به گزارش بولتن نیوز
اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مقاوم و یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور است. از ویژگی های این اقتصاد می توان به درونزا بودن آن اشاره کرد؛ به این معنا که از دل ظرفیّت های خود کشور و خود مردم می جوشد. از دیگر ویژگی های اقتصاد مقاومتی، مردمبنیاد بودن آن است. به این معنا که با اراده مردم و سرمایه و حضور مردم محقق می شود. ویژگی دیگر این اقتصاد دانشبنیاد بودن و عدالتمحور بودن آن است. در معنای کلی اقتصاد مقاومتی یعنی رشد و ثبات تولید داخل. یعنی ما در اقتصاد مقاومتی به سمتی می خواهیم برویم که تولیدمان دارای ثبات باشد و وابسته به جایی نباشیم و متکی به خود باشیم.
اما مساله ای که مطرح است این است که الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی چیست و برای تحقق آن چه کسانی، چه چیزهایی باید انجام دهند. سعی می شود در ادامه به آنها اشاره ای شود.
اصلی ترین الزام برای تحقق اقتصاد مقاوتی حمایت همه جانبه مسئولان از تولید ملی به عنوان حلقه اساسی پیشرفت کشور است. باید گفت مسئولان در هر سه رده قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضایی وظیفه سنگینی در این بخش دارند. جهت حمایت از تولید داخلی قوه مقننه باید در جاهایی که نیاز به قانونگذاری دارد، با تصمیم سازی و اتخاذ تصمیم های صحیح و مناسب، حمایت خود را از تولید داخل اعلام کنند.
اصلاح قوانین موجود، پیگیری قوانین معطل مانده و درصورت نیاز تصویب قوانین جدید و نظارت برحسن اجرای قوانین مصوب را میتوان عمده وظایف مجلس شورای اسلامی در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی برشمرد. قوانین خوب و مطلوبی که قوامبخش اقتصاد مقاومتی است، باید مشخص و احصا شود تا موانع اجرای کارآمد قوانینی مانند قانون مبارزه با پولشویی و قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد که در حوزه اقتصاد مقاومتی هستند، مشخص شود و اقداماتی صورت گیرد. قوه مجریه نیز باید جهت تشویق تولید داخل بسترهای لازم را فراهم کرده و کارهایی را که جهت رشد تولید داخل لازم است اتخاذ کنند. تصمیماتی مانند ارائه تسهیلات ارزان قیمت، فراهم کردن بسترهای لازم جهت ایجاد صنایع و مشاغل جدید، اتخاذ تدابیر لازم جهت حفظ واردات بی رویه کالا و دیگر راهکارهای لازم در این بخش. علاوه بر این قوه قضاییه نیز در برخورد با مفسدین اقتصادی و همچنین در جهت مبارزه با قاچاق کالا بستر لازم را برای تولید داخل باید فراهم سازند.
از دیگر الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی اهمیت دادن صاحبان سرمایه و تولیدگران به افزایش بهره وری و تولید ملی است. صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند و نقش اساسی در تولید ملی را دارند، نیز بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند. این دو گروه چگونه می توانند این کار را انجام دهند؟ صاحبان سرمایه می توانند با سرمایه گذاری در بخش های مولد اقتصاد تا دیگر جاها، در تحقق اقتصاد مقاومتی کمک کنند. صاحبان سرمایه با در نظر گرفتن فعالیت های اقتصادی کشاورزی یا صنعتی که کشور در آن قسمت ها دارای مزیت نسبی نسبت به دیگر بخش ها هستند، سرمایه ها را به آن سمت سوق داده و باعث افزایش راندمان و بازدهی سرمایه شوند. همچنین سرمایه گذار باید حداکثر استفاده از سرمایه را انجام دهد. به این معنا که هزینه های تولید را کاهش دهد. در برخی از قسمت ها که به دلیل بی تدبیری ها و بی سیاستی ها، هزینه های تولید بالا می رود، صاحبان سرمایه باید با تغییر تکنولوژی و کاهش هزینه ها، بهره وری تولید را بالا برده و تولید داخل را افزایش دهند. همچنین کارگر نیز در حوزه بهره وری با انجام کار با دقت، راندمان کاری را افزایش دهد. یعنی کارگری که کاری را انجام می دهد با درست انجام دادن و محکم و متقن انجام دادن آن کار، باعث افزایش بهره وری و راندکمان آن کار می شود.
