مجریان دشمن، شکست خود را با اتهام دروغ گویی دولت انکار می کنند!

گروه سیاسی -  سایت خودنویس وابسته به مخالفان و منتقدان نظام که در کانادا و آمریکا فعالیت دارد و مطالب تعدادی از منتقدان که در 5 سال اخیر از کشور خارج شده اند را منتشر می کند، در تاریخ 25 خرداد و 2 تیر، دو مطلب به قلم مجید محمدی منتشر کرده است. 

به گزارش بولتن نیوز، در این دو مقاله که با عنوان های "کارنامه‌ی دروغ‌گویی‌ یک ساله‌ی دولت راست‌گویان" و "ظریف؛ قهرمان دروغ‌گویی دولت روحانی" و عکس هایی بی ادبانه با نماد پینیکیو منتشر شده، نویسنده خودنویس، دولت و مسوولان دولت روحانی  و شخص رئیس جمهور و وزیرخارجه را به دروغگویی متهم کرده است که مغلطه ای آشکار را در جملات این دو مقاله می توان یافت و هر مخاطب با انصافی در می یابد که خودنویس به مغلطه و دروغ گویی پرداخته نه مسوولان دولت آقای روحانی ...

سایت خودنویس و نویسنده های افراطی این گونه سایت های ضد نظام، که مجری برنامه های دشمن در سال های اخیر هستند  اتهاماتی را مطرح می کنند که بیشتر به ضدیت با نظام و دولت روحانی شبیه است تا نقد عملکرد گروه های رقیب سیاسی 

این گونه مطالب، بیش از آن که نقد و نظر عملکرد دولت و نظام باشد اهداف خاصی را دنبال می کند و تمام تلاش ها و دستاوردهای مثبت و کم نظیر دولت در یکسال گذشته، را زیر سوال برده و به دنبال آن هستند که مجموعه دولت و نظام را یکجا با چالش و عدم مشروعیت ارزیابی کنند. 

این در حالیست که حضور حداکثری و مشارکت وسیع مردم با دیدگاه های مختلف سیاسی، حتی منتقدان نظام و گروه های سیاسی را به پای صندوق های رای کشاند تا مسئله اصلی یعنی تقویت جایگاه ایران در جهان و منطقه و کاهش مشکلات کشور و اهداف مشترک ملت ایران با هر نظر و سلیقه و دیدگاه و مذهبی را تحقق بخشد. 

اما نویسنده خودنویس بدون توجه به این هدف بزرگ ملت ایران در انتخابات و فعالیت های اجتماعی و سیاسی گروه های مختلف سیاسی در چند سال اخیر، انتخاب آقای روحانی و تشکیل دولت را نامشروع و انتصابی ارزیابی کرده و رای بزرگ مردم و مشارکت وسیع گروه ها و شخصیت های سیاسی را نادیده گرفته است. 

این نوع نحوه نگارش بی ادبانه که نشانه عصبانیت عده ای از مخالفان نظام است نشان می دهد که این گروه که در سال های اخیر از کشور خارج شده اند تا اهداف دشمن و کشورهای غربی را پیگیری کنند، ابتدا روی دولت روحانی و فضای بعد از انتخابات سال 92 حساب ویژه ای باز کردند و تصور می کردند که می توانند ادعاها و مطالبات خود را پیگیری کنند و فشار بر نظام و مسوولان کشور را افزایش دهند و اتهامات و ادعاهای جنبش سبز و افراطیون منتقد یا مخالف  نظام را به همراه انتظارات کشورهای غربی با قدرت بیشتری مطرح سازند و فضایی جدید را شاهد باشند تا  نظام را با چالش بزرگی مواجه سازند و شکست خود در سال 88 را جبران کنند و همان اهداف مورد نظر در حوادث بعد از انتخابات سال 88 را باز سازی کنند  . 

