محسن محلوجیان: فیلترینگ برخی شبکههای
ضداجتماعی ازجمله فیسبوک و نرمافزارهای مربوط به
آن یعنی واتساَپ
و اینستاگرام، یکی از مسائل بحثانگیز در کشور ماست.
مخصوصاً پس از آخرین
اخبار حاکی از سخنان یکی از کارشناسان فضای مجازی به نام آقای مومن
نسب که در پی
شکایات عدهای از هموطنان به دادگستری شیراز، بیان کرده بود: «قانوناً مدیر صهیونیست شرکت فیسبوک یا وکیل قانونی
آن باید برای دفاع از خود و جبران مافات به دادگستری این استان
مراجعه کند و این
امر در همه جهان مرسوم است. کما اینکه پیشازاین نیز دادگاههایی
در کشورهای مختلف
به جرائم همین شرکت رسیدگی کردهاند و حتی مدیر این شرکت را تحت
تعقیب قضایی قرار
دادهاند.»
در پی انتشار این خبر برخی افراد خاص، پیش از
آقای زاکربرگ (بنیانگذار
و رئیس شرکت فیسبوک) نسبت به این سخن
موضعگیری کردند و بنده را ناچار
کردند چند مسئله درباره فیسبوک، زاکربرگ، خطرات این شبکه صهیونیستی،
موضعگیریهای نسبت به آن در جهان و دفاع از حقوق خودمان بیان کنم.
فیسبوک
یکی از بزرگترین و
گستردهترین ابزارهای جمعآوری
اطلاعات برای سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم اشغالگر
قدس به شمار
میرود. معاون سازمان سیا
در تمجید از اقدامات زاکربرگ
اظهار میکند که فیسبوک برای ما رؤیایی بود که به حقیقت پیوست. مؤسس فیسبوک
«مارک زاکربرگ» شخصی
یهودی-آمریکایی و عضو
انجمن برادری یهودیان «آلفا اپسیلون پی» استکه البته خود را آتهئیست
(بیخدا) میداند.
وی همچنین در لیست دهنفره تأثیرگذارترین یهودیان جهان که توسط روزنامه صهیونیستی
«اورشلیم پست»
معرفی شدهاند، بهعنواناولین یهودی
تأثیرگذار دنیاانتخاب شده است. زاکربرگ در جشن شصتمین سال تأسیس رژیم
غاصب صهیونیستی
بهعنوان میهمان ویژه موردتقدیر قرار میگیرد و شیمون پرز،
رئیس رژیم
صهیونیستی شخصاً از دفتر شرکت فیسبوک
در کالیفرنیا بازدید کرده و
اظهار میدارد که «فیسبوک بهترین ابزار
گسترش صلح به شیوه صهیونیستی است».
به نظر شما، رؤیای سازمان سیا که در
رأس آن تأثیرگذارترین
صهیونیست جهان نشسته است، میتواند صرفاً یک شبکه اجتماعی
برای ارتباط با
دوستان باشد؟ مسلماً جواب این سؤال خیر است. طبق اسناد افشاشده
توسط «ادوارد
اسنودن»، مأمور سابق سازمان سیا و آژانس امنیت
ملی آمریکا که هماکنون
بهعنوان پناهنده در روسیه به سر میبرد، سازمانهای امنیتی آمریکا
از طریق
فیسبوک، اطلاعات و ارتباطات
شهروندان عضو فیسبوک را در همه
زمینهها جمعآوری و موردبررسی و تحلیل قرار میدهند و این اطلاعات
منشأ تصمیمات
بسیار مهمی در مورد کشورهای ذیربط است.
در چند هفته اول پس از انتشار این صحبتهای اسنودن، حدود 9 میلیون
کاربر آمریکایی
و دو میلیون کاربر انگلیسی، حسابهای کاربریشان در شبکهی
اجتماعی فیسبوک را بستهاند و ارزش سهام شرکت فیسبوک
36% کاهش پیدا کرد. نکته قابلتأمل این است که پس از افشاگری
اسنودن، یازده میلیون کاربر آمریکایی و انگلیسی از
فیسبوک خارج میشوند،
درصورتیکه
سازمان سیا دشمن آنها نیست، ولی در همان زمان برخی مدیران
دولتی و عده
معدودی از هموطنان ما بااینکه میدانند آمریکا به فرموده
حضرت امام خمینی
(ره) شیطان بزرگ است و همه گرفتاریهای ما از آمریکاست
و میدانند
این شبکه صهیونیستی اقدام به جاسوسی برای رژیم منحوس
صهیونیستی و آمریکای
جهان خوار میکند، نسبت به فیلترینگ آن از خود مقاومت نشان
میدهند. لازم به
ذکر است طبق اطلاعات گاردین، جمهوری اسلامی ایران کشوری است که بیشترین مقدار اطلاعات
از آن توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا جمعآوری شده است؛
بهطوریکه در
پروژه خبرچین بیکران، تنها در ماه مارس ۲۰۱۳ تعداد ۱۴ میلیارد گزارش (شامل ایمیلهای
ارسالی، تماسهای تلفنی و...) از مردم ایران توسط آژانس امنیت
ملی آمریکا
جاسوسی شده است.
