به گزارش بولتن نیوز، پترونت نوشت:
ما در آغازگاه قرنی قرار داریم که میتواند «قرن گازی» نامیده شود. تقاضا برای گاز طبیعی در 25 سال آتی، چهار تا پنج برابر افزایش خواهد یافت و این منبع انرژیِ ارزانقیمت رفته رفته جایگزین نفتی خواهد شد که استحصال آن در سطح وسیع و تجاری روز به روز دشوارتر میشود. در سالهای اخیر، به رغم رشد اقتصادی پایین در اکثر کشورهای واردکننده نفت، قیمت این منبع انرژی همواره نسبتاً بالا بوده است. قیمتهای بالای نفت در زمانی که تقاضا افزایش چندانی را نشان نمیدهد، به این دلیل است که هزینهی استخراج نفت بالا رفته است. قیمتهای بالای نفت بر اقتصاد کشورهای واردکننده این کالای استراتژیک تأثیر منفی دارد، چرا که هزینههای تولید آنها را افزایش داده و قیمت تمامشده کالاهای تولیدی را بالا میبرد. در اقتصادهایی که با کمبود تقاضای موثر و مصرف نامکفی روبرو هستند، افزایش هزینههای تولید باعث میشود تا سطح تقاضای موثر و مصرف نهایی با کاهش بیشتری مواجه شود. این امر در نهایت باعث میشود تا رکود اقتصادی که خود را در قالب افزایش بیکاری و کاهش فعالیتهای بخش مولد اقتصاد نشان میدهد، تشدید گردد. این همان فرآیندی است که هماکنون ما در اروپا و آمریکا شاهد آن هستیم.
از منظر ژئوپلتیک و سیاست بینالملل ورود به این «قرن گازی» با منازعات زیادی همراه بوده و احتمال دارد این منازعات در آینده افزایش نیز یابد. محور بسیاری از منازعات ژئوپلتیکی که حول مسئله گاز شکل گرفته است، امنیت انرژی و کنترل بر شاهراههای انتقال گاز به قطبهای مطرح اقتصادی دنیا بوده است. در این نوشتار برخی از این منازعات را که به نوعی بیانگر ژئوپلتیک گاز یا خطوط لوله گازی هستند را بررسی میکنیم:
سوریه و مسیرهای انتقال گاز به اروپا
ناآرامیها تقریباً در سوریه همان زمانی آغاز شد که سوریه، عراق و ایران در سال 2011 برای احداث خط لوله ایران- عراق- سوریه به توافق رسیدند. این خط لوله که 1500 کیلومتر طول خواهد داشت از عسلویه آغاز میشود و 225 کیلومتر آن در ایران، 500 کیلومتر در عراق و 500 تا 700 کیلومتر آن در سوریه قرار خواهد داشت. این خط لوله 10 میلیارد دلاری پس از سوریه میتواند از طریق دریای مدیترانه به یونان و اروپا کشیده شود. بر اساس قرارداد بین ایران و عراق احتمالاً از سال آینده صادرات گاز ایران به عراق رسماً آغاز شود.
قرار بر این بود که عملیات ساخت این خط لوله از سال 2014 تا 2016 آغاز شود و روزانه 110 میلیون متر مکعب (40 میلیارد متر مکعب در سال) را پمپ نماید. عراق، سوریه و لبنان تا کنون نیاز خود به گاز ایران را اعلام کردهاند و با این حال، این خط لوله توانایی این را خواهد داشت که سالانه 20 میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر نماید.
خط لوله ایران- عراق- سوریه برای سوریه کاملاً مقرون به صرفه و سودآور است. با این حال، دولتهای غربی، متحدان آنها در خلیج فارس و ترکیه هیچ تمایلی به اجرایی شدن این پروژه ندارند. این پروژه ترکیه را بهعنوان گذرگاه شماره یک انتقال گاز به اروپا حذف خواهد کرد و موقعیت ایران را نیز در مقایسه با قطر و عربستان سعودی تقویت خواهد نمود.
