آن را در اختیار خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در این باره نوشته است:
«چند ماهی طول کشید تا معاونت محترم وزارت ارشاد، مدیرکل دفتر موسیقی را انتخاب و معرفی کند. ظاهرا رایزنی و تحقیق و جلساتی هم برگزار شد که فرد اصلح انتخاب شود. شایع بود که خیلی از کاندیداهای این پست از پذیرفتن آن طفره میروند؛ شاید به دلایلی که حدس میزدم و شاید به حاشیههایی که شایع شده بود.
پیروز ارجمند شد مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیرکل منتخب از نسل خودم است، سلام وعلیکی و سابقهی کوچک همکاری هم داشتیم. از خانواده موسیقی، تحصیل کرده، خارج دیده، با روحیهای آرام و در عین حال بلندپرواز و در سالهای اخیر تجربه مدیریت هنری هم داشته است.
تقریبا خوشحال و راضی بودم از این انتخاب. همکاران هم میگفتند از خودمان است و به عنوان موزیسین عزیز و محترم بود و هست. پیش خود مطمئن بودم که میتوانیم راهحلهایی برای دردهای مشترک و با زبان مشترک داشته باشیم.
چند روز پس از انتخاب و انتصاب، ساعت 11صبح از دفتر موسیقی تماس گرفتند که جلسهای برای معارفه مدیرکل دفتر موسیقی با ناشران موسیقی برگزار خواهد شد.
پرسیدم: کِی؟؟ گفتند: امروز، ساعت16.
پرسیدم: کجا؟؟ گفتند: سالن اجتماعات آزادی، زیر برج میدان آزادی!!
به شوخی گفتم حالا که اینقدر زود دعوت کردید، چرا جاده کرج قرار نگذاریم که حتما کسی نیاد!!
گفتند: مدیرکل اصرار دارند که این جلسه خیلی سریع برگزار بشه؛ شاید قانع شدم. با همکارها تلفنی در تماس بودیم و گیج از دعوت عجیب و غریب. قدیمیترها میگفتند که اگه همه حضور داشته باشیم و جلسه پر و پیمون باشه، نشون میده که ما پشتش هستیم و هواش رو داریم و اونوقت راحتتر کار میکنه؛ پس رفتیم.
قبل از ساعت مقرر 95 درصد همکاران رسیده بودند؛ حدود 60 و چند نفر؛ ولی مدیرکل حدود یکساعت بعد از موعد رسید(!!). حرفهایی زده شد و درد دلها و پیشنهادها و قول برگزاری مستمر این جلسات همفکری(!!)؛ ولی نکتهای که خوب یادم موند این بود که مدیرکل در پایان جلسه و جمعبندی اعلام کرد که "در اتاق من به روی همه باز است و هرکس، هرمشکلی داشت، مستقیما به خود من بگوید. خیلیها شماره همراه من را دارند و آنهایی که ندارند یادداشت کنند 09120000000 و الباقی.
***
هفته گذشته دستورالعملی به شیوه عجیبی به ناشران ابلاغ شد. این شیوه ابلاغ، پیش از این در مورد مهلت نهایی همکاری با «ستاد صیانت» هم اعمال شده بود!! رونوشت این دستورالعمل از آنجا که مهر محرمانه ندارد، جهت روشن شدن اذهان عمومی به پیوست تقدیم میشود اما چند نکته که یادآوری و دانستن آنها را برای شما جناب مدیرکل دفترموسیقی، هنرمندان، ناشران و دیگرمسئولان لازم میدانم بیان میکنم؛ قضاوت با اهل داستان.
1-در رابطه با بند یک؛ در چندسال اخیر دچار سیاهکاریهایی از جمله دلالی در روند اداری مجوزهای آثار موسیقی هستیم. افرادی که بعضاً ناشر و یا با برخی از ناشران در ارتباط هستند در ازای دریافت مبالغی پیگیر کارشناسی آثار هنرمندان برای نشر آثار یا اجرای کنسرتها میشوند. از قرار ؛ تمام ناشران، هنرمندان و کارمندان دفتر موسیقی و مدیران مربوطه هم از این ماجرا با خبر هستند. این که این کار قانونی هست یا نه به من ارتباطی ندارد ولی به نظر من برازنده ناشر و هنرمند نیست. به نظر میآید که این بند در این رابطه باشد که به گمانم چاره کار نیست و دلیلی هم بر این کار نیست و اصلا متوجه این دستور نمیشوم؛ این چه قیدی است و اصلا ارتباط استخدامی نماینده شرکت یا موسسه من به دفتر موسیقی چه ارتباطی دارد؟؟ اگر هم دلیل دیگری دارد لطفا شفاف بیان شود.
