به گزارش
بولتن نیوز به نقل از المانیتور، لیبرمن در گفتگوئی مفصل با بن کسپیت گفت: "تصور کنید اسرائیل با ظرفیت های علمی و فن آوری خود به قدرت مالی عربستان و دیگر کشورهای خلیج بپیوندد. اما دنیای عرب باید از قفسی (که خود را در آن محصور کرده است بیرون آمده) و در یک فضای باز با ما صحبت کند. من درباره روابط کامل دیپلماتیک و تجاری صحبت می کنم. (در چنین چارچوبی) مسئله فلسطین و اعراب اسرائیلی نیز قابل حل است".
ابتکار پیشنهاد شده از سوی لیبرمن به طرز تفکری که اینک در اسرائیل، مبنی بر تلاش برای رسیدن به یک صلح منطقه ای وجود دارد اشاره می کند.
اکیوا الدار می نویسد که "ابتکار صلح عربی" عربستان سعودی بهترین گزینه اسرائیل برای دستیابی به صلح است. وی می نویسد: "طرح یک صلح جامع و گسترده که ١٢ سال پیش توسط اتحادیه عرب ارائه شد در برابر حکومت (اسرائیل) قرار دارد. سربازان اسرائیلی که علیه تروریست هائی که حاضر به شناسائی حق آنان برای داشتن یک کشور نیستند در حال مبارزه اند جنایتکار جنگی نیستند. (اما) سیاستمداران اسرائیلی که دست به حرکات یک طرفه می زنند و به جای پایان دادن به درگیری به بقای آن کمک می کنند جنایتکاران صلح اند".
مازال معلم، این هفته خبر از نظرسنجی می دهد که طبق آن اسرائیلی ها توجه چندانی به طرح صلح عربستان سعودی نشان نمی دهند اما طرح مزبور ظرفیت جذب حمایت گسترده تری را از سوی اسرائیلی ها در خود دارد.
طبق نوشته کسپیت در حالی که بنیامین نتانیاهو با بحرانی روزافزون، در ارتباط با نحوه برخورد با توافقنامه اتحاد بین نیروهای فلسطینی (حماس و الفتح)، روبروست و نیز روابط آمریکا و اسرائیل رو به تیرگی گذاشته است، به نظر می رسد که لیبرمن با تمایل به جناح میانه خود را برای ایفای نقش اول در اسرائیل آماده می کند.
در سخنان دوم ژوئن خود وزیر امور خارجه اسرائیل تقریبا به صراحت گفت که باید به مذاکرات پشت پرده بین مقامات امنیتی اسرائیل و اعراب که بر روی تهدیدات از سوی جمهوری اسلامی متمرکز است پایان داده شود و مذاکرات مزبور در فضای باز ادامه پیدا کند.
اسرائیل و عربستان سعودی در مورد دورنمای موفقیت مذاکرات هسته ای بین ایران و قدرت های جهانی در شک و تردید اند. خطر شکست مذاکرات مذکور در به راه افتادن یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه است که پیشاپیش براه افتاده است. نواف عبید این هفته طرح دکترین دفاعی عربستان را ارائه کرد. عبید می نویسد اگر تهران بتواند به سلاح اتمی دست پیدا کند عربستان هم خود را به سلاح مزبور مسلح خواهد کرد.
وی می نویسد: "اگر ایران مجهز به سلاح هسته ای شود آنها (عربستان سعودی) هم باید همان طریق را بپیمایند و به ظرفیت های دفاعی مشابه دست پیدا کنند. امید این است که چنین امری ضروری نشود اما درک این ضرورت هر چند که ناخوشایند است می باید بخشی از طرز تفکر آینده سعودی ها را تشکیل دهد".
