گروه اجتماعی، اختيارات و قدرت پاپ در كليساي كاتوليك توسط انجمن واتيكان در تاريخ 18 جولاي 1870تعريف ودر قانون كليساي كاتوليك به ثبت رسيده است.
به گزارش بولتن نیوز، در فصل سوم اين قانون با عنوان "در نيرو و شخصيت برتر پاپ رم" آمده است ".....كه پاپ رم و حواريون برتري بر تمامي دنيا دارند و..... و رهبر كليسا و پدر و معلم تمامي مردم مسيحي محسوب ميشود".
در بحث قدرت پاپ در قانون كليسا تعريف شده است: "پاپ قدرت برتر و كامل و قاطع و جهاني كليسا است و او آزادانه از نيرويش استفاده ميكند."
پاپ ژان بيست و سوم گفته است: "هيچ كس نميتواند در زمره? پيروان عيسي مسيح قرار بگيرد مگر آنكه توسط پاپ رم رهبري شود و تنها با اين كار بشريت نجات خواهد يافت."

پاپ پل ششم نيز ميگويد: "افراد خارج از كليسا داراي روح مقدس نيستند. كليساي كاتوليك به تنهايي پايه?است و هر كه از پايه جدا شود، جزو پيروان به شمار نميآيد."
پاپ ميتواند اسقفها را انتخاب كند، قلمرو اسقفها را ايجاديا توقيف كند و يا باطل اعلام كند، آئين مناجات را تغيير دهد، قانون كليساي كاتوليك را اصلاح كند، فرمانهاي كليسايي را به آن بيافزايد، بعنوان قاضي عمل كند، بخشنامه عمومي منتشر كند و مفاهيمي كه تمامي كاتوليكها بايد به آن ايمان داشته باشند را ترويج دهد.

پاپ در عصر جديد حتي در سياست گذاريها نيز دخالت كرده است؛ وي در ظاهر بيطرفي به خلع لباس و اخراج كشيشها از كليسا دست زده است؛ مانند آنچه كه در مورد ارنستو كاردينال كشيش عضو جبهه ساندنيستها و شاعر و هنرمند و وزير فرهنگ نيكاراگوئه و از متفكرين الهيات آزادی بخش انجام داد.

مطلب زير ترجمه مصاحبه با پروفسور مايكل چاسادوفسكي در گلوبال ريسرچ است.
***
سال گذشته شوراي 115 نفره اسقفهاي واتيكان، اسقف خورخه ماريو برگوليو آرژانتيني را به عنوان پاپ جديد انتخاب كرد. پاپ جديد عنوان فرانسيس را به تبعيت از نام قديس فرانسيس آسيسي حامي محرومان، براي خود انتخاب كرد.

در سال 1973 خورخه ماريو برگوليو به عنوان مسئول كليساي كاتوليك در آرژانتين انتخاب ميشود. در اين جايگاه وي عاليرتبهترين عضوكليسا در زمان كودتاي نظاميان در سال 1976 به رهبري خورخه مارتينز ويدلا بوده است.
او سپس به عنوان اسقف و بعدا به درجه سر اسقف كليساي بوئنس آيرس انتخاب ميگردد. پاپ ژان پل دوم او را در سال 2001 به مقام كاردينالي ارتقا ميدهد.
بعد از زمان سقوط خونتاي نظامي و انجام انتخابات و تعيين رئيس جمهور، كميتهاي براي رسيدگي به جنايات حكومت نظاميان در دوران "جنگ كثيف" (La Guerra Sucia). تاسيس ميگردد. حاكميتي كه تحت پشتيباني دولت آمريكا قرار داشت. هنري كيسينجر وزير امور خارجه نقش اساسي را در به قدرت رسانيدن نظاميان و كودتا ايفا نموده بود.


ويليام راجرز معاون كيسينجر در آمريكاي لاتين دو روز پس از كودتاي نظاميان در ارژانتين ميگويد: ما بايد در انتظار ميزان مناسبي از سركوب و احتمالا يك مقدار خون باشيم، قبل از اينكه زياد طول بدهند.(آرشيو امنيت ملي، 23 مارس 2006)
عمليات كندور

در 5 مارس 2013 يك هفته قبل از انتخاب كاردينال برگوليو به عنوان پاپ، محاكمه بزرگي به صورت انتقاد آميز در بوئنوس آيرس افتتاح شد. عنوان اين محكمه در بوئنوس آيرس "نگاهي كلي به جنايات عمليات كندور" بود؛ كه عمليات كندور به صورت يك كمپين هماهنگ توسط ديكتاتوريهاي نظامي آمريكاي لاتين تحت پشتيباني ايالات متحده مابين سالهاي 1970 تا 1980 در دستگيري ؛ شكنجه وكشتار دهها هزار نفر از مخالفان حكومتهاي ديكتاتوري انجام شده بود.
