کد خبر: ۲۱۲۴۹۹
تاریخ انتشار:

صلح حدیبیه، امام حسن و قطعنامه 598

در مدیریت نظامی، اصلی هست که می گویند بهترین فرمانده، فرمانده ای نیست که در صد جنگ پیروز شود

به گزارش بولتن نیوز،

در مدیریت نظامی، اصلی هست که می گویند بهترین فرمانده، فرمانده ای نیست که در صد جنگ پیروز شود، بلکه فرمانده ای است که بدون جنگ، بتواند دشمنش را شکست داده و به هدفش برسد. البته تفسیرهای مختلفی می شود از این اصل نظامی و حکومتی مطرح ساخت، اما یک تفسیرش هم می تواند این باشد که موفق بودن و بر دشمن غلبه کردن، الزاماً زیر سایه های شمشیر اتفاق نمی افتد. ضمن این که هر عقبگرد و سازشی نیز، به مثابه شکست نیست؛ شاید نیاز به تجدید قوا باشد تا از جانبی دیگر به دشمن حمله ببریم. این گفتگو با دکتر دزفولی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی صورت گرفته است تا بررسی تطبیقی ای داشته باشد مابین صلح حدیبیه، صلح امام حسین علیه السلام و نیز قطعنامه 598.


روند تاریخی صلح حدیبیه چگونه بوده است؟

در بحث صلح حدیبیه که در اواخر سال ۶ هجری اتفاق افتاد، پیامبر اکرم خوابی دیده بود و خدا به ایشان الهام کرده بود که مسجدالحرام را فتح خواهی کرد و وارد آن می‌شوید و پیامبر به همین اندازه به مردم ابلاغ کردند که خداوند وعده داده که مسجدالحرام فتح خواهد شد. پیام اکرم با جمعیتی حدود ۱۴۰۰ نفر بدون سلاح از مدینه به سمت مکه حرکت کرد و وارد ناحیه حدیبیه شد که ۲۴ کیلومتری شمال مکه است. خبر به کفار رسید و مانع ورود پیامبر به حرم شدند. بنا شد یک نماینده از مسلمان‌ها به سمت مکه برود و با کفار صحبت کند. قرعه به نام کسی افتاد که در جنگ‌ها خونش به دست کفار آلوده نشده باشد و این شخص عثمان بود، ولی بازگشت عثمان کمی طول کشید و مردم تردید کردند. سپس پیامبر از مردم بیعت مجدد گرفتند که اگر قرار باشد مردم مکه با ما بجنگند شما خواهید جنگید؟ که این بیعت به بیعت رضوان معروف شد. بلافاصله بعد از آن بیعت خبر رسید که عثمان آمده و نیازی به جنگ نیست و افرادی از اهل مکه آمدند با پیامبر صحبت کردند و گفتند شما امسال را اجازه ورود به مکه ندارید، اما سال بعد ما به شما اجازه می‌دهیم که بیایید و اعمال حج را انجام بدهید؛ پیامبر اکرم این را پذیرفت و در اینجا بود که عده‌ای امتحان شدند و به این تصمیم پیامبر اعتراض کردند که مگر شما نفرمودید ما وارد مسجدالحرام خواهیم شد؟ پس چرا اینگونه نشد؟ که پیامبر اکرم فرمودند: من نگفتم امسال وارد حرم می‌شویم.


از لحاظ اجتماعی این برهه از تاریخ چه شرایطی داشت؟

اینجا گردنه و عقبه مهمی بود که برخی از افراد امتحان پس دادند و از طرفی پیامبر اکرم این نوع صلح را در حقیقت یک نوع تاکتیک یا دور زدن میدان جنگ می‌دانستند و نه عقب نشینی از مواضع یا کوتاه آمدن در برابر دشمن. در قرآن آمده است که اگر مردمی پشت به میدان جنگ کردند و فرار کردند این افراد قابل بخشش نیستند، اما اگر پشت به دشمن کردند تا از طرف دیگر به آن حمله کنند، این دیگر فرار نیست بلکه این یک نوع تاکتیک و نرمش قهرمانانه است تا بتوانند از زاویه دیگری دشمن را نابود کنند. پیامبر اکرم قطعا می‌دانستند کفار نخواهند گذاشت مسلمانان وارد مکه شوند، اما با این تاکتیک از این‌ها عهد گرفتند که سال بعد وارد مکه شوند. فلذا سال بعد پیامبر اکرم به همراه عده‌ای به خانه خدا وارد شدند و کفار کنار ایستادند و پیامبر اعمال حج را بجا آوردند و برگشتند و در ‌‌نهایت در سال بعد که سال هشتم بود فتح مکه صورت گرفت.