2- در رابطه با بند دو؛ جمله آخر مدیرکل دفتر موسیقی را در انتهای جلسه برج آزادی را که یادم میآید و این بند را میخوانم و اینکه باید به آن متعهد باشم!! و اینکه مگه چند ماه گذشته؟؟چه خبر شده؟؟ شما به سلامت باشید مدیرکل عزیز، ولی این بند باعث نمیشه سایر کارمندان آن مجموعه هم کمکم برای انجام امور موظف خود شرط و شروط وضع کنند؟؟ هرچند این روال در همین چند ماه هم بوده و حتا من به عنوان عضو هیات مدیره کانون ناشران از اردیبهشتماه منتظر تماس رییس دفتر شما برای تعیین زمان جلسه مشترک کانون ناشرین موسیقی خانه موسیقی با شما هستم(در این مدت با معاونت هنری وزارت ارشاد بیشتر در ارتباط بودیم تا با حضرتعالی)؛ ولی مکتوب شدن و دستور شدنش برازنده هیچکداممان نیست. شما شماره تلفن همراه خودرا هم به کسی ندهید و صرفاً پاسخگوی اموری که مسئول آن هستید باشید، باز هم محترم و عزیز هستید که هستید.
3- در رابطه با بند سه؛ فرض محال که این بند رو قبول داشته باشم و بازهم فرض که من کارمندی ندارم، حالا چه جوری در عرض یک هفته کارمندی معتمد و نمایندهای قابل استخدام مورد پذیرش شما پیدا کنم؟؟ واقعاً این شرایط منطقی و فکر شدهاست؟؟
4- اگر خودتون تشریف میارید که قدمتون سرچشم؛ خوشحال میشیم در خدمتتون باشیم؛ ما که در دفترموسیقی سعادت دیدار نداریم، شاید قسمت بشه بتونیم چارتا کلمه حرف بزنیم و چندتا سوال بپرسیم؛ ولی اگر کارمندی برای این منظور در نظر گرفتید باید عرض کنم که دفتر موسیقی که با کمبود پرسنل روبرو هست؛ پنجشنبهها که تعطیله؛ یکشنبه و سهشنبه کارشناسی موسیقی هست و ارباب رجوع قبول نمیکنه و شنبه و یکشنبه هم شورای شعر؛ ایام تعطیل سال هم به جای خود؛ سفرهای استانی و خارج از کشور مسئولان صاحب امضا هم که هست؛ در طول برگزاری جشنواره فجر هم که چه عرض کنم و...
5- در رابطه با بند شش؛ لطفا جواب بدهید چرا 10نسخه؟؟ همین الان هم نمیدانم که 6نسخه تقدیم میکنم. آیا ممکنه ترتیب بازدید از آرشیوهای احتمالی را که طی این چند ساله با این تقدیمهای ما بوجود آمده را به چندتن از همکاران و خبرنگاران بدهید؟؟ بنظرم برای باربینی پس از نشر و هر نظارت دیگری یک یا دو نسخه کفایت میکند. اگر غیر از این است خوشحال میشم مطلع گردم؛ در انتظار قرار بازدید خواهم ماند.
6- در رابطه با بند شش؛ در حال حاضر برای هر اجرا در سالنهای برگزاری کنسرت (که با همت همه یکی-دو سالن هم بیشتر باقی نمانده) 10 تا بیست بلیت در اختیار دفتر موسیقی قرار میگیرد. یعنی برای یک کنسرت تعداد مناسبی(به نظر من) متخصص و کارشناس و بازرس میتوانند از اجرای صحیح و طبق موازین و قوانین گزارش بدهند؛ مگر اینکه این افرادی که از طرف دفتر موسیقی به سالنها اعزام میشوند یا کارشناس نباشند یا اصلا در سالن نباشند!!
7- در رابطه با بند هفت؛ من که موافقم اما باید نظر دیگران را هم شنید ولی با توجه به تعداد محدود سالنها، شبهایی که امکان اجرای موسیقی هست، تقاضای مردم و امکانات به بهترین نتیجه برسیم که شاید خرد جمعی بهتر باشد.
8- دررابطه با بند هشت؛ گردن ما از مو هم باریکتر است؛ هرچی شما بگید ولی دوتا موضوع: یک اینکه لطفا ممنوعالکاریها و تعلیقیها را کتبا ابلاغ کنید که قابل پیگیری باشد و دو اینکه قانون، قانون است ولی به شرطی که این بندها قانون تلقی شوند و یا بر اساس قانون باشند.