* براي اطلاعات بيشتر رجوع به مقاله:
Operation Condor: Trial On Latin American Rendition And Assassination Program

نوشته Carlos Osorio and Peter Kornbluh, March 10, 2013
خونتاي نظامي حاكم كه به وسيله ژنرال خورخه ويدلا رهبري ميشد؛ براي قتلهاي بيشماري مسئول شناخته شدكه شامل كشيشها و راهبههايي نيز ميشد كه جزو مخالف حكومت نظاميان بودند. اين حكومتي بود كه در 24 مارس 1976 ايزابل پرون را از عرصه قدرت ساقط كرد. ويدلا جزو ژنرالهايي بود كه براي جرايم حقوق بشري، از جمله مفقود شدن، شكنجه، قتل و آدمربايي متهم گرديد ؛ وي در سال 1985 به حبس ابد در زندان نظامي ماگدالنا محكوم شد.

وال استريت و دستور كار اقتصادي نئوليبرال يكي از انتصابات كليدي در دولت نظامي (مطابق توصيه وال استريت) انتخاب وزير اقتصاد، "خوزه آلفردو مارتينز دحوز" عضو اتاق بازرگاني آرژانتين و دوست نزديك ديويد راكفلر بود.
بسته سياستهاي كلان اقتصادي نئوليبرالي "مارتينز دحوز" كپي سياستهاي اقتصادي "پسران شيكاگو" بود كه در اكتبر 1973 توسط ديكتاتوري پينوشه در شيلي پس از كودتاي 11 سپتامبر بر عليه دولت قانوني سالوادر آلنده به اجرا درآمده بود. طبق فرمان خونتاي نظامي افزايش حقوق و درآمدها متوقف شد؛ قدرت خريد مردم در 3 ماه پس از كودتا با كاهش به ميزان 30 درصد رسيد. مردم آرژانتين در فقر قرار گرفته بودند. افزايش تعمدي قيمت پزو منجر به يك بدهي خارجي غير قابل تصور منجر شد و كل اقتصاد ملي به سمت ورشكستگي هدايت گرديد.
وال استريت و سلسله مراتب كليساي كاتوليك

وال استريت پشتيباني وحمايت كامل خود راازدولت نظامي آرژانتين در "جنگ كثيف" اعمال ميكرد و كليساي كاتوليك نقش محوري خود را در حفظ مشروعيت دولت نظامي ايفا مينمود. "فرمان عيسي مسيح" كه جناح محافظه كار ودرعين حال با نفوذترين لابي داخل كليساي كاتوليك را تشكيل ميداد، از نزديك با قدرتمندان اقتصادي آرژانتين همراه بود و به صورت قدرتمند در پشت نظاميان حاكم درمقابله با چپ گرايان و جنبش پرونيستها ايستاده بود و از آنها پشتيباني مينمود.
"جنگ كثيف": اتهامات عليه كاردينال خورخه ماريوبرگوليو
محكوم كردن ديكتاتوري نظامي (از جمله موارد نقض حقوق بشر) يك تابو در درون كليساي كاتوليك بود؛ در حاليكه سران كليسا از حكومت نظامي پشتيباني ميكردند؛ بدنه كليسا كاملا در مقابل حاكميت نظاميان ايستاده بود. در سال 2005 ميريام برگمن وكيل مدافع حقوق بشر نسبت به اقامه دعوي برعليه كاردينال خورخه برگوليو به اتهام تباني با دولت نظامي در ربودن دو كشيش يسوعيون در سال 1976نمود. سالها بعد بازماندگان "جنگ كثيف" كاردينال برگوگليو را متهم به همدستي در ربودن فرانسيسكو جاليكس و اورلاندو ياريو و همچنين 6 عضو كليساي آنان نمودند. (ال موندو- 8 نوامبر 2010)
در آن سالها برگوليو رئيس جامعه يسوعيون(عيسي مسيح) بود كه دستور ترك كار تبليغ ديني را به دو كشيش و همچنين 6 عضو ديگر اين كليسا داده بود كه در نهايت منجر به اخراج آنان از كليسا گرديد؛ اين امر براساس روابط و پشتيباني كليساي كاتوليك از حكومت نظامي انجام شد. بعد از اخراج اين كشيشان ؛ آن دو كشيش؛ فرانسيسكو جاليكس و اورلاندو ياريو توسط جوخههاي مرگ نظامي به همراه شش عضو كليسا در سال 1976ربوده شده و هردو كشيش 5 ماه بعد و با تحمل شكنجه به صورت بيهوش در كنار جاده پيدا شدند اما شش نفر بقيه كه عبارت از چهار معلم و شوهران دو نفر از آنها بودند، براي هميشه مفقود باقي ماندند. كشيش اورلاندو پس از رهايي از دست نظاميان؛ برگوليو را متهم به همدستي با نظاميان در دستگيري خود و مابقي افراد نمود ؛ و كشيش جاليكس در صومعهاي در آلمان انزوا را انتخاب كرد (آسوشيتدپرس 13 مارس 2013).