آیا در رابطه با صلح امام حسن هم همین اتفاقات و مسائل مطرح بود؟

در مورد صلح امام حسن مجتبی هم قضیه به همین ترتیب است که بحث صلح به معنای کوتاه آمدن از مواضع اساسی و اصلی نیست بلکه یک نوع عقب‌گرد و دور زدن دشمن است؛ امام حسن مجتبی با افق دیدی که نسبت به آینده اسلام داشتند صلاح اسلام را در این می‌دیدند که الان یک نوع آتش بس بین ایشان و معاویه بسته شود تا خط معاویه برای تاریخ مشخص شود، کما اینکه امروزه بسیاری از افراد تشابهات حرکات داعش در عراق را با اقدامات معاویه مقایسه می‌کنند؛ دقیقا مانند اقداماتی که معاویه در حکومت امام علی انجام داد و مردم را می‌کشت و فرار می‌کرد و اقدامات ایضایی اینگونه را انجام می‌داد. در هرصورت چهره معاویه که چهره نفاق و کفر پنهان است، برای مردم آشکار نبود و با این اقدام امام حسن آشکار شد که این‌ها مسلمان نیستند و افرادی که داعیه اسلام ظاهری دارند دقیقا در خط اسلام آمریکایی هستند و علیه خود مسلمانان حرکت می‌کنند.


رسیدن به هدف یا به عبارتی پیروزی از دیدگاه این بزرگان چیست؟

امام حسن پیروزی را در این نمی‌دید که همیشه در میدان جنگ با شمشیر دشمنت را کامل بکشی، بلکه گاهی هم پیروزی یک شکل و تاکتیک دیگری دارد که چهره دشمن را روشن کنی تا همه او را بشناسند و این دقیقا‌‌ همان کاری است که امام حسن مجتبی انجام دادند و قراردادی با معاویه نوشتند که نشان داد معاویه حتی نماز و روزه هم برایش مهم نیست کمااینکه وقتی خود معاویه وارد کوفه شد گفت شما هرچقدر که می‌خواهید نماز و روزه بگیرید؛ من فقط هدفم این بود که به حکومت برسم که به این هدفم رسیدم. اگر امام حسن اینگونه اقدامی نمی‌کرد این تعداد از شیعیان باقی نبودند لذا در یک دوره تلخ ائمه ما مجبور به نوشیدن جام تلخ زهر شدند و در جبر زمانه مجبور شدن با اراده و تاکتیک خودشان اینگونه رفتار کنند تا بتوانند اصل اسلام را نگه دارند.


آیا امام خمینی هم در جریان قطعنامه ۵۹۸ تاکتیکی شبیه به تاکتیک پیامبر و امام حسن در پیش گرفتند؟

چیزی که در قطعنامه ۵۹۸ به چشم می‌خورد دقیقا همین است. این قطعنامه به معنای پذیرش سازش یا آمریکا و اسراییل و انگلیس و دیگر زورمداران امروز دنیا نیست بلکه به معنای این است که ما الان آتش بس می‌کنیم و صبر می‌کنیم تا از موضع دیگری با دشمن رو به رو بشویم. دشمن دست از مواضعی که دارد بر نمی‌دارد تا از راه دیگر وارد بشویم و روشن‌گری کنیم کمااینکه دنیا بعد از قطعنامه ۵۹۸ دید که صدام با حمله به کویت خودش را نشان داد و بعد آمریکا مجبور شد با خود صدام مبارزه کند و مردم عراق قیام کنند و دنیا دید که‌‌ همان عراقی را که می‌خواستیم با جنگ برگردانیم با قطعنامه ۵۹۸، هم صدام نابود شد و هم مردم به یک حکومت دموکراسی رسیدند و اکنون در خط و همسوی با جمهوری اسلامی حرکت می‌کنند.


می شود از این سه اتفاق تاریخی بعنوان سازش یاد کرد؟

اگر روی این سه مبحث دقیق مطالعه کنیم می‌بینیم که پیامبر امام حسن و امام خمینی به هیچ وجه این بزرگواران قصد مدارا، سازش و نرمش را نداشتند که منافعشان را تقسیم کنند بلکه هدف فقط روشن کردن چهره کفر و نفاق بود. امروز هم اگر کسی بخواهد مانند امام حسن رفتار کند باید خطی را مشخص کند که با امثال معاویه یا خط فکری مستکبرانه کنار نخواهد آمدن. اگر عده‌ای بخواهند به بهانه پیروی از صلح امام حسن انواع فساد‌ها، بی‌حجابی‌ها و بدحجابی‌ها را رواج بدهند و بگویند راه باز شد و باید با آمریکا و اسراییل مماشات کرد قطعا سخت در اشتباه هستند.


مسئولین کشور در حال حاضر و در مذاکرات با آمریکا باید چه روندی در پیش بگیرند؟

امروزه اگر مسئولین محترم مملکت تاکتیکی را پیش می‌گیرند قطعا باید نتیجه‌ای که حاصل می‌شود نتیجه مثل صلح حدیبیه و صلح امام حسن و قطعنامه
۵۹۸ باشد که اهداف دشمن سرکوب شود، جامعه اهل بیتی محفوظ بماند. در رابطه با مذاکرات با آمریکا باید گفت که در این زمینه مسئولین باید طبق سفارش قرآن به اهلش مراجعه کنند و باید به رهبری مراجعه کنند و تابع ایشان باشند و دقیقا به آن عمل کنند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین