ثبت نام بالای 70میلیونی متقاضیان یارانه، موید آنست که اولاً فراخوان دکتر روحانی به شکلی معنادار بدون استقبال ماند و ثانیاً و به وضوح اثبات شد جنس آرای اکثریتی جامعه در 24خرداد ریشه در بحران معیشت داشته است.
گروه سیاسی، «محمد باقر نوبخت» روز چهارشنبه، درحاشیه جلسۀ هیات دولت در
نشستی با خبرنگاران، گفت: هرچند در روزهای نخست، تعداد افرادی که برای
دریافت یارانه ثبت نام نکرده بودند به بیش از 10درصد رسیده بود و پیش بینی
می شد که 7 تا 8میلیون نفر از دریافت انصراف دهند، به تشخیص خانوارها
تعداد 2 میلیون و 400 هزار نفر در مرحله دوم ثبت نام از دریافت یارانه
انصراف دادند.
به گزارش بولتن نیوز،
درحالی که سخنگوی
دولت ضمن قدردانی از تمامی 2 میلیون و 400 هزار نفر که از دریافت یارانه
انصراف دادند، گفت: "آنان با انصراف خود هزار و 200 میلیارد تومان منبع
مالی
در اختیار دولت قرار دادند تا از این امکانات برای ارتقای بخش های تولید،
حمل و نقل عمومی، بهداشت و درمان و کمک به اقشار کم درآمد استفاده شود،"
حسن روحانی بار دیگر با ناچیز خواندن مبلغ یارانه ها، از انجام آخرین تلاش
های سخن ورانه اش نیز دست نکشید و اعلام کرد، "مردم هرگاه بخواهند می
توانند از دریافت این "مبلغ ناچیز" انصراف دهند.
در یک چنین شرایطی
اما داریوش سجادی، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن امریکا با نوشتن
یادداشتی کوتاه به مسائلی درخصوص عملکرد دولت«تدبیر و امید» و شخص آقای
رئیس جمهور پرداخت که خواندنش خالی از لطف نیست.
سجادی در این یادداشت که تحت عنوان«شکست حباب» به رشتۀ تحریر درآمده، می نویسد: دولت
دکتر روحانی به انضمام «مدعیان» ایشان در دفتر مجمع تشخیص مصلحت و برخی از
احزاب سیاسی که مستمراً محصول انتخابات 24خرداد را برآیندی ازحمایت هاشمی
رفسنجانی و سیّدمحمّد خاتمی و برخاسته از دغدغه های آزادی خواهانه و توسعه
طلبانه اکثریتی مردم ایران تلقی و معرفی می کردند، اکنون و با مشخص شدن
میزان ثبت نام متقاضیان دریافت یارانه درصورت نشان دادن استعداد از این
فرصت برخوردار شده اند تا خود را با واقعیت جامعه و ماهیت اقبال مردم به
حسن روحانی رو در رو کنند.
شخصا و در فردای اعلام نتایج تفکیکی انتخابات 24 خرداد تصریح کردم:اینفوگرافی
آرای مکتسبه «دکترحسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری مبیّن آن است که
«روحانی» بر تارک «آرای عوام» فاتح ساختمان ریاست جمهوری شد. این امر بدان
معناست که روحانی ریاست جمهوری خود را مدیون طبقۀ عوام مبتلا به دغدغه طعام
است... قرائن موید آنست که مجموع آرای«روحانی» تلفیقی از 3عامل «غیظ»،
«مظلومیت» و «اقتصاد» بود. منظور از اقتصاد، آرای ماکزیممی شهروندانی است
که زیرفشار تحریم های فلج کننده آمریکا از مشکل معیشت در رنج و فشار بودند
و به کسی رای دادند که در میان «نامزدهای هشتگانه» مبدل به نماد تغییر وضع
موجود شده بود.
اکنون
و با محرزشدن عدم استقبال شهروندان از فراخوان رئیس جمهور مبنی بر همکاری
با دولت و انصراف متمکنین از دریافت یارانه، مشخص شد اقبال به روحانی بر
اساس شیدایی به ایشان و به اعتبار کاریزمای فرهنگی و اصلاح طلبانه و
معتدلانه، محصول رویا اندیشی آنانی بود و هست که اصرار داشتند و دارند
دنیای سیاست را با تخیلات بدون مابه ازای خود در جهان واقع، فهم و گز کنند!
ثبت
نام بالای 70میلیونی متقاضیان یارانه، موید آنست که اولاً فراخوان دکتر
روحانی به شکلی معنادار بدون استقبال ماند و ثانیاً و به وضوح اثبات شد جنس آرای
اکثریتی جامعه در 24خرداد ریشه در بحران معیشت داشته است.
معناداری
شکست فراخوان دکتر روحانی هشداری جدی است تا ایشان دست به یک تجدید نظر
واقع بینانه در رویکرد خود و کابینه تحت امر خود بزنند.
برخلاف اصرار
دستگاه پروپاگاندای دولت و اصرارشان بر ماهیت همراهی و شیدایی آرای متخذه
دکتر روحانی، داده های محیطی و تاریخی موید آنست که روحانی فاقد کاریزما و
کلام نافذ نزد شهروندان است.
در جهان سیاست اعتبار و نفوذ کلام به معنای حرف شنوی و متابعت شورمندانه شهروندان از رهبران سیاسی است.
در
جهان سیاست نفوذ کلام را آنجا معنا می کنند که وقتی میرزای شیرازی با یک
فتوای یک خطی حرمت استعمال قلیان را اعلام می کند، مواجه با لبیک سراسری
مردم حتی تا حرمسرای پادشاه می شود!
درجهان سیاست اعتبار و نفوذ کلام
آنجا معنا می شود که قاطبۀ ملت هندوستان در فراخوان «مهاتما گاندی» جهت
تحریم پارچۀ انگلستان جملگی دوک به دست می گیرند!
در جهان سیاست نفوذ کلام را آنجا مصداق یابی می کنند که با یک فراخوان خمینی قاطبۀ امت خمینی برای رهبرشان شیدایی می کنند!
علی
ایحال اینک و با برون ریخت دغدغۀ اساسی جامعه و شفاف شدن موقعیت و میزان
انفاذ حکم دکتر روحانی، فرصت مغتنمی برای ایشان فراهم شده تا با رویکردی
واقع بینانه، جهت گیری سیاسی خود را بیرون از حصار سیاسی تکنوکرات ها و فرصت
طلبان و رویا اندیشان مورد تجدیدنظر قرارداده و مانع از آن شوند تا
اولویت عوام قربانی ثانویت خواص شود.
شرط رضای الهی در درستی و موفقیت کارها در این نظام مقدس ، نصب العین قرار دادن رهنمودهای ولی (علی) زمان ، وجود نازنین رهبر معظم انقلاب حفظه الله ، در پاسداری از ارزشهای انقلاب ، خون شهدا و ایستادگی بر اصول اسلامی و دینی و استقامت و پایداری در مقابله با مثلث مستکبرین و معاندین و منافقین داخلی و خارجی است .
...................................................
تدبير پيران دانا! بهتر از توان جوانان است. البته اگر سر حساب بيايند و قياس به نفس نکنند