در سال 1985 ودر طول نخستين دادگاه رهبران حكومت نظامي؛ كشيش ياريو اعلام كرد: "من مطمئن هستم كه برگوليو (پاپ فرانسيس) اسامي ما را به نظاميان داده بود." آن دو به مدرسهي بدنام نظامي مكانيكنيروي دريايي ESMA انتقال و در آنجا مورد شكنجه قرار گرفته بودند و سپس بعد از تزريق داروي بيهوشي به صورت نيمه برهنه درحومه شهر انداخته شده بودند(Bill van Auken - جنگ كثيف پاپ 14 مارس 2013).
درميان ناپديدشدگان توسط جوخههاي مرگ "مونيكا كاندلاريا ميگنونه" دختر بنيانگذار مركز مطالعات حقوقي و اجتماعي CELS اميليو ميگنونه و از منسوبين او "ماريا مارتا واسكوئز اوكامپو" دختر مارتا اوكامپو مسئول مادران ميدان مايو (اجتماع مادراني كه فرزندانشان توسط جوخههاي مرگ ربوده و مفقود شده بودند) نيز وجود داشتند.
(El PeriodistaOnline مارس 2013).
ماريا مارتا واسكوئز و شوهرش سزار لاگونز و مونيكا كاندلاريا ميگنونه از افرادي هستند كه گفته ميشود دستگيري آنها توسط جوخههاي مرگ با گزارشات پاپ فرانسيس كه در آنزمان اسقف خورخه ماريو برگوليو نام داشت؛ تحت عمليات كندور همراه با هزار نفر ديگر انجام گرفته است. (براي اطلاعات بيشتر مراجعه شود به memorialmagro.com.ar)
دادگاه سال 2005
برگوليو (پاپ فرانسيس اول) دوبار از حضور در دادگاه علني با استفاده از حق قانوني خود تحت قوانين آرژانتين خودداري ورزيد ؛ ولي در نهايت وقتي به عنوان شاهد در سال 2010 مجبور به حضور در دادگاه شد از پاسخ گويي طفره رفت. اما آنچه مستقيما برگوگليورا در برميگرفت؛ ربوده شدن دو كشيش يسوعي (انجمن عيسي)؛ اورلاندو ياريو و فرانسيسكو جاليكس در سال 1976 بود كه بعد از ربوده شدن شكنجه شدند در حاليكه از الهيات آزاديبخش تبعيت ميكردند. ياريو قبل از مرگ خود بارها برگوليو را متهم ساخت كه همواره با سكوت خود از نظاميان دفاع كرده است.(لوس آنجلس تايمز - اول آوريل 2005)
سند محرمانه
دولت نظامي در يك نامه محرمانه اعلان داشته است كه پدر برگوليو دو كشيش را متهم به ارتباط با گروههاي چريكي معرفي نموده وعلت آنرا عدم اطاعت از فرامين سلسله مراتبي كليسا Conflictos de obedecenciaقلمدادكرده است. در اين نامه درخواست انحلال انجمن يسوعيون و الزام آنان به تبعيت از برگوليوخواسته شده است.
اين سند نشان ميدهد كه دستگيري دو كشيش و شكنجه و بازداشت آنان در مدرسه نظامي مكانيك نيروي درياييESMA براساس اطلاعات ارائه شده برگوليو بوده است، امضاي نامه توسط فردي نظامي به نام اوركوين انجام شده است.
درحالي كه كشيشها معترض به حكومت نظامي بودند ؛ هيچ شواهدي مبني برعضويت آنان در گروههاي چريكي وجود نداشت.