وقتی که دستورالعملی 8مادهای روی سربرگ و معاونت هنری وزارت ارشاد به ناشرین ابلاغ میشود، به این معنی است که روی آن کار کارشناسی شده و مورد تایید صاحب سربرگ و صاحب امضا است. و حالا یک سوال خیلی مهم: ممکنه آییننامه دفتر موسیقی را منتشر کنید؟؟
همان قوانینی که "همه" باید به آن متعهد باشیم و به آن عمل کنیم". همان آییننامهای که" چهارچوب نظارت دفترموسیقی را بر مشخص میکند". همان آییننامهای که اجازه نمیدهد دو اثر به یک نام مجوز بگیرند!! مگر به صدور مجوز نشر کسی صاحب آن "کلمه" میشود؟؟ همان آییننامهای که اجازه تغییر نام اثر را نمیدهد. همان آییننامهای که میگوید یک موسسه در یک شب نمیتواند دو اجرای زنده در دو محل مختلف داشته باشد!! همان آیین نامهای که....
تصور من این بود که آییننامه خیالی که سالهاست به آن متعهد میشوم و تاکنون آن را ندیدم، با حضور و وجود شما مدون و منتشر خواهد شد و نه اینکه به لکهگیری و بتونه کردن قوانین شفاهی و هوایی بپردازیم و گره کور مشکلات را محکمتر کنیم.
فکر میکردم نظارت سادهتر و قید و بند کمتری خواهیم داشت نه اینکه در این شرایط که مشکلات نشر به هیولای هزار سر شبیه شده با دستوراتی این چنینی دست بستهتر شویم. آمار استفاده از موسیقیهای غیر رسمی را میدانید؟؟ حتما میدانید. اگر ماهواره ندارید یه سر به منزل همسایه بزنید و ببینید که چه حجم از برنامههای شبکههای تلویزیونی با موسیقی و نمآهنگهایی که در داخل کشور تولید میشود، پر میشود. فکر کردید چرا؟؟ در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی و به خاطر قید و بندها و قوانین غیر کارشناسی سالهای گذشته، هماینک-از سر بیتدبیری و تعصبات بیهوده- تبدیل به صادر کننده کالایی شدیم که صدها برابر تولیدات مجاز و رسمی در داخل و خارج کشور شنیده میشوند.
تازه آنها موتوری و نماینده رسمی و استخدامی هم ندارند و برای صدور مجوز پخش آثارشان دچار مشکل هم نمیشوند و از مدیرکل، وقت قبلی هم نمیگیرند و.... یک راه سخت کردن کار برای آنهاست که در آن موفق نبودیم و البته، شخصا هم مشکلی با آنها ندارم؛ ولی یک راه هم سخت نکردن کار برای خودمان است. اگر نمیتوانیم گرهای را باز کنیم، لااقل گره محکمتر بر آن نزنیم.
اگر هدف شما کمک و همراهی ما بود و باشد که این راهش نبود. سایتهای دانلود رایگان موسیقی را که دیدهاید، حتما دیدهاید؛ از شما خواهش کردیم که راهی برای مقابله با آنها بیابید؛ خودمان هم کمک میکنیم. چه کردید؟؟ از جمله خواستههای ناشران از شما پیگیری وضعیت مالیاتی و معاف شدن ناشران موسیقی همانند ناشران کتاب بود؛ یادتان هست؟؟
از شما خواستیم پیگیر به روز شدن و اجرای قانون حقوق مالکیت معنوی باشید و همهجوره حمایت ناشران و هنرمندان را تضمین کردیم؛ چه کردید؟؟ آیا میدانید، حتما میدانید که شهرداری جدای از اینکه به موسیقی یاری نمیدهد، هزینههایی رو هم بوجود میآورد و اخیرا مانع فعالیتهای موسیقی در فرهنگسراها هم شده و ....؛ بگذریم. اصلا با اینها کاری ندارم؛ چون اگر اتفاقی افتاده بود تا الان صدبار مصاحبه کرده بودید؛ برای رخوت موسیقی در استان زنجان چه کردید؟؟
در انتظار وعده بازدید آرشیو و رویت آییننامه دفتر موسیقی خواهم ماند. راستی دفتر موسیقی چرا سربرگ ندارد؟؟ لتونی خوش گذشت؟؟»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com