گروهک تروریستی بعثی – تکفیری «داعش» یا به عبارت صحیحتر «الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام» که با شعار «باقیه و تتمدد» (ماندگار و بزرگ شونده) و بر پایه توهمات دن کیشوت مآبانه مشتی جاهل جنایتکار افراطی، به تازگی در بیانیه ای در 29 ژوئن 2014 رهبر خود فروخته خود را «خلیفه مسلمانان جهان» نامیده و با تغییر نامش به «دولت اسلامی» از آغاز «جهاد جهانی اسلامی» سخن می گوید (ایندیپندنت:30 ژوئن 2014)؛ مدتی است که در همسایگی ایران اسلامی به ترکتازی نازی وار مشغول بوده و باعث نگرانی هایی در دل آرام مردم نجیب ایران اسلامی شده و بعضا نیز موضع گیری های شدیدی از سوی برخی عناصر فرهنگی – سیاسی علیه این گروه شده است. اما سخن اصلی صاحب این قلم این است که در تحولات جهانی نمی شود با ظاهر بینی حکم کرد. درست است که در دشمنی این فریب خورده ها با جبهه توحید و ولایت و عدالت در عرصه جهانی شکی نیست؛ اما باید دانست که جایگاه واقعی این گروه کجاست و سهم تاثیر آن در جبهه دشمن چه مقدار بوده و ماموریت اصلی آن چیست؟ این سیاهه در پی واکاوی این مهم است که محور اصلی درگیری بین حق و باطل در عرصه جهانی در گرد و غبار چند روزه اینان گم نشود.
در ابتدا باید گفت علی رغم تبلیغات پرحجم و رعب آور و آزادانه این گروهک در فضای سایبری و شبکه های مجازی، این گروه حقیر تر از آن است که هویت مستقلی در عرصه بین المللی داشته باشد و در حقیقت در حکم شاخه نظامی جریان انحرافی وهابیت – این حامی قسم خورده صهیونیسم جهانی – و مزدور احتمالا بی مزد اسرائیل در جهان اسلام است. روشنی این ماجرا به حدی است که بعید می رسد هیچ کس در سرسپردگی این گروه شورشی تندرو فعال در عراق و سوریه که خود را کشوری مستقل دانسته و بخش هایی از شمال سوریه و عراق را در تصرف خود دارد؛ به دستگاه های اطلاعاتی جریان استکباری حاکم بر مناسبات بین المللی کمترین شکی داشته باشد.
برای آشنایی بیشتر با سابقه دوران فعالیت کوتاه اما پر جنایت داعشی ها باید دانست این گروه که به رهبری ابوبکر البغدادی از جنگجویان سلفی جدا شده از شبکه القاعده تاسیس شده و علاوه بر دولت های عراق و سوریه حتی با گروه های مخالف دولت سوریه نظیر جبهه النصره نیز وارد جنگ شده است؛ تنها در نیمه دوم سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۱۴۰۰ خانه را در عراق منفجر و ویران کرد که طی این حملات، ۱۹۹۶ نفر انسان بی گناه اعم از شیعه و سنی را کشته و ۳۰۲۱ نفر را نیز زخمی کرده است. نیز در ژوئن 2014،پنج هزار نفر از افراد مسلح داعش به طور کامل شهر موصل را به تصرف خود در آورده و به همراه صدها نفر از زندانیان آزاد شده از زندانهای بادوش و التسفیرات و زندان مدیریت مبارزه با تروریسم استان نینوا به قتل عام مردم بی دفاع و غارت بانک ها و تسلط بر ادوات سنگین نظامی پادگان ها پرداختند و در این راه از هیچ جنایت و تجاوزی حتی به کودکان و سالخوردگان و زنان و دختران جوان دریغ نکردند. جنایاتی که قلم از بیان آنها شرم دارد. جنایاتی که اقدامات ننگینی چون «جهاد نکاح اجباری» و «تخریب اماکن مقدسه» و «اعدام های دسته جمعی» و ... تنها گوشه کوچکی از آنهاست.