نکته قابلذکر دیگر در حمایت از آن قاضی
انقلابی و این کارشناس فضای مجازی است
که به پشتوانه نصرت الهی در برابر فیسبوک
آمریکایی و مدیرانِ صهیونیستِ
آن، چنین مواضعی داشتهاند.
این قضیه مرا به یادِ خاطرهی پرافتخاری که در پی اهانت به سفیر
ایران در شوروی
رخداده است، انداخت. این خاطره را آقای محسن رفیقدوست، وزیر سپاه
پاسداران در
دهه 60، نقل کرده است:
احمد آقا به من زنگ زدند و گفتند: «حضرت امام
فرمودند سفیر شوروی را
بخواه و او را تخفیف بده!» من گفتم: «ما چیزی با آنها معامله
نکردهایم که به او
تخفیف بدهم!» گفت: «نه. منظور امام این است که به او خفت بده. او
را بخواه و خوار
کن».
به وزارت خارجه گفتم میخواهم با سفیر شوروی
ملاقات کنم. آن موقع
وزیر سپاه بودم و وزارتخانه اول میدان فردوسی بود. قرار گذاشته شد. سفیر که پیرمردی بود به نام بولدوریف و فارسی
هم خوب بلد بود بهاتفاق افسر
سیاسی سفارت آمده بود. معمولاً سفیر با مترجم میآید، ولی چون او
فارسی بلد بود
نیازی به مترجم نداشت. وقتی اینها آمدند و در اتاقم را باز کردند
تا وارد شوند،
با لحن اهانتآمیزی گفتم: «همانجا بایست.» در اتاق را هم بست و
همانجا با افسر
سیاسی ایستاد. گفتم: «سؤالی از تو دارم، این خرسهای قطبی کی از
خواب بیدار میشوند؟»
او گیج شده بود و گفت: «منظورتان از خرسهای قطبی چیست؟» گفتم:
«این رهبرهای
شوروی.» گفت: «بیشتر توضیح بدهید.» گفتم: «خرسهای قطبی اول پاییز
خوابند. در طول
پاییز و زمستان و بهار را خوابند و وقتی آفتاب تابستان مستقیم به
آنها میتابد
بیدار میشوند. تا به خودشان بیایند اول پاییز میشود و دوباره به
خواب زمستانی میروند.
این خرسهای قطبی که در حاکمیت شوروی هستند هنوز خیال میکنند صدام
طرفدار شوروی
است. صدام آمریکایی است و این مطلب را به ایشان بگویید که صدام
آمریکایی است که
اگر خواستند شما بیا و از من بخواه تا من دلایلش را به شما بگویم.
مطلب دومی که میخواهم
بگویم این است که ما در کشور شما 70 میلیون بمب
داریم و چاشنی آنها
در اختیار ماست. کاری نکنید که ما این چاشنیها را آتش بزنیم و
کشورتان را به
مشکلاتی مبتلا کنیم که نتوانید حل کنید.» گفت: «منظورتان
مسلمانان شوروی هستند؟»
گفتم: «بله.» گفت: «چشم!» گفتم: «گمشو. برو بیرون!» این ملاقات
اولم با سفیر شوروی
بود. از اینکه این حرف را به آنها زدم ناراحت شدم، ولی تمام
شد. امام گفت من هم
انجام دادم.
بلافاصله خدمت احمد آقا رفتم و گزارش را به
ایشان دادم؛ ایشان هم به اطلاع
امام رساندند. امام هم خندیدند و گفتند «این به نفع انقلاب بود». دو هفته بعد وزارت خارجه زنگ زدند که سفیر
شوروی اجازه ملاقات میخواهد. با همان افسر سیاسی آمد. دم در ایستاد. پرسید:
«بایستم یا بیایم داخل؟» گفتم: «بیا داخل!» نزدیک میزم آمد. یک
صندلی کنار میز قرار داشت. بازهم ایستاد. گفت: «بنشینم؟» گفتم:
«بنشین.» نشست.
برایش چای آوردند. کاغذی درآورد و گفت: «من پیغام شما را عیناً
بدون هیچ حذفی به
رهبران شوروی ابلاغ کردم و آنها این پیغام را بسیار عالی
ارزیابی و توصیف
کردند و گفتند اگر از آقای رفیقدوست دعوت کنیم به شوروی میآیند
یا نه؟» گفتم:
«خیلی دوست دارم به مسکو بیایم، ولی اختیارم دست امام است. من از
ایشان اجازه میگیرم.
اگر اجازه دادند میآیم»...
یکی از وجوه اشتراک این خاطره با موضوع حضور زاکربرگ
در دادگاه
ایران، بیتفاوت نگذشتن از کنار اهانتها و ظلمهایی
است که از طرف بیگانگان،
خصوصاً ابرقدرتهای ظاهری همچون آمریکا و شوروی
بر ایران
اعمال میشود. به نظر بنده، فعل این دو بزرگوار، آقای قاضی
دادگستری شیراز و آقای
کارشناس فضای مجازی، از دیدگاه حضرت امام (ره)، با توجه به صحبت
حضرت امام (ره)
نسبت به کار آقای رفیقدوست، به نفع انقلاب بوده است.