چند ماه بعد از آنکه حجتالله ایوبی به صندلی ریاست سازمان سینمایی کشور تکیه زد، خبرنگار ایسنا باخبر شد که او از فیلمسازان بزرگی مانند ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، بهمن فرمانآرا، خسرو سینمایی و... دعوت کرده تا فیلمنامهای به وزارت ارشاد ارائه کنند تا او امکان فیلمسازی آنها در دوره جدید را فراهم کند.
پس از آن، دیگر در اینباره صحبت نشد تا اینکه اواخر سال خبر رسید که بهمن فرمانآرا پس از 8 سال دوباره پشت دوربین رفته است و میخواهد یک فیلم سینمایی را کارگردانی کند که سرانجام فیلم «دلم میخواد» را ساخت و چندی بعد هم خسرو سینایی دست به کار شد و در جنوب کشور فیلم سینمایی «جزیره رنگین» را جلوی دوربین برد.
اما به هر حال نام کارگردانان پیشکسوتی که سالها فیلم نساخته بودند دوباره سر زبانها بیفتد و نهایتا به آنجا رسید که خبر ارائه فیلمنامه به شورای پروانه ساخت توسط «ناصر تقوایی» و «بهرام بیضایی» به رسانهها کشیده شد.
در ابتدا خبرهایی درباره ساخت فیلم توسط ناصر تقوایی با بازی هدیه تهرانی منتشر شد و خیلیها از ساخت یک فیلم توسط کارگردان «ناخدا خورشید» پس از سالها، صحبت میکردند اما این کارگردان در شب تقدیرش در خانه هنرمندان این موضوع را تلویحا رد کرد.
اما جدیدترین خبر درباره فیلمسازی تقوایی این است که او اساسا هیچ فیلمنامهای به شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی نداده است.
البته در این میان، این پرسش هم مطرح بود که آیا فیلم ناتمام «چای تلخ» و نارضایتی تهیهکننده آن از به نتیجه نرسیدن این پروژه مانعی برای دریافت پروانه ساخت توسط ناصر تقوایی نیست یا خیر؟
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در اینباره به خبرنگار ایسنا گفت: «مورد به مورد این موضوع فرق دارد و در این زمینه یک قاعده کلی نداریم. طبیعتا در این مورد شورای پروانه ساخت تصمیم میگیرد و ممکن است در موارد مشابه به یک نفر پروانه ساخت داده شود و به فرد دیگر خیر اما در مورد آقای تقوایی، ایشان مشکلی برای دریافت پروانه ساخت ندارند.»
بحث درباره ساخت یک فیلم سینمایی توسط بهرام بیضایی در ایران هم توسط رییس سازمان سینمایی کلید زده شد.
او در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر، از دریافت یک طرح سینمایی با نگارش بهرام بیضایی خبر داده و ابراز امیدواری کرده بود که وی در ایران فیلم بسازد.
ماجرا وقتی جدیتر شد که رسانهها اعلام کردند، بیضایی فیلمنامهی «مقصد» را برای دریافت پروانه ساخت به سازمان سینمایی ارائه داده است؛ غافل از آنکه ماجرای ارائه «مقصد» به وزارت ارشاد ماجرای جدیدی نیست.
این فیلمنامه سالهای قبل به وزارت ارشاد ارائه شده بود اما هر بار تغییراتی بر آن اعمال میشد تا جایی که بیضایی در فروردین سال 89 در گفتوگویی با ایسنا ناامیدیاش از ساخته شدن این فیلم را به صراحت بیان کرده بود.