علیرغم اینکه بین اسرائیل و اعراب درک مشترکی از تهدیدات ایران وجود دارد اما بن کسپیت در منطق لیبرمن نقطه ضعفی را می یابد. او می نویسد:
"لیبرمن یک نکته را از نظر دور داشته است و آن اینکه "کشورهای میانه رو" که او امید بسیاری به آنها بسته است مشغول یک بازی دوطرفه اند. در عین میانه رو بودن سازمان های جهادی مانند "داعش" را حمایت مالی می کنند، گروه تروریستی که رهبری شورش علیه بشار اسد را در سوریه به دست دارد. این گروه ها که در سراسر خاورمیانه پراکنده اند مسئول شعله ور کردن اسلام افراطی در منطقه اند و در این میان "داعش" سرآمد این گروه هاست. صدها مسلمان اروپائی بطور داوطلبانه به آنها می پپیوندند و با دیدن آموزش به جنگ خونین در سوریه (و اعمال تروریستی در دیگر کشورها) ملحق می شوند. اگر (در این جنگ) بقا پیدا کنند به کشورهای خود باز می گردند. یکی از آن ها که به کشورش بازگشت تروریستی است که احتمالا چهار فرد بیگناه از جمله یک زوج اسرائیلی را روز ٢۴ ماه مه در بروکسل ترور کرد. یک نفر باید به این "میانه روها" در خلیج فارس بفهماند که جنگ علیه اسد غوطه ور شدن در جهاد و ترور را توجیه نمی کند. اگر این هیولا ها به رشد کامل برسند دیگر غیرقابل کنترل خواهند بود".
هشدار کسپیت در مورد طرح لیبرمن ممکن است راه حل دومی را به عنوان بهترین مسیر برای رسیدن به یک صلح منطقه ای پیش بکشد.
هفته گذشته، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا یک رویکرد جدید برای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه را مطرح کرد. رویکرد مزبور شامل یک طرح فراگیر منطقه ای شامل همسایگان سوریه بود.
المانیتور پیشتر نوشته بود که لیبرمن، به دلیل ارتباط قوی اش با مسکو، که هم بر روی ایران و هم سوریه نفوذ دارد، در موقعیت خوبی است که اسرائیل را از نتیجه مذاکرات در مورد سوریه بهره مند کند. این مذاکرات نهایتا به بحث در مورد حزب الله نیز خواهد کشید.
هم چنانکه این ستون در ماه فوریه نوشت: "آرام شدن اوضاع در سوریه تاثیر مستقیمی بر نقش حزب الله در لبنان خواهد داشت. بدون حل مسئله سوریه نمی توان به حل مشکلات در لبنان و مسئله حزب الله پرداخت. ژنرال میشل عون، رهبر جنبش آزاد میهنی لبنان که این هفته نقشی کلیدی در تشکیل حکومت جدید در لبنان بازی کرد، پیشتر، مذاکره برای جذب نیرو های حزب الله و ادغام آنان در ارتش لبنان را آغاز کرده بود. این مذاکرات می تواند در زمان مناسب، بار دیگر از سر گرفته شده و در عین حال می تواند به توسعه منابع انرژی در شرق مدیترانه که به دلیل عدم همکاری لبنان و اسرائیل معلق مانده است کمک نماید".
جان کری این هفته در بیروت در را بر روی این رویکرد باز کرد. او گفت: "من ایران، روسیه و حزب الله را که پایگاهش در همین لبنان است به همکاری برای پایان بردن به جنگ (در سوریه) فرا می خوانم".
آینده حزب الله برای حذف دائمی، و نه فقط تعلیق تحریم های آمریکا، در جریان مذاکرات هسته ای تعیین کننده است. برای حذف دائمی تحریم ها ایران نباید در زمره کشورهای حامی تروریسم توسط آمریکا تلقی شود. در این خصوص رابطه ایران با حزب الله نقشی حیاتی بازی می کند.
بطور اصولی نزدیک شدن اسرائیل به کشورهای عرب میانه رو و مذاکره در مورد صلح و عادی سازی روابط ضرری در پی ندارد بلکه باید مدت ها پیش به این کار اقدام می شد. اما بحث اصلی باید در مورد خط گسل استراتژیک اسرائیل در شمال آن کشور صوت بگیرد و این امر به نقش حزب الله به عنوان متحد و ابزار استراتژیک ایران باز می گردد. این گفتگو باید از کانالی صورت بگیرد که تل آویو را به مسکو، بیروت و دمشق متصل کند