بنا به گزارش روزنامه عربی الاخبار دولت آمریکا برنامه احداث خط لوله جدیدی را تصویب کرده است. این خط لوله، گاز را از قطر به اروپا منتقل خواهد کرد و ترکیه و اسرائیل را نیز دربر میگیرد. ظرفیت این خط لوله در گزارش روزنامه الاخبار ذکر نشده است اما با توجه به ذخایر گازی خاور میانه، خط لوله مذکور حتی میتواند صادرات گاز روسیه به اروپا را نیز به چالش بکشد. تدوینکننده این طرح کسی جز فردریک هوف نیست. وی در عین حال یکی از اعضای «کمیته بحران سوریه» در دولت آمریکاست. بر اساس این طرح، خط لوله ذکرشده از قطر شروع شده و با گذشتن از عربستان و اردن، و لذا دور زدن و کنار گذاشتن ایران و عراق، به سوریه میرسد. در نزدیکی حمص واقع در سوریه، این خط لوله به شاخه تقسیم میشود و یکی از این شاخهها به لاتاکیا، دیگری به طرابلس در شمال لبنان و سومی به ترکیه میرود. شهر حمص برای این خط لوله، تقاطع اصلی است و عجیب نیست که شدیدترین نبردها در این شهر و همچنین، شهر القصیر در نزدیکی آن صورت میگیرد. قلمروهای اصلی که شورشیان سوری با حمایت دولتهای غربی، ترکیه، قطر و عربستان در آن میجنگند، در واقع همان نقاطی است که برای این خط لوله اهمیت بسیار بالایی دارد. مقایسه نقشه مناطقی که شورشیان مایلند [یا به بیان دقیقتر مایل بودند] تا آنها را از خاک سوریه جدا کنند و خط لوله گاز قطر به اروپا مؤید این نکته است. در واقع متحدان قطر سه هدف را دنبال میکنند: (1) شکستن انحصار روسیه بر تأمین گاز اروپا، (2) قطع وابستگی ترکیه به گاز ایران و (3) فراهم کردن فرصت برای اسرائیل در جهت صادرات گاز از طرف رژیم صهیونیستی به اروپا با کمترین هزینه ممکن.
اما اکنون این منازعه ژئوپلتیک در سوریه به حلقههای آخر خود نزدیک میشود. مخالفین دولت در سوریه جنگ داخلی را باختهاند و اتحاد عربی-غربی نیز در دستیابی به اهداف گازی و غیرگازی خود ناکام بوده است. با این حال، طرح صادرات گاز ایران به غرب نیز فعلاً با تعلیق جدی مواجه شده است. تا زمانی که سوریه ناآرام باشد، ایران نمیتواند از این طریق گازی به اروپا صادر کرد. اتحاد غربی-عربی تا اینجای کار قطعاً بازنده نزاع سوریه بوده است، اما ویران شدن این کشور و عدم پیشرفت طرح انتقال گاز ایران باعث شده است تا این نزاع یک برنده تمامعیار نیز نداشته باشد.
مالی و صادرات گاز از آفریقا به اروپا
آمریکا و فرانسه در ژانویه سال 2013 با اقدام نظامی مشترک به مالی حمله کردند تا مسیر خط لوله انتقال گاز نیجریه- مالی- الجزایر به اروپا را از وجود «تروریستها» پاکسازی کنند. در واقع، هدف آنها از این حمله نظامی این بود که مسیر انتقال خط لوله صادرات گاز به اروپا را به تصرف خود درآورند و شرایط انتقال گاز آفریقا به اروپا را مهیا سازند.
کاهش وابستگی گازی اروپا به روسیه یکی از مسائل اصلی آمریکا و اتحادیه اروپا در سالیان اخیر بوده است. در قرن گازی، وابستگی گازی به کشوری که بهطور سنتی بهعنوان رقیب جدی غرب مطرح است، یک کابوس برای کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا به شما میآید. در واقع، آمریکا همواره ترس این را داشته است که وابستگی گازی اروپا به روسیه، کشورهای اروپایی را مجبور کند تا به تدریج تحت نفوذ این کشور قرار گرفته و سیاستهای خود را به جای واشنگتن با مسکو هماهنگ کنند. حمله به مالی دقیقاً در چارچوب تلاشهای اروپا برای کاهش وابستگی گازی به روسیه قابل تبیین است. اتحادیه اروپا بهخوبی میداند که خطوط لوله ناباکو و ترانس آدریاتیک (تپ) و بهطور کلی کریدور جنوبی، تنها به ذخایر گازی آذربایجان متکی است و این برای کنار زدن روسیه و قطع وابستگی گازی اروپا به این کشور کافی نیست. این امر باعث شده است تا اروپا به ذخایر گازی قطر و آفریقا چشم بدوزد؛ تلاش برای دستیابی به گاز قطر منازعه با سوریه را به بار آورد و تلاش برای دستیابی به گاز آفریقای شمالی نیز باعث حمله به مالی شد.