دعاي رباني براي ديكتاتور
اتهامات برعليه برگوليو درمورد ربودهشدن 2 كشيش و شش عضو واحد مذهبي فقط نوك كوه يخي بودكه ديده ميشد؛ چون برگوليو به عنوان عضوي مهم از كليساي كاتوليك مطرح بودكه قطعا در اين حمايت از نظاميان تنها نبود.
ميريام برگمن وكيل مدافع حقوق بشر ميگويد: اظهارات برگوگليو دليل اين مدعي است كه مقامات كليسا از كشتار و شكنجه مردم توسط نظاميان مطلع بودند و از تأييد علني ديكتاتورهاي نظامي ابايي نداشتند؛ بديهي است كه حكومت نظاميان بدون پشتيباني كليساي كاتوليك نميتوانست به سياستهاي خود ادامه دهد.(لوس آنجلس تايمز- اول آوريل 2005)
كل ساختار سلسله مراتبي كليساي كاتوليك و مقامات بلند پايه آن از ابتداي كودتاي نظامي در آرژانتين پشتيبان دولت كودتا بودند.
ويدلا و ديگر سران كودتا دعاي اسقف اعظم "پارا آدولفو تورولو" را دريافت كردند، كه دعاي او به مثابه پشتيباني اجتماعي وديني و به جانشيني از نيروهاي نظامي در آرژانتين بود. نيروهاي مسلح درروز به قدرت گرفتن حكومت و انجام كودتا با اسقف كليسا جلسه طولاني برگزاركرده بودند. در اين جلسه اسقف تورولو اعلان داشته بود كه اكنون شرايط خاصي در جامعه وجود دارد كه با توجه به آن هيچكس از همكاري با دولت نظامي حتي براي كارهاي خاص منع نميشود. او از آرژانتينيها خواسته بود كه به همكاري با حكومت نظامي بپردازند.(ژانويه 2011- Humanist.Org)
در يك مصاحبه با نشريه ال سور، ژنرال خورخه ويدلا تأييد كرد كه رهبران كليسا از سياستها و عملكرد وي در مورد ناپديد شدن مخالفين سياسي مطلع و او همواره از مشاوره آنان در اتخاذ سياستها بهرهمند بوده است و رهبران كليسا همواره توصيههاي خود را براي نحوه مديريت سازمان به او ارائه نمودهاند. ويدلا همچنين گفتهاست كه او با كاردينال "رائول فرانسيسكو پريماتسا" كاردينال اول كليساي آرژانتين در مورد جنگ كثيف بر عليه جريانات چپ همواره مذاكره و گفتگو ميكرده است.
خورخه ويدلا ميگويد: او با اغلب اسقفهاي عالي رتبه كليسا و همچنين با پيك و فرستاده پاپ ژان پل دوم "پيو لاگي" ارتباط داشته است ؛ پيولاگي كه دوستاني در خونتاي نظامي داشت با آنان تنيس بازي ميكرد.
او بعدها گفت من انقلابي نبودم اما در قتلها هم دست نداشتم!
خورخه ويدلا ميگويد "آنها در مورد چگونگي حكومت و مديريت شرايط به ما توصيه ميكردند". (TomHennungan: ديكتاتور سابق آرژانتين ميگويد او ماجراي ناپديد شدگان را به كليسا گفته بود. مجلهIrishTimes24 جولاي 2012)
با توجه به موقعيت اسقف اعظم آدولفو تورولو در سال 1976 ارتش همواره براي دستگيري اعضاي روحاني پائين دست كميتههاي مذهبي با مقامات مافوق كليسا مشورت ميكرد. اين موضوع به ويژه در ربودن دو كشيش تحت نظر پدر خورخه برگوليو "پاپ فرانسيس" مطرح و تاكيد گرديد (El Periodista Online، مارس 2013).
با تأييد اقدامات خونتاي نظامي توسط كليسا ؛ مقامات بالاي كليساي كاتوليك در آرژانتين همدست جنايات خونتاي نظامي در قتل و شكنجه هزارنفري گرديدند كه مابين سالهاي 1976 تا 1978 كشته و ناپديد شدند. هزاران نفر ديگر نيز از سال 1978 تا سال 1983 در راستاي فشار عمومي براي كنارهگيري و تحويل قدرت قرباني گرديدند. (آرشيو امنيت ملي -23 مارس 2006)
نقش واتيكان
واتيكان تحت حاكميت پاپ پل ششم و پاپ ژان پل دوم نقش اساسي را در حمايت از خونتاي نظامي بر عهده داشت. پيو لاگي سفير واتيكان در آرژانتين سياست چشمان بسته را در مورد شكنجه و آدم رباييهاي ژنرالها بكار بست؛ او ارتباطات شخصي بسيار قوي و دوستانهاي با ژنرالهاي حاكم مانند "خورخه ويدلا" و "درياسالار اميليو ادواردو ماسرا" داشت.