او در آن گفتوگو تصریح کرده بود که «فیلمنامهی «مقصد» از هنگام نوشتهشدن یعنی سال 1376 تاکنون چندینبار برای دریافت مجوز ساخت به بنیاد فارابی و ارشاد رفته و همواره بیپاسخ مانده بود. سال گذشته رسما پروانه ساخت گرفت اما در مراجعههای بعدی بهطور شفاهی یا غیر رسمی پروندههای پیشین بار دیگر باز شد و فهرستی از تغییرات شرط شد که تهیهکننده و من را به این نتیجه رساند که ساخت «مقصد» عملا غیرممکن است، این به معنی انصراف من یا تهیهکننده نیست. ما حاضریم «مقصد» را دقیقا به همان صورت متنی که منتشر شده و رسما بدون قید و شرط پروانه گرفته بسازیم در صورتی که هردو اطمینان داشته باشیم درست به همان صورت روی پرده خواهد رفت».
اما آیا فیلمنامه «مقصد» با ارائه مجددش به شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی دولت جدید به نتیجهای رسیده است؟
محمد احسانی در اینباره به خبرنگار ایسنا گفت: «آقای بیضایی درخواستشان برای ساخت «مقصد» را به سازمان سینمایی ارائه کردند و این فیلمنامه در دو جلسه از شورای پروانه ساخت بررسی شده است. نهایتا در جلسه تصمیم گرفته شد که موافقت اصولی به فیلمنامه «مقصد» داده شود».
حالا سوال اینجاست که صدور موافقت اصولی چه فرقی با صدور پروانه ساخت برای یک فیلم دارد؟
موافقت اصولی به آن معناست که شورای پروانه ساخت با کلیت طرح ارائه شده به آنها موافقت کردهاند اما یکسری اصلاحات باید بر روی فیلمنامه انجام شده تا پس از آن پروانه ساخت صادر شود.
به عبارت دیگر، موافقت اصولی تنها برای آن است که فیلمساز بتواند مقدمات ساخت فیلمش را فراهم کند و در فاصله پیشتولید، فیلمنامه را در موارد اعلام شده به وی، اصلاح و مجددا به سازمان سینمایی ارائه دهد تا پروانه ساختش صادر شود و بتواند فیلم را جلوی دوربین ببرد.
البته معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم به خبرنگار ایسنا تاکید کرد که «قرار شده بود خبر موافقت اصولی به فیلمنامه بهرام بیضایی اعلام نشود تا با وی مذاکره شود که آیا تمایل دارد در اینباره همکاری کنند یا خیر.»
با این حساب باید دید پاسخ بهرام بیضایی به موافقت اصولی چیست؟ او فیلم میسازد یا مانند چهار سال قبل تاکید میکند که تنها حاضر است فیلمنامه «مقصد» را بدون قید و شرط خاصی جلوی دوربین ببرد؟ البته در این میان هم خبرهای منتشر شد که یک کارگردان جوان قصد دارد،«مقصد» (فیلمنامه بیضایی) را بسازد، به هرحال باید منتظر ماند تا در ماههای آینده کدام یک از این خبرها به واقعیت میپیوندند.
از دیگر سو فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری پس از چهار سال در جدیدترین تصمیم سازمان سینمایی قرار است در یک جلسه جامعه شناسانه و روانشناسانه بررسی شود تا ببینند صحنه خشونت آمیزش بماند یا نماند، اما آیا واقعا فقط خشونت، مانع از اکران فیلم عیاری شده است؟
بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، کیانوش عیاری سال 89 فیلمی را با نام «خانه پدری» ساخت که با کندن قبری در زیرزمین یک خانه قدیمی و کشتن دختری توسط پدر و برادرش آغاز میشود و این دقیقا همان صحنهای است که گفته میشود آخرین فیلم عیاری را به نوعی به محاق توقیف برده است.
این صحنه که از آن به عنوان یک صحنه تلخ و با خشونت یاد میشود، چیزی است که مشابه آن را با اندکی بالا و پایین از رسانه ملی دیدهایم یا دست کم در اخبار شنیده و خواندهایم که؛ «مردی دختر معتادش را با کمربند خفه کرد»، «پدری فرزندان دوقلوی یکسالهاش را در خوزستان زنده به گور کرد»، «دختر کشی با دستان مادرانه»، «مردی جلوی چشمان فرزندش زنش را به آتش کشید» و... با این حال «خانه پدری» به دلیل نمایش یکی از همین اتفاقات اصلاحیه خورده است و از آنجا که عیاری تا کنون زیر بار هیچ گونه تغییر و حذفی در فیلمش نرفته، «خانه پدری» هنوز اکران عمومی نشده است، هرچند بالاخره در جشنواره فجر سال گذشته در بخش خارج از مسابقه نمایش داده شد.