اما آرامش و همدلی مسوولان کشور و نیروهای سیاسی و حمایت مردم از دولت تدبیر و امید و بهبود شاخص های سیاسی و اقتصادی واجتماعی کشور در یکسال اخیر، درس بزرگی به آنها داد و ثابت کرد که رویای آنها تحقق نمی یابد و مردم از حوادث بعد از انتخابات درس گرفته اند و افراطیون سیاسی را به حاشیه برده اند و مجریان اهداف دشمن قادر نیستند که چالش جدیدی ایجاد کنند. 

وقتی سیاستمداران آمریکا در منطقه غرب آسیا و سوریه و عراق و افغانستان و مصر و پاکستان وعربستان، با معضلات بزرگی مواجه هستند و نقش بزرگ و اثرگذار ایران را شاهد هستند و بدون حضور ایران قادر به مدیریت این بحران ها و چالش ها نیستند، می توان نتیجه گرفت که مجریان اهداف دشمن نیز نمی توانند خدشه ای به جایگاه روبه رشد دولت روحانی و تیم مذاکره کننده و دستگاه سیاست خارجی وارد نمایند .

درنتیجه افراطیون  عصبانی شده اند و از این که دولت و مسوولان کشور در راستای انتظارات آنها عمل نکرده اند به شدت خشمگین هستند و در نتیجه مسوولان کشور و آقایان روحانی و ظریف را به دروغگویی متهم کرده اند. 

این در حالیست که دولت تلاش خود را برای کاهش تنش سیاسی در داخل کشور و بهبود سیاست خارجی و پیشبرد سیاست جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی به کار گرفته و علاوه بر بهبود شرایط داخلی کشور و موفقیت های کم نظیر با وجود محدودیت ها و تحریم و کمبود منابع مالی و... توانسته است در ایجاد  توافق با کشورهای 5+1 و تقویت جایگاه و چهره بین المللی جمهوری اسلامی ایران نقش مثبت و بزرگی را ایفا نماید. 

مخالفان و منتقدان افراطی نظام، انتظار داشتند که دولت روحانی، با حمایت برخی گروه های سیاسی درداخل و خارج کشور، فشار بر مسوولان نظام را افزایش دهد و کشور با چالش های جدیدی مواجه شود و شرایط برای حضور افراطیون سیاسی جناح های مختلف آماده شود. 

اما برعکس انتظارات آنها، نه تنها جو همدلی و همکاری و پیگیری دستاوردهای کشور را شاهد هستیم و فضای سیاسی و اجتماعی واقتصادی رو به بهبود گذاشته است بلکه جایگاه نظام جمهوری اسلامی در منطقه  و جهان نیز  تقویت شده و در حل مشکلات منطقه نقش اثرگذاری را گرفته است. 

  

مجید محمدی در خودنویس نوشته است: به سه دلیل محمد جواد ظریف و دستگاه سیاست خارجی روحانی بیش از دیگر وزرای روحانی دروغ گفته‌اند:

۱. اولویت سیاست خارجی برای دولت روحانی و درگیر شدن آن در مذاکرات اتمی که بخش عمده‌ی انرژی دولت را به خود اختصاص داده است؛

۲. تبدیل شدن سیاست خارجی به صحنه‌ی رقابت سیاسی میان جناح‌های داخل کشور؛ 

۳. انحراف افکار عمومی تا سیاست ضد استکباری را در عین مذاکرات باور کنند. مذاکرات  تحت نظر باشد، اما در صورت عدم موفقیت مسوولیتی قبول نکنند، هم با ایالات متحده مذاکره کنند و هم سخنان سوپر ضد آمریکایی بگویند و لذا دولت در این میانه چاره‌ای به‌جز دروغ‌گویی برای پوشاندن این دوگانگی‌ها ندارد.

خودنویس در بخشی از مطلب خود ادامه داد: " ظریف در بیان دروغ‌ها نمره‌ی اول را در دولت روحانی می‌گیرد. او در مورد چرایی ورود جدی جمهوری اسلامی به مذاکرات در دولت روحانی می‌گوید: «اگر فردی در دنیا گمان کند که ملت ایران به دلیل فشار اقتصادی به مذاکرات روی آورده است، قطعا در تحلیل خود خطا کرده است. ملت ایران مذاکره را بر اساس روحیه متعادل و تمایل خود به تعادل و تعامل انتخاب کرده است.» اما  مسوولان کشور مذاکره درخصوص موضوع هسته‌ای را برای شکستن جوّ جهانی  و گرفتن  ابتکار عمل از طرف مقابل اعلام کرده اند و  آن بخش از جو جهانی که باعث نگرانی مقامات می‌شد تحریم‌ها بود و لاغیر."

در این رابطه باید پاسخ داد که عملکرد یک سال اخیر دولت روحانی و بهبود شاخص های اقتصادی نشان داد که با وجود تحریم ها، اقتصاد ایران راه بهبود را در پیش گرفته است و همان طور که آقای ظریف نیز  گفته است تنها مشکلات اقتصادی و تحریم، عامل مذاکرات نیست بلکه مذاکرات سال هاست که ادامه دارد و تنها به مشکلات اقتصادی دو سال اخیر و تشدید تحریم ها مرتبط نیست . دولت جمهوری اسلامی سال هاست که سرگرم مذاکرات است و البته نقش فعالتر و ویژگی دولت روحانی، موجب شده که روند مذاکرات با توان و سرعت بیشتری انجام شود. 

مجید محمدی نوشته است: دروغ اول محمد جواد ظریف «ملت ایران به‌ آمریکا بی‌اعتماد است.» اما هیچ نظر سنجی مستقلی این سخن را تایید نمی‌کند. 

در این رابطه نیز باید گفت که این یک حقیقت است که ملت ایران از دهه 1320 تاکنون به خاطر عملکرد دولت آمریکا به این کشور بی اعتماد است و حتی در سال 88  و حوادث بعد از انتخابات نیز، پالس هایی که از سوی آمریکا منتشر می شد و حمایت در پاره ای از موارد و عدم حمایت در بخشی دیگر از موضع گیری  گروه های سیاسی و گروه های مختلف مردمی، باعث شد که حتی هواداران جنبش سبز و افراطیون جناح های مختلف سیاسی، دریافتند که بر خلاف انتظاری که داشتند، آمریکا تنها به دنبال منافع خود بوده و هست و هیچ کس نباید تصور کند که از گروه خاصی حمایت خواهد کرد و وقتی متحد چند ساله خود یعنی شاه را در آمریکا تحویل نمی گیرند و دولت ملی دکتر مصدق را ساقط می کنند، و در جنگ عراق و ایران و... بارها برخلاف منافع ملت ایران عمل می کنند طبیعی است که اکنون نیز به منافع خود توجه کنند. 

آقای مجید محمدی، وقتی شعار عده ای از عوامل حوادث بعد از انتخابات 88 با عنوان اوباما یا با اونا یا با ما را شنیدید چه برداشتی جز عدم اعتماد ملت ایران از هر گروه و دسته ای به آمریکا را نتیجه می گیرید؟!

مجید محمدی در ادامه اشاره دارد که دروغ دوم ظریف نسبت دادن تعادل و تعامل به کلیت حکومت است و اعلام کرده که اعدام سیاسی نداریم

ظریف در پارلمان اتریش اعلام کرد که در ایران افراد سیاسی اعدام نمی‌شوند. آخرین مورد این اعدام‌ها اعدام غلامرضا خسروی در ایران بود. قبل از آن نیز ده‌ها فعال سیاسی عرب و کرد و افراد نزدیک به مجاهدین خلق در چند سال اخیر در ایران اعدام شده‌اند .

ظریف در نوشته‌ها و سخنانش چنان سخن می‌گوید که گویی حکومت امروز ایران در یک نظام دمکراتیک از صندوق رای بیرون آمده و مردم در انتخابات ریاست جمهوری به برنامه‌های نامزدها که در باب غنی سازی هم سرفصل‌هایی داشته رای داده‌اند.

در این زمینه باید به مجید محمدی پاسخ داد

 که اولا حکومت امروز ایران حاصل حضور مردم درانقلاب، دفاع از کشور در جنگ، و شرکت در بیش از 30 انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان، شورای شهر، قانون اساسی و... بوده است. در انتخابات سال 92 یکی از مهمترین محورها موضوع غنی سازی بوده است و آقای روحانی این جمله معروف که می خواهیم چرخ سانتریفیوژها بچرخد اما چرخ اقتصاد هم باید بچرخد مطرح کردند و در مناظره ها موضوع هسته ای و دیپلماسی بسیار داغ بود و مردم به این سخنان توجه دارند و ضمن توجه به حقوق هسته ای ملت ایران، خواستار رسیدگی به مشکلات  معیشتی هستند. 

مجید محمدی، تاکید بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای و مشارکت ایران برای کاهش مشکلات کشورها را برعکس آنچه آقای ظریف اعلام کرده تفسیر می کند و معتقد است که ایران پنهان کاری کرده و در امور کشورها دخالت می کند. این درحالیست که ایران در حل مشکلات کشورهای منطقه اثرگذاری مفید و مثبتی داشته و نمونه آن عدم موفقیت گروه های تکفیری و تروریستی در منطقه سوریه و عراق و... است و همچنین همان طور که بارها اعلام شده فتوای رهبران مذهبی ایران، به معنای صلح آمیز بودن پرونده هسته ای است و در مذاکرات نیز ایران انعطاف قابل توجهی برای اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای داشته است و نشان می دهد که نه تنها به دنبال بمب هسته ای نیست بلکه دستاوردهای علمی و فنی را پیگیری کرده  و خواستار خلع سلاح اتمی اسرائیل و آمریکا و... است. 

براین اساس، باید از نویسنده خودنویس سوال کرد که کدام دروغ است شما دروغ می گویید یا آقای ظریف؟! 

آیا خودنویس انتظار دارد که مکان ها و شهرهای مذهبی عراق و سوریه آماج حملات گروه های تکفیری باشد اما ایران هیچ واکنشی نشان ندهد؟ آیا حفاظت از امنیت ایران و عراق و سوریه و لبنان در مقابل تروریست ها و حکومت های نامشروع به معنای دخالت در امور کشورها است؟

 جمهوری اسلامی در دوران دولت روحانی همچنان  به کاهش مشکلات کشورهای منطقه و ایجاد صلح  در عراق، بحرین، سوریه، افغانستان، لبنان و  فلسطین کمک کرده است و در مواردی نیز بدون پنهان کاری خواستار برخورد با ظالمان منطقه شده است. 

مجید محمدی انتخاب یک زن برای سخنگویی وزارت خارجه را نیز به قصد دروغ گویی ارزیابی کرده است در حالی که حضور ایشان، در عرصه بین المللی، در بهبود روابط موثر بوده است و اعلام مواضع جمهوری اسلامی نیز با صراحت و شفاف سازی همراه شده است. 

خودنویس ادعا کرده که تبعیض، سوء استفاده از قدرت، آمارسازی و تکذیب واقعیات در دولت روحانی نیز چارچوب‌های دروغگویی‌اند.

این در حالیست که در یک سال اخیر، دولت روحانی تلاش کرده که بدون پنهان کاری آمارهای بیکاری، رشد اقتصادی و تورم و مطالبات معوق و... را اعلام کند و سرعت اعلام آمارها نیز نشان دهنده شفاف سازی و راست گویی دولت است اما نویسنده خودنویس با مغلطه کاری سعی دارد که این موضوعات که مورد قبول همه مردم و کارشناسان است را طور دیگری ارزیابی کند.