اوکراین، گاز شیل و تلاش برای تضعیف روسیه
مداخله وسیع غرب در اوکراین چند هدف عمده داشت. اولاً آمریکا و کشورهای اروپایی سعی داشتند (و همچنان سعی دارند) با تشکیل یک دولت غربگرا در کییف بهرهبرداری از منابع غنی گاز شیل این کشور را آغاز کنند و با آن قسمتی از نیازهای کشورهای اروپایی در زمینه مصارف گازی را تأمین نمایند. این هدف تنها زمانی میتوانست به دست آید که روابطِ بهلحاظ سنتی مستحکم کییف و مسکو تضعیف شود.
هدف دوم این بود که با خارج کردن اوکراین از حیطه نفوذ سنتی روسیه، حضور این کشور در دریای سیاه و دریای مدیترانه به شدت تضعیف شود. در واقع، غرب تضعیف جایگاه ژئوپلتیک روسیه و کاهش قدرت مانور این کشور در عرصه بینالمللی را دنبال میکرد. با این حال، الحاق کریمه به روسیه و ناآرامیهای شرق اوکراین نشان داد که احتمالاً هیچیک از این اهداف برای غرب قابل دستیابی نیست.
یکی از خصلتهای منازعات ژئوپلتیک این است که شروعکننده بازی لزوماً برنده آن نیست. در اوکراین دقیقاً این اتفاق در حال روی دادن است. غرب تا کنون به اهداف خود نرسیده است و مسکو تقریباً با صرف هزینههای اندکی توانسته است منطقه بسیار استراتژیکِ کریمه را به خاک خود منضم نماید (یعنی حضور روسیه در ردیای سیاه و بهتبع در دریای مدیترانه تقویت شده است). علاوه بر این، با بالا گرفتن بحران اوکراین شکاف بین اروپا و آمریکا نیز افزایش یافت. اینکه اروپا و در رأس آنها آلمان حاضر نیست به خواستههای آمریکا تن بدهد و روسیه را با تحریمهای اقتصادی «زمینگیر» نماید، به هیچوجه از ابتدا برای آمریکا قابل تصور نبود. سیر رویدادهای ژئوپلتیک معمولاً طبق سناریوهای پیشبینیشده جلو نمیرود و این امر در واقع، برسازنده خصلتِ پیشبینیناپذیری سیاست بینالملل در دوران جدید است.
نتیجهگیری
«قرن گازی» بیشک با وابستگیهای گازی مشخص خواهد شد. دولتهای غربی دقیقاً در حال حاضر و در آغاز این قرن از چیزی که طبق نظر آنها «وابستگی نادرست» است، رنج میبرند. تا همین جای کار وابستگی گازی اروپا به روسیه سه منازعه ژئوپلتیک تمامعیار را به همراه داشته است. گاز و صادرات آن به اروپا یکی از علل اصلی جنگ سوریه و مالی و بحران اوکراین بوده است. این سه منازعه با هدف کاهش وابستگی گازی اروپا به روسیه تدوین شده بودند، اما اکنون که در مراحل نهایی آنها قرار گرفتهایم بهنظر نمیرسد که هیچیک از آنها موفقیت چندانی نصیب کشورهای آغازکننده منازعه کرده باشند. دلیل این امر شاید این باشد که توازن قوا در عرصه بینالمللی دچار تغییر شده است. غرب دیگر تنها بازیگرِ مقتدرِ حاضر در میدان نیست؛ این موضوع باعث شده است تا جهان آشوبناک موجود با خصلت پیشبینیناپذیری هرچه بیشتری به مسیرِ خود ادامه دهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com