نکته قابل تامل درباره اکران این فیلم پس از نزدیک به پنج سال این است که طبق گفته ایوبی که رسما اعلام کرد با «صحنه خشن خانه پدری» مشکل دارد، این است که به زودی جلسهای با حضور چند جامعهشناس و روانشناس برگزار خواهد شد تا درباره نمایش صحنه ابتدایی آن اظهارنظر کنند و احتمالا در صورت اتفاق نظر بر خشونتآمیز بودن آن، رای به حذف این صحنه داده خواهد شد؛ کاری که عیاری معتقد است «ویرانگر خواهد بود و هستی فیلم را از بین میبرد»، چرا که همین شوک آنی آرامش بعدی فیلم را قابل درک میکند.
حجتالله ایوبی در جدیدترین اظهار نظرش گفته است:«ما با آقای عیاری سه جلسه مفصل صحبت داشتیم و تأکید کردهایم که هر تصمیمی شورای پروانه نمایش بگیرند حق خودم نمیدانم که نظر آنها را وتو کنم اما در دیدارهایمان با ایشان به عنوان یک جامعهشناس کوچک گفتم که با صحنه بسیار خشن فیلم «خانه پدری» مشکل دارم و قرار نبود که باب خشونت را در سینما باز کنیم.»
وی ادامه داد: «ما در این باره بحثهای مفصلی داشتهایم و نهایتا به یک نتیجه مشترک و با رضایت طرفین رسیدهایم. قرار شد فیلم «خانه پدری» را با جمعی از جامعهشناسان و روانشناسان برجسته کشور ببینیم و به نظر علمی آنها احترام بگذاریم، آقای عیاری با این نظر موافق هستند و این کار با رضایت ایشان انجام میشود.»
این در حالی است که در دوره جواد شمقدری، رئیس سابق سازمان سینمایی، هم نظر بر حذف صحنه ابتدایی فیلم داده شد و سوال اینجاست که اگر قرار بود این اتفاق رخ دهد و عیاری به این کار رضایت دهد، همان چهار سال پیش «خانه پدری» نمایش داده میشد.
این را هم نباید فراموش کرد که شاید تمام حاشیهها و حساسیتهایی که برای اکران «خانه پدری» ایجاد شده است، به واکنش ناجا به عنوان شریک سازندهی فیلم برگردد که پس از نمایش این فیلم در جشنواره ونیز و تحسین مدیر آن، ساز مخالف با فیلم را کوک کرد و پیشنهاد خرید سهم عیاری از خانه پدری را داد، اما در آخر قرار شد خود، سهمش را طی شرایطی واگذار کند.
تمام این بحثها در حالی مطرح می شود که کیانوش عیاری بارها بر این نکته تاکید داشته که به هیچ وجه قصد سیاهنمایی نداشته و تنها آنچه را که از گذشتههای دور در این جامعه رخ میداده و هنوز هم در بخشهای مختلف کشور از جمله پایتخت رخ میدهد، نمایش داده است.
او که در روزهای ابتدایی مدیریت ایوبی در سازمان سینمایی و پس از دیدار با او بر این باور بود که رئیس سازمان مشکلی با «خانه پدری» ندارد، چندی قبل در واکنش به انتشار خبر زندهبه گور شدن دو نوزاد توسط پدرشان به ایسنا گفت: نه فیلم من و نه این گونه خبرها قرار نیست به گونهای باشد که انگار میخواهیم زشتیها و جراحات جامعه را بزک کنیم. کسانی که بخواهند من را به تسامح دعوت کنند، درواقع تسامح «سرکوبگر»ی، را میپرورند که مبادا مُخل کارخانه رؤیاسازی باشد و البته خوشحالم مسؤولان فعلی در برخورد با فیلم بیادعای «خانه پدری» حب و بغضی را نیافتند.
این داستان کشدار اکران «خانه پدری» که صرفا خشونت بهانه اصلی آن ذکر میشود، در کشورهای دیگر دنیا با راه حل محدودیت سنی برطرف میشود و درست در زمانی که شنیده میشد قرار است «خانه پدری» هم با محدودیت سنی پروانه نمایش بگیرد، به ناگاه خبر از یک جلسه جامعه شناسی داده شد و همین است که ذهنها را به این سو سوق میدهد که شاید به راستی فقط خشونت مانع اکران این فیلم نباشد و مسائل دیگری برای صدور مجوز این فیلم خوش ساخت وجود دارد.
به گزارش ایسنا، «خانه پدری» آخرین ساختهی سینمایی کیانوش عیاری است که داستان آن از اواخر دورهی قاجار و اوایل دورهی پهلوی آغاز میشود. این فیلم دربارهی پدری است که به همراهی پسرش، دخترش را به جرم اینکه آبروی خانواده را برده است، میکشد و در خانهاش به خاک میسپارد. تاثیر این اتفاق در 6 دهه در «خانهی پدری» روایت میشود.
در فیلم «خانه پدری» که سال 1389 با مشارکت «ناجی هنر» ساخته شده است، مهدی هاشمی، مهران رجبی، شهاب حسینی، ناصر هاشمی، مینا ساداتی، نازنین فراهانی و... به ایفای نقش پرداختهاند.
در پایان این پرسش همچنان باقی است که آیا واقعا فیلم کیانوش عیاری بهخاطر تلخی یک صحنه در توقیف قرار گرفته یا بهدلیل آگاهی پافشاری عیاری بر حذف نشدن این صحنه، بهعنوان یک بهانه برای نمایش دادن فیلمی در نظر گرفته شده که با محتوای آن مشکل اساسی وجود دارد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
باعث میشیم افراد باسواد و کار درستی مثل عیاری بیضایی فرمان ارا و استاد مسلم سینما ناصر تقوایی دیگه فیلم نسازن
و اون وقت این مغز های متفکر اگر از این مملکت برن
و اگر در جای دیگری فیلم بسازن همه انگ ضد نظام و وطن فروش ها رو بهشون نسبت میدیم
نظیر این افراد متاسفانه کم نیستن تو ایران
که این اواخر یکی از بهترین بازیگرامون گلشیفته فراهانی
که یک فرد کار بلد بازیگری بود رو این سینما از دست داد
چرا میگن فیلم عیاری خشونت داره
این فیلم ابروی سینمای ایران رو میبره
ابروی مملکت ایران رو میبره
که همچه حرفی زده
ما خیلی خیلی اتفاغات بدر از این رو هم داشتیم تو همین مملکت تو همین کشور تو همین شهر تو همین خیابون و شاید همسایه بغل دستیمون
اگر یک نگاه به صفحه حوادث بندازین متوجه میشین که چی میگم
روزنامه هایی که مال همین امروز و دیروز هستن
و در عصر حاضر و در قرن تکنولوژی و ارتباطات این اتفاقات افتاده و
ما هر روز شاهد اینگونه اعمال بدوی و حیوانی توسط افراد عادی این جامعه هستیم
پس چطور نباد توقع داشت که در عصر قاجار و توسط دو ادم معمولی که شاید هیچ گونه سواد و تحصیلی نداشته باشند این اتفاق بیفته
کسی مثا تارکوفسکی میاد و بر اساس یک واقعه اتفاق افتاده
فیلم نوستالژیا رو میسازه و این فیلم به یکی از بهترین و شاهکار ترین فیلم ها تبدیل میشه و هیچ کس هم هیچ ایرادی به اون نمیگیره
باید سعی کنیم اینگونه افکار متحجرانه رو از خودمون دور کنیم
باشد که رستگار شویم!