درياسالار اميليو ماسرا از افرادمرتبط با ناظران امريكايي بود كه به عنوان مغز متفكر "جنگ كثيف" "La Guerra Sucia" به شمار ميرفت. او تحت حمايت رژيم نظامي يك مركز بازجويي و شكنجه در مدرسه مكانيك نيروي دريايي نزديك بوئنسآيرس تاسيس نمود..... اين محل بسيار پيچيده و براي انواع استفادهها طراحي شده بود تا بتواند نيازهاي نظاميان را براي متهم ساختن و ترور حدود 30 هزار نفر دشمن دولت رفع نمايد. بسياري از اسيران مدرسه مكانيك نيروي دريايي به عنوان مثال دو راهبه فرانسوي قبل از آنكه كشته و به رودخانه پلاتا انداخته شوند در اين محل مورد شكنجه بيرحمانه قرار گرفتند.
"درياسالار ماسرا" قويترين عضو هيئت حاكمه بيشترين سعي را براي حفظ روابط با واشنگتن انجام ميداد. او بيشترين تلاش را جهت اجراي عمليات كندور در سركوب وكشتار مخالفين نظاميان در آمريكاي جنوبي بكار برد.
(Hugh O'Shaughnessy, Admiral Emilio Massera: Naval officer who took part in the 1976 coup in Argentina and was later jailed for his part in the junta's crimes, The Independent, November 10, 2010, emphasis added)
منابع بسياري دوستي صميمي فرستاده پاپ يعني "پيو لاگي" و درياسالار اميليو ماسرا را تأييد كردهاند.
كليساي كاتوليك و تقابل شيلي با آرژانتين
بعد از كودتاي نظامي11 سپتامبر توسط ژنرال آگوستو پينوشه در شيلي، اسقف سانتياگو "رائول سيلوا هنريكوئز" كودتاي خونتاي نظامي را به صورت علني محكوم ساخت. در اين وضعيت متفاوت با آرژانتين مقامات بالاي كليساي شيلي سعي در مهار ترورهاي سياسي و نقض حقوق بشر توسط رژيم نظامي بر عليه طرفداران سالوادر آلنده داشتند.
در مدت كوتاهي پس از كودتا سيلوا به عنوان رئيس جامعه اديان در نقش مرد شرافتمندي ظاهرشده بود كه در مقابل بيعدالتيهاي نظاميان ميايستاد.
بعد از مدت كوتاهي سيلوا و ساير رهبران كليسا با انتشار بيانهاي به محكوم ساختن و اظهار تاسف در مقابل خونريزيهاي خونتا پرداختند. اين يك نقطه اساسي در مقابل چشمان اعضاي جامعه روحاني شيلي بود.... اسقف از استاديوم شيلي بازديد به عمل آورد و از حجم جنايات حكومت نظاميان شوك زده شد. او به كمكرساني و جمع آوري اطلاعات از انبوه پناهندگان به كليسا دست زد. اقدامات سيلوا منجر به بروز درگيري با ژنرال پينوشه گرديد، بنحوي كه پينوشه به تهديد علني كليسا و جامعه ادياني شيلي پرداخت.
(Taking a Stand Against Pinochet: The Catholic Church and the Disappearedpdf)
حال اگر خورخه ماريو برگوليو يا پاپ فرانسيس فعلي موضعي مشابه با اسقف رائول سيلوا هنريكوئز در آرژانتين اتخاذ ميكرد ؛ ميتوانست جان هزاران نفر را از مرگ نجات دهد.
در سخنان سامانتا پاورز "خورخه ماريو برگوليو" يك تماشاچي بيطرف نبود؛ او بلكه يك فرد آلوده به بدترين جنايات برعليه بشريت محسوب ميشود.
برعكس آنچهكه گروه كر، رسانههاي غربي پاپ فرانسيس "مردي از جنس مردم" را نشان ميدهندكه در حال كمك به فقرا پشت سر فرانسيس آسيسي مقدس هست؛ او با تمام توان تحت حمايت خونتاي نظامي؛ جريان پيشرو و مترقي كليساي آرژانتين و همچنين فعالان برنامههاي مردمي ضد فقر را تحت هدف قرار داد.