اما نکته تامل بر انگیز در این میانه سکوت معنا دار شورای امنیت سازمان ملل و مجامع حقوق بشری بین المللی است که حتی اندک تلاشی در راه اینکه ولو ظاهرا هم شده این گروه جزو گروه های تروریستی دانسته شود نکردند! و دولت ایالات متحده نیز تنها به بیان همان جمله تکراری مضحک بی خاصیت همیشگی اکتفا کرده که برای مبارزه با داعش «همه گزینه ها روی میز است» و بس ! از این تامل بر انگیزتر آنجاست که به نوشته روزنامه گاردین، دولت عراق چند صباحی قبل از ترک تازی خوارج وحشی داعشی حدود ۱۶۰ یواسبی استیک در اختیار سازمانهای اطلاعاتی غربی قرار داده است که حاوی اطلاعات بسیار مهمی درباره این گروه است. که ازجمله آنها میتوان به اسامی جنگجوهای خارجی و رهبران، رمزهای محرمانه، اطلاعاتی درمورد شبکه مالی این گروه و غیره اشاره کرد. گفته میشود که دولت عراق این اطلاعات را پیش از حمله داعش به موصل بهدست آوردهاست. به این بیان که دو روز قبل از حمله این گروه تروریستی به موصل، دولت عراق موفق به دستگیری یکی از عوامل ارتباطیِ این گروه به نام «ابوهاجر» میشود که در بازجویی از این شخص، او نام رهبر خود را «عبدالرحمان البیلاوی» ذکر کرده و محل سکونت او را فاش میکند. چند ساعت بعد از اعتراف، البیلاوی در خانه خود کشته میشود، اما مأموران امنیتیِ عراق موفق میشوند اطلاعات بسیار مهمی را در خانه او کشف و ضبط کنند. گفته میشود حجم اطلاعات بهقدری بودهاست که یک افسر امنیتی بریتانیا عنوان کردهاست «ما و آمریکاییها از گستردگی این اطلاعات شگفتزده شدیم». عامل ارتباطیِ داعش، ابوهاجر، در حین دستگیری عنوان کرده بود که «بهزودی شهر موصل بدل به جهنم خواهد شد»، و با تمام این اطلاعات دو روز بعد، در مقابل چشم های سازمان های اطلاعاتی آمریکایی و انگلیسی دومین شهر بزرگ عراق ظرف چند ساعت در سینی طلا به داعشی ها تقدیم شد!(بخش فارسی دویچهوله: 13 ژوئن 2014) وقتی این اطلاعات کنار هم گذارده می شود باور اینکه این گروهک سر در آخور جریان استکبار جهانی برای انحراف اذهان از مقابله با ظلم بین المللی – که مطالبه اصلی خیزش مبارک بیداری اسلامی است – نداشته باشد؛ به شدت سخت می شود.
البته شاید برخی ها بی میل نباشند که تبلیغات شدید غربی ها برای تحقق این آرزوی دست نیافتنی که جنگ داعش جنگ شیعه و سنی است؛ را بپذیرند! اما باید بدانند که واقعیت بسیار فراتر از صحنه سازی های سینمایی شبکه های ماهواره ای نظیر بی بی سی کذاب است. به عنوان مثال «عدنان العرعور»، از علمای منتفّذ سلفی در سوریه – که خود دل خوشی از حکومت اسد ندارد - در واکنش به اقدامات داعش، در مصاحبهای بیان کرد: «برای ما روشن شدهاست که نیروهای داعش همه توافقات را زیر پا میگذارند و به کشتن مجاهدین راه حق مبادرت میورزند. آنها خائنانی هستند که تلاش میکنند تا با تکفیر علما امت اسلامی را از وجود علما پاک کنند.»( خبرآنلاین، ۶ دی ۱۳۹۲) و یا «دکتر علی قرهداغی»، دبیرکل اتحادیه جهانی علمای اسلام، در پاسخ به اقدامات داعش در کشتار کردها و غیرنظامیان در سوریه، در مصاحبهای گفت: «ما برخوردهای ضد راهبان مسیحی را محکوم میکنیم و با اقدامات تروریستی مخالف هستیم. اقدامات تروریستی انجامشده ازسوی دولت اسلامی عراق و شام را محکوم میکنیم. داعش قربانیان خود را بیشتر ازمیان اهل تسنن انتخاب کردهاست تا اهل تشیع. گروهی، ازروی حماقت و نفهمی، دست به اقداماتی نابجا زدند و تصویری ناپسند و زشت از اسلام را در اذهان ترسیم کردند و ازهمینروی، در این برهه ایفای نقش عالمان مذهبی برای تغییر این تصویر، ضروری است.»