گروه بین الملل - رویکرد جدید فتح و حماس که نتیجه آن انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی در منطقه خواهد بود، نگرانی کشورهای غربی و آمریکایی ها را برانگیخته است.
به گزارش
بولتن نیوز، بر همین اساس thejc نوشت: حرکت های اخیر رئيس جمهور فلسطین، مستقیما از راهکارهای ایران الگو برداری شده است، بکارگیری لحنی معتدل هر قدر هم که مضحک به نظربرسد، غرب را آنچنان از مواجهه با واقعیت افراط گرایی مرگبار آنها نومید می کند که در ظاهر هم شده به آنها اعتباری کاذب می بخشد.
ایران این بازی را به کمال اجرا می کند، رئيس جمهور نوپای این کشور، حسن روحانی ، آنقدر از این کلمات سطحی و دهان پر کن استفاده کرد که مردم تصور کرده اند او پسر فوق العاده ای است - حتی با اینکه ایران هنوز هم به توسعۀ قابلیت هسته ای خود ادامه می دهد.
عباس آنچه را که ایرانیان درک کرده اند را به خوبی استنباط کرده است : اینکه واشنگتن هر کاری بتواند می کند تا اینطور وانمود کند که به معامله خوبی رسیده است. در نتیجه ، هر کاری بکند باز هم ایالات متحده علیه او اقدامی نخواهد کرد و در عوض با اسرائیل سر ناسازگاری می گذارد و از آنها انتقاد می کند.
این است که عباس اینگونه رفتار می کند. رویکرد او به مذاکرات کری ، این است که به همه چیز یک " نه" بگوید و منتظر بماند تا ایالات متحده اسرائیل را سرزنش کند – به خاطر " شهرک ها "، البته ، این قطعا تماشایی ترین شاه ماهی قرمزی است که تا کنون در آبهای متعفن دیپلماسی شنا کرده است و ایالات متحده هم که طبق وظیفه اش به موقع وارد عمل می شود.
سپس عباس به حکم تقدیر و با پیوستن به 15 معاهدۀ بین المللی به شیوه ای مهلک مذاکرات را تضعیف کرد تا برای " فلسطین " وجاهتی جعلی دست و پا کند.
در نهایت هم با عقد پیمانی با حماس ، کلیت مذاکره را نابود کرد. حتی دولت اوباما هم اذعان کرد که احتمالا بیش از حد اسرائیل را تحت فشار گذاشته تا برسرموجودیت کشورش با عده ای اوباش مذاکره کند، کسانی که آشکارا خود را به نابود کردن اسرائیل متعهد می دانند .
اما اوباما هنوز هم اسرائیلی ها و فلسطینی ها هر دو را به اشکال تراشی متهم می کند. خوب، منظور او مشخص است : ساخت خانه های جدید در یک طرف، نسل کشی در طرف دیگر ! خوب هر دو به اندازه بد رفتار می کنند دیگر !!!
آه، عباس گفته ، حماس اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت، تمام موافقت نامه ها را می پذیرد و خشونت را نفی می کند!!! آخر در چه دوره ای از زمان ما کلماتی اینچنینی که الگوی کامل تملق گوئی های امثال روحانی است منادی صلح بوده و دست به کار پایان دادن به مناقشات خاور میانه شده است؟
فراتر از باور است که حماس، با آن منشورسراسر یاوه اش در مورد از بین بردن اسرائیل و یهودیان، اکنون حاضر باشد تا با صلح و صفا در کنار اسرائیلی ها زندگی کند.در واقع حماس خود می داند که این حرف ها توخالی و بی معناست ، آن هم با رهبرانی که همواره یکصدا گفته و می گویند که حماس هیچگاه اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و هرگز خشونت را نفی نمی کند.
عباس مکرر تکرار می کند که او هرگز اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به رسمیت نمی شناسد . بنابراین او ، نیز ، خواهان نابودی اسرائیل است . به عبارت دیگر ، تنها چیزی که او به رسمیت می شناسد ، این است که اسرائیل وجود خارجی نداشته باشد ، نه اینکه به این کشور هم باید اجازه موجودیت داده شود.
مهم نیست ! بگذارید اندیشمندان مشتاق و خوش خیال از شنیدن این گفتۀ عباس در مورد هولوکاست" که آن را فجیع ترین نوع جنایت علیه بشریت در دوران مدرن دانسته" از شادی و شعف بیهوش شوند. خوب که چه ؟ او قبلا هم هولوکاست را انکار نکرده و آن را پذیرفت است، البته آنگونه که درپایان نامه دکترای خود نوشته ، که فکر می کند که یهودیان خود در این مورد مقصر بوده اند.
و اکنون او قصد دارد با کسانی دولت تشکیل دهد که می خواهند فرد دیگری را به جای او روی کار بیاورند.
شیخ یونس الاستال، رئیس مجمع روحانیون حماس فلسطین، در سال 2008، خواستار سوزاندن یهودیان شد و در همان سال یک روحانی دیگر، به نام محسن ابو ایتا ، در شبکۀ تلویزیونی حماس اعلام کرد:" نابودی یهودیان در فلسطین یکی از بزرگترین نعمات و برکات برای این سرزمین است."
در واقع، ماندگاری پیمان فتح / حماس بعید به نظر می رسد . عباس صرفا قصد دارد با دستکاری افکار عمومی از این پیمان برای نفاق افکنی بین اسرائیل و غرب استفاده کند.
پاسخ مناسب ایالات متحده تنها منزوی کردن رهبران فلسطین و پایان دادن به این نمایش مضحک است. البته که اینکار را نمی کند! عباس هم مانند ایران، به خوبی متوجه شده که واشنگتن دوستان غربی خود را ترک کرده، و با دشمنانش دست دوستی میدهد، وآنها را تقویت می کند و اسرائیل برای رهایی از این شری که دامنگیرش شده باید به دنبال راه دیگری باشد.