پاپ فرانسيس در حمايت از "جنگ كثيف" آرژانتين اصول اخلاقي الهيات در ارج نهادن به حيات آدمي را نقض نمود، آنجا كه گفته ميشود: "تو نبايد آدم بكشي"! "Thou shalt not kill)")
عمليات كندور و كليسای كاتوليك
انتخاب اسقف برگوليو از سوي جلسه محرمانه واتيكان و معرفي وي به عنوان پاپ فرانسيس اول موجب عكسالعمل سريع در بوئنس آيرس در محاكمه در حال جريان "عمليات كندور" واقع شد.
كليسا آلوده حمايت از خونتاي نظامي بود. اين موضوعي بود كه در جريان محاكمه علني گرديد. بدون شك تلاشهايي در جريان بودكه نقش مقامات بالاي كليسا و همچنين پاپ فرانسيس اول در نظام حكومت نظاميان كم رنگتر و مبهمتر ديده شود؛ او كه به عنوان رهبر جامعه كليساي آرژانتين در دوران ديكتاتوری نظاميان قرار گرفته بود.
جايگاه خورخه ماريو برگوليو پاپ در واتيكان چيست؟
انتخاب پاپ فرانسيس اول داراي مفاهيم ژئوپلتيك در كل منطقه آمريكاي جنوبي ميباشد. در سال 1970 خرخه ماريو برگوليو حامي رژيم نظامي تحت پشتيباني ايالات متحده آمريكا بود. مقامات بالاي كليساي كاتوليك از حكومت نظاميان حمايت ميكرد؛ برنامه خونتاي نظامي در شكنجه و ترور و مفقود ساختن هزاران مخالف توسط دولت ايالات متحده آمريكا و با عنوان "عمليات كندور" حمايت و هدايت ميگرديد.
منافع وال استريت از طريق "خوزه آلفردو مارتينز دحوز" در وزارت اقتصاد تامين ميگرديد. كليساي كاتوليك در آمريكاي جنوبي داراي نفوذ سياسي وامكان تاثيرگذاري در افكار عمومي بود و اين موضوع به صورت كامل و صحيح از سوي معماران سياست خارجي آمريكا و همچنين سازمانهاي اطلاعاتي به درستي درك شده بود. در آمريكاي لاتين جائي كه اكنون تعدادي از كشورها هژموني ايالات متحده را به چالش ميكشند با توجه به سوابق برگوليو پاپ فرانسيس اول ! به عنوان رهبر كليساي كاتوليك؛ انتخاب وي ميتواند در عمل منجر به ايفاي نقشي پنهان در سياستهاي واشنگتن گردد. با حضور خورخه برگوليو، پاپ فرانسيس اول در واتيكان كه صادقانه در اوج قدرت خورخه ويدلا و درياسالار آدميرال اميليو ماسرا در راستاي سياستهاي غرب عمل كرده است؛ كليساي كاتوليك مجددا ميتواند در تغيير ساختار حاكميت جريانات چپگرا در كشورهاي آمريكاي لاتين عمل نمايد. اين امر نه تنها در آرژانتين تحت حاكميت كريستينا كريشنر، بلكه در كل منطقه و در كشورهاي ونزوئلا، اكوادور و بوليوي نيز تاثير گذار ميتواند باشد. انتصاب پاپ يك هفته پس از مرگ هوگو چاوز اتفاق افتاده است.
تغيير رژيم در واتيكان
وزارت امور خارجه ايالات متحده به طور متداول بر اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل در صدور قطعنامههاي مختلف اثر ميگذارد. نظرسازي و ايحاد كمپينهاي تبليغاتي و تاثيرگذاري برآرا در كشورهاي مختلف در سراسر جهان از سوي اين دولت اجرا ميگردد و اكنون به نظر ميرسد انتخاب برگوليو،پاپ فرانسيس اول نيز خارج از اين چهارچوپ انجام نشده باشد؛ زيرا كه اسقف خورخه ماريو برگوليو نامزد ارجح بوده است.
حال مشخص نشده است كه چگونه مستقيم يا غير مستقيم، واشنگتن در انتخاب پاپ فرانسيس اول بر آرا 115 كاردينال تاثير گذار بوده است؟
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی - ترجمه: توفيق وحيدي آذر