(کردپرس: 30 بهمن 1392)بر این اساس عملیات جنایتبار داعش نه یک پروسه جنگی خود جوش طایفه ای یا مذهبی که یک پروژه فریب مدیریت شده جهانی برای انحراف اذهان از جنگ اصلی است. یعنی دشمن در پی این است که برای مبارزان جبهه اسلام ناب یک دشمن فرعی و بدلی – که هیچ شکی در دشمن بودنش نیست – درست کند تا از دشمن اصلی که عهده دار مناسبات استکباری نظام ظلم جهانی است غافل شوند. خدا رحمت کند حضرت روح الله را که اگرچه همواره نفرین و ننگ را نثار جریان تکفیری وهابیت می کرد اما هرگز لقبی را که خود برای اولین بار در تاریخ به دولت ظالم امریکا داد فراموش نکرد که «آمریکا شیطان بزرگ است.» (امام خمینی، 14 آبان 1358)
صاحب این قلم دوباره خوانندگان را به تامل در این مهم فرا میخواند که آیا پذیرفتنی است که دشمن اصلی گروهک بی عقلی باشد که به عنوان مثال پس از تسلط به رقه در اولین قدم اقدام به ممنوعیت قانونی پوشیدن شلوار جین برای زنان و مردان کمر باریک، کوتاه کردن مو، کار کردن مردان در فروشگاه لباس زنانه، ورود مردان به مغازه های لباس خیاطی زنانه، تبلیغ آرایشگاه های زنانه، مراجعه زنان به دکتر زنان و زایمان، شانه کردن موی سر و صورت از سوی مردان، نشستن زنان بر صندلی و ... کرد. (خبر آنلاین: 30 آبان 1392) امری که خود نشانگر عمق تئوریک این سبک مغزهای روانی است! آیا دشمن اصلی ایران اسلامی با داعیه بر پایی تمدن نوین اسلامی این احمق ها هستند یا آن متفکرین مکاری که در پشت پرده مدیریت جهانی در پی اداره شورای امنیت سازمان ملل و حاکمیت بر نظام عدل و ظلم در مقیاس جهانی و جمعیت چند میلیاردی هستند؟ و سوال مهمتر اینکه چرا دشمن اصلی اصرار دارد که این دشمن فرعی را - که خود همچون عروسک خیمه شب بازی مطیعی است که حتی یک بار هم علیه منافع صهیونیستها اقدام در خوری نکرده است– به عنوان دشمن اصلی در مقابل مردم و مسوولین نظام اسلامی قرار دهد؟ آنهم درست در روزهای سرنوشت سازی که درگیری نظام اسلامی با نظام ظلم جهانی بر سر پرونده هسته ای به مراحل بسیار حساسی رسیده است. آیا پر بیراه است اگر کسی این را یک عملیات فریب برای غفلت نیروها از عملیات اصلی تلقی کند؟!
در هر حال به نظر می رسد گروه های منحرفی نظیر وهابیت نه تنها هرگز توانایی جریان سازی جهانی بر پایه این عقاید منزوی تاریخ مصرف گذشته – که متاسفانه روکشی از اسلام نیز خورده است – ندارند؛ بلکه حتی توانایی نگه داری جوانان ساده دل و متعصبی که – در خلأ یک جریان مبارزه هویت بخش با ظلم جهانی - جذب آنها شده اند را در بلند مدت نخواهند داشت. پس دشمن اصلی جریان ناب انقلاب اسلامی در مسیر تمدن سازی اینها نیستند. بلکه دشمن اصلی آن فراعنه ای هستند که با سیطره بر جریان قدرت، ثروت و اطلاعات جهانی و تسلط بر روند تولید علم و مفهوم سازی جهانی در پی تحمیل سبک زندگی شوم خود بر همه ملت ها و ایجاد پسند و ناپسند بین المللی برای همه و در خدمت سرمایه داری ظالمانه افسار گسیخته هستند. بر همین اساس است که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در میان این دشمن های کوتوله که چون ابزاری در دست دشمن اصلی عمل می کردند همواره در عین تاکید بر ضرورت حفظ وحدت در بین دنیای اسلام نصیحتشان این بود که «آمریکا دشمن شماره اول بشر و ما است. هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد براى او مرگ مىآورد.» (صحیفه امام، ج 10، ص 373)
انشاالله با ظهور مهدی آل محمد(عج) همه شان را در کنار اربابشان ابلیس رجیم به دوزخ واصل خواهند شد