سومین الزام در تحقق اقتصاد مقاومتی ترجیح صاحبان سرمایه به فعالیت در عرصه های تولیدی به جای حضور در عرصه های غیر تولیدی است. اگر اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه بخواهد به اجرایی شود، صاحبان سرمایه وظیفه سنگینی به دوش دارند و آن وظیفه این است که آنها سرمایه های خود را از فعالیت های غیر مولد و غیر تولیدی به سمت فعالیت های اقتصادی مولد هدایت کنند. کشور دارای منابع سرشار معدنی و کشاورزی بوده و در این قسمت ها دارای مزیت نسبی نسبت به دیگر بخش ها است. ولی به دلیل عدم سرمایه گذاری در این قسمت ها و اینکه شاید در کوتاه مدت سود بالایی نداشته باشد، این بخش ها هنوز شکوفا نشده اند و استفاده کامل صورت نگرفته است.
صاحبان سرمایه را باید با ارائه تسهیلات بانکی ارزان قیمت و نرخ بهره پایین و همچنین قوانین مالیاتی ساده، اتخاذ قوانین غیر دست و پا گیر و دادن سوبسید و دیگر راهکارها تشویق کرد که به این سمت بیایند و سرمایه های خود را در این قسمت مشارکت دهند. اگر هرکس بر اساس نفع شخصی خودش بخواهد اقدام کند و سرمایه را در جایی قرار دهد که سود زیاد داشته باشد، آنگاه هیچ وقت اقتصاد مقاومتی رقم نمی خورد. به فرموده رهبر انقلاب: «ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و می توانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند می خواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.»
چهارمین الزام برای تحقق اقتصاد مقاومتی مساله پایبندی ملت به استفاده از تولیدات داخلی است. رهبری می فرمایند: «شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید می کنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف می کنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که می رفتند، [می پرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس بشود. نمی گوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض می کنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر می گذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه مردم است. البتّه در اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیّت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیشتر است؛ بسیاری از زیادهرویها و ریختوپاشها در رفتار مردم، بهخاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آنها را "بزرگترها" می دانند؛ اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد. بنابراین ترجیح تولید داخلی یکی از کارها است.»
برای اینکه مردم به استفاده از تولید داخلی پایبند باشند چند کار را باید انجام داد. از جمله اینکه واقعا باید کیفیت تولید داخلی از سوی صاحبان صنعت و کار افزایش یابد تا افراد رغبت داشته باشند تولید داخل را تقاضا کنند. مسئولان نیز باید در عرصه قانونگذاری، قوانین غیر دست و پاگیر و تسهیلات ارزان قیمت را برای صاحبان کار اتخاذ کنند. همچنین در عرصه مصرف خود مسئولان در خط مقدم استفاده کالای داخلی و ایرانی هستند. بنا به قول رهبری، مردم به مسئولین نگاه می کنند و سبک زندگی و شیوه رفتار مسئولان، تاثیر مستقیم در نحوه مصرف و زندگی مردم دارد. کار بعدی که باید صورت بگیرد کار فرهنگی است که تمام دستگاه های مربوطه از شورای انقلاب فرهنگی گرفته تا رسانه ملی و دیگر نهادها باید برنامه های مناسبی جهت اصلاح فرهنگ مردم جهت استفاده از کالای ایرانی اتخاذ کنند. استفاده از کالای ایرانی باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده و به جایی برسد که استفاده از کالای ایرانی به جای کالای برند خارجی افتخار به حساب بیاید.
پس به طور خلاصه اشاره می کنیم که اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز است و همه باید در آن نقش ایفا کنند. هم مسئولین و متولیان قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران، هر گروهی از هر طریقی که می تواند در این امر باید به رشد و توسعه کشور کمک کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com