گروه سینما و تلویزیون، سریال مدینه تازه ترین ساخته سیروس مقدم این روزها ارتباط خوبی با مردم برقرارکرده است؛ موفقیتی که در این بازار پخش بازی های جام جهانی و دنبال کردن موفقیت های تیم ملی والیبال و پخش چندسریال از شبکه های مختلف سیما آن هم در زمان اندک پس از افطار، قابل تحسین است.
به گزارش بولتن نیوز، شاید درنگاه نخست شاید دلیل این موفقیت را به
رگ خواب مردم و شناسایی این رگ خواب ازسوی مقدم نسبت داد.شاید بتوان آن را
به ساعت پخش وشبکه پخش کننده اش مربوط کرد؛ شاید هم حضور بازیگری چون پریوش
نظریه که تقریبا چهره تازه ای برای مخاطبان تلویزیون محسوب می شود را دلیل
پرمخاطب شدن این سریال برشمرد و یا کارگردانی متفاوت و دکوپاژهای پخته
ترشده مقدم نسبت به کارهای قبلی اش به خصوص جذابیت های بصری که با استفاده
از تجهیزات جدید تصویربرداری محقق شده رادراین مساله دخیل دانست.
اما
با کمی تامل و دقت می توان ثابت کرد، این ها نمی توانند، دلیلی بر
پربیننده بودن سریال مدینه باشد؛ اگرچه دراین امر تاثیرگذارند؛اما پرسش این
است که دلیل این موفقیت چیست؟
این نوشتار معتقد است دلیل پرمخاطب
بودن و تاثیر گذاری سریال مدینه در فیلمنامه آن نهفته است؛ فیلمنامه ای که
با خلق موقعیت های دراماتیک و پرداخت شخصیت های باور پذیردر بستر مضمونی
برآمده از جامعه دینی و ایرانی، توانسته است ، باردیگر نقش فیلمنامه را در
موفقیت یک سریال تلویزیونی به نمایش بگذارد.
محور اصلی سریال مدینه
برمبنای ربا و تاثیرات مخرب این فعل حرام بر زندگی افراد بنا نهاده شده
است؛ مضمونی دینی که قابلیت های دراماتیک بسیاری دارد و پرداختن دوباره به
این مضمون حتی پس از سریال موفق تا ثریا ساخته دیگر سیروس مقدم هم نمی
تواند از جذابیت های آن بکاهد و آن را تکراری جلوه دهد.
مضمونی که
نه تنها در راستای رسالت های صدا و سیمای جمهوری اسلامی است بلکه تا حد
بسیاری قابلیت های دارماتیک نظیر ایجاد موقعیت های نمایشی، خلق شخصیت های
مثبت و منفی و کشمکش بین آنها ، گره افکنی ، بحران و دیگر عناصر وعوامل
درام را دارد.
از سوی دیگر مدینه ، از مردم کوچه و خیابان های شهری
می گوید که نمونه آن را دراطرافمان بسیارمی بینیم؛ اتفاقی که ممکن است برای
بسیاری رخ دهد، یک موقعیت دراماتیک عام که بسیاری با آن همذات پنداری می
کنند.
با این وجود آنچه موجبات موفقیت مدینه را ایجاد کرده است بهره
گیری فیلمنامه از یک درام کلاسیک مبتنی بر اصول درام ارسطویی است؛ اصولی
که قرن هاست در مواجهه با مخاطب جواب داده و موثرواقع شده است.
مدینه
از همه اصول درام ارسطویی استفاده کرده است تا نشان دهد وقتی نویسنده ای
براساس پارامترهای امتحان پس داده درام اثری را خلق می کند، موفقیتش تضمین
شده است.
دراین سریال شخصیت مدینه با بازی خوب پریوش نظریه همه
ویژگی های یک شخصیت دراماتیک وحتی تراژدی راداراست؛او زنی دوست داشتنی و
محبوب است، ویژگی های مثبتی دارد که مخاطب با او همراه می شود.
اما
همچون همه شخصیت های تراژدی، یک «هامارتیا» یا همان نقطه ضعف تراژیک دارد؛
او اشتباهی می کند که باعث می شود تا خود و دیگران را به دردسر بیاندازد.
نقطه
ضعف مدینه وقتی بروز می کند که او میدان مبارزه را خالی می کند؛ او به
تصور خودش برای آنکه پَست نشود خود را از زندگی همسر سابقش که درآرزوی بچه
دارشدن است کنارمی کشد واین اشتباه را بازهم تکرارمی کند.
آن زمان
که تصور می کند وجودش باعث می شود تا پست شود و شاید آرزوی مرگ روحی را
دردل بپروراند؛ به همین خاطر برخلاف توصیه هایی که خودش به هانیه برای
ایستادن و مبارزه کردن می کند ، میدان نبرد را ترک می کند و به عبارتی
فرارمی کند.
اشتباه تراژیک مدینه از اینجا رقم می خورد؛ او میدان
نبردی را ترک کرده که سزایش تیر خوردن از پشت است؛ به همین خاطر وقتی او از
آرمان ها و مسئولیت های اجتماعی اش پا پس می کشد مسیر بطلان و تباهی
آغازمی شود.
مسیری که با ورود پول نزول به زندگی بهمن آغازمی شود و
مدینه با قصور در مسئولیت مادرانه اش نسبت به بهمن را بازگشت به مسیر
مستقیم را طولانی تر و سخت ترمی کند و این ویژگی همه شخصیت های برجسته
آثار دراماتیک جهان از ادیپ سوفوکل گرفته تا هملت و مکبث شکسپیر است.
شخصیت
مدینه که با پرداخت مناسب و مطلوب سعید نعمت الله ، بازی شاخص نظریه و
هدایت های سودمند مقدم به یک شخصیت باورپذیر، جذاب، اعتنا برانگیز تبدیل
شده، نشان می دهد استفاده از استانداردهای درام و الگو برداری از نمونه های
موفق و جواب پس داده نتیجه ای جزء موفقیت دربرنخواهد داشت.
گذشته
از شخصیت مدینه دیگر شخصیت های سریال جدید مقدم نیز شخصیت هایی چند بعدی ،
باورپذیرو جذاب هستند که مخاطب به راحتی نمونه هایشان رادر جامعه بازیابی
کرده و با آنها همراه می شود.
درمدینه همه شخصیت ها به نوعی حق
دارند و برمبنای انگیزه ای منتج ازمنطقی دراماتیک رفتارمی کنند، به همین
دلیل هرگز رفتارهای آنها برای مخاطب غیرقابل باورو عجیب نیست.
روحی
با منطق مادرانه و حس تملکی که نسبت به بهمن دارد حق دارد درباره سرنوشت او
تصمیم بگیرد؛ بهمن که نمی خواهد مادرش به خاطر او تن به ازدواجی ناخواسته
بدهد حق دارد دست به هرکاری بزند تا مانع ازاین کار شود.
هانیه که
دوست دارد زندگی اش با بهمن را حفظ کند حق دارد بایستد و مبارزه کند و حتی
عبدی که نقطه روشن کمتری در زندگی اش دیده می شود حق دارد عاشق شود و برای
رسیدن به عشقش تلاش کند.
این مسائل باعث شده تا شخصیت های مدینه
چند بعدی و باورپذیر باشند و مخاطب نه تواند براساس الگوهای ذهنی و از پیش
تعیین شده سرنوشت آنها را حدس بزند، به همین خاطر هم از مرگ ناگهانی عبدی
جا می خورد.
از عصیان نامتعارف روحی جا می خورد و از تسلیم نامحتمل
شخصیتی چون مدینه تعجب می کند؛ این جا خوردن ها و تعجب کردن ها نه از روی
غیر باوربودن رفتار شخصیت ها بلکه از روی جذابیت ناشی از غیر قابل پیش بینی
بودن آنهاست و این برگ برنده سریال مدینه است که باعث شده تا مخاطب آن را
دنبال کند.
یکی دیگر از ویژگی های فیلمنامه مدینه ، جانمایی درست
داستان های فرعی درکنار شخصیت اصلی اثر یعنی مدینه است؛ به گونه ای که همه
شخصیت ها و داستان های فرعی اشان به نحوی حول محور مدینه می چرخند و این
مسئله روایت ناهماهنگ و چندگانه برخی از سریالهای هرشبی تلویزیون را به
حداقل رسانده است.
ازاین منظر بسیاری از خورده روایت ها که درنگاه
اول نامرتبت با داستان اصلی به نظرمی آیند، دلیل منطقی برای روایت شدن می
یابند و همه آنها خورده روایت هایی هستند که با نخ تسبیح مدینه به هم
متصل می شوند و نویسنده به خوبی از این قصه ها و شخصیت های متعدد دراستای
کنش های شخصیت مدینه ومنطقی جلوه دادن رفتارهای او به عنوان محور اصلی قصه
سود می جوید.
به همین دلیل در نگاه کلی اگر هرکدام از این خورده
روایت ها از روایت اصلی حذف شوند،به کلیت اثر لطمه می زنند واین موفقیتی
برای نویسنده یک سریال چندین قسمتی که هرشب پخش می شود